پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فرشته های این بهشت همه ازجنس آدمند


فرشته های این بهشت همه ازجنس آدمند

گزارشی از خادمان حرم آقا

وقتی وارد حرم امام رضا‌(ع) می‌شوم. آن‌قدر تحت تاثیر عظمت و جو این آستان قرار می‌گیرم که اصلا متوجه دیگرانی که در اطرافم در رفت و آمد هستند، نمی‌شوم. ولی این بار فرق می‌کرد. با صحنه‌ای روبه‌رو شدم که تمام حواسم را به خودش جلب کرد. یک جوان با لباس خدام امام رضا(ع)، دسته‌های ولیچری را که پیرمردی روی آن نشسته بود در دست گرفته بود و جلو می‌برد. برای پیر مرد زیارت می‌خواند شاید هم قسمت‌هایی از زیارت را که پیر مرد یادش نمی‌آمد به او یادآوری می‌کرد. بیشتر که به دور و برم نگاه کردم، دیدم حرم امام رضا(ع) پر است از افرادی که بدون سرو صدا مشغول خدمت به زائران این بهشت زمینی هستند و گاهی حتی به چشم من هم نمی‌آمدند. عزمم را جزم کردم تا نزدیک بروم و با چند نفرشان صحبت کنم.

● مسیر ما را امام رضا(ع) مشخص می‌کند

رضا ۳۴ سال دارد. جوانی خوش اخلاق و خنده رو. معلم یک دبیرستان پسرانه است و دو سال است که به خدمت در حرم مشغول است. در مقابل در ورودی حرم منتظر است تا اگر احیانا کسی برای ورود به حرم مشکل داشت پیش قدم شود و کمکش کند. می‌گوید: «در خیلی از صحن‌ها پست ثابتی نداریم اما وقتی به صحن‌های مختلف می‌رویم به زائران مسن کمک می‌کنیم.»

معمولا چه‌قدر در حرم با ویلچر راه می‌روید و چند ساعت به خدمت مشغول هستید.

ما با ویلچرها حدود ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر پیاده روی می‌کنیم، تا چند وقت قبل شیفت‌های ما ۱۲ ساعتی بود اما به خاطر این‌که روی افراد فشار زیادی بود شیفت‌ها ۸ ساعتی شدند و به ازای هر دو ساعت کار دو ساعت هم استراحت داریم.

کارت سخت نیست؟ خسته نمی‌شوی؟

مشکلات کار ویلچر زیاد است، اما به عشق دعای خیر زائران امام رضا عاشقانه کار می‌کنیم و خوشحالیم که هیچ چیزی حتی غذا هم دریافت نمی‌کنیم، چون به این نحو کار ما تماما برای خداست. ظاهر ماجرا این است که باید یک خستگی عضلانی داشته باشیم اما تا چند روز بعد شارژ هستیم و احساس سبکی و نشاط داریم.

شما در خانه‌هم این قدر خنده رو و خوش‌اخلاق هستید؟

سعی می‌کنم، باشم. تاثیرات خدمت کردن در این حرم مطهر را در رفتارم با خانواده، دوستان و حتی مردم غریبه می‌بینم. حتی تاثیرات جسمی هم داشته برای من؛ من مدت‌ها سردردهای عجیبی داشتم، مشکل میگرن شدید و چرک کردن سینوس‌هاو... طوری که به محض وزیدن یک باد به سرم تا مدت‌ها سر درد داشتم و خانه نشین می‌شدم. از وقتی که به زائران امام رضا خدمت می‌کنم سردرد ندارم، نه تنها بعد از حرم که در تمام طول هفته! سال‌ها بود که به خاطر همین سردردها نمی‌توانستم روزه بگیرم اما امسال بدون هیچ مشکلی تمام روزه‌هایم را گرفتم.

کدام قسمت کارتان بیشتر از همه شما را تحت تاثیر قرار می دهد؟

یکی این‌که بیشتر افرادی که از ویلچر استفاده می‌کنند کمتر از بقیه حرم می‌آیند، از همان لحظه حرکت در حرم گریه می‌کنند. و دیگری هم طرحی است به نام معین الضعفا که هر چند وقت یک بار اجرا می‌شود، مربوط به افرادی است که مدت‌ها حرم نیامده‌اند و در اثر کهولت سن یا مشکل جسمی توان این کار را به تنهایی ندارند. با خودرو از منزل‌شان تا حرم می‌آیند. از در حرم این افراد را تحویل می‌گیریم و به سمت پنجره فولاد می‌بریم. بعدش زیارت نامه‌ای برای آن‌ها خوانده می‌شود و... حس این کار بسیار عالی است.

خاطره‌ای قشنگی دارید که دوست داشته باشید با ما تقسیمش کنید؟

چندروز قبل که یکی از زائران را پیاده کردم چشمم به یکی از دوستانم در بخش ویلچر افتاد، کمی مکث کردم و مسیرم را عوض کردم تا با دوستم برگردم، همین تغییر مسیر باعث شد که چشمم به پیرزنی بیفتد، هر دو به سمت آن زائر محترم حرکت کردیم و متوجه شدیم که دو نفر هستند و هر دو هم به ویلچر نیاز دارند. بنده‌های خدا در بین مسیر ویلچرها قرار داشتند و به همین دلیل معمولا ویلچر خالی از آن قسمت رد نمی-شد. از طرفی زائربرها (خودروهای ویژه افراد مسن در حرم) هم تعطیل بودند. خود این زائر می‌گفت همین چند لحظه قبل از امام رضا خواستم به خاطر خستگی برای هر دوی ما یک ویلچر برساند. بارها به من ثابت شده که مسیر ما را امام رضا مشخص می‌کند تا زائرانش اذیت نشوند. امام رضا علیه السلام نه تنها زائرش را می‌بیند و صدایش را می‌شنود بلکه از نیت او هم خبر دارد و من این را در تغییر مسیرهای اتفاقی خودم، بارها احساس کرده‌ام.

● حاضرم برای خدمت در بهشت پول هم بدهم!

عبدا... جوانی سبزه رو و لاغر اندام است، سوم دبیرستان درس می‌خواند ولی بازی روزگار باعث شده تا چهره‌اش مسن تر به‌نظر بیاید. پدرش چند سال قبل فوت کرده و او و برادر بزرگش خانواده‌شان را راه می‌برند. با چنان ظرافت و نیرویی فرش‌ها را روی دوشش می‌گذارد و در صحن پهن می‌کند که من احساس کمر درد می‌کنم. می‌گوید: «سال دوم دبیرستان از طریق دوستم متوجه شدم که خدمات فرش حرم را اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان مدیریت می‌کند، من هم آن‌جا رفتم و تقاضا دادم و فرم پر کردم و توفیق این خدمت نصیبم شد.» از اوضاع درسش که می‌پرسم می‌خندد و می‌گوید: «درسم خوب است، اصلا یکی از شرط‌های قبول خدمت در خدمات فرش معدل درسی است، به لطف امام رضا(ع) روز به روز هم در درس پیشرفت می‌کنم.»

آقا عبدا... چند روز در هفته و روزی چند ساعت این‌جا کار می‌کنید؟

کار من هر روز و روزی ۸ ساعت است. البته شیفت‌‌های‌مان به صورت چرخشی در طول شبانه روز جابه‌جا می‌شود.

بابت این خدمات به شما پول هم می‌دهند؟

بله. یک مبلغی را به عنوان هزینه کمک تحصیل به ما می‌دهند.

با چه هدفی آمدید و در حرم مشغول شدید؟

راستش اول هم بحث پول بود و هم این‌که چه جایی بهتر از حرم امام رضا(ع)‌برای کار کردن و پول درآوردن، یک تیر بود و دو نشان. ولی حالا حتی اگر بگویند باید یک پولی هم بپردازید تا بتوانید این‌جا خدمت کنید، حاضر هستم.

برنامه ارتباط‌تان با امام رضا(ع) چگونه است؟

من هر روز به زیارت امام رضا(ع) مشرف می‌شوم ولی بعضی وقت‌ها حتی بعد از شیفت و زمانی که به خانه می‌رسم. دوباره با مادر و برادرم به حرم می‌آییم. مطمئنم اگر این حرم را از زندگی‌ام جدا کنم زندگی‌ام به ناکجا می‌رود.

کارتان به نظر خیلی سخت می‌آید؟ نظر خودتان چیست؟

توان ما را خود صاحب این حرم می دهد. اگر قبلا به من می‌گفتند می‌توانی در طی یک ربع بیست تا فرش را جابه‌جا و پهن کنی می‌گفتم این کار نشدنی است ولی حالا...

در چه زمان‌هایی فشار کارتان بیشتر است؟

در قبل و بعد از نمازهای روزانه و بعضی وقت‌ها که ناگهان باران یا برف می‌گیرد.

این کار برایت روزمره نشده‌است؟

نه. مدام در حال بهتر شدن است. مخصوصا وقتی نگاه پر محبت و دعاهای زائران را می‌بینم و می‌شنوم.

نویسنده: لیلا جان قربان

ایمان فروزان نیا