پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
ایران تمدنی بدون شعار گردشگری
امروزه صنعت گردشگری چه از نظر سرمایهگذاران و چه از نظر گردشگران، بیش از صنایع دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
این توجه حتی بین دولتمردان نیز مشهود است؛ به طوری که بسیاری از سیاستمداران در سراسر جهان بویژه در کشورهای گردشگر پذیر برای رسیدن به برخی اهدافشان از این صنعت بهره میگیرند و بیشتر قوانین کشور را با توجه به نقش تاثیرگذار این صنعت در رونق اقتصادی کشورشان تصویب میکنند.
به هر حال رشد و گسترش یکی از پردرآمدترین صنایع امروزی یا همان گردشگری، آنچنان با رشد و تکامل دنیای امروزی گره خورده که بسیاری از سرمایهگذاران و اقتصاددانان از قابلیتهای موجود این صنعت و تاثیرگذاری آن در روند تغییرات دهکده جهانی در شگفت هستند.
بنابراین با توجه به اهمیت ذکر شده برای رونق صنعت گردشگری بسیاری از کشورها با داشتهها و نداشتههای خود سعی در ارتقای موقعیت صنعت گردشگری کشورشان داشته و دارند.
سیاستهای تشویقی برای گردشگران مثل برگزاری جشنوارههای خرید، استرداد مالیات خرید گردشگران یا همان قانون بدون مالیات (taxfree) و البته بسترسازی مناسب برای جذب حداکثری گردشگران همه در جهت تکامل و رشد این صنعت نوپا در کشورها اتفاق افتادند.
اما پس از مدتی، توجه مسوولان گردشگری بیشتر کشورها به این نکته جلب شد که پس از گسترش زیرساختها و جلب توجه مسافران چگونه میتوان نام کشور را در ذهن آنها زنده نگه داشت و گردشگران را به مسافرانی وفادار به امکانات گردشگری کشور تبدیل کرد و جریانی دائمی از گردشگران ورودی به داخل مرزها داشت؟
برای رسیدن به این هدف یا تحقق این آرزوی بزرگ، یکی از راهکارهای پیشنهادی از سوی کارشناسان و دستاندرکاران صنعت گردشگری تولید برندی ملی برای صنعت گردشگری آنها بود.
این افراد برند را در صنعت گردشگری اینگونه تعریف کردهاند: «برند؛ جمله، شعار، آرم، موسیقی یا قطعه فیلمی مناسب با توانمندیهای گردشگری کشوری خاص است که همیشه در ذهن مصرف کننده یا همان گردشگر باقی بماند.»
شاهد مثال این موضوع از نظر کارشناسان گردشگری این گونه بیان شده که همه ما خاطراتی تلخ و شیرین از سفرهایمان در ذهن داریم که تا پایان عمر همراه ما خواهد ماند و باعث زنده شدن نام منطقه یا کشوری خاص در ذهن ما میشوند بنابراین برند هم میتواند به همین اندازه در ذهن هر گردشگری تاثیرگذار و ماندگار باشد.
برند در صنعت گردشگری باعث تکرار خاطراتی در ذهن گردشگران میشود و برای مدتی نام کشور یا منطقهای خاص را در ذهن او زنده میکند. به این ترتیب و با توجه به تاثیرگذاری برند در صنعت گردشگری برای برخی کشورها مثل ترکیه، استرالیا، هندوستان، مالزی، تایلند، چین و بنگلادش آنچنان مهم بوده که هر کدام از این کشورها برای ساخت یک برند ملی و در برخی موارد چند برند ملی میلیونها دلار سرمایهگذاری کردهاند.
به عنوان مثال کشور ترکیه و همسایه ایران که دارای قویترین و موفقترین سیستم جذب گردشگر در منطقه است، ۴۰ میلیون یورو در این زمینه یعنی ساخت برند یا برندهای ملی سرمایهگذاری کرده است.
به باور بسیاری از مسوولان گردشگری کشور ترکیه، سرمایهگذاری بموقع و دقیق دولت و مسوولان برای ساخت برند گردشگری برای ترکیه باعث شده تا برند معروف ترکیه در سالهای رکود اقتصادی جهان که به واسطه آن، صنعت گردشگری بسیاری از کشورها مختل شده بود، این کشور با رشد چشمگیر صنعت گردشگری مواجه شود و در آمدی بسیار هنگفت از این طریق به دست آورد.
به هر حال اهمیت این موضوع یا ساخت برند ملی در صنعت گردشگری کشورها آنچنان مشهود است که فرزاد مقدم، دبیر سمینار و جشنواره برند در ایران میگوید: جنگ امروز صنعت گردشگری متمرکز بر جاذبهها و توانمندیهای کشورها نیست بلکه روی برندهای این کشورها تمرکز دارد.
به گفته او، ایران متاسفانه به دلیل نداشتن برندی معروف برای گردشگری خود جزو آخرین کشورهای دنیا در بهرهمندی از سهم گردشگری به شمار میرود؛ در حالی که کشور بنگلادش با توجه به محدودیتها و کمبودهای خود نسبت به ایران چهار سال است که برندی ملی برای صنعت گردشگری خود در نظر گرفته و هر ساله شاهد رشد و رونق این صنعت در این کشور هستیم.
به عنوان مثال هندوستان شعار «سرزمین عجایب» را برای خود انتخاب کرده و تایلند توانسته برند «سرزمین لبخندها» را به عنوان نمادی برای کشورش در ذهن گردشگرانش نامی آشنا معرفی کند و یکی از چند شعار استرالیا را میتوان سرزمین کانگوروها دانست که هر کدام از این برندها امروزه در ذهن بیشتر گردشگران فعال و غیرفعال شناخته شده است اما متاسفانه ایران با توجه به این همه امکانات و قابلیت گردشگری هنوز برندی ملی و پرقدرت در ذهن گردشگران بینالمللی ندارد و به چند نماد مثل سی وسه پل یا پاسارگاد بسنده شده است.
بنابراین اگر ایران قصد موفقیت در صنعت گردشگری خود را دارد، هرگز نباید به این سمینارها و همایشها بسنده کند، بلکه باید پارا فراتر گذاشته و اقدامی جدی و منطقی در این زمینه انجام دهد. باید برندی را متولد کنیم، آن را زیر نظر بهترین متخصصان و با بهترین روش ممکن پرورش دهیم و پس از بلوغ آن را به جهان معرفی کنیم؛ نه اینکه شتابزده عمل کنیم و صرفا با انتخاب یک شعار بگوییم برند ملی برای صنعت گردشگری کشور تولید کردهایم.
به عقیده بسیاری از کارشناسان صنعت گردشگری خارجی و داخلی، به هیچ عنوان این نوع نگرش برای معرفی ایرانی باستانی با تمدنی چند هزار ساله جهت جذب گردشگر بینالمللی کافی نیست.
به گفته اریک پترسن، مشاور سازمان جهانی جهانگردی، «متخصصان ایرانی بهترین گزینه تصمیم سازی و برندسازی برای گردشگران ایران هستند.» حال آن که متاسفانه هنوز نتوانسته اند به تصمیمی واحد و مشترک در این زمینه یعنی چگونگی ساخت برندی ملی برای صنعت گردشگری ایران برسند و برندی ملی را تولید و به دهکده جهانی معرفی کنند.
چون به باور بسیاری از این کارشناسان، ایران تنها با ساخت برندی ملی و کامل، جهانی میشود و تکرویهای کنونی راه به جایی ندارد و جز ضربه زدن ناخواسته به گردشگری ایران و صرف هزینههای هنگفت حاصلی برای صنعت گردشگری ایران ندارد.
به عنوان مثال یکی از راهکارهای پیشنهادی کارشناسان گردشگری پس از انتخاب برند ملی گردشگری برای هر کشور استفاده از توانمندیهای رسانه تصویری و جریانسازیهای مناسب برای جذب گردشگران خارجی به داخل مرزهای آن کشور است.
در این باره سازمان جهانی جهانگردی همواره توسعه توریسم و گردشگری را وابسته به فعالیت رسانهها میداند و اعلام کرده است رسانههای مختلف اعم از مکتوب و تصویری در تصمیمگیری گردشگران و انتخاب مقاصد سفر آنها را همراهی میکنند و عده زیادی از آنها براساس شنیدهها و دیدههایشان به کشورهای مختلف سفر میکنند که این امر نشان از اعتماد اغلب گردشگران به رسانهها دارد بنابراین حضور رسانه با جریان سازی مناسب میتواند برای رشد و ارتقای صنعت گردشگری ایران بسیار مفید واقع شود.
این در حالی است که با توجه به تاثیرگذاری رسانهها در رونق صنعت گردشگری طی یکی دو سال اخیر فرصتی طلایی در اختیار ایران قرار گرفته است اینگونه که نام ایران در بیشتر محافل خبری ذکر شده و ذهن بیشتر بینندگان و شنوندگان جهان با این نام آشناست بنابراین بجاست که با استفاده از برند ملی صنعت گردشگری ایران و با مدیریتی بسیار دقیق و منظم از طریق سازمان میراث فرهنگی، نام ایران با یک جریانسازی مناسب به سمت امکانات گردشگری ایران جهت داده شود و از این طریق هویت واقعی مردم ایران و تمدن ایران را به جهانیان معرفی کنیم.
بجاست که سازمان میراث فرهنگی به عنوان تنها متولی پرقدرت گردشگری ایران اقدام مناسب و صحیحی در این باره انجام دهد و با به کارگیری تمام امکانات داخلی از قبیل سرمایهگذارهای خصوصی و ایجاد ارتباط با دیگر ارگانهای مربوطه مثل سازمان توسعه تجارت بینالمللی ایران و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در این راه منسجم عمل کند و حتی با برگزاری مسابقهای همگانی در ایران با انتخاب برندی ملی و کامل درباره گردشگری کشور، این تمدن غنی را همانند «منشور کوروش» به تمام جهان معرفی کند تا گردشگری ایران را در جایگاه شایسته خود در این دهکده جهانی قرار دهد.
عماد عزتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست