شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

انتظار در تفکر شیعه


انتظار در تفکر شیعه

«انتظار» در زمان غیب و عدم حضور ظاهری امام در جامعه به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسلة امامان شیعه است و همین انتظار موجب می شود که ارتباط شیعیان با امامشان, اگرچه به صورت ارتباط قلبی و معنوی, حفظ شود و آنها در همة اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند

«انتظار» در زمان غیب و عدم حضور ظاهری امام در جامعه به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسلة امامان شیعه است و همین انتظار موجب می‌شود که ارتباط شیعیان با امامشان، اگرچه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همة اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند.

● مفهوم انتظار

«انتظار» یعنی چشم داشتن و «چشم به راه بودن»، چشم‌داشت یک تحول، چشم‌داشت یک رویداد خوب و چشم‌داشت یک گشایش... چشم به راه یک منجی و... به این معنا انتظار مفهومی است که با نهاد همة انسان‌ها عجین شده است و می‌توان گفت که همة انسان‌ها به نوعی منتظرند. (شفیعی سروستانی، ۸۳، ص۹)

اساساً امید به آینده و انتظارِ تحقق فردایی بهتر، خود ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمال‌جویی انسان است. انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر دست یافتن به قله‌های پیشرفت است.

بنابراین با توجه به نقش اساسی امید به آینده و انتظار فرج در زندگی انسان‌ها، مکتب اسلام تلاش نموده است با تقویت این روحیه، تلاش و سرزندگی جوامع اسلامی و مسلمانان را به نهایت درجه خود رسانده و آنها را در هر زمان پویا و پایدار نگه دارد. اهتمام اسلام به این معنای عام از انتظار و امید به آینده تا بدان حد بوده که از یک سو امید به فرا رسیدن گشایش از سوی خداوند در زمرة برترین اعمال بر شمرده شده و از سوی دیگر یأس و ناامیدی از رحمت خداوند از جملة گناهان کبیره به شمار آمده است. (همان، ص۱۱)

شاید بتوان گفت بسیاری از روایاتی که در آنها به فضیلت «انتظار فرج» به طور کلی اشاره نموده به اصل تقویت روحیة امید به آینده و مقابله با حالت ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده نظر داشته‌اند که از آن جمله می‌توان به این روایت اشاره کرد:

«برترین عبادت‌ها، انتظار فرج است.» (۱)

نکته‌ایی که در این مورد می‌توان بدان اشاره کرد این است که:

در بسیاری از روایاتی که از معصومین نقل شده است. انتظار گشایش و امید به آینده از حالت امری محدود سطحی و فردی خارج شده و تبدیل به امری گسترده، عمیق و اجتماعی می‌گردد. بدین مفهوم که تنها متوجه امور ظاهری و محدود نباشید بلکه چشم به راه آینده‌ای باشید که حقیقت مطلق به عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاکم شد. (شفیعی سروستانی، ۸۳، ص۱۴)

● ضرورت انتظار

در تفکر شیعی، انتظار موعود به عنوان یک اصل مسلم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آن محمد تصریح شده است که از آن جمله می‌توان به روایت زیر اشاره کرد:

شیخ صدوق در کتاب «کمال‌الدین» از «عبدالعظیم حسنی» روایت می‌کند که:

روزی بر آقایم امام جواد وارد شدم و می‌خواستم که دربارة قائم از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او پس خود آن حضرت را آغاز کردند و به من فرمودند:

«ای ابوالقاسم! به درستی که قائم از ماست و اوست مهدی که واجب است در [زمان] غیبت‌اش انتظار کشیده شود و در [زمان] ظهورش اطاعت گرد و او سومین [امام] از فرزندان من است.» (۲)

روایات بسیاری وجود دارد که در این جهان فرصت طرح آنها نیست که همگی بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غیب دلالت می‌کند، اما باید دید چرا این همه بر انتظار تأکید شده و یکی از شرایط اساسی اعتقاد اسلامی شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در کلام معصومین از چه جایگاهی برخوردار است؟

● فضیلت انتظار

در روایات اسلامی آنچنان مقام و منزلت برای منتظران موعود برشمرده شده که گاه انسان را به تعجبی وا می‌دارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از چنین فضیلتی برخوردار باشد. البته توجه به فلسفة انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت برشمرده شده سِر این فضیلت را روشن می‌سازد.

امام سجاد منتظران را برترین مردم همة روزگاران برمی‌شمارند:

«آن گروه از مردم عصرِ غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همة روزگاران‌اند.» (۳)

در روایت دیگری مرحوم مجلسی از امام صادق نقل می‌کند:

«هر کس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد، همانند کسی است که با حضرت قائم در خیمه‌اش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظه‌ای درنگ کرده، آنگاه فرمود:

«نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند. سپس فرمود:

نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا شهید شده باشد.» (۴)

همچنین رسول اکرم در مورد فضیلت ثابت قدم بودن بر ولایت امام در زمان غیبت فرمودند:

«ای علی، بدان که شگفت‌انگیزترین مردم در ایمان و بزرگ‌ترین آنها در تعیین گروهی هستند که پیامبر را ندیده‌اند و امام از دیدگان آنها پوشیده است. پس به واسطة سیاهی روی سپیدی ایمان آورده‌اند.» (۵)

سیاهی رو سپیدی از دیدگاه پیامبر اکرم کنایه از نوشته‌های قرآن و احادیث اهل بیت می‌باشد و هر کس در زمان غیبت امام ایمان داشته باشد با اتکا بر همین نوشته‌هاست.

در حدیث دیگری وقتی پیامبر از حضرت قائم یاد کردند، چنین فرمودند:

«خوشا به حال صبرکنندگان در غیبت او! خوشا به حال کسانی که بر محبت ایشان (ائمه) پابرجا می‌مانند! آنها هستند کسانی که خدا در کتاب خود، ایشان را چنین توصیف کرده است (۶): «کسانی که به غیب ایمان دارند....» (۷)

اما چرا انتظار این همه فضیلت دارد؟

با مشاهده روایات یاد شده ممکن است برای بسیاری از پرسش پیش آید که چرا انتظار از چنین فضیلتی برجسته برخوردار است؟

برای رسیدن به پاسخ مناسب باید بدین نکات توجه کرد:

الف) انتظار حلقة اتصال شیعه با امام معصوم

چنانکه می‌دانیم «ولایت» و «امامت» رکن اساسی مکتب تشیع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهم‌ترین نقاط تمایز این مکتب از سایر مکتب‌هاست. از دیدگاه شیعه پذیرش ولایت معصومین و به طور کلی تسلیم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همة فضیلت‌ها و شرط اساسی قبول همة اعمال عبادی است.

با توجه به این نکات درمی‌یابیم که «انتظار» در زمان غیب و عدم حضور ظاهری امام در جامعه به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسلة امامان شیعه است و همین انتظار موجب می‌شود که ارتباط شیعیان با امامشان، اگرچه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همة اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند. (شفیعی سروستانی، ۸۳، صص ۲۳-۲۲)

ب) انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع:

انتظار نقش مهمی در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد و اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او برشمرده شده، عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دیندار دست می‌یابد و با رعایت همة شرایط انتظار به همان شأن و منزلتی که مورد انتظار این اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطة کمال نائل می‌شود. (همان، ص ۲۴)

● وظایف منتظران

در مورد وظایف و تکالیف شیعیان در دوران غیبت در برخی کتاب‌ها از جمله «مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم» تا هشتاد وظیفه برای منتظران حضرت برشمرده شده است که فهرست‌وار به ذکر مهم‌ترین نمونه‌های این وظایف پرداخته و سپس به شرح و تفصیل مهم‌ترین آنها می‌پردازیم:

مهم‌ترین تکالیف منتظران که در کتاب مکیال المکارم (۸) بدان اشاره شده است، عبارتند از:

به دست آوردن و شناخت صفات و خصائل آن حضرت، رعایت ادب و احترام نسبت به امام محبت نسبت به امام عصر و محبوب نمودن او در میان مردم، انتظار فرج و ظهور امام، حضور در مجالس فضایل و مناقب آن حضرت، اظهار اشتیاق به دیدار آن حضرت، قیام هنگام شنیدن نام آن حضرت، ذکر دعا برای سلامتی حضرت، شناخت علامت‌های ظهور آن حضرت، صدقه دادن به نیابت از آن حضرت، صدقه دادن به قصد سلامتی آن حضرت، حج رفتن به نیابت از آن حضرت، سعی در خدمت کردن به آن حضرت، تصمیم قلبی بریاری حضرت، اهداء ثواب نماز و قرائت قرآن به آن حضرت، عرضه کردن خواسته‌ها و حاجات به آن حضرت، بزرگداشت مکان‌هایی که به قدوم آن حضرت زینت یافته‌اند، تکذیب مدعیان مهدویت و نیابت و...

اما مهم‌ترین وظایف منتظران بدین شرح است:

۱) شناخت حجت خدا و امام عصر

این وظیفه تا بدان درجه از اهمیت است که در روایات بسیاری که از طریق شیعه و سنی به طور متعدد از پیامبر اکرم نقل شده که فرمودند:

«هر کس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته است، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» (۹)

در کتاب مکیال‌المکارم مقصود از «معرفت امام» آنچنانکه در روایات آمده، این است:

«بدون تردید مقصود از شناختی که امامان ما ـ که درود ما و سلام‌های خداوند بر ایشان باد ـ تحصیل آن را نسبت به امام زمان‌مان امر فرموده‌اند، این است که با آن حضرت را آنچنانکه هست، بشناسیم، به گونه‌ای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهه‌های ملحدان و مایة نجاتمان از اعمال گمراه‌کننده مدعیان دروغین باشد و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول شناختن شخص امام به نام و نسب و دوم شناخت صفات و ویژگی‌های او و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است.» (۱۰)

بنابراین اگر کسی امام خود را آنچنانکه باید بشناسد و تسلیم او گردد، برترین چیزی که به هدایت‌گری امام نصیب او می‌شود حفظ شدن در مسیر معرفت خدای متعال و رسیدن به درجات بالاتر آن می‌باشد که این چند سرچشمة فضایل است. مطلب دومی که در این روایت بدان پرداخته شده و در عصر ما از اهمیت بیشتری برخوردار است در واقع این نوع شناخت است که می‌تواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشأ اثر و تحول باشد.

از سوی کسب شناخت و معرفت دربارة امام زمان در عصر ما شاید از هر زمان دیگری مهم‌تر و ضروری‌تر باشد. ما در روزگاری به سر می‌بریم که امام عصر و زمان ما در غیبتی طولانی به سر می‌برند و این زمان طولانی بدون راهنما و هادی باعث انحراف و مصائب و سختی‌های زیادی برای مردم و به خصوص شیعیان شده است. (بنی هاشمی، ۷۵، صص ۲۰۹-۲۰۸)

در این باره از امام صادق روایت است که می‌فرمایند:

«در آینده مبتلا به شبهه (مشتبه شدن حق و باطل) می‌شوید و بدون وجود نشانه و پرچمی که دیده شود و بدون حضور امامی که هدایت کند، باقی خواهید ماند....» (۱۱)

متأسفانه در زمان غیبت امام عصر بسیاری از اهل ایمان شرایط حساس و ویژة زمان غیبت را درک نمی‌کنند و اوضاع بحرانی آن را تشخیص نمی‌دهند. وقتی انسان حساسیت زمان غیبت و سختی دینداری در آن را می‌فهمد آن زمان از جان و دل به درگاه پروردگار دست نیاز بلند می‌کند آنچنان که از نایب اول امام زمان منقول است:

«خدایا مرا به مرگ جاهلی نمیران و دل مرا پس از آنکه هدایتم کرده‌ای، منحرف مگردان.» (۱۲)

مبحث معرفت امام عصر را با حدیثی از امام صادق به پایان می‌بریم:

«فُضیل بن یسار» از امام صادق دربارة آیة شریفه «یوم ندعو روزی که هر مردمی را با امامشان می‌خوانیم» پرسید، حضرت چنین فرمودند:

«ای فضیل، امام خود را بشناس زیرا اگر معرفت امام خود را داشته باشی. جلو افتادن یا به تأخیر افتادن این امر (حکومت ظاهری ائمه حق) زیانی به تو نمی‌زند و کسی که امام خود را بشناسد. سپس (با معرفت) از دنیا برود قبل از آنکه صاحب این امر قیام نماید. همچون کسی است که در لشکر آن حضرت بوده باشد، نه، بلکه (بالاتر) مانند کسی است که زیر پرچم ایشان (در میدان جنگ) بوده باشد.» (۱۳)

این مژده به کسانی که آرزوی درک زمان قیام و ظهور امامشان را دارند، بزرگ‌ترین مژده و بالاترین نوید است و آنها را بیش از پیش نسبت به اهمیت معرفت امام عصر و التزام به آثار و نشانه‌های آن معتقد می‌سازد.

۲) پیراستگی از بدی‌ها و آراستگی به خوبی‌ها

وظیفه مهم دیگری که هر شیعه منتظر بر عهده دارد. پیراستن خود از خصایص ناپسند و آراستن به اخلاق نیکوست.

در روایت از امام صادق نقل شده است:

«هر کس دوست می‌دارد از یاران حضرت قائم باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالی که منتظر است.» (۱۴)

امام عصر نیز با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور همة شیعیان را در زمان غیبت به انجام اعمال پسندیده و دوری از اعمال ناپسند فراخوانده، می‌فرماید:

«پس هر یک از شما باید آنچه را موجب دوستی ما می‌شود، پیشة خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند، زیرا فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر نجات نمی‌بخشد.» (۱۵)

دوری گزیدن از گناهان و اعمال زشت و ناشایست به عنوان یکی از وظایف منتظران در عصر غیبت از چنان اهمیتی برخوردار است که در توقیع شریفی که از ناحیة مقدسة حضرت صاحب‌الامر به مرحوم شیخ مفید دره، صادر گردیده، اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان آن حضرت سر می‌زند یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن غیبت و دوری شیعیان از لقای آن بدر منیر امت شده است. (شفیعی سروستانی، ۸۵، با تلخیص صص۱۳۴-۱۳۳)

«... پس تنها چیزی که ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد، و خوشایند ما نیست و از آنان انتظار نمی‌رود.» (۱۶)

اما از کجا می‌توان فهمید که امام زمان از ما چه می‌خواهند و چه کاری را می‌پسندند؟

با توجه به احادیث و روایات رضایت و خشنودی امام زمان در چیزی جز آنچه که در کتاب خدا آمده یا در کلمات رسول خدا و دیگر امامان معصوم به آن اشاره شده، نیست. یعنی اگر کسی به همه تکالیف و وظایفی که در قرآن و روایات معصومین به آنها امر شده عمل کند و از همة محرمات و گناهانی که در این دو منبع الهی از آنها نهی‌ شده، دوری جدید خواهد توانست که رضایت امام عصر را چنانکه باید و شاید به دست آورد.

امام عصر در احادیث، زیارت‌ها و ادعیه‌ای که در طول دوران غیبت صغری و پس از آن به صورت توضیح یا به صورت‌های دیگر از امام مهدی برای ما به یادگار مانده است به صراحت به تمام آنچه که موجب خرسندی یا ناخرسندی آن حضرت می‌گردد، اشاره می‌شود.

یکی از این یادگارهای گران‌قدر امام عصر دعای معروفی است که با جملة «اللهم ارزقنا توفیق الطاعه....» شروع می‌شود و در اوایل مفاتیح‌الجنان نیز آمده است.

در این دعا امام زمان به صفات و ویژگی‌هایی را که شایستة عالمان، دانش‌پژوهان، پیران، جوانان، زنان. توانگران و تنگدستان و... است، بر‌می‌شمارد و از خداوند می‌خواهند که به هر یک از این گروه‌ها و اقشار اجتماعی صفات و ویژگی‌هایی را که شایستة آنهاست، عطا فرماید. شایسته است این دعا را با دید کسی که می‌خواهد بداند امام‌اش از اوج انتظاری دارد، مرور کنید. (شفیعی سروستانی، ۸۵، تلخیص صص ۱۳۷-۱۳۵)

۳) پیوند با مقام ولایت

حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر و تجدید دایمی عهد و پیمان با آن حضرت یکی دیگر از وظایف مهمی است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد.

بدین معنا که یک منتظر واقعی حضرت حجت با وجود غیبت ظاهری آن حجت الهی هرگز نباید احساس کند که در جامعه رها و بی‌مسئولیت رها شده و هیچ تکلیفی نسبت به امام و مقتدای خود ندارد.

امامان شیعیان در روایات بسیاری شیعیان خود را به تجدید عهد و پیمان با امام زمان خود سفارش کرده‌اند. یکی از دعاهایی عهد معروفی که مرحوم سید بن طاووس آن را به نقل از امام صادق روایت کرده همان دعای عهد معروف «اللهم انی اَُجَدِد له فی صبیحه یومی هذا» (۱۷) است که هر کس چهل صباح آن را بخواند از یاوران قائم خواهد بود حتی اگر پیش از ظهورش از دنیا برود. به راستی اگر هر شیعه‌ای در هر صبح عهد و پیمانی را با امام و مقتدای خود تجدید نماید، هرگز به رکود ذلت و خواری و ظلم و بی‌عدالتی تن خواهد داد؟ آیا هرگز حاضر خواهد شد به رضای مولای خود بی‌توجهی کند. بی‌تردید اگر در جامعه‌ای چنین فرهنگی حاکم شود و همه تنها در پی رضای امام عصر خود باشند آن جامعه هرگز دچار مشکلات و بحران‌ها نخواهد شد و دیری نپاید که آن مردم فرج مولای‌شان را درک خواهند کرد. (شفیعی سروستانی، تلخیص صص ۱۳۹-۱۳۷)

۴) ارتباط با فقها و مراجع تقلید

می‌دانیم که در دوران غیبت هیچ یک از احکام اسلام تعطیل نشده و باید تا آمدن امام عصر به همة آنچه اسلام از ما خواسته است، عمل کنیم و از سوی دیگر می‌دانیم که امکان و دسترسی به امام معصوم و فراگرفتن مستقیم احکام دینی از ایشان، برای ما وجود ندارد. حال در این شرایط چه باید کرد؟

ائمه تکلیف ما را در زمان غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم مشخص کرده و به ما امر فرموده‌اند که به نقل‌های جامع‌الشرایط مراجعه کنیم.

چنان که در روایتی که امام حسن عسگری از امام صادق نقل می‌کند، چنین می‌خوانیم:

«... اما هر یک از فقها که نفس خود را بازدارنده، دین خود را نگهدارنده، هوای خود را پس زننده و اوامر مولای خود را اطلاعت ‌کننده بود، بر عوام (مردم) لازم است که از او پیری کنند و تنها بعضی از فقهای شیعه هستند که از این صفات برخوردارند، نه همة آنها.» (۱۸)

آنچنان که مطلعیم پس از پایان غیبت صغری و آغاز غیبت کبری کسی به عنوان نایب خاص معرفی نشد و مردم موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش‌های دینی خود به راویان حدیث که همان فقهای جامع‌الشرایط هستند، مراجعه کنند.

در زمینة امور اجتماعی و سیاسی نیز وظیفة مردم اطاعت از فقیهی است که از سوی بزرگان شیعه به عنوان «ولی فقیه» انتخاب شده است. (شفیعی سروستانی، ۸۵، تلخیص ص ۱۴۱-۱۳۹)

۵) زمینه‌سازی و کسب آمادگی برای ظهور حجت حق

یکی دیگر از وظایفی که به تصریح روایات، در دوران غیبت بر عهده شیعیان و منتظران فرج قائم آل محمد، است. کسب آمادگی‌های نظامی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصری بر یاری و نصرت امام غایب است.

چنانکه در روایتی که نعمانی از امام صادق نقل کرده، آمده است:

«هر یک از شما باید برای خروج قائم [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد، خدای تعالی هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد، امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند (۱۹). [و از یاران و همراهان‌اش قرار گیرد.]

در روایت دیگری، مرحوم کلینی از امام ابوالحسن [موسی کاظم ] نقل می‌کند:

«... هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، خداوند روزی‌اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزوهایش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاری کند. ۲۰)»

با قدری تأمل روشن می‌شود که ذکر این موارد تنها به عنوان تمثیل و بیان لزوم آمادگی برای یاری آخرین حجت حق است. البته در حال حاضر به دلیل حاکمیت دولت شیعی و حکومت فقیه جامع‌الشرایط بر سرزمین اسلامی ایران این وظیفه در درجه اول برعهده حکومت اسلامی است که در هر زمان قوای مسلح کشور را در بالاترین حد آمادگی نظامی قرار دهند تا به فضل خدا در هر لحظه که اراده الهی بر ظهور منجی عالم بشریت قرار گرفت بتوانند به بهترین نحو ممکن در خدمت آن حضرت باشند.

۶) اهمیت دعا برای تعجیل فرج امام زمان

کسی که در انتظار ظهور حضرت ولی عصر به سر می‌برد، بالاترین آرزویش در زندگی فرج و گشایش آن امام منتظر است.

باید دانست که بهترین و مهم‌ترین گشایش برای امام عصر همانا اذن ظهور ایشان از جانب خدای متعال می‌باشد که هم فرج خود ایشان و هم فرج همة انبیا و اولیای الهی است و یکی از راه‌های مؤثر برای تحقق این هدف دعا در تعجیل فرج امام است. (بنی هاشمی، ۷۵، با تلخیص صص۲۹۴-۲۹۳)

آن چنان که در حدیثی از امام صادق نقل شده که تنها در شرایط آخرالزمان دعای غریق را بخوانید «عبدالله بن سنان» که راوی حدیث است، سؤال می‌کند، دعای غریق چگونه است؟

حضرت می‌فرمایند، می‌گویی:

«ای خدا، ای رحمان، ای رحیم، ای کسی که دل‌ها را زیر و رو می‌کنی قلب مرا بر دین خود ثابت دار». (۲۱)

طبق روایات در زمان غیبت امام عصر بر خواندن این دعا تأکید شده تا مردم از گرفتاری‌های زمان غیبت رهایی یابند. بنابراین باید مسأله «دعا برای تعجیل فرج» را جدی و با اهمیت دانست و به سفارش امام زمان به این کار مبادرت بسیار ورزید:

«برای تعجیل فرج» بسیار دعا کنید، زیرا که همین فرج شماست» (۲۲)

از این جا می‌توان فهمید که دعا برای تعجیل فرج امام عصر می‌تواند در تحقق و جلو انداختن زمان‌اش مؤثر باشد. نمونه‌ای از این گونه تعجیل فرج قوم بنی‌اسرائیل بر فرعونیان است. مقرر شده بود آنان پس از ۴۰۰ سال به وسیلة حضرت موسی و هارون از ظلم فرعونیان نجات یابند اما آنان با دعا و زاری به درگاه پروردگار فرج خود را ۱۷۰ سال به جلو انداختند. (بنی‌هاشمی، ۷۵، با تلخیص ص ۲۹۷)

۷) بزرگداشت یاد و نام حضرت مهدی

مومنان باید نام همة معصومین را بزرگ بدارند و جز با تعظیم و احترام از آنها یاد نکنند. اما در این میان امام مهدی از جایگاه و شأن ویژه‌ای برخوردار است زیرا: امام و حجت حی و حاضر زمان ما هستند. وارث همة فضایل و شایستگی‌های موجود خاندان رسالت، احیا‌کنندة مکتب اهل بیت در سراسر جهان‌اند. ایشان در بین امامان پیش از خود نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. تا آنجا که امام صادق در پاسخ کسی که از ایشان می‌پرسد:

«آیا قائم متولد شده است؟» می‌فرماید:

«خیر، اما اگر او را دریابم، در همة ایام زندگی‌ام، خدمتگزارش خواهم بود.» (۲۳)

بزرگداشت یاد و نام حضرت مهدی مصادیق مختلفی دارد که ما در این جا برخی را نام می‌بریم.

به پا خاستن هنگام شنیدن نام‌های آن حضرت به خصوص نام خاصة ایشان، نکوداشت روزهای منسوب آن حضرت (فطر، قربان، غدیر، جمعه)، آغاز کردن هر روز با سلام به پیشگاه آن حضرت و.... (شفیعی سروستانی، ۸۵، صص ۱۵۰-۱۴۹)

● تولی و تبری در عصر حاضر

موضوع تولی و تبری به قدری با اهمیت است که جزء مهم‌ترین وظایف منتظران باید منسوب گردد. اما به دلیل اهمیت عنوان جداگانه‌ای برای آن در نظر گرفته شده است.

در فرهنگ اسلامی جهان عرصة تقابل و هماوری دو «ولایت» است، ولایت خدا و دوستان او از یک سو و ولایت شیطان (طاغوت) و پیروان او از سوی دیگر.

در این فرهنگ انسان‌ها یا در خط ولایت خدا و دوستان خدا هستند که خدا آنها را از تاریکی‌های نادانی و گمراهی خارج و به روشنایی دانایی و رستگاری داخل می‌کند و یا در خط ولایت شیطان و دوستان شیطان که اولیاءشان آنها را از روشنایی هدایت به تاریکی‌های ضلالت سوق می‌دهند:

«خداوند سرور کسانی است که ایمان آورده‌اند، آنان را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی به در می‌برد. و کسانی که کفر ورزیده‌اند. سرورانشان طاغوت‌اند که آنان را از روشنایی به سوی تاریکی‌ها به در می‌برند، آنان اهل آتش‌اند، در آن جاودانند.» (۲۴)

در حقیقت این همان «تولی» (۲۵) و «تبری» (۲۶) است که در مکتب تشیع این همه بر آن تأکید شده است «تولی» و «تبری» یعنی انسان از لحاظ عاطفی، قلب خود را از محبت و علاقة خدا، پیامبران و ائمه معصومین و جانشینان به حق آنان (فقیهان) و مومنان پر کند و در عین حال، بغض و کینه دشمنان آنها را به دل بگیرد و از نظر بیانی و اجتماعی، سرپرستی و رهبری و دوستی و حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت دشمنان اسلام دوری جوید. (شفیعی سروستانی، ۸۵، ص ۱۰۸)

الف) تولی و تبری در قرآن

اگرچه «تولی» و «تبری» به اصطلاح از فروع دین برشمرده شده‌اند. اما از مجموعه معارف اسلامی به ویژه آموزه‌های مکتب اهل بیت چنین برمی‌آید که این دو موضوع نه فرع دین بلکه همة دین و تمامیت ایمان‌اند و به بیان دیگر دین و ایمان چیزی جز دوستی ورزیدن و بیزاری جستن به خاطر خدا نیست.

به برخی از آیات قرآن در روایات ائمه معصومین اشاره می‌نمایم:

قرآن کریم در آیات متعددی به معرفی «ولی» مومنان پرداخته است:

«ولی شما تنها خدا و پیامبر است و کسانی که ایمان آورده‌اند، همان کسانی که نماز به پا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند.» (۲۷)

خداوند در این آیه فرمودند: کسانی که ولایت خدا و رسول خدا و ولی خدا را گردن می‌نهند، صلاحیت ولایت بر مومنان را دارند.

همچنان که در مورد کسانی که مومنان باید از به دوستی گرفتن و پذیرش سرپرستی و ولایت آنها خودداری کنند، قرآن کریم می‌فرماید:

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به جای مومنان، کافران را به دوستی خود مگیرید.» (۲۸) (شفیعی سروستانی، ۸۵، ص ۱۰۹)

ب) در روایات معصومین

با توجه به اهمیت «تولی» و «تبری» و نقشی که این موضوع در زندگی فردی و اجتماعی اهل ایمان دارد پیامبر اکرم و امامان معصوم در موارد متعددی به بحث از این دو موضوع پرداخته‌اند. همچنین به تفصیل در مورد کسانی که سزاوار است مومنان آنها را به عنوان دوستان و سرپرستان خود بر گزینند کسانی که سزاوار است از پذیرش دوستی و ولایت خودداری کنند، سخن گفته شده است، که به عنوان نمونه به برخی اشاره می‌نماییم.

از امام صادق نقل شده که فرمودند:

«رسول خدا که درود و سلام بر او و خانداش‌اش باد، به یاران‌اش فرمود:

استوارترین دستاویزهای ایمان کدام است؟ گفتند: خدا و رسول‌اش بهتر می‌دانند. برخی گفتند: نماز، برخی گفتند: زکات، برخی گفتند: روزه، برخی گفتند: حج و عمره و برخی گفتند: جهاد، پس پیامبر خدا فرمود: برای همة آنچه گفتید فضیلتی است، اما استوارترین دستاویزهای ایمان نیست بلکه استوارترین دستاویز ایمان، دوستی در راه خدا، پیروی کردن از اولیای خدا و بیزاری جستن از دشمنان خداست.» (۲۹)

این تولی و تبری از لوازم محبت نسبت به امام عصر نیز می‌باشد. دوستدار ایشان با دوستان حضرت دوست و با دشمنان ایشان دشمن است. این امر خصوصاً در زمان غیبت امام مورد تأکید قرار گرفته است. (بنی‌هاشمی، ۷۶، ص ۲۵۷-۲۵۶)

از رسول خدا منقول است:

«خوشا به حال کسی که حضرت قائم از اهل بیت مرا درک نماید در حالی که در زمان غیبت او پیش از ظهورش، به امامت او معتقد بوده و با دوستان او دوستی کرده و با دشمنان‌اش دشمنی کرده باشد. چنین کسی از رفقا و دوستان من و از گرامی‌ترین امت من نزد من در روز قیامت خواهد بود.» (۳۰)

دوستی با دوستان امام و دشمنی با دشمنان ایشان از پذیرفتن ولایت و امامت آن حضرت جدا نیست و در کنار یکدیگر مطرح شده‌اند. (بنی‌هاشمی، ۷۶، ص ۲۵۸)

ج) ضرورت دوست‌شناسی و دشمن‌شناسی

شناخت دوستان و دشمنان اهل ایمان، مقدمة دل بستن و در آویختن به یکی و بیزاری جستن و دوری گزیدن از دیگری است. از این رو مسأله دوست‌شناسی و دشمن‌شناسی ضروری است. چرا که تا زمانی که شناخت متقنی از ولایت مهدوی نباشد که قطعاً استمرار شناخت ولایت محمدی و علوی است. نمی‌توان آنچنان که شایسته است، به ریسمان ولایت مهدوی در آویزند و از دشمنان این ولایت بیزاری جویند. (شفیعی سروستانی، ۸۵، ص ۱۱۲)

● انتظار و دیدگاه‌ها

به دلیل گستردگی و ژرفای شخصیت امام مهدی و تأثیرات گوناگونی که این امام بر ابعاد مختلف حیات بشر دارد در طول تاریخ دیدگاه‌های مختلفی در زمینة شناخت ایشان و همچنین شناخت باور مهدوی و فرهنگ انتظار به وجود آمده است:

یکی از محققین فرهنگ مهدوی در تحقیق جامعی که دربارة فرهنگ انتظار انجام داده‌اند، دیدگاه‌های مختلف موجود در زمینة باور مهدوی را به دو دسته تقسیم نموده است:

الف) دیدگاه کلامی (اعتقادی) ـ تاریخی

ب) دیدگاه فرهنگی ـ اجتماعی

پیش از توضیح در مورد این دو دیدگاه لازم است یادآوری کنیم که این دو دیدگاه مکمل یکدیگرند و بدون شناخت درست دیدگاه کلامی ـ تاریخی از امام مهدی به شناخت فرهنگی ـ اجتماعی از آن حضرت نمی‌توان دست یافت. (شفیعی سروستانی، ۸۵، ص ۱۶۰)

الف) دیدگاه کلامی ـ تاریخی

در این دیدگاه به طور عمده دو بعد از ابعاد شخصیت و زندگانی امام مهدی مورد توجه قرار می‌گیرد:

نخست اینکه آن حضرت، حجت خدا، تداوم‌بخش سلسلة حجت‌های الهی و دوازدهمین امام معصوم و از تبار امامان معصوم شیعه است که در حال حاضر در غیبت به سر می‌برد.

دوم اینکه ایشان شخصیتی است تاریخی که در مقطع زمانی معینی از پدر و مادر مشخص به دنیا آمده، حوادث متعددی را پشت سر گذاشته، با انسان‌های مختلفی در ارتباط بوده و منشأ رویدادها و تحولات مختلفی در عصر غیبت صغری بوده‌اند.

بر این اساس در بیشتر کتاب‌هایی که با دیدگاه کلامی ـ تاریخی به بررسی شخصیت و ابعاد وجودی امام مهدی پرداخته‌اند با سر فصل‌های مشابهی روبرو می‌شویم که برخی از مهم‌ترین آنها بشرح زیر است:

۱) لزوم وجود حجت‌های الهی در هر عصر

۲) اثبات ولادت

۳) دلایل امامت

۴) ویژگی‌های شخص

۵) فلسفة غیبت

۶) نواب خاص

۷) راز طول عمر

۸) معجزات

۹) توفیقات (پیام‌ها)

۱۰) نشانه‌های ظهور و...

قطعاً پرداختن به همة کتاب‌هایی که از قرن‌ها پیش تاکنون با دیدگاه یاد شده به ریشه تحریر درآمده‌اند در گنجایش این متن نیست. پس تنها به ذکر عناوین و نویسندگان این کتاب‌ها که برخی به عنوان مصادر اصلی باور مهدوی (شیعی) به شمار می‌آید، بسنده می‌کنیم:

۱) الکافی، محمد بن یعقوب کلینی. الکافی جزء کتاب‌های (چهارگانه) (کتب اربعه) روایی شیعه است. مجموعه‌ای ۸ جلدی که در مجموع بین ۱۶ تا ۱۸ هزار روایت را در خود جمع کرده است.

۲) کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ابی جعفر محمدبن علی‌بن‌الحسین معروف به ابن‌بابویه و شیخ صدوق. مرحوم شیخ صدوق در مقدمه کتاب خود یادآور شده است که امام مهدی در رویایی صادقانه دستور تألیف کتاب یاد شده را به ایشان داده‌اند. کتاب مزبور یکی از مصادر منحصر به فرد موضوع مهدویت به شمار می‌آید.

۳) کتاب‌الغیبه، ابن ابی زینب، محمدبن ابراهیم بن جعفر، معروف به نعمانی (از علمای قرن چهارم هجری).

۴) کتاب‌الغیبه، محمد بن حسن طوسی، معروف به شیخ طوسی.

این کتاب در مجموعه معارف مهدوی شیعی جایگاه خاص و قابل توجهی دارد و از دیرباز مورد توجه علما و اندیشمندان بوده و بسیاری از کسانی که در سده‌های اخیر به تألیف کتاب در این زمینه پرداخته‌اند. از آن بهره‌برداری کرده‌اند.

۵) بحارالانوار الجامعه اخبار الائمه‌ الاطهار، محمد باقر مجلسی، معروف به علامه مجلسی، کتاب یاد شده یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های روای شیعه به شمار می‌آید و در بردارندة روایات بسیاری در زمینه‌های مختلف اعتقادی، اخلاقی، فقهی، تاریخی و... است.

جلدهای ۵۱ تا ۵۳ به بررسی ابعاد مختلف زندگی امام عصر می‌پردازد و... (۳۱) (شفیعی سروستانی، ۸۵، با تلخیص صص ۱۶۷-۱۶۱)

ب) دیدگاه فرهنگی ـ اجتماعی

این دیدگاه ضمن پذیرش همة مبانی و اصولی که در دیدگاه کلامی ـ تاریخی در زمینة تولد، غیبت و ظهور آخرین حجت الهی، حضرت مهدی پذیرفته شده و براساس براهین و شواهد قطعی و تردیدناپذیر عقلی و نقلی به اثبات رسیده، در پی این است که موضوع مهدویت و انتظار را به عنوان مبنایی برای پی‌ریزی کلیة مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مسلمانان در عصر غیبت قرار دهد.

از عمده‌ترین شاخصه‌های این دیدگاه می‌توان:

▪ شناسایی و نقد بنیادین وجوه مختلف فرهنگ و تمدن مغرب زمین به عنوان فرهنگ و مدنیتی که در تقابل جدی با آرمان‌های مهدوی قرار دارد.

▪ تلاش در جهت تدوین استراتژی سیاسی ـ فرهنگی، اقتصادی و نظامی جوامع اسلامی در عصر غیبت و تا رسیدن به عصر طلایی ظهور براساس اندیشة مهدوی و فرهنگ انتظار.

▪ بازشناسی وجوه مختلف اعتقادی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اندیشة مهدوی و فرهنگ انتظار با بهره‌گیری از منابع متقن و مستدل و استفاده از همة توان مراکز علمی و حوزوی و دانشگاهی در همة مباحث کلامی، فلسفی و...

مهم‌ترین کتاب‌هایی که در زمینة دیدگاه فرهنگی ـ اجتماعی به چاپ رسیده اختصاراً به شرح ذیل است:

۱) خورشید مغرب (غیبت ـ انتظار و تکلیف) محمد رضا حکیمی

از کتاب‌های ارزشمند معاصر است. در قسمت‌هایی از این کتاب سعی شده از جامعه ایده‌آل مهدوی پلی به جامعة امروز مسلمانان بزند و راهی برای تحقق آن آرمان متعالی در دوران غیبت بیابد.

۲) درآمدی بر استراتژی انتظار، اسماعیل شفیعی سروستانی، ۲ ج.

در جلد اول نویسنده تحلیل کلی از اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران اسلامی طی دو دهة اخیر داشته و سپس در جلد دوم ضرورت تدوین این استراتژی و ملزومات آن را تبیین و ثابت نماید.

اما اگر بخواهیم به شاخص‌ترین اندیشمندی که براساس دیدگاه فرهنگی ـ اجتماعی به تحلیل و بررسی اندیشة مهدوی و فرهنگ انتظار پرداخته و تلاش کرده‌اند با طرح این اندیشه راهی برای خروج شیعیان از بن‌بست‌های معاصر غیبت بیابند، اشاره کنیم. به جرأت می‌توانیم بگوییم در طول یازده قرنی که از آغاز غیبت کبرای امام عصر می‌گذرد، هیچ فقیه، متکلم، فیلسوف و مصلح اجتماعی به اندازة امام خمینی(ره) به این دیدگاه انضمام نداشته و در این زمینه تأثیرگذار نبوده است. (شفیعی سروستانی، ۸۵، با تلخیص صص ۱۸۴-۱۷۳)

منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از اداره کل پژوهش و آموزش سیما

پی نوشت:

۱ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۷، ح ۲، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۱۴.

۲ صدوق، محمدبن علی. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج ۲، ص ۲۷۷، ح ۱، به نقل از همان.

۳ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴، به نقل از شفیعی سروستانی، صص ۱۶-۱۵.

۴ همو، همان، به نقل از همان.

۵ صدوق، محمدبن علی. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج ۲، ص ۲۸۸، به نقل از بنی هاشمی، ۷۵، صص ۲۱۴-۲۱۱.

۶ صدوق، محمدبن علی. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج ۲، ص ۲۸۸، به نقل از بنی هاشمی، ۷۵، صص ۲۱۴-۲۱۱.

۷ بقره/ ۳.

۸ موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم، ج ۲.

۹ کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، کتاب‌الحجّه، ح ۳، به نقل از موسوی اصفهانی.

۱۰ موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال‌المکارم، ج ۲.

۱۱ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۹، به نقل از بنی هاشمی، ص۲۱۰.

۱۲ صدوق، محمدبن علی. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، باب ۴۵، ح ۴۳، به نقل از همان.

۱۳ کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، کتاب الحجه، ح ۲، به نقل از بنی هاشمی، صص۲۱۰-۲۰۹.

۱۴ نعمانی، محمدبن ابراهیم، کتاب‌الغیبه، ص ۲۰۰، ح ۱۶، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۱۳۳.

۱۵ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، به نقل از شفیعی سروستانی، ص۱۳۳.

۱۶ همو، همان، ص ۱۷۷، به نقل از همان.

۱۷ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۱۳۸.

۱۸ حر عاملی، محمدبن حسن. وسائل‌الشیعه الی التحصیل مسائل‌الشریعه، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۱۳۹.

۱۹ نعمانی، محمدبن ابراهیم، کتاب‌الغیبه، ص ۳۲۰، ح ۱۰، به نقل از شفیعی سروستانی، ص ۱۴۲.

۲۰ کلینی، محمدبن یعقوب. اصول کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱، به نقل از همان، ص ۱۴۵.

۲۱ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۹، به نقل از بنی‌هاشمی، ص ۲۹۵.

۲۲ صدوق، محمدبن علی. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، باب ۴۵، ح ۴، به نقل از همان، ص ۲۹۶.

۲۳ نعمانی، محمدبن ابراهیم، کتاب‌الغیبه، ص ۲۴۵، ح ۲۶، به نقل از بنی‌هاشمی، ص ۲۹۶.

۲۴ بقره/ ۲۵۷.

۲۵ «تولی» به معنای پذیرش ولایت و کسی را ولی خود قرار دادن.

۲۶ «تبری» نیز به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن و دوری گزیدن آمده است.

۲۷ مائده/ ۵۵.

۲۸ نساء / ۱۴۴

۲۹ کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ج ۲، ص ۱۲۶ـ۱۲۵، ح ۶، به نقل از بنی‌هاشمی، ص ۱۲۵.

۳۰ صدوق، محمدبن علی. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، باب ۲۵، ح ۲، به نقل از همان، ص ۲۵۸.

۳۱ برای اطلاعات بیشتر از کتاب‌هایی که در این دیدگاه نگاشته شده‌اند به کتاب معرفت امام عصر و تکالیف منتظران، ابراهیم شفیعی سروستانی، نشر موعود مراجعه نمایید.

منابع و مآخذ

ـ ابن الحماد المروزی، ابوعبدا... النعیم، الفتن، تحقیق سهیل زکار، چاپ اول.

ـ ابن طاووس، سیدعلی بن موسی، الملاحم و الفتن، مترجم محمد جواد نجفی.

ـ ابن الحنبل، احمد، المسند، ۳ ج.

ـ باقی، عمادالدین. (۱۳۶۲)، در شناخت حزب قاعدین زمان. تهران: انتشارات دانش اسلامی.

ـ باهنر، ناصر. (۱۳۸۱)، «از دین تلویزیونی تا آرمان تلویزیون دینی». هفته‌نامه سروش. اسفندماه. ص۸۶.

ـ باهنر، ناصر. (۱۳۸۲)، «راهبردهای آموزش دینی در تلویزیون با مطالعه در تطبیق رسانه‌های دینی»، فصلنامه پژوهش و سنجش، ویژه‌نامه آموزش.

ـ البحرانی، السید هاشم، البرهان فی تفسیر قرآن.

ـ البحرانی، السید هاشم، محجه.

ـ البخاری، ابوعبدا... محمدبن اسماعیل، الصحیح البخاری.

ـ بنی هاشمی، سید محمد. (۱۳۸۴)، راز پنهانی و رمز پیدایی. چاپ اول، تهران: نیک معارف.

ـ بنی هاشمی، سید محمد. (۱۳۷۵). معرفت امام عصر. چاپ اول، تهران: نیک معارف.

ـ تاجری، حسین. (۱۳۵۸). انتظار بذر انقلاب (یادی از قیام جهانی مهدی ). تهران: بدر.

ـ ترمذی، محمدبن عیسی، الجامع الصحیح.

ـ ترمذی، محمدبن عیسی، السنن.

ـ تفسیر عیاشی.

- جعفری، محمدصابر، (۱۳۸۷)، اندیشه مهدویت و آسیب‌ها. چاپ سوم، تهران: بنیاد فرهنگی مهدی‌موعود.

ـ جمعی از نویسندگان، (۱۳۷۹)، انتظار در اندیشه‌ها، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی‌ موعود.

ـ جمعی از نویسندگان، (۱۳۸۴). شمیم (گزیده‌ای از مباحث مهدویت). چاپ اول. تهران: بنیاد فرهنگی مهدی موعود.

- حائری یزدی، شیخ علی. چهره درخشان امام زمان (ترجمه الزام الناصب فی اثبات حجه‌ا...الغائب )، مترجم، سید محمد جواد مرعشی نجفی، ۳ ج، چاپ اول، قم: علمیه.

ـ الحاکم النیسابوری، محمدبن عبداله، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث.

ـ حرعاملی، محمدبن حسن، (۱۳۶۶)، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ۷ ج، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، مترجم احمد جنتی، چاپ اول: تهران، دارالکتب اسلامیه.

ـ حرعاملی، محمدبن حسن، (۱۳۱۴ ه.ش). وسائل‌الشیعه الی التحصیل مسائل الشریعه.

ـ حکیمی، محمدرضا. (۱۳۶۰)، خورشید مغرب. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

ـ حیدری، معصومه. (۱۳۸۱)، نظرسنجی از مردم ۳۰ شهر کشور درباره برنامه «به سوی ظهور». گروه سنجش افکار. شماره تحقیق ۱۶۶/۸۱.

ـ الحمیری، ابوالحسن، قرب‌الاسناد.

ـ خلیل بیگی، نغمه. (۱۳۸۵). «بررسی بازنمایی‌های مهدی در سری چهارم برنامه «به سوی ظهور». پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته تحقیق در ارتباطات دانشکده صدا و سیما.

ـ خمینی(ره)، روح‌ا... (۱۳۷۹)، ولایت فقیه، چاپ دهم. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).

ـ خمینی(ره)، روح‌ا...، صحیفه نور (مجموعه رهنمودهای امام خمینی (ره)).

ـ روضه الکافی.

ـ سادات مدنی، علی‌اصغر (۱۳۷۳). نشانه‌های ظهور. (بحثی پیرامون علائم حتمیه ظهور). تهران: منیر.

ـ الساده، مجتبی. (۱۳۸۷). شش ماه پایانی. (تقویم حوادث شش ماهه پیش از ظهور) ترجمه محمود مطهری‌نیا. چاپ پنجم، تهران: موعود عصر.

ـ سلیمان، کامل. (۱۳۷۶). روزگار رهایی (ترجمه یوم الخلاص). ۲ج. ترجمه علی‌اکبر مهدی‌پور. چاپ سوم. تهران: آفاق.

ـ سرایی، علی، (۱۳۸۵)، بشارت به منجی موعود. چاپ دوم، تهران: موعود عصر

ـ سیاح، احمد، (۱۳۸۵)، صفات و خصال حضرت مهدی، چاپ اول، تهران: موعود عصر.

ـ السیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی بکر، الحاوی الفتاوی.

ـ شفیعی سروستانی، ابراهیم. (۱۳۸۳)، انتظار، بایدها و نبایدها. چاپ اول، قم: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.

ـ شفیعی سروستانی، ابراهیم. (۱۳۸۵)، معرفت امام زمان و تکالیف منتظران. چاپ دوم، تهران: انتشارات موعود عصر.

ـ صبور، رضا. (۱۳۸۵)، گفتگوی نگارنده با تهیه‌کننده برنامه «به سوی ظهور».

ـ صدر، سیدمحمد باقر، (۱۳۸۴). تاریخ پس از ظهور. ترجمه حسن سجادی‌پور، چاپ اول. تهران: موعود عصر.

ـ صدوق، محمدبن علی بن الحسین (ابن بابویه)، (۱۳۸۰). کمال‌الدین و تمام النعمه. ۲ ج، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، مترجم منصور پهلوان، چاپ اول: قم، چاپ و نشر دارالحدیث.

ـ صحیفه سجادیه

ـ ضمیری، محمدرضا، (۱۳۸۴) رجعت (بازگشت به زمان)، چاپ چهارم. تهران: موعود عصر

ـ فرائد السمطین.

ـ قرآن کریم.

ـ قزوینی، سید محمد کاظم، (۱۳۷۶)، امام مهدی از ولادت تا ظهور. چاپ اول، تهران: دفتر نشر آفاق.

ـ قمی(ره)، عباس، (۱۳۸۶). برگزیده منتهی الآمال (زندگی چهارده معصوم )، به کوشش رضا استادی. چاپ سوم، قم: دفتر نشر مصطفی.

ـ قمی(ره)، عباس. مفاتیح الجنان.

ـ طبرسی، احمد بن علی بن ابیطالب. (۱۴۱۳). الاحتجاج، تحقیق ابراهیم البهادری، محمدهادی به کوشش جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول، قم: اسوه.

ـ طوسی، محمدبن حسن، مصباح المتهجد.

ـ طوسی، محمدبن حسن، (۱۴۱۷ ق). کتاب الغیبه، عباداله طهرانی و علی احمد ناصح، چاپ دوم، قم: موسسه معارف الاسلامیه.

ـ قندوزی، حافظ سلیمان بن ابراهیم، (۱۴۱۶ ق). ینابیع الموده، ۳ ج، چاپ اول، تهران: اسوه.

ـ کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی (اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی و علمی)، ۴ ج، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت.

ـ کورانی، علی (۱۳۸۲)، عصر ظهور. ترجمه عباس جلالی. تهران: انتشارات امیرکبیر، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل.

ـ کنزالعمال.

ـ علیا نسب، سیدضیاءالدین و علوی نیک، سلمان (۱۳۸۵). جریان‌شناسی انجمن حجتیه. چاپ دوم. قم: زلال کوثر.

ـ عقدالدرر.

ـ مجموعه مقالاتی از نشریه راه مجاهد، (۱۳۶۸). انجمن حجتیه، نسلی مایوس از حرکت و انقلاب. چاپ اول، تهران: انتشارات راه مجاهد.

ـ مطهری، مرتضی (۱۳۷۴). قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ. چاپ پانزده، تهران: انتشارات صدرا.

ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ۱۱۰ ج.

ـ مفید، محمد بن محمد نعمان، الارشاد فی معرفه حجج‌ا... علی العباد، ۲ ج، ترجمه و شرح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: علمیه اسلامیه.

ـ موسسه المعارف الاسلامیه، معجم احادیث امام المهدی. زیر نظر علی کورانی، ۵ ج، چاپ اول، قم: موسسه المعارف الاسلامیه.

ـ نعمانی، ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم بن جعفر، (۱۳۷۶). کتاب الغیبه، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، مترجم محمد جعفر غفاری، چاپ دوم، تهران: صدوق.

ـ نویسندگان مجله حوزه، (۱۳۷۵). چشم به راه مهدی(عج). قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

ـ نهج‌البلاغه ترجمه فولادوند.

ـ واحد پژوهش موعود (۱۳۸۴)، موعود قرآن. تهران: انتشارات موعود عصر.

ـ هاشمی شهیدی، سید اسدا... (۱۳۸۱). ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، چاپ دوم، قم: مسجد مقدس جمکران.

ـ هیات تحریریه موسسه در راه حق، (۱۳۷۰)، پیشوای دوازدهم، حضرت امام حجته بن الحسن المهدی. چاپ نهم، قم: انتشارات موسسه در راه حق.

ـ هیثمی، شهاب الدین، الصوائق المحرقه فی الرد علی اهل البدع و الزندقه.

ـ مهدی‌پور، مهدی. (۱۳۸۵). شبهات مهدوی دوران ما (نقدی بر بهاییت). چاپ اول. قم: سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی.

ـ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی. مکیال المکارم فی قوائد الدعاء للقائم. ۲ ج، ترجمه سید مهدی حائری قزوینی، چاپ دوم، تهران: دفتر تحقیقات و انتشارات بدر.

ـ منتظر قائم، خلیل (۱۳۸۵)، «مهدویت و بازتاب آن در رسانه ملی». ماهنامه موعود، شماره ۶۸.

سایر منابع مطالعه شده:

ـ جاسم حسین، (۱۳۶۷)، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (عج)، مترجم، محمدتقی آیت اللهی. تهران: امیرکبیر.

ـ سعیدی، احمد (۱۳۸۶)، نشانه‌هایی از مهدی، چاپ اول، قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران.

ـ شاکری زواردهی، روح‌ا... (۱۳۸۷)، ضرورت طرح مباحث مهدویت، چاپ سوم، قم: مرکز تخصصی مهدویت.

ـ شمس‌الدین، زین‌العابدین. (۱۳۸۵). شبهات مهدوی دوران ما (نقدی بر نظریه همگرایی ابن خلدون) چاپ اول، قم: سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی.

ـ صدر، سید محمد باقر، (۱۳۸۵)، رهبری بر فراز قرون (پژوهشی درباره امام مهدی ). تحقیق عبدالجبار شراره. ترجمه مصطفی شفیعی، چاپ چهارم، تهران: موعود عصر.

ـ صدر، سید محمد باقر. فلسفه غیبت صغری. ترجمه محمد امام شیرازی. قم: دارالتبلیغ.

ـ فخرالدین، سیدطلال (۱۳۸۵). شبهات مهدوی دوران ما (پاسخ به شبهات احمدالکاتب) چاپ اول، قم: سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی.

ـ گروه پژوهشی موسسه فرهنگی موعود، (۱۳۸۶). انتظار منتظر، تکایف منتظران. چاپ دوم، تهران: موعود عصر.

ـ گروه پژوهشی موسسه فرهنگی موعود، (۱۳۸۶)، آخرالزمان در آیینه روایات، چاپ اول، تهران: موعود عصر.

ـ مفید، محمدبن محمد، ده انتقاد و پاسخ پیرامون حضرت مهدی. ترجمه محمدباقر خالصی. تهران: راه امام.

ـ خادمی شیرازی، محمد. (۱۳۷۸). نشانه‌های ظهور او. قم: مسجد مقدس جمکران.



همچنین مشاهده کنید