پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

گذشته موسیقی ایرانی


گذشته موسیقی ایرانی

بررسی در موسیقی گذشته ایران آسان نیست علت ابهام موسیقی ما اینست که تا هفتاد سال پیش موسیقی ایرانی سینه بسینه از نسلهای گذشته به ما رسیده است و پیش از آن موسیقی ایرانی نوشته نشده بود

بررسی در موسیقی گذشته ایران آسان نیست . علت ابهام موسیقی ما اینست که تا هفتاد سال پیش موسیقی ایرانی سینه بسینه از نسلهای گذشته به ما رسیده است و پیش از آن موسیقی ایرانی نوشته نشده بود .

با این وصف نبودن خط موسیقی در گذشته دلیل نبودن موسیقی مدون و علمی در دوران گذشته نیست زیرا هزار سال پیش دانشمند و موسیقی دان بزرگ ایرانی ابونصرفارابی کتاب موسیقی الکبیر را در تئوری موسیقی ایرانی نوشت که عظیمترین کتاب موسیقی در آن عصر بود و با داشتن چنین تئوری دقیق علمی ناگزیر باید نتیجه گرفت که به همان نسبت نیز موسیقی ایرانی پیشرفت کرده بود .

اما چرا موسیقی ایرانی نوشته نشد ؟ در پاسخ دوعلت ذکر میتوان کرد .

۱) اول آنکه تحریم موسیقی در اسلام باعث شد که هنرمندان نتوانند موسیقی را بعنوان هنر عالی و ممتاز انسانی به جامعه عرضه کنند و در مجامع عمومی به مورد اجرا بگذارند و بسیاری از دوستداران موسیقی که بالقوه میتوانستند خدمت بزرگی به موسیقی بکنند بدلیل طعن و لعن مردم بکار موسیقی نپرداختند .

با آنکه موسیقی در مذهب به صورت قرائت کتاب آسمانی و اذان وتعزیه پذیرفته شده بود اما ارزش و مقام اجتماعی آن بطور جبران ناپذیری لطمه دید .

تنها دانشمندان بزرگ و عارفان و مردان ادب بودند که موسیقی را از بدنامی و تحقیر پاک میدانستند و کسانی که با همه مشکلات اجتماعی موسیقی را پرورش دادند اندک بودند . ناگزیر هنر موسیقی از جامعه طرد شد و هنرمند موسیقی جنبه انفرادی یافت و طبعاً هنری که در جامعه خریدار نداشت بصورت کتاب به جامعه عرضه نشد و هزاران اثر موسیقی ساخته شد ولی نوشته نشد .

۲) دوم آنکه موسیقی ایرانی جنبه بدیهه نوازی دارد . اگر چه بدیهه نوازی دارای محسناتی است و هر چه نوازنده استادتر باشد بهتر از اجرای موسیقی برمی آمد اما عیب آن این است که به نت موسیقی در نمی آید . چون خط ملودی ثابتی ندارد . بخصوص که موسیقی آوازی ایران که بعلت بستگی به شعر اهمیت بسیار داشت بطور آزاد و خارج از اندازه های موسیقی ( غیر متریک ) خوانده می شد و قاعده نوشتن را سخت تر میکرد .

بهمین علت آهنگساز و نوازنده و تئوریسین بزرگی مانند فارابی که به سه عامل اصلی موسیقی ملودی ـ ریتم و هارمونی آشنائی داشت و در کتاب خود بتفصیل از آن سخن رانده درصدد بر نیامد خطی برای موسیقی اختراع کند .

● تاریخ موسیقی ایران دو گذشته و نیز دو منشأ علمی و قابل بررسی دارد :

۱) گذشته دور ـ پیدایش تئوری موسیقی ایرانی .

۲) گذشته نزدیک ـ پیدایش فرمهای موسیقی اصیل ایران .

ریشه موسیقی ایرانی را در اواخر دوره ساسانی باید جست و از این نظر دو موسیقی دان بزرگ دوران خسرو پرویز ـ باربد و نکیسا را باید پایه گذار موسیقی ایران دانست . در این زمان تقسیماتی در موسیقی ایرانی داده شد . هفت خسروانی که مشابه هفت دستگاه امروز ماست بوجود آمد . بدون شک خوانندگان و موسیقی دانان یونانی که در این زمان در دربار خسرو پرویز بودند در ترتیب این تقسیم بندی مؤثر بودند .

نامهائی چون سرگش ( احتمالاً سرگیوس Sergius ) و شاید نکیسا نامهائی یونانی هستند و آنها بودند که دستگاههای یونانی ( مانند لیدین و فریژین وائولین ) را به موسیقی دانان ایران نیز درصدد تقسیم بندی موسیقی ایران بر آمدند .

بعلاوه ۳۰ لحن و ۳۶۰ دستان بوجود آمد . شاید بتوان ۳۰ لحن ( اصطلاح بعد از اسلام ) را معادل گوشه های فعلی موسیقی ایرانی دانست و دستانها چنانکه از نام آنها بر می آید ( ماه ابر کوهان ـ سبز بهار ـ گنج باد آورد ) ترانه هائی بودند که باربد آنها را گرد آورد .

بعد از اسلام موسیقی دانان ایرانی به موسیقی و ریتمهای عرب نیز آشنائی یافتند و با ترکیب موسیقی ساسانی مبانی علمی موسیقی را برای کلیه کشورهای اسلامی بنیان گذاشتند . از آن زمان موسیقی ایرانی و عرب اصول واحدی پیدا کرد که تا امروز نیز باقی مانده است .

باید دانست که تقریباً تمام موسیقی دانان و مؤلفین موسیقی اسلامی ایرانی بودند و از بین آنها مسلم ابن محرز ( اواخر خلافت بنی امیه ) اسحق موصلی ( ۱۵۰ ـ ۲۳۵ ) زریاب ‌‌( وفات ۲۴۶ ) ابـن خـرداد بـه ( وفات ۳۰۰ ) ابونصر فارابی ( ۲۶۰ ـ ۳۳۹ ) ابوالفرج اصفهانی ( ۲۸۴ ـ ۳۵۶ ) شیخ الرئیس ابوعلی سینا (۲۷۳ ـ ۳۲۸ ) صفی الدین ارموی ( ۶۱۳ ـ ۶۹۳ ) و قطب الدین علامه شیرازی ( وفات ۷۱۰ ) همه ایرانی بودند .

با آنکه اغلب آثار موسیقی در قدیم به زبان عربی نوشته شده بسیاری از اصطلاحات فارسی نیز بکار برده شده که همراه کتابها در کشورهای اسلامی انتشار یافت . بهمین علت هنوز بعضی از نامهای فارسی در موسیقی عرب ، ترک ، کشورهای بالکان و اسپانیا بکار می رود .

موسیقی دانهای قدیم مانند فلاسفه یونان ، موسیقی را جزئی از علم ریاضی میشمردند اما مباحث موسیقی آنها خیلی بیشتر از ریاضیات بود . در واقع فقط قسمتهائی دربارهٔ صوت شناسی ( آکوستیک ) و اندازه گیری فواصل نتهای موسیقی و بحث در شدت و ضعف و ریتم و ترکیب اصوات با علم ریاضی بستگی داشت . در حالیکه مطالب بسیار درباره روانشناسی موسیقی و سازشناسی و قـواعد هـم آهـنگی ( هارمونی ـ پولیفونی ) و تاریخ موسیقی نیز در کتابهای آنان ذکر شده بود .

تاریخ گذشته نزدیک موسیقی ایرانی مربوط به زمانی است که دستگاهها و ردیف موسیقی ایرانی بصورتی که امروز معمول است درآمد . این دوره از زمان ناصرالدین شاه که بزرگترین دوره هنری قاجاریه است آغاز میشود .

در این دوره موسیقی از صورت انفرادی خارج شد و به جامعه راه یافت ـ ارکستر و نوازندگان گروه تشکیل دادند و بزودی موسیقی در طبقات بالا نیز هوا خواهانی پیدا کرد . بعضی از نوازندگان و خوانندگان القاب اشرافی گرفتند و انجمن هائی برای اجرای کنسرت های عمومی بوجود آمد . در دوره مشروطیت موسیقی نقش بزرگی بازی کرد . بعضی از نویسندگان و شعرای معروف ترانه می ساختند و نمایش هائی برای موسیقی مینوشتند .

باید گفت دورهٔ آزادی موسیقی نیز فرا رسیده بود اما برای آنکه موسیقی اهمیت اجتماعی شایسته ای احراز کند پنجاه سال دیگر لازم بود .

موسیقی سنتی ایران به همت آقای علی اکبر فراهانی و فرزندانش میرزا حسن ، میرزا عبدالله و آقا حسینقلی که از نوازندگان تار زمان ناصرالدین شاه بودند تدوین شد . تا آن زمان ردیف موسیقی ایرانی یعنی دستگاه ها ، متعلقات و گوشه های موسیقی یادداشت نشده و بصورت نت در نیامده بود .

آشنائی هنرمندان ایرانی به خط موسیقی غربی باعث شد که ردیف های موسیقی سنتی نیز از زمان غلامحسین درویش با ابتکار او در ساختن پیش در آمد و تـنظیم ریتم های موسیقی بـه صورت معینی در آمد .