چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

شناخت موانع اقامه نماز در نوجوانان


شناخت موانع اقامه نماز در نوجوانان

راستی چرا در میان نوجوانان و جوانان برخی آنچنان که باید, به نماز اهمیت نمی دهند و یا این که چرا بعضی از آنان ارتباط چندانی با نماز ندارند و یا عده ای از نوجوانان وجوانان در حالی که از خانواده مذهبی و مسلمان هستند نماز نمی خوانند

راستی چرا در میان نوجوانان و جوانان برخی آنچنان که باید، به نماز اهمیت نمی دهند و یا این که چرا بعضی از آنان ارتباط چندانی با نماز ندارند و یا عده ای از نوجوانان وجوانان در حالی که از خانواده مذهبی و مسلمان هستند نماز نمی خوانند؟

این سؤالی است که ما به دنبال علل و عوامل و پاسخ صحیح آن بوده نخست سعی داریم که عوامل آن را شناسایی نموده سپس راه حل ها را ارائه دهیم.

● علل کم توجهی یا بی توجهی برخی از جوانان به نماز

موضوع مزبور به عنوان یک سؤال و موضوع تحقیق در میان عده کثیری از دانش آموزان دبیرستانی، دانش پژوهان مراکز پیش دانشگاهی و دانشجویان مطرح گردید تا بدون هیچ حدس و گمانی از طرف نگارنده علل را از بیان خودش جویا شویم که در این صورت قضیه از ظن و گمان خارج و به واقعیت عینی نزدیکتر گردد.

آنان در این نظرسنجی علل و عواملی را برشمرده اند که بسیار جالب توجه است.

لازم به ذکر است که برخی از این علل از درصد بالایی برخوردار بوده که اکثریت آن را بیان داشته اند و بعضی دیگر در حد متوسط و ضعیف مطرح شده اند. ما به ترتیب اهمیت، آن عوامل و علل را برمی شماریم، سپس نحوه از بین بردن آنها و یا راه حل ها را با استمداد از آیات و روایات با بضاعت اندک علمی ارائه خواهیم داد.

● محیط خانواده و بی توجهی والدین

بی توجه بودن یا کم توجهی پدر ومادر یا مربی خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحی نگری آنان در ابتدای نوجوانی فرزندان و یا احیانا بی مبالاتی اعضای خانواده نسبت به مسائل دینی خصوصا فریضه نماز تأثیر بسزایی در تربیت فرزندان به جای می گذارد. به عنوان مثال فرزند اگر در خانه ای رشد نماید که در آن خانه کسی به نماز اهمیت ندهد و یا در قبال مسائل دینی خود را مسئول ندانند و یا خود اهل نماز باشند، ولی فرزند خانواده را تحریض و تشویق به نماز ننمایند، قطعا فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد، البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روی آورد که این احتمال ضعیفی است.

نوجوانی نوشته بود که چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حالی که در خانه ما هیچ یک اهل نماز نیستند و دیگری بیان کرده که توقع نماز خواندن از کسی که هیچ یک از اعضای خانواده اش اهل نماز نباشند، توقع بی جایی است.

این گونه از خانواده ها که فرزندانشان تمایل و گرایش چندانی به مسائل عبادی از خود نشان نمی دهند بر دو قسمند: یک گروه خانواده هایی هستند که والدین و مربیان آنان به نماز اهمیت نمی دهند و طبعا فرزندانشان از آنان تقلید می کنند. این دسته از خانواده ها اگر چه محدودند، ولی وجودشان قابل انکار نیست. فردی نقل می کرد ما چند نفر برای مهمانی به منزل کسی رفتیم. بیشتر یا همه دوستان وضو ساختیم که نماز بخوانیم. سراغ مهر نماز از صاحب خانه گرفتیم، در جواب به ما گفت: یک مهر در خانه داریم که گاهی من با آن نماز می خوانم و گاهی خانمم.

دسته دیگر خانواده هایی می باشند که خود دیندار و اهل عبادتند و لیکن نسبت به فرزندان خود در این امر هیچ وقعی نمی نهند. نماز خود را می خوانند و روزه شان را می گیرند، اما از این که فرزندان به مسائل دینی پای بند باشند یا نه برای آنها یکسان است. هرگز از فرزندان به عنوان پدر و مادر نمی خواهند که نمازش را بخواند و یا روزه بگیرد. هیچ مسئولیتی را در قبال آنان احساس نمی کنند. گویا او همه چیز را می فهمد و باید با همان فهم خود عمل کند و یا همه اعمال او را حتی بعد از سن تکلیف با بچه بودن توجیه می کنند.

بسیار روشن و مسلم است که چنین فرزندی بزودی به عبادت تن در نخواهد داد. کانون خانواده مهمترین عامل در این زمینه محسوب می شود، چون کانونی که جوان در آن رشد یافته کانون بی تفاوتی بوده است و هرگز کسی از طریق محبت و تشویق و یا از راه قهر و تهدید او را به امور عبادی وادار نکرده و یا از او نخواسته است. چه بسا این جوان نسبت به سایر امور زندگی فردی سر به زیر و تسلیم پذیر و با شخصیتی از دیدگاه خانواده باشد و لیکن اهل نماز و دیانت نیست. این بدان جهت است که والدین در آن امور تأکید داشته، اما در امور دینی اصراری به خرج نداده اند.

اگر در بعد دینی توجه داشتند، قطعا خللی در او مشاهده نمی کردند.

● عدم آگاهی و بینش کافی از فریضه نماز

عالم نبودن به محتوای نماز، درک پایین و بسیار اندک نسبت به تأثیر آن، عدم توجه به جایگاه نماز دراسلام، نداشتن انگیزه و هدف در اقامه و برپایی آن، آشنانبودن به اسرار و فلسفه نماز و درخواست امور مادی از خدا و عدم دست یابی به آن یکی از عواملی است که جوانان را از این فریضه الهی دور نگه داشته است. در گفته ها و نوشته های بسیاری از آنان این نکته جلب توجه می کرد که ما نمی دانیم برای چه باید نماز خواند؟ اگر نماز نخوانیم چه می شود؟ با ترک نماز چه چیزی را از دست خواهیم داد؟ و ظاهرا مشاهده می شود آنان که نماز را برپا می دارند با کسانی که تارک نمازند، فرقی نمی کنند. اگر نماز باید در زندگی افراد مؤثر واقع شود، پس چرا این اثر ملموس نیست و چرا این مرزبندی را عملا ما نمی بینیم؟ مگر خدا به دو رکعت نماز ما محتاج است؟ جوان باید قلبش پاک باشد، انسان باید با دوستان و همسایگان و نزدیکان و همنوعان خود رفتار شایسته ای داشته باشد. خدا اینها را از ما خواسته است، نه این که نماز بخوانیم و در عین حال صدها عمل ناشایست را مرتکب شویم. اصل این است که ما انسان خوبی باشیم حال چه قائم به نماز باشیم یا تارک آن. پس ملاک انسان خوب بودن، نماز خواندن نیست، بلکه دل و قلبی پاک داشتن است.

همه این گفته ها حاکی از آن است که شناخت لازم و آگاهی کافی از فضائل نماز و جایگاه آن در اسلام برای عده کثیری از نوجوانان و جوانان حاصل نشده است.

● سستی و تنبلی

بعد از دو عامل مذکور، علت دیگری که در ترک یا بی توجهی به نماز بیان شده است عنصر و عامل تنبلی است. غالبا نوجوانان و جوانان به آسانی تن به فعالیت نمی دهند، مگر در اموری که بیشتر جنبه احساسی و هیجانی داشته و یا در اموری که باانگیزه و شناخت قبلی همراه باشد. برای فردی که چند سال است به سن تکلیف رسیده قدری مشکل است در هوای سرد زمستان آستین خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگیرد و یا کفش و پوتین را از پایش درآورد و مسح نماید به همین خاطر گاهی از نمازخواندن طفره می رود و یا برای او دشوار است که از خواب نوشین صبح گاهی بزند و نمازش را بخواند و...

هرچند که برخی از نوجوانان و جوانان این عامل را در موضوع مورد بحث مهم شمرده اند و لیکن به نظر می رسد که این علت نمی تواند به عنوان یک عامل مستقل و بلکه یک علت به حساب آید، چون بعدا خواهیم گفت که تنبلی خود معلول علل دیگری می باشد.

● مجالست و همنشینی با دوستان ناباب

بدیهی است که نقش بسیار مهم دوستان در شکل دهی شخصیت انسانی خصوصا در سنین نوجوانی و جوانی را نباید نادیده انگاشت. دوستان شایسته و خوب در سوق دادن انسان به سوی سعادت و کمال مؤثرند و دوستان ناشایست در انحراف آدمی به سمت ناهنجاری های اخلاقی. چه بسا جوانانی که در مسائل دینی علاقمند و به دینداری خود راغبند و لیکن در محیط های مختلف از قبیل محل هایی که در آن زندگی می کنند یا محیط کار و تحصیل که در آن ساعاتی از عمر را سپری می سازند با افرادی آشنا می شوند که به تدریج او را در دام بی دینی و لاابالی گری گرفتار می کنند.

● فساد اخلاقی

برخی از جوانان در علت دوری از نماز و تعالیم دینی و مذهبی، مفاسد اخلاقی را بسیار مؤثر می دانند. البته این عامل در خانواده ها و محیط های مختلف دارای شدت و ضعف می باشد و در بروز و ظهور آن می توان عللی را بر شمرد که هر کدام از آن عوامل به تنهایی می تواند در ایجاد آن و انحراف شخص کافی باشد.

عواملی چون خواندن و مطالعه نوشته های تحریک آمیز در مکتوبات و مقالات خصوصا اگر با نثر روان یا به صورت نظم بوده باشد، تصاویر و عکس های مبتذل در بیرون از خانواده و نیز بدحجابی یا بی حجابی برخی از اعضای فامیل در مراسم جشن و سرور و عدم رعایت موازین شرعی و سنت های غلط حاکم بر برخی از خانواده ها در درون خانواده می توانند در بروز مفاسد اخلاقی اشخاص خصوصا جوانان تأثیر زیادی داشته باشند.

● مزاحم دانستن نماز برای کارهای شخصی

متاسفانه برخی چون در وقت نماز مشغول کارها و اعمال شخصی خود هستند، فرصت این که نماز را در اول وقت آن اقامه کنند ندارند و وقتی که فرصت های اولیه برای اقامه و برپایی نماز از دست برود، تدریجا بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعالیت می شوند، اقامه نماز را مانعی برای انجام کارهای خود می دانند.

مریم سهرابی