سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

شهری شدن شب یلدا


شهری شدن شب یلدا

آن وقت ها روی کرسی پارچه یی رنگ به رنگ می انداختند و طبقی از تخمه و کشمش و گردو و انار و هندوانه روی آن می گذاشتند

آن وقت‌ها روی کرسی پارچه‌یی رنگ به رنگ می‌انداختند و طبقی از تخمه و کشمش و گردو و انار و هندوانه روی آن می‌گذاشتند. همه دور تا دور کرسی می‌نشستند و چشم می‌دوختند به دست بزرگ جمع که حافظ یا شاهنامه‌یی دست گرفته بود و می‌خواست تفالی به آن بزند. همه می‌دانند «یلدا» یا «چله» آخرین شب آذرماه، شب قبل از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال است، شب جمع شدن و شب زنده‌داری، شعر‌خوانی و فال گرفتن، شب چره و آجیل و انار و هندوانه‌خوری، خاطره و قصه‌گویی.

● تغییر آیین مذهبی به جشن یلدا

می گویند« ایرانیان باستان اساس زندگی‌شان بر کشاورزی و چوپانی قرار داشت، آنها بر اثر گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصل و بلندی و کوتاهی روز و شب آشنا شدند و کارهای خود را با توجه به آن تنظیم کردند. روشنی، روز، تابش خورشید و اعتدال هوا مظاهر خیر و تاریکی، شب و سرما نمادهای اهریمن شدند. با گذشت زمان که فهمیدند کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و بلندترین شب‌ها شب اول زمستان است، بلافاصله بعد از این درازترین شب روزها به‌تدریج بلندتر شده و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند و خورشید هر روز بیشتر در آسمان می‌ماند پس آن را شب یلدا یا شب زایش و تولد خورشید می‌خواندند و برای آن جشن برگزار می‌کردند.»اما دکتر مرتضی رضوانفر، معاون پژوهشی پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری معتقد است که شب یلدا یا شب چله یک آیین مذهبی بوده است نه جشن. او درباره این مراسم مذهبی ایرانیان باستان می‌گوید: « در آیین میتراییسم و زرتشت اساس جهان مبارزه میان اهورا‌مزدا و اهریمن است. شب یلدا در واقع رویارویی خیر و شر است. در واقع این شب به نوعی نماد این تقابل است. شب و سرما هر دو نماد‌های اهریمنی بودند. ننه‌سرما، چله کوچک و چله بزرگ در فرهنگ ما مظهر شر و پلیدی است از این رو آمدن بهار و عمو نوروز به معنای شکست ننه سرما و بچه‌هایش است. بر اساس افسانه‌های کهن ایران، چله بزرگ و چله کوچک پسران ننه سرما هستند.

چله بزرگ از نخستین روز زمستان به مدت چهل روز آغاز می‌شود در ابتدای حکومت خود به برادر کوچک‌ترش یعنی چله کوچک و نیز مادرش ننه‌سرما قول می‌دهد که زمین و زمان را چنان سرد کند که اسب‌ها در اصطبل یخ بزنند. برادر کوچک او نیز در زمان حکومت بیست روزه‌اش برای نشان دادن غیرت و قدرت خود قول می‌دهد آن چنان سرمایی به پا کند که کره مادیان‌های آبستن در شکم آنها منجمد شوند. اگر دو برادر بتوانند انتظارات مادر خود را برآورده سازند ننه سرما آخر زمستان مهربان می‌شود و هوای لطیف و مطبوعی را به مردم هدیه می‌دهد و گرنه در آخرین روزهای زمستان برف و سرما را برقرار می‌کند که به آن سرمای پیرزن می‌گویند. اگر چه ننه سرما انتظار دارد تا اواسط فروردین ماه حکومت کند اما معمولا تا پانزده اسفند از سه برادر فروردین، اردیبهشت و خرداد شکست می‌خورد و تا سال آینده به همراه پسران خود پنهان می‌شود.»او می‌گوید: «ایرانیان باستان در شب چله یا شب یلدا که طولانی‌ترین شب سال بوده دور هم جمع شده و تا سحر بیدار می‌ماندند تا پلیدی این شب به آنها آسیبی نرساند و از آنجا که این آیین بر اساس باورها و اعتقادات مذهبی آنان شکل گرفته بود یک حس دینی در آن جاری بود اما رفته رفته سختی زمستان کم شده و این آیین مذهبی به جشن مبدل شده است».

رضوانفر درباره تغییر آیین مذهبی یلدا به جشن شب چله می‌گوید: «ساختار آیین‌ها به‌گونه‌یی است که بر اساس نیاز جامعه به مرور تغییر می‌کنند، یلدا، نوروز، جشن سده و مهرگان با کمرنگ شدن دین و مذهب ایرانیان باستان تغییر کردند. آیین‌ها و باورها تا جایی که کارکرد داشته و مفید هستند، باقی می‌مانند در غیر این صورت مردم خود آن را کنار می‌گذارند، مگر آنکه بتوانند خود را با نیاز روز مردم مطابقت دهند.»او می‌گوید که «در آیین یلدا نماز و دعا‌هایی که برگرفته از مذهب زرتشت بوده کنار رفته است. نمی‌توان انتظار داشت، مراسم و آیین‌ها هزاران سال بی‌آنکه دستخوش تغییر شوند، همان‌طور میان مردم باقی بمانند. اگر نوروز، یلدا و دیگر مراسم از گذشته هنوز پابرجا مانده‌اند به این دلیل است که نیاز روحی، فرهنگی و مذهبی مردم را پاسخ می‌دهند.»

● جمع خانواده و شب چره

«یلدا» یا «چله» که می‌رسید، همه خانه بزرگ فامیل جمع می‌شدند و به انتظار شکست اهریمن شب، تا صبح بیدار می‌ماندند و برای آنکه نحسی این شب را بگیرند، آتشی روشن می‌کردند و سفره‌یی از میوه‌های تازه و خشک پهن می‌کردند. سفره‌یی مقدس که جنبه دینی داشت و همان وقت برای آمدن خورشید و روشنایی دست به دعا می‌شدند. هنوز هم یلدا که می‌رسد سر سفره‌ها و میزها میوه‌های تازه و خشک هست. دکتر رضوانفر درباره شب چره در شب یلدا این‌طور می‌گوید: « خوردن آجیل مخصوص شب چله، هندوانه به عنوان میوه‌یی مدور که بیرونش سبز و درونش قرمز است، سمبل خورشید محسوب می‌شد، انار و برخی میوه‌های محلی غالبا جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، خوردن این میوه‌ها نوعی برکت خواهی محسوب می‌شد که افراد با خوردن آنها خودشان را نیز مانند آنها برکت خیز می‌کردند و نیروی باروری را در خود افزایش می‌دادند. عده زیادی اعتقاد دارند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند دچار سرما و بیماری نمی‌شوند.».

● تفال به حافظ و قصه‌گویی

شب یلدا رسم بود تفال به حافظ بزنند و حال و هوایشان را در آغاز زمستان بهاری کنند. بعضی‌ها هم شاهنامه‌خوانی می‌کردند، یا خسرو و شیرین گنجوی را می‌خواندند. بعد هم می‌نشستند پای حرف‌های جوانی رفته بزرگ‌ترهایی که تنها خاطراتش برایشان مانده بود. شاید همه اینها زمانی بود که به قول دکتر رضوانفر «جامعه هنوز بر اساس نظام خویشاوندی بود، امنیت اقتصادی و اجتماعی را روابط خویشاوندی تعیین می‌کرد».

● نمادهای گمشده در زمان

هر چه می‌گذرد رسم و رسوم شب چله شهری‌تر می‌شود و شب یلدا را انگار طولانی‌تر می‌کنند. دکتر رضوانفر می‌گوید: «ساختار اجتماعی ایران زمانی که از روستایی به شهری تغییر کرد، آیین‌ها و رسم‌ها پراکنده و کمرنگ شدند.»کرسی‌ها جای خود را به وسایل گرم‌کننده امروزی دادند، طبق‌ها رفتند و جعبه‌ها و بسته‌بندی‌های امروزی آمدند. معاون پژوهشی پژوهشگاه می‌گوید: «در اکثر شهرها و روستا‌های ایران از کرسی استفاده می‌کردند. کرسی نقشی نمادین و نشانه‌شناختی برای مراسم شب یلدا ایفا می‌کرد ولی امروزه این وسیله نمادین، حذف شده و جایگزین مناسبی هم برای آن ایجاد نشده است.

برنامه‌های تلویزیون جای حافظ‌خوانی، شاهنامه‌خوانی و قصه گویی بزرگان خانواده را پر کرده‌اند. قدیم خربزه و هندوانه را از تابستان در انبارهای گندم یا صندوق خانه‌ها و زیرزمین‌ها برای شب یلدا نگهداری می‌کردند. انگور را در جایی خنک به بند آویزان می‌کردند یا همان‌طور که به شاخه بود در کیسه یا کوزه‌های گلی کرده و زیر خاک می‌گذاشتند، این تلاش‌ها برای تهیه وسایل شب یلدا، ارزش مراسم را بیشتر می‌کرد، ولی امروزه به دلیل راحت شدن تهیه مواد، بخشی از ارزش و اهمیت مراسم شب یلدا کمتر شده است. یا برای فرستادن هدایا برای نوعروس، هدایا را درون سینی‌های تزیین شده قرار می‌دادند و توسط افرادی به نام طبق‌کش به خانه عروس می‌فرستادند ولی امروزه به دلیل مسافت‌های طولانی و نیز مدرنیزه شدن جامعه، دیگر کسی برای فرستادن هدایا از طبق‌کش استفاده نمی‌کند. امروزه افراد به جای دیدن یکدیگر یا حتی شنیدن صدای یکدیگر برای تبریک این شب از پیامک استفاده می‌کنند و حتی فرصت شنیدن صدای یکدیگر را از خود می‌گیرند.»

● حفاظت از آیین و رسوم

جشن «شب چله»یا «شب یلدا» میان شلوغی شهرها کمرنگ می‌شود، جمع‌ها و شب‌نشینی‌ها کوچک‌تر می‌شود. دغدغه‌ها پررنگ‌تر. رضوانفر معتقد است که حفظ آیین و رسوم برعهده مردم است. آنچه کنوانسیون یونسکو نیز به آن اشاره می‌کند. او می‌گوید: «اگر دولت برای حفظ رسوم اقدام کند جنبه حکومتی پیدا می‌کند.»

وجیه قنبری