جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دین و دنیای متجدد


دین و دنیای متجدد

وضعیت بشر امروزی مانند كسی است كه بدون اطلاع از جهت حركت رودخانه به داخل آن می پرد و خود را به جریان آب می سپارد اینگونه افراد در واقع هیچ نقشی در هدایت خود نداشته و غوطه ور در وضع بی خبری سرانجام متوجه می شوند كه دیگر دیر شده و در لبه پرتگاه نیستی قرار دارند آیا تا به حال از خود سوال كرده ایم, چرا باید درون این رودخانه پرید و به سوی ناكجاآباد حركت كرد

شاید نظریه‌پردازان غربی و تئوریسینهای لیبرالیسم گمان نمی‌بردند كه ایدئولوژی آنها نیز مانند ماركسیسم به این زودی موزه‌ای و كتابخانه‌ای شود. ایدئولوژی جهان سرمایه‌داری گمان می‌كرد كه با استواری بر پایه‌های اومانیسم، سكولاریسم و مدرنیسم می‌تواند سلطنت بی‌گزند و پایداری بر جوامع بشری پیدا كند. اما این خام‌اندیشی بر اثر غفلت از شناخت درست در مورد انسان، آفرینش، و خدا بوجود آمد و به جرأت می‌توان مدعی شد كه اگر نوزائی معاصر در جهان اسلام نبود، می‌رفت كه جهان را در ورطهٔ هلاكت و نابودی افكند.

اكنون كه مدرنیسم سكولار، درگیر چالش‌های درونی بسیار است، با طرح پروژهٔ جهانی‌شدن سعی دارد كل جامعهٔ بشری را هم در پارادوكسهای گرداب‌گونهٔ خود فرو برد. در این میان وجدان بیدار بشریت روز به روز به سمت دین و معنویت اقبال می‌كند و بعد از سرخوردگی از ایدئولوژی‌های معوج‌چپ و راست، اكنون پاسخ نیازهای روحی، جسمی، اجتماعی، سیاسی و فلسفی خود را از دین تمنـّا می‌كند.

آنچه كه پیش رو دارید، مقاله‌ای است كه خصیصه‌های غیرانسانی و غیرطبیعی مدرنیسم معاصر را به نقد كشیده و كاركرد دین را در مسیر آزادسازی جوامع بشری از تنگنای مدرنیتهٔ بدقوارهٔ جهان معاصر بازكاوی نموده است. لطفاً ملاحظه فرمائید.

مبحث چگونگی تعامل دین با تمدن جدید هنگامی مطرح می‌شود كه انسان امروزی سرمست از پیشرفتهای سریع علمی و تكنولوژیك، با شتاب به سوی دنیایی كه خود ترسیم كرده پیش می‌رود و در این مسیر با احساس بی نیازی به دین، اندیشه اومانیسم را محور حركت خویش قرار داده است. با این وجود در گفتار حاضر اساسا قصد تخطئه علم و انكار پیشرفتهای به دست آمده از آنرا نداریم. همچنین معتقدیم بشر در آینده به دست آوردهای علمی سودمند فراوانی دست خواهد یافت كه امروزه تصور آن نیز برای ما ممكن نیست. بنابراین مقصود و نیت اصلی ما از ارائه بحث دین و دنیای متجدد طرح این پرسش است كه اولا: بشر با این سرعت به كجا می‌رود و در این مسیر با چه چالشهایی مواجه خواهد شد و آیا علم و تكنولوژی قادر به رفع چالشهای مزبور می‌باشد؟ ثانیا: نقش دین در رفع نیازهای انسان معاصر، چیست؟ به عبارت دیگر سخن از معناداری زندگی و بررسی چالشهای دنیای متجدد و كاركردهای دین در جهان معاصر، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشكیل می‌دهد.

الف- چالشهای دنیای متجدد:

۱- آینده مبهم: بحث خود را از این پرسش آغاز می‌كنیم كه بشر در نهایت مسیری كه قرار دارد به كجا خواهد رسید؟ شاید تاكنون برخی فیلمهای هالیوودی را كه تلاش می‌كنند سرانجام بشر امروزی را نشان دهند دیده‌اید؛ هرچند ممكن است در نگاه اول، تعدادی از آنها مضحك به نظر برسند اما تفكری در آنها نهفته است كه چه بسا تهیه كنندگان اینگونه فیلمها نیز به آن آگاه نباشند.

چنین برنامه‌هایی سعی دارند شوربختی بشر را در اوج پیشرفتهای علمی و تكنولوژیكی نشان دهند. انسان نوین به یك رباط با برنامه‌ای خاص تبدیل شده كه هر لحظه از روح و طبیعت انسانی خود بیشتر فاصله می‌گیرد. متاسفانه با وجود پیشرفت اعجاب آور علوم، معرفت و شناخت نه تنها رشد نكرده، بلكه از هرگونه ترقی جزئی نیز باز مانده است. اومانیسم عریان جدید حتی كاركرد اصلی فلسفه را تغیییر داده و آن را به خدمت خود درآورده است. به همین دلیل دیگر قادر به درك رازهایی كه در پیش و پس اعمالمان نهفته است، نیستیم و باید سوگمندانه مرگ فلسفه را باور كنیم.

وضعیت بشر امروزی مانند كسی است كه بدون اطلاع از جهت حركت رودخانه به داخل آن می‌پرد و خود را به جریان آب می‌سپارد. اینگونه افراد در واقع هیچ نقشی در هدایت خود نداشته و غوطه‌ور در وضع بی‌خبری سرانجام متوجه می‌شوند كه دیگر دیر شده و در لبه پرتگاه نیستی قرار دارند. آیا تا به حال از خود سوال كرده‌ایم، چرا باید درون این رودخانه پرید و به سوی ناكجاآباد حركت كرد؟

فرض كنید پایان حركت بشر امروزین، دست یابی به حداكثر رفاه و قدرت است. در این بین ارائه یك نمونه بسیار راهگشا خواهد بود. از جهت پیشرفتهای دنیوی، آمریكا در مقایسه با اروپا، مانند شهری در برابر روستا است. اما در همین آمریكایی كه زندگی در آن رویای بسیاری از جوانان است و برای اقامت در آنجا گاه سالها رنج و حقارت را تحمل می‌كنند، با وجود آنكه كمتر از پنج درصد جمعیت جهان را در خود جای داده بیش از پنجاه درصد كوكائین جهان مصرف می‌شود. معادل ارزش بودجه دفاع ملی آمریكا كه به میلیاردها دلار می‌رسد مشروبات الكلی خریداری می‌گردد. سالانه پانزده میلیون آمریكایی به افسردگی مبتلا گشته و بیش از پانصد میلیون دلار صرف خرید داروهای ضد افسردگی می‌شود.۱ بسیاری از جوانان این كشور با احساس پوچی و بی هدفی دست به خودكشی می‌زنند. مطالعات و پژوهشهای جدید در آمریكا نشان می‌دهد كه مسائل و مشكلات اصلی جامعه مانند؛ فقر، جنایت، نا‌‌امنی و خشونت با تقلیل و نزول جایگاه خانواده، انجمنهای محلی، مراكز عبادت و كلیساها و بی‌علاقگی افراد به مشاركت در اینگونه اجتماعات مرتبط می‌باشد. جالب اینجاست كه از خود مردم آمریكا نیز ریشه این مسایل، نه مشكلات مادی، بلكه مسایل معنوی و اخلاقی می‌باشد.۲

اما براستی چرا پیشرفتهای بشر او را به آسودگی خاطر و فراغ خیال نرسانده و هر روز بر ترس و اضطرابش افزوده می‌شود؟ حتی شادیها و لذتهای كوتاه و ناپایدار نیز او را نسبت به سرنوشت نهایی خود نگران‌تر ساخته است. حداقل نتیجه‌ای كه از این وضعیت گرفته می‌شود این است كه امروز بشر، محتاج راه جدیدی است كه به نگرانیهای او پایان داده و به استمرار زندگی او معنا دهد.

۲- دموكراسی بی هدف:

بی‌ترید دموكراسی یكی از بنیانهای اصلی زندگی اجتماعی غرب را شكل می‌دهد. دموكراسی در یك تعریف كلی عبارت است از: حكومت مردم، توسط مردم، برای مردم، توسط همه و برای همه.۳ همچنین دموكراسی را حق برابر كلیه اعضای جامعه جهت شركت در تصمیم‌گیریها نیز می‌نامند.۴ دموكراسی به قدری برای غرب اهمیت دارد كه برای صدور آن به سایر كشورها- كه به زعم غرب فاقد دموكراسی هستند- خشونت نیز مجاز دانسته شده است. ممكن است برخی معتقد باشند، دموكراسی مقبول‌ترین نظام حكومتی در شرایط كنونی است اما براستی دموكراسی تا چه میزان در تحقق آرمانهای خود موفق بوده است؟ آیا مدلهای مختلف دموكراسی قادر به مشاركت عموم طبقات اجتماعی در تصمیمات سیاسی، اقتصادی و.. هستند؟ آیا این اكثریت است كه همواره حكومت را به دست می‌گیرد یا اقلیت نیز در شكلی از دموكراسی قادر به كسب قدرت می‌باشد؟ نمونه بارز این پرسش انتخاب جرج دبلیو بوش به ریاست جمهوری آمریكا با رای دادگاه و بدون برخورداری از اكثریت آراء مردم می‌باشد. لذا باید پذیرفت كه انسانها دقیقا در جاده‌ای خطرناك قرار دارند كه فقط با یك اشتباه به دامان دیكتاتوری و یا یك نظام تمامیت خواه در خواهند غلتید.۵ حال اگر این اكثریت است كه براساس دموكراسی صاحب حق می شوند، پس حق این اقلیت چگونه رعایت خواهد شد؟ آیا دموكراسی جهت تامین حقوق اقلیت ناكام فكری كرده است؟ از سوی دیگر تا چه میزان مردم در انتخاب خود آزاد و مستقلند؟ آیا صاحبان قدرت و ثروت با بهره برداری از امكانات تبلیغی حق یك انتخاب آزاد و مستقل را برای مردم محفوظ می‌دارند؟ چه تضمینی وجود دارد كه قدرت حاكمه از صلاحیتهای كافی برای حكومت برخوردار باشد؟

نتایج یك سنجش ملی در آمریكا در سال ۱۹۹۶.م نشان دادكه فقط ۳۵ درصد از شهروندان این كشور معتقدند كه می‌توان به افرادی غیر از خود در جامعه اعتماد داشت.۶ آرنولد توینبی در رابطه دموكراسی و شایسته سالاری می‌گوید:« دولت قانونی، كسانی را می‌پروراند كه سیاست را پیشه خود قرار داده و در هنر ترغیب رای دهندگان برای رساندن آنان به قدرت و حفظ آنان در موضع قدرت به صورت اشخاصی حرفه‌ای در می‌آیند. اِعمال این هنر حرفه‌ای، سیاستمداران را قادر می‌سازد كه در انتخابات پیروز شوند… انتخاب كنندگان آنان را انتخاب می‌كنند و با این حال از آنها متنفرند. بی اعتبار شدن سیاستمداران، نظام سیاسی قانونی را بی اعتبار می‌سازد؛ نظامی را كه باعث می‌شود سیاستمداران از طریق اشتباه انتخاب‌كنندگان، به مدیریت جایگاهی كه لایق آن نیستند انتخاب شوند.»۷‌پرسشهای مختلف دیگری نیز درباره مشروعیت دموكراسی وجود دارد كه غرب تاكنون از پاسخ به آن عاجز بوده و از این طریق چالش بزرگی در برابر دنیای متجدد ایجاد شده است. اما آیا می‌توان نظام جدیدی را جایگزین دموكراسی نمود كه از عیوب آن مبرا باشد؟ به نظر ما پاسخ به این پرسش مثبت است و در بخشهای بعدی این گفتار تلاش می‌كنیم به این موضوع بپردازیم.

رضا غلامی

پی نوشت‌ها

آنتونی رابینز، قدرت شگرف درون، ترجمه: میترا میرشكار، صص۲۲-۲۱

حمید مولانا، جامعه مدنی، ص۱۷۵

عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، ص۲۹۵

دیوید بیتهام و كوین بویل، دموكراسی چیست، ترجمه: شهرام نقش تبریزی، ص۱۶

برای قرن بیست و یكم، گفتگوی دو فرزانه، آرنولد توینبی و رابی كوایكدا، گروه مترجمان، ویراستار: فریبرز مجیدی، ص۳۹۵

حمید مولانا، همان، ص۱۷۵

همان، ص۴۰۱

رجوع كنید به: استراتژی امنیت ملی آمریكا در قرن ۲۱، كمیسیون تدوین استراتژی امنیت ملی آمریكا

همان

۱۰- مرتضی مطهری، تكامل اجتماعی انسان، ص۷۱

۱۱- مرتضی مطهری، جهان بینی اسلامی، ص۷۱

۱۲- همان، ص۷۲

۱۳- احمد واعظی، حكومت دینی، ص۲۹

۱۴- محمد جوادی آملی، ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت، ص۸۳

۱۵- همان، صص۹۲-۹۱

۱۶- مجموعه آثار، ج ۱، ص۳۴۹، به نقل از تاریخ تمدن ویل دورانت، ج۱۱، ص۳۱۷

۱۷- سید حسین نصر، نیاز به علم مقدس، ترجمه: حسن میانداری، ص۲۱۵


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.