چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تسبیح
● تسبیح چیست؟
تسبیح به معنی تقدیس و تنزیه است.
تسبیح خدا تنزیه او از نقائص، تنزیه او از زوال و انعدام، تنزیه از احتیاج، تنزیه از ترکب و نیاز به اجزاء، تنزیه از نیاز به زمان و مکان، تنزیه از جسمیّت و لوازم آن، تنزیه از شریک، تنزیه از نقائص ذاتی و صفاتی و افعالی، تنزیه از ظلم و ستم، تنزیه از قبائح، تنزیه از فعل خلاف حکمت، و به قول مطلق تنزیه از همه جهات عدمیّه است.
زیرا: همهٔ آنچه باری تعالی از آن تنزیه و تقدیس میشود به عدمیات برمیگردد، و نفی آنها از ذات مقدس الهی بهمعنی اثبات همهٔ کمالات است، و اینکه ذات او وجود مطلق بسیط غیرمتناهی است و به هیچ حدی محدود و منتهی نمیگردد، و در مرتبهای متناهی نشده و پایان نمییابد، و واجبالوجود بذاته واحد، احد، و مستجمع جمیع صفات کمالیه است، و صفات سلبیّه که بازگشت همه آنها به عدم کمال است از او منفی است.
● تقسیمات تسبیح
▪ تسبیح انشائی، و تسبیح حقیقی
تسبیح انشائی همانست که به زبان گفته میشود، این قسم از تسبیح تسبیح انس و جن و ملائکه است.
تو ملائکه را میبینی که از پیرامون عرش احاطه کردهاند و به سپاس پروردگار خویش تسبیح میکنند.
(وَ تَرَی الْمَلٰائِکَهَٔ حٰافّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ) (سورهٔ زمر، آیهٔ ۷۵)
آنانکه (فرشتگانی که) عرش را حمل میکنند و آنانکه (فرشتگانی که) در پیرامون آن قرار دراند به سپاس پروردگار خویش او را تسبیح میگویند.
(اَلَّذینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ) (سورهٔ غافر، آیهٔ ۷)
آنانکه پیش پروردگار تو هستند او را شب و روز تسبیح میکنند.
(فَالَّذینَ عِنْدَ رَبِّکَ یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهٰارِ ) (سورهٔ فصلت، آیهٔ ۳۸)
فرشتگان به سپاس پروردگار خویش (او را) تسبیح میکنند.
(وَالْمَلٰائِکَهُٔ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ) (سورهٔ شوریٰ، آیهٔ ۵)
آنانکه پیش پروردگار تو هستند از پرستش او تکبر نمیورزند و او را تسبیح میکنند و به او سجده مینمایند.
(اِنَّ الَّذینَ عِنْدَ رَبِّکَ لٰا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبٰادَتِهِ وَ یُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ ) (سورهٔ اعراف، آیهٔ ۲۰۶)
بعید نیست که حیوانات نیز در این قسم از تسبیح سهیم باشند، چنانچه از ظاهر آیه ذیل استفاده میشود که تسبیح مرغان به علم و شعور است.
آیا ندیدهای هرکس که در آسمانها و زمین است و همچنین پرندگان آنگاه که (در هوا) پر گشودهاند خدا را تسبیح میکنند، همگان به عبادت و تسبیح او آگاهی یافتهاند.
(اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمٰواتِ وَالْاَرْضِ وَالطَّیْرُ صٰافّٰاتٍ کُلُّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ ) (سورهٔ نور، آیهٔ ۴۱)
اشاره به هیمن آیه است که سعدی گوید:
تسبیح گوی او نه بنی آدمند و بس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
باز میگوید:
دوش مرغی بصبح مینالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید بگوش
گفت باور نداشتم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح خوان و من خاموش
تسبیح حقیقی آنست که به حقیقت و واقعیّت حکایت از تنزه خداوند سبحان کند.
زیرا تسبیح گاه به زبان و سخنگوئی است و گاه به عینیّت و وجود خارجی که دلالت آن از سخن گفتن بیشتر و مؤکدتر است.
به این معنی ذات تمام موجودات عالم خدا را تسبیح میکنند، نه به معنی سخنگوئی، بلکه ذات آنها تسبیح و تقدیس میکند، زیرا: در ذات آنها که معلول و مخلوق او هستند نیاز به علت و علهٔالعلل که باید واجبالوجود بینیاز و وجود مطلق عاری از نقیصه باشد خوابیده است. افتقار و احتیاج به نیاز به علت صفتی نیست که بر معلول عارض و اضافه شده باشد، بلکه نیاز و احتیاج در ذات اوست، والاّ لازم میآید که ذات او مستغنی و بینیاز از علت باشد که با فرض معلول و مخلوق و ممکنالوجود بودن منافات دارد، پس ذات همهٔ موجودات عالم خود را تسبیح میکند.
زیرا ذات موجودات و کیفیّت وجود آنها دلالت دارد به وجود خدا و پاکی او از لوث عدم و همچنین از لوث متصف بودن به صفات حیوانی مانند خوردن و خوابیدن و زادن و زائیدن زیرا ذات موجودات دلالت دارد به وجود علّتالعلل که باید ازلی و ابدی باشد و زادن که مستلزم وجود بعد از عدم و همچنین زائیدن یعنی تولیدمثلی که مانند خود ازلی باشد با آن ناسازگار است. و منزه بودن از صفات ناپسندیده مانند ظلم و عمل بیهوده.
از ظلم زیرا ظلم یعنی تجاوز به آنچه از آن دیگران است، موجودات جهان خود و هرچه دارند از آن خداست. و همه را خدا بوجود آورده و همه را او آفریده است، دیگر ظلم و تجاوز در مورد او متصور نیست.
و از عمل بیهوده زیرا ذات موجودات دلالت دارد بر مطلق حکمت بودن آفرینش او و منزه بدن او از بیهودهکاری و خلقت بیمورد، و منزه بودن او از جهل، زیرا موجودات و آفرینش آنها زیرپوشش میلیونها قانون که در ذات موجودات و تحرک و تحول آنها جریان دارد دلالت دارد بر منزه بودن خدا از جهل و نادانی.
اینست یک معنی برای تسبیح موجودات جهان که ما به عقل آن را میفهمیم.
● معنای لطیفتر برای تسبیح
تسبیح آسمان و زمین چگونه تسبیحی است؟
قرآن میفرماید:
همهٔ موجودات بدون استثناء خدا را به حمد و سپاس تسبیح میکنند ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید.
(وَ اِنْ مِنْ شَیْءٍ اِلّٰا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِنْ لٰا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ ) (سورهٔ اسراء، آیهٔ ۴۴)
آری این تسبیح از مقولهٔ سخن نیست که ما آن را بشنویم. آیا مراد از نفهمیدن نشنیدن است که ما به گوش تسبیح موجودات را نمیشنویم و به عقل چنانچه بیان شد آن را درک میکنیم؟
شاید این آیا دلیل آن باشد که مراد از تسبیح موجودات که آیات فوق آن را اعلام میکند معنای دیگری باشد لطیفتر از آنچه ما ادراک میکنیم که نه آنرا فهمیدهایم و نه خواهیم فهمید.
نه تنها ذات او را نتوان درک کرد بلکه تسبیح او را نیز آنچنانکه موجودات میکنند نتوانیم درک کرد.
(سُبْحٰانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّهِٔ عَمّٰا یَصِفُونَ ) (سورهٔ صافات، آیهٔ ۱۸۰)
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم
شاهد آن که تسبیح موجودات فقط دلالت ذاتی به تنزّه خدای تبارک و تعالی نیست اینست: در آیه اضافه میکند که برای سپاس و حمد موجودات تسبیح میکنند آیا این تسبیح با شعور است که نعمت خدا را شناخته و به سپاس و حمد او تسبیح میکنند؟ چیزی است که خارج از قدرت درک ماست.
● تسبیح همه موجودات به خدا
تسبیح میکند به او هر چه در آسمانها و زمین است، و اوست عزیر و حکیم.
(یُسَبِّحُ لَهُ مٰا فِی السَّمٰواتِ وَاْلاَرْضِ وَ هُوَالْعَزیزُ الْحَکیمُ ) (سورهٔ حشر، آیهٔ ۲۴)
عزیز یعنی آنکه قاهر است و مقهور نمیشود.
تسبیح میکند او را هر آنچه در آسمانها و زمین است، که سلطان پاک مقتدر حکیم است.
(یُسَبِّح لِلّٰهِ مٰا فِی السَّمٰاواتِ وَ مٰا فِی اْلاَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزیزِ الْحَکیم) (سورهٔ جمعه، آیهٔ ۱)
تسبیح میکند او را هر آنچه در آسمانها و زمین است ملک از آن اوست و سپاس او را سزاوار است.
(یُسَبِّحُ لِلّٰهِ مٰا فِی السَّمٰاواتِ وَ مٰا فِیاْلاَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ ) (سورهٔ تغابن، آیهٔ ۱)
تسبیح میکند او را هر آنچه در آسمانها و زمین است، که سلطان پاک مقتدر حکیم است.
(سَبِّحَ لِلّٰهِ مٰا فِی السَّمٰاواتِ وَ مٰا فِی اْلاَرْضِ وَهُوَالْعَزیزُِ الْحکیمُ ) (سورهٔ جمعه، آیهٔ ۱)
آسمانهای هفتگانه و زمین و هرکس در آنهاست خدا را تسبیح میکند.
(تُسَبَّحُ لَهُ السَّمٰاواتُ السَّبْعُ وَاْلاَرْضُ وَمَنْ فیهِنَّ ) (سورهٔ اسراء، آیهٔ ۴۴)
رعد به شکرانهٔ خدا و فرشتگان از بیم خدا او را تسبیح میکنند.
(وَ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلٰائِکَهُٔ مِنْ خیفَتِهِ ) (سورهٔ رعد، آیهٔ ۱۳)
آیا نمیبینی که تسبیح میکند خدا را هر کسی که در آسمانها و زمین است و مرغان در حالی که پر گشودهاند، همگان نماز به او و تسبیح او را دانستهاند، خدا به آنچه میکنند داناست.
(اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللهَ یُسَبّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمٰاواتِ وَاْلاَرْضِ وَالطَّیْرُ صٰافّٰاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلٰوتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَاللهُ عَلیمٌ بِمٰا یَفْعَلُونَ ) (سورهٔ نور، آیهٔ ۴۱)
● امر و ترغیب به تسبیح خدا
توکل کن بر زندهای که نمیمیرد و به سپاس او را تسبیح کن
(وَ تَوَکَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذی لٰا یَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِه) (سورهٔ فرقان، آیهٔ ۵۸)
تسبیح کن به نام پروردگار بزرگت.
(فَسَبَّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظیمِ) (سورهٔ واقع، آیات ۷۴ و ۹۶ و سورهٔ حاقه، آیهٔ ۵۲)
تسبیح کن نام پروردگار بس بلندپایه خود را (یا تسبیح کن بلندپایهترین نام پروردگارت را.
(سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ اْلاَعْلیٰ ) (سورۀ اعلی، آیهٔ ۱)
تسبیح کن به سپاس پروردگارت و از او طلب آمرزش کن، همانا او بسیار توبهپذیر است.
(فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ اِنِّهُ کٰانَ تَوّٰابا) (سورهٔ نصر، آیهٔ ۴۰)
● چه زمانی تسبیح کنیم
قسمتی از اوقات شب و اطراف روز را به تسبیح بپرداز.
(وَ مِنْ ٰانٰاءِ اللَّیْلِ فَسَبّحْ وَ اَطْرٰافَ النَّهٰارِ ) (سورهٔ طه، آیهٔ ۱۳۰)
در شامگاه و بامدادان به حمد پروردگارت او را تسبیح کن.
(وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَاْلاِبْکٰارِ ) (سورهٔ طه، آیهٔ ۱۳۰)
پیش از طلوع خورشید و قبل از غروب آن به حمد پروردگارت او را تسبیح کن.
(وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ ) (سورهٔ ق، آیهٔ ۳۹)
پاسی از شب به خدا سجده کن و در شب دراز او را تسبیح کن.
(وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلاً طَویلاً ) (سورهٔ دهر، آیهٔ ۲۶)
آنگاه که برمیخیزی پروردگارت را به ذکر اوصاف کمال او تسبیح کن، و تسبیح کن او را آنگاه که ستارگان برمیگردند.
(وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حینَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ اِدْبٰارَ النُّجُومِ ) (سورهٔ طور، آیهٔ ۴۸ - ۴۹)
هر سحرگاه و شامگاه تسبیح میکند خدا را مردانی که تجارت و فروشندگی آنان را از یاد خدا و بهپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمیدارد.
(یُسَبِّحُ لَهُ فیهٰا بِالْغُدُوِّ وَاْلٰاصٰالِ رِجٰالٌ لٰا تُلْهیهِمْ تِجٰارَهٌٔ وَلْا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِاللهِ وَ اِقامِ الصَّلٰوهِٔ وَ ایتٰاءِ الزَّکٰاهِٔ ) (سورهٔ نور، آیهٔ ۳۶ و ۳۷)
برخی از شب را به خدا تسبیح گوی و همچنین به دنبال سجدهها.
(وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ اَدْبٰارَ السُّجُودِ ) (سورهٔ ق، آیهٔ ۳)
پارهای از شب را به تسبیح خدا پرداز، و هنچنین هنگام فرو رفتن ستارگان - به نماز صبح .
(وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَاِدْبٰارَ النُّجُومِ ) (سورهٔ طور، آیهٔ ۴۹)
به ذکر اوصاف کمال پروردگارت تسبیح گو و از سجدهگزاران باش.
(فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السّٰاجِدینَ ) (سورهٔ حجر، آیهٔ ۹۸)
● تسبیح صادقانه
تسبیح صادقانه آنست که از دل برآید و بر زبان جاری شود، ایمان به قدوسیّت الهی باید در دل جایگزین گردد.
ایمان به قدوسیّت الهی اگر در دل استقرار یافت در همهٔ اندامها ظهور میکند، دست و پا و گوش و چشم و سایر اندامها و جوارح نیز به همراه زبان خدا را تسبیح و تقدیس میکنند.
ولی اگر اثر تسبیح در آنها ظاهر نشد معلوم میشود که دل ایمان به قدوسیّت الهی ندارد، و آنچه زبان میگوید دروغ است.
● تنزیه از شرک
یکی از عمدهترین متعلّقات تسبیح و تقدیس که ذات خداوند سبحان از آن تنزیه میشود شرکت است. شرک به خداوند متعال بالاترین گناه است، و تنها گناهی است که قرآن کریم آن را قابل آمرزش نمیداند.
خدا شرک را نمیآمرزد و (گناهان) کمتر از آن را در مورد هرکس که خودش بخواهد میآمرزد.
(اِنَّ اللهَ لٰا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مٰا دُونَ ذٰلِکَ لِمَنْ یَشٰاءُ ) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۱۱۶)
قرآن در مورد کسانی که به جهالت برای خدا فرزند خواندند چنین میفرماید:
سخن بزرگی است که از دهان آنان بیرون میآید، جز دروغ نمیگویند.
(کَبُرَتْ کَلِمَهًٔ تَخْرُجُ مِنْ اَفْوٰاهِهِمْ اِنْ یَقُولُونَ اِلّٰا کَذِباً ) (سورهٔ کهف، آیهٔ ۵)
نزدیک است آسمانها پاشیده شود، و زمین از هم بشکافد و کوهها متلاشی گردد از اینکه برای خدا فرزند خواندند.
(تَکٰادُ السَّمٰوٰاتُ یَتَّفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ اْلاَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبٰالُ هَدّاً اَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمٰنِ وَلَداً ) (سورهٔ مریم، آیهٔ ۹۰-۹۱)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست