پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
تصرف با مهاجرت
بنگوریون آشكارا اعلام میكرد: «اراضی بدون جمعیت هیچ ارزش واقعی نخواهند داشت. فتح واقعی، اسكان است.» بنابراین در كنار موضوع شناسایی اسرائیل از سوی كشورهای جهان و سازمانهای بینالمللی، یك موضوع پراهمیت دیگر نیز وجود داشت و آن، چگونگی اسكان یهودیان جهان در سرزمین خریداریشده! موعود بود. مهاجرت اولیه یهودیان، تنها پیشزمینهای برای تشكیل دولت اسرائیل بهنظر میرسید. انگلیسیها با توجه به پارهای ناآرامیها در كشورهای عربی تحت نفوذ و نیز بنا به برخی ملاحظات دیگر، ابتدا موضع نسبتا منصفانهتری در مورد یهودیشدن فلسطین و مساله خرید زمین و مهاجرت اتخاذ كرده بودند اما بعداً بالفور در اعلامیه بلندبالای خود، راه یهودیان را برای دستیافتن به استقلال ملی كوتاهتر كرد. شرح ماجرای مهاجرت یهودیان و موانع و حامیان و تاریخچه آن را در نگاشته حاضر خواهید یافت.
تاسیس دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین، یكی از مهمترین رویدادهای قرن بیستم در منطقه خاورمیانه و دنیای عرب به شمار میرود.
شكلگیری این دولت، مبتنی بر روندی است كه از آخرین دهههای قرن نوزدهم، با مهاجرت یهودیان بهسوی سرزمین فلسطین آغاز شد. این مهاجران، در چارچوب طرحهای حسابشده رهبران صهیونیسم، بهویژه با استفاده از دوران قیمومت انگلیس بر فلسطین و نظر مساعد قدرتهای بزرگ، موفق شدند همراه با تملك گسترده زمینهای فلسطینیان و نهایتا اخراج بخش وسیعی از اعراب فلسطین از سرزمینشان، این امكان را فراهم آورند كه دولت اسرائیل در چهاردهم مه ۱۹۴۸ از سوی رهبران آژانس یهود اعلام موجودیت كند. گرچه، این اعلام موجودیت ظاهرا با پشتوانهای حقوقی، یعنی براساس تصمیم بیستونهم نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مبنی بر تقسیم فلسطین صورت گرفت، اما درواقع تاسیس دولت یهود بیشازآنكه مبتنی بر حقی مشروع باشد، نتیجه مهاجرتی بود كه مهاجران آن، با هدف ایجاد كشور اسرائیل، زور را در راستای حصول هدف بهكار گرفتند.
● مهاجرت یهودیان
تا اوایل دهه ۱۸۸۰.م[i] تنها بیستوپنجهزار یهودی در فلسطین زندگی میكردند[ii] اما پس از تشویق صهیونیسم سیاسی، با مهاجرت یهودیان به سوی فلسطین، تعداد كلنیهای آنان افزایش یافت. از آن پس خرید زمینهای اعراب در برنامه یهودیان قرار گرفت و جمعیت یهودی فلسطین در فاصله سالهای ۱۸۸۰ــ۱۹۱۰، به حدود پنجاهوپنجهزار نفر بالغ گردید.[iii]
در سالهای منتهی به جنگ جهانی اول، رهبران جامعه یهودی فلسطین و نیز رهبران نهضت صهیونیسم بینالملل در راستای زمینهسازی برای شناسایی رسمی كلنی صهیونیسم در فلسطین، در تلاش برآمدند روابط خوبی با دولت عثمانی برقرار كنند؛ ازاینرو آنان در سال ۱۹۰۸، سعی میكردند خودشان را با گرایشات ناسیونالیستی موجود در این امپراتوری همراه سازند؛ چراكه آنان در انقلاب تركهای جوان، لیبرالیزاسیون را مشاهده میكردند. در سال ۱۹۱۴، حاكمیت عثمانی بر فلسطین و برخورداری یهودیان فلسطین از اصالت روس، باعث شد كه آنها نیز همگام با یهودیان روسیه پیروزی آلمان (شكست روسیه) را در جنگ ترجیح دهند. ازاینرو یهودیان فلسطینی با مواضع امپراتوری عثمانی همراهی مینمودند و سعی میكردند اتباعی وفادار برای كشور متبوع خود باشند. با تشویق برخی از رهبران یهود، بسیاری از آنها به استخدام ارتش عثمانی درآمدند. البته آنها هنوز نتوانسته بودند نظر مثبت مقامات ترك را به این اقدامات خیرخواهانه خود جلب كنند؛ چراكه مقامات ترك، نظر به روسبودن یهودیان فلسطین، همچنان به آنها با سوءظن مینگریستند و حتی حاكم سوریه در نظر داشت آنها را تبعید كند و صرفا پس از مداخله سفیران آلمان و امریكا در استانبول بود كه این اقدام قبل از اجرا متوقف گردید. البته دولت عثمانی بسیاری از رهبران صهیونیست را در طول دوران جنگ از كشور بیرون كرد.
در سال ۱۹۱۷، وضعیت بهطورقابلتوجهی تغییر یافت. از سال ۱۸۴۰، بریتانیای كبیر روابطی با یهودیان در فلسطین برقرار كرده بود و ازهمانابتدا، حضور بریتانیا در فلسطین، با هدف كمك به پیشرفت منافع یهودیان صورت گرفت.[iv] در دوم نوامبر۱۹۱۷، بالفور وزیر امورخارجه انگلیس، در كابینه بهطوررسمی به نفع مهاجرنشینی یهودیان در فلسطین، موضعگیری كرد. متن اعلامیه بالفور از اهمیت زیادی برخوردار است: «دولت اعلیحضرت، نسبت به تاسیس یك مسكن ملی برای خلق یهود در فلسطین با دید مساعد مینگرد و تمام تلاش خود را در جهت تسهیل تحقق این هدف بهكار خواهد گرفت. ضمناینكه صریحا تاكید مینماید تاسیس چنین ملتی، بههیچوجه نباید حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی فلسطین و یا حقوق و وضعیت سیاسی یهودیان سایر كشورها را دچار مخاطره سازد.»[v]
در سال ۱۹۱۹، جامعه یهودی فلسطین شصتوپنجهزار نفر و حدود یكدهم جمعیت كشور را شامل میشد. در دهه ۱۹۲۰، پسازآنكه یهودیان به تبع شناسایی رسمی جنبش صهیونیست در سازمان ملل به امنیت شایان توجهی دست یافتند و نیز به تبع دشوارشدن شرایط مهاجرت به ایالاتمتحده در سالهای ۱۹۲۱ ــ ۱۹۲۴، سیل مهاجران یهودی به فلسطین بهطورمنظم (بهطورمتوسط دههزار نفر در سال) افزایش یافت و این مهاجران عمدتا از اروپای مركزی و شرقی به آنجا مهاجرت میكردند. در فاصله سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۲، تقریبا نودوچهارهزار یهودی به فلسطین مهاجرت نمودند كه بیش از نیمی از آنان، لهستانی بودند. در سال ۱۹۳۳، ظهور هیتلر، افزایش هرچهبیشتر مهاجرت یهودیان[vi] (پنجاههزار نفر در سال) را در پی داشت. این میزان پس از ۱۹۳۶، به دلیل محدودیتهای ایجادشده توسط دولت قیم (بریتانیا) كاهش یافت. بااینهمه، در فاصله سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۹، دویستوپانزدههزار یهودی به فلسطین مهاجرت نمودند، كه اكثر آنها اروپایی بودند. برایناساس، تعداد یهودیان در فلسطین به چهارصدوبیستوپنجهزار نفر در سال ۱۹۳۹ رسید. مهاجرت یهودیان، در سراسر جنگ دوم جهانی نیز تداوم یافت، چنانكه در آستانه پایان قیمومت بریتانیا بر فلسطین، تعداد یهودیان، ششصدوبیستوپنجهزار نفر یا بهعبارتی یكسوم كل جمعیت فلسطین را به خود اختصاص میداد.[vii]
● منازعه بر سر مهاجرت یهودیان
از ابتدای قرن بیستم، مخالفت اعراب با مهاجرت یهودیان آغاز گردید. احساسات مذهبی یكی از انگیزههای این مخالفت را تشكیل میداد؛ چنانكه یك جوان مسلمان عرب ساكن بیتالمقدس، در سال ۱۹۰۳، انگیزه خود از مخالفت با این مساله را چنین بیان میكند: «ما ترجیح میدهیم تا آخرین قطره خون خود را فدا كنیم ولی حرم شریف را در دست نامسلمانان نبینیم.»[viii]
درواقع، باید گفت علت اصلی مخالفت اعراب فلسطینی با مهاجرت یهودیان، ظهور ناسیونالیسم در میان جامعه عرب و نیز مخالفت آنان با سلطه خارجی بود. البته در آن زمان در برخی كشورهای عربی و از جمله در عراق و سوریه نیز پدیدههایی چون ناسیونالیسم و بیگانهستیزی وجود داشت، اما فلسطین، وضعیت خاصی داشت؛ چراكه فلسطینیان، تنها در پی دستیابی به استقلال نبودند، بلكه آنها بیشازهرچیز نگران تداوم حیات جامعه خود بودند.
تحرك و همبستگی جامعه یهود، مشكلاتی بسیار جدی برای جامعه عرب فلسطین ایجاد كرده بود. هدف یهودیان از مهاجرت به فلسطین نه سلطه بر اعراب و یا استعمار آنها، بلكه ایجاد جامعهای كاملا متفاوت بود كه خود اعراب هیچگونه جایگاهی در آن نداشته باشند. آشكارترین نشانه این استراتژی، در قالب خرید زمین توسط بنیاد ملی یهود نمود یافت. مالكان این زمینها اغلب كسانی بودند كه خودشان در آنجا سكونت نداشتند.[ix] در طول سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۵، یهودیان دویستوسیوششهزار دونوم (dunum) زمین را تصاحب كردند كه تقریبا مالكان همه آنها در محل این زمینها حضور یا سكونت نداشتند. در فاصله سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۰، یهودیان بهتدریج زمینهای مشترك موجود در روستاها را تصاحب نموده، آنها را در میان خودشان تقسیم كردند و بدینترتیب، روستاییان فلسطینی فاقد زمین شدند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست