جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

روانشناسی دین یك روی آورد علمی چند تباری


روانشناسی دین یك روی آورد علمی چند تباری

روانشناسی دین بر اساس ساختار موضوع مورد مطالعه اش ـ دین ـ ماهیتی بین رشته ای دارد و متخصصین با تبارها و اهدافی متفاوت به آن روی می آورند

روانشناسی دین به مطالعه علمی دین از منظری روانشناختی می‏پردازد. این گستره براساس روی‏آوردهای متفاوت به صورتی متمایز تعریف می‏شود. در این علم رفتار دینی براساس قانونمندیهای عمومی رفتار مورد مطالعه قرار می‏گیرد و در آنها هضم می‏شود. روانشناسی دین بر اساس ساختار موضوع مورد مطالعه‏اش ـ دین ـ ماهیتی بین رشته‏ای دارد و متخصصین با تبارها و اهدافی متفاوت به آن روی می‏آورند. تاریخچه این موضوع نشان می‏دهد كه این گستره در ابتدای قرن حاضر یكی از محورهای روانشناسی بوده است كه در اثر مفهوم‏سازیهای منفی پیشگامان روانشناسی درخصوص دین، رشد رفتاری نگری ناب، و بازخورد منفی نهادهای دینی در حاشیه قرار گرفت. اما تلاش برای نقد علمی چالشهای روانشناسان و متألهان درخصوص دین، تسلط روح عینی‏نگری و پوزیتویسم در دفاع از دیدگاهها، و افول رفتارنگری ناب، روانشناسی دین را مجددا از حاشیه وارد صحنه كرده است، و در دنیای فرامدرنیسم نیز به عنوان ابزاری در جهت تجربه‏نگری دیالكتیك مابین دیدگاههای مختلف درخصوص دین، به حركت و تحول خود ادامه می‏دهد. این گستره با روانشناسی دینی متمایز و مرتبط است، و روش‏شناسی حاكم بر آن از روش‏شناسی عمومی روانشناسی تمایزی ندارد. در بررسی تجربی فرایند تحول دینداری به عنوان یكی از موضوعات مورد بررسی این گستره، برخی از محققین با استفاده از تئوریهای عمده روانشناسی تحولی (همچون تئوری پیاژه و اریكسن) به تبیین تحول دینداری پرداخته‏اند، و برخی نیز مستقیما درخصوص دینداری نظریه‏پردازی كرده‏اند. در همین راستا، موضوع تجربه دینی به عنوان یكی از مباحث مهم در روانشناسی دین نیز بیشتر در پوشش بررسی نقش داروها در تحریك تجربه دینی، همبسته‏های عصب‏شناختی تجربه دینی، و پیامدها و همبسته‏های مراقبه و دعا مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین ارتباط دینداری و شخصیت و شناخت سبكهای فردی در دینداری؛ دین، آسیب‏شناسی روانی، و مداخلات درمانی؛ و دین و رفتار اجتماعی نیز از دیگر موضوعات عمده مورد بررسی در این گستره‏اند. برنامه‏ریزیهای پژوهشی در موضوعهای روانشناسی دین، و تأسیس این درس برای رشته‏های روانشناسی و الهیات در جامعه ما، زمینه‏های گسترش روانشناسی دین را فراهم می‏كنند.

مقدمه، تعریف و ضرورت

چرا برخی از افراد عمیقا دیندارند درحالیكه برخی دیگر هیچگاه به دین توجّهی نمی‏كنند؟ چرا برخی مسلمان، زرتشتی، بودایی هستند و برخی دیگر یهودی، مسیحی و ...؟ ایمان دینی چگونه ظاهر می‏شود و به چه ترتیبی در طول زندگی تحوّل پیدا می‏كند؟ چرا برخی دینداران تجربه‏های دینی عمیقی دارند، در حالیكه برخی دیگر از این تجارب بی‏بهره‏اند؟ چرا دینداری گروهی به سلامت هیجانی و رفتاری می‏انجامد و دینداری گروهی دیگر به اختلالات متعدّد روانشناختی؟ و... سؤالات یاد شده نمونه‏ای از مسائلی هستند كه در گستره روانشناسی دین مورد توجّه قرار می‏گیرند. این گستره از قدمتی یك قرنی و پر از فراز و نشیب برخوردار است. تا به امروز تعاریف متعدّدی از روانشناسی دین ارائه شده است. سِرِّ تنوّع این تعاریف را می‏توان در تمایز روی‏آوردهای محقّقین در روانشناسی دین و همچنین صعوبت ارایه تعریفی جامع از دین دانست كه بصورت جهانی مورد پذیرش قرارگیرد. تعدّد تعاریف روانشناسی دین نشانگر تنوّع نظامهای روانشناختی دین و گوناگونی روی‏آوردها در این گستره است. پالوتیزیان(۱) (۱۹۹۶) در تعریف روانشناسی دین می‏گوید: «روانشناسی دین گستره‏ایست كه به مطالعه باورها و اعمال دینی از دیدگاهی روانشناختی می‏پردازد. این بدین معناست كه در اینجا هدف، درك فرایندهای روانشناختی‏ایی است كه رفتارها و تجارب دینی را تحت‏تأثیر قرار می‏دهند. در این گستره ما تلاش می‏كنیم تا تأثیرات چندگانه محیطی، شخصی و اجتماعی كه رفتار و تجربه دینی را تحت تأثیر قرار می‏دهند مدّنظر قرار دهیم و به ترسیم تئوریها و پژوهشهایی بپردازیم كه امكان آشكارسازی فرایندهای روانشناختی میانجی در دینداری را فراهم می‏كنند.» (صص ۲۸ـ۲۹). هود(۲) و همكارانش (۱۹۹۶) اظهار می‏دارند كه «روانشناسی دین در مفهومی كلی، نگاه به دین از یك دیدگاه روانشناختی، و در مفهومی خاص از دیدگاه روانشناسیِ اجتماعی است» (ص ۱). به عبارتی دقیقتر این محققان روانشناسی دین را زیر مجموعه‏ای از روانشناسی اجتماعی كه در آن ماهیت و علل رفتار فردی در یك بافت اجتماعی مورد بررسی قرار می‏گیرد (بارون، و بایرن ۱۹۹۱)(۳)، می‏دانند. ولف(۴) (۱۹۹۱) در تعریف روانشناسی دین به سه روی‏آورد عمده اشاره می‏كند: الف: روی آورد عینی: این روی‏آورد انسان را از منظر بیرون نگاه می‏كند. بر مبنای مفهوم‏سازیهای روی‏آورد عینی، تجربه شخصی از آنجایی كه پدیده‏ای درونی است كه امكان بررسی تجربی آن وجود ندارد، در پژوهشهای علمی نیز جایی ندارد. بنابراین، این روی‏آورد دین را به عنوان یك رفتار آشكار و یا پدیده‏ای منتج از فرایندهای زیست‏شناختی در نظرمی‏گیرد و همچون علوم زیست‏شناختی و فیزیكی با هدف تبیین، پیش‏بینی و كنترل رفتار وارد این گستره می‏شود. روی‏آورد رفتاری‏نگر و آن گروه از محققین كه تنها بر انجام آزمایشهای حقیقی تكیه می‏كنند، نماینده این مفهوم‏سازی در روانشناسی دین هستند. ب: روی‏آورد روانشناسی عمقی: این نوع روانشناسی بر فرآیندهای پویشی و غیرعقلانی كه در هر رفتاری از جمله دینداری نقش عمده‏ای ایفا می‏كنند تأكید می‏ورزد. فروید و یونگ نمایندگان چنین روی‏آوردی در روانشناسی دین هستند. ج: روی‏آورد انسانی‏نگر: پیشگامان این روی‏آورد معتقدند كه روانشناسی و علوم‏انسانی باید روشهایی متمایز از علوم زیستی را اتّخاذ كنند، و توانمندیها و نكات مثبت شخصیت انسان نیز در كنار آسیب‏شناسی روانی باید مورد مطالعه قرارگیرد. در این روی‏آورد اصول روش‏شناختی و ریخت‏شناسی‏های توصیفی متعدّدی بكار برده می‏شود و بررسی دقیق و عمیق دنیای شخصی افراد، بخصوص افراد استثنایی مورد تأكید قرارمی‏گیرد. جیمز، آلپرت، و مزلو(۵) نمونه‏ای از محققین این روی‏آورد در روانشناسی دین هستند (ص ۱۸ـ۲۰). كالینز(۶) (۱۹۹۶، دائرهٔ‏المعارف روانشناسی) معتقد است كه در میان تعاریف متعدد روانشناسی دین، تولس(۷) استاد روانشناسی دانشگاه كمبریج معتبرترین و پذیرفته شده‏ترین تعریف را از روانشناسی دین ارائه كرده است. وی می‏گوید: «مطالعه روانشناختی دین تلاش برای درك رفتار دینی از طریق بكاربستن اصول روانشناختی‏ای است كه از بررسی رفتار به معنای كلّی كلمه حاصل می‏شود.» (ص ۷۸۱). از این روی بررسی روانشناختی دین بر مبنای قانونمندیهای حاكم بر رفتار صورت می‏گیرد و در همین قانونمندیها هضم و جزئی از پیكره روانشناسی عمومی انسان می‏شود. دین پدیده‏ایست كه در قالب رفتار در بشر نمود می‏یابد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 10 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.