شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تکرار یک سنت آمریکایی


تکرار یک سنت آمریکایی

دیروز,زمانی که رسانه های آمریکایی خبر انتصاب جوزف بایدن سناتور کهنه کار ایالت “دلاور” به سمت معاونت باراک اوباما را مخابره نمودند به یاد یک سنت تاریخی نانوشته در میان دموکراتها و جمهوریخواهان واشنگتن افتادم

دیروز،زمانی که رسانه های آمریکایی خبر انتصاب جوزف بایدن سناتور کهنه کار ایالت “دلاور” به سمت معاونت باراک اوباما را مخابره نمودند به یاد یک سنت تاریخی نانوشته در میان دموکراتها و جمهوریخواهان واشنگتن افتادم.در انتخابات سال ۲۰۰۴ میلادی جان کری دست به انتخابی نسبتا قابل پیش بینی زد و جان ادواردز را به عنوان معاون خود برگزید.

بوش پسر،رئیس جمهور جنجالی ایالات متحده نیز همواره سعی کرده است نام “دیک چنی”را در کنار نام خود قرار دهد و همواره در صدد توجیه رفتارهای وی برآید. سران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه این گونه وانمود می کنند که معاون رئیس جمهور فردی است که در راستای تکمیل نقایص شخص اول کاخ سفید گام بر می دارد و از همه کس به او نزدیک تر است!البته ظاهر امر نیز همین را نشان می دهد ،به عنوان مثال علیرغم بی تجریگی اوباما در سیاست خارجی ،بایدن در این زمینه مهارت زیادی دارد.دیک چنی نیز برخلاف بوش تجربه زیادی در سیاست داخلی این کشور داشت ،مسئله ای که سبب پیروزی بازها در انتخابات سال ۲۰۰۴ شد.اما تاریخ مصرف رابطه صمیمانه ای که میان یک رئیس جمهور و معاون آن در آمریکا وجود دارد ،ورود آنها به کاخ سفید کاملا از بین می رود. معاون رئیس جمهور در ایالات متحده آمریکا در زمان برگزاری انتخابات در نقش کاتالیزور و مکمل نامزد اصلی حزب ظاهر می شود.به این ترتیب که در مناظرات حاضر می شود و راهبردهای حزب متبوع خود را تشریح می نماید،اما به محض پیروزی آقای پرزیدنت اوضاع متحول می شود و دیگر از لبخندهای مصنوعی وی به معاون خود نشانه ای یافت نمی شود.در آن زمان “معاون رئیس جمهور”به راحتی تغییر کاربری سیاسی می دهد و در سه کسوت “تعدیل کننده رفتارهای رئیس جمهور”،”تحریک کننده رئیس جمهور در مسائل سیاسی و نظامی”وبه عنوان “اهرم فشار حزب حاکم بر رئیس جمهور”ایفای نقش خواهد کرد.

چندی پیش شاهد بودیم که مقامات ارشد حزب جمهوریخواه بوش پسر را نسبت به اعطای قدرت مانور بیش از حد به معاونش دیک چنی متهم نمودند تا آنجایی که برخی منابع وابسته به حزب جمهوریخواه چنی را قدرت اول کاخ سفید نامیدند اما بر همگان مسجل بود که در ساختار سیاسی آمریکا نمی توان رابطه محتوم و از پیش تعیین شده یک رئیس جمهور و معاون آن را بر هم ریخت. معاون رئیس جمهور بیشتر از آنکه نقش تصمیم گیرنده و مولد داشته باشد مجری و پیاده کننده سیاستهایی است که از مصادر اصلی تصمیم گیری در آمریکا تعیین می شود.یکی از این مصادر “اتاقهای فکر” هستند که دائما با معاون و مشاوران رئیس جمهور در ارتباط هستند.در زمان ریاست جمهوری بوش پسر شورای دوازده نفره نومحافظه کاران به رهبری ایروینگ کریستل به طور کامل بر روی دیک چنی احاطه داشت .چنی نیز هادی سیاستهای جنگ طلبانه تعیین شده توسط افرادی مانند پل ولفویتس و ریچارد پرل بود.مسلما اگر چنی بر خلاف خواسته این گروه عمل می کرد به راحتی از سوی نومحافظه کاران از قدرت کنار می رفت. اوباما ،حتی اگر می خواست نمی توانست معاون خود را از میان افراد وفادار و نزدیک به خود برگزیند زیرا در آن صورت به عنوان یک سنت شکن در محکمه پنهانی دموکراتها محاکمه می شد.اوباما باید فردی را بر می گزید تا در آینده بتواند تحت تاثیر خواسته های حزب دموکرات و اتاقهای فکری وابسته به این حزب رفتار کند،حتی اگر این رفتار با مذاق اوبامای سیاهپوست سازگار نباشد.در یک گزاره کلی می توان گفت “معاون رئیس جمهور در راستای تحدید استقلال رئیس جمهور آمریکا حرکت می کند.”این همان نقشی است که سنتهای آمریکایی بر عهده نفر دوم کاخ سفید گذاشته اند. اخیرا اوباما با انتخاب بایدن به عنوان معاون خود پیام روشنی را برای هواداران حزب دموکرات مخابره نموده است.

اینکه او نیز در سنتهای نانوشته انتخابات آمریکا از اسلاف خود در طول تاریخ پس از جنگ جهانی دوم پیروی می کند.آنچه مسلم است اینکه بایدن در بسیاری از مسائل سیاست خارجی آمریکا اوباما و مشاور ارشد وی زبگنیو برژینسکی همخوانی لازم را ندارد.ازاین رو در صورت پیروزی اوباما بر جان مک کین شاهد بروز اختلافاتی مزمن در سطوح عالی قدرت در آمریکا خواهیم بود.

حنیف غفاری



همچنین مشاهده کنید