چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
۷۸میلیارد دلار برای جابه جایی تهران
تهران چندان پیشینه کهنی به عنوان پایتخت ندارد، این قاجارها بودند که در پی مدتی کوتاه، پایتختشان را در تهران برپا کردند؛ چون هم شهری کمجمعیت و امن بود و دور از دسترسی اقوام مهاجم و هم نزدیک به تیره ترکمنی قاجارها. پیش از قاجارها، کریمخان زند در پی پایتخت کردن تهران بود و حتی در آنجا روی ساختمان معروف به ارگ از دوران شاه طهماسب صفوی، پایههای قصری را ریخت که امروز با نام کاخ گلستان کهنترین ساختمان در سراسر تهران است... کریمخان اما سرانجام شیراز را که سابقه پایتختی هم داشت، به تهران ترجیح داد. همچنان که آقا محمدشاه قاجار، تهران را به ساری ترجیح داد و از آن زمان تا امروز، ۲۲۸ سال است که تهران به پایتختی خود مینازد.
پایتختی که البته در سالگرد ۲۰۰ سالگی خود برای نخستینبار سخن از تغییرش به میان آمد. سال ۱۳۶۴ در بحبوحه جنگ تحمیلی بود که بحث تغییر پایتخت بر سر زبانها افتاد و با توجه به شرایط جنگی این بحث تا پایان جنگ یعنی سال ۱۳۶۸ مسکوت ماند. دولت سازندگی که در آن زمان علاقهمند به انجام کارهای بزرگ بود، طرح مطالعه انتقال پایتخت را در دستور کار خود قرار داد. برآوردهای اولیه در آن زمان نشان داد، هزینه انتقال پایتخت از تهران چیزی حدود ۵ هزار میلیارد تومان هزینه خواهد داشت این هزینه در سال ۶۸ معادل ۱۰ برابر بودجه عمومی دولت و شش برابر بودجه کل کشور بود. این هزینه به قدری سرسام آور بود که دولت تصمیم گرفت روی طرحهای دیگر کار کند. در آن زمان دولت باید به مشکلات به جا مانده از جنگ رسیدگی کند. هزینههای سنگین بازسازی خرابیهای جنگ به قدری بود که دولت نمیتوانست به این گونه طرحها بپردازد. هر چند پایان جنگ بار دیگر این موضوع را مطرح کرده بود اما عملا تا سالهای پایانی دهه ۷۰ سخن دیگری درباره تغییر پایتخت به گوش نرسید تا اینکه غلامحسین کرباسچی، شهردار خبرساز تهران از تغییر پایتخت ایران یاد کرد. او میگفت: هیچ معنایی ندارد که همه کالاها را از هزاران کیلومتر دورتر به بازار تهران بیاوریم و از آنجا به سراسر ایران بازپخش کنیم. به گفته وی، همین اندیشه تغییر پایتخت بود که خیلیها، به ویژه بازاریهای بانفوذ را خوش نیامد و سرانجام کار آقای شهردار را به محاکمه و زندان کشاند. بسیاری، در همان زمان، استدلال میکردند که تهران، اگر مشکلاتی دارد، که دارد، باید آنها را حل کرد وگرنه بردن پایتخت به شهری دیگر، نه مشکلات تهران را حل خواهد کرد و نه مانع بروز مشکلات در پایتخت جدید خواهد شد.
این موضوع هر چند دوباره به کناری رفت اما در سال ۸۶ بود که دوباره تغییر پایتخت با بزرگ شدن بیش از پیش تهران مجددا مطرح شد. در سال ۸۶ و همزمان با طرح مجدد این موضوع در دولت و تایید آن در قالب مصوبه توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام دوباره بحث انتقال پایتخت در دستور قرار گرفت. در آن زمان مجمع تشخیص مصلحت نظام برای اجرایی شدن این طرح شش پیش شرط در نظر گرفت. هر چند این مصوبه مورد استقبال دولت نهم قرار گرفت، اما تا پایان عمر دولت نهم هیچ اقدام عملی برای انجام این مصوبه انجام نگرفت. این بحث در دولت دهم مورد توجه قرار گرفت و در ابتدای سال ۸۹ شاهد اقداماتی از سوی دولت در این زمینه بودیم. نخستین اقدام دولت دهم در این زمینه را باید در مصاحبه رییس دولت با رسانه ملی در فروردینماه و بحث انتقال پنج میلیون نفر از تهران را به عنوان راهحل معضلات تهران مطرح و جستوجو کرد. همچنین بحث انتقال کارکنان دولت به شهرستانها کلید خورد و با افتتاح سایتی به عنوان انتقال جمعآوری اطلاعات متقاضیان خروج از پایتخت آغاز شد که البته در دو ماه اول تنها ۱۴۰۰ نفر از کارکنان دولت در این سایت ثبت نام کردند در حالی که تعداد کارکنان دولت مستقر در تهران چیزی در حدود ۶۰۰ هزار نفر برآورد میشوند.
با این حال دولت دهم هم، اقدامی عملی در این زمینه انجام نداد. تنها تلاش کرد تا مانند دولت سازندگی، به اصلاح جزیی در این زمینه بپردازد، اما اینبار با شیوه خود. در بهمن ماه ۹۱ طرحی با عنوان انتقال پایتخت در مجلس مطرح شد تا در تاریخچه بررسی تغییر پایتخت از تهران به شهری دیگر سال پایانی دولت دهم نیز ثبت شده باشد.
وحال مجددا این موضوع با دستاویز قرار گرفتن آلودگی شهر تهران یا موضوع زلزله بر سر زبانها افتاده است و حتی نمایندگان مجلس سهشنبه گذشته با رای ۵۱ درصدی خود موجب شدند تا دوباره این طرح به صورت جدی در مجلس طرح و بررسی شود.
ناگفته پیداست که اگر در سال ۶۸ هزینه انتقال پایتخت ۱۰ برابر بودجه عمومی دولت در آن سال برآورد شده بود با رعایت همین نسبت با در نظر گرفتن بودجه عمومی ۲۳۶ هزار میلیارد تومانی سال ۹۲ باید ۱۰ برابر این رقم را برای انتقال دولتی با ابعاد امروز از تهران تخصیص پیدا کند، این رقم براساس نرخ دلار ۳۰۰۰ تومانی هم هزینهیی معادل ۷۸ میلیارد دلار بر اقتصاد کشور تحمیل میکند. گذشته از این صحبتها، دلایل موافقان طرح انتقال پایتخت نیز استدلالاتی در خور توجه است چرا که آنان «تمرکززدایی» و «تقسیم عادلانه امکانات» و مهمتر از سایران «حل مشکلات و معضلات شهر تهران» را از اصلیترین دلایل دفاع و موافقت خود با این طرح
بر میشمارند اما در آن سوی گود نیز مخالفان طرح انتقال با طرح پرسشهایی همچون مکان پایتخت بعدی و نحوه انتقال آن نکات درخور توجهی را بیان میکنند.
با تمام این تفاسیر در جلسه روز سهشنبه گذشته بهارستاننشینان «کلیات طرح انتقال پایتخت سیاسی از تهران» با ۵۱ درصد آرا موافق و با وجود مخالفت دولت و بیان این مطلب از سوی معاونت پارلمانی ریاستجمهوری که انتقال پایتخت منوط به نظر و رای مقام معظم رهبری است، مورد تصویب نمایندگان قرار گرفت. مطابق آن دولت موظف شد، حداکثر تا دو سال آینده با بررسیهای کارشناسی مکان پایتخت بعدی را معرفی کند.
هرچند عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور دولت تدبیر و امید در حاشیه جلسه هیات دولت در روز چهارشنبه گذشته از موافقت و نگاه مثبت دکتر حسن روحانی، هفتمین ریاستجمهوری ایران اسلامی با اصل طرح انتقال پایتخت سیاسی کشور خبر داد. امری که از نظر کارشناسان و حتی وزیر راه وشهرسازی دولت تدبیر و امید طرحی غیرکارشناسانه است. عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی که سابقه طولانی در مباحث شهرسازی دارد معتقد است که انتقال پایتخت نیاز به مطالعات جامع در ابعاد مختلف دارد.
وی که از سوی دیگر مامور انجام مطالعه و بررسی طرح انتقال پایتخت شده است به هزینه ۱۵ هزار میلیارد تومانی انتقال پایتخت در سال ۶۸ اشاره میکند و میگوید: برای انتقال پایتخت فقط دلایل زلزله یا آلودگی هوا کفایت نمیکند بلکه باید مجموعهیی از دلایل گسترده از لحاظ اقتصادی، فنی، سیاسی و دفاع غیر عامل در نظر گرفته شود. انتقال پایتخت فعلا ایده است و هفته آینده گروهی را برای شروع بررسی و مطالعه در این خصوص تعیین میکنم که این گروه وظیفه خواهند داشت ضمن بازنگری مطالعات گذشته، نمونههای بینالمللی را نیز بررسی کنند و در همکاری با مجلس جهات مختلف موضوع نیز دیده شود. آخوندی یادآور شد: موضوع انتقال پایتخت در ایران نیز از اواخر دهه ۶۰ سابقه دارد و بررسی دقیق آن نیاز به زمان زیادی دارد و در مجلس برای مطالعه و بررسی این طرح دوسال زمان پیشبینی شده است. کشورهایی که تغییر فیزیکی پایتخت را انجام دادهاند فرآیندهای تصمیمگیری را نیز اصلاح کردهاند چون اگر این طور نباشد تمرکز منابع و انسانها در جای جدید نیز شکل میگیرد. انتقال پایتخت فقط تغییر فیزیکی آن نیست بلکه بحثهای دیگری همچون تغییر در فرآیند تصمیمگیری نیز مهم است که نیازمند تمرکز زیادی است.
وی در پاسخ به سوالی درباره نظر وی پیرامون انتقال پایتخت تصریح کرده است که: نیاز به پیشداوری درباره نتایج بررسیها نیست. در مطالعات گذشته ۱۲ سال زمان برای انتقال پایتخت پیش بینی شده بود، در این باره باید با مردم هم گفتوگو کنیم و نمیتوان پشت درهای بسته برای انتقال پایتخت تصمیم گرفت. هزینه پیش بینی شده برای انتقال پایتخت در سال ۶۹ حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان بود که درآن زمان نرخ دلار کمتر از ۱۰۰۰ تومان بود. نمیتوان به ارقامی که برای انتقال پایتخت اعلام میشود اعتماد کرد و با بررسیها، حتما مردم را در جریان پیشرفت کار قرار خواهیم داد.
هرچند که وزیر راه و شهرسازی به صراحت درباره موافقت یا مخالفت خود با این طرح اظهارنظری نکرده است اما تجربهیی که در دولت نهم درباره انتقال وزارتخانهها به شهرهای اصلی خود مطرح شده بود به دست آمد به خوبی نشان میدهد این طرح نیز همانند آن تجربه نمیتواند آنچه مورد نظر مجلسنشینان است را تامین کند. البته نیمنگاهی نیز به تجربههای کشورهای دیگر میتواند دولتمردان را در این امر راهنمایی کند. کشورهای دیگر هم البته نه به اندازه ایران، اما در گذر روزگار، بارها پایتخت عوض کردهاند که میتوان آتن هفت هزار ساله را کهنترین پایتخت با آثار بر جای مانده از روزگار و زندگی رفتگان و درگذشتگان نامید و قدیمیترین پایتخت در جهان اسلام هم قاهره در مصر با یک هزار و چهل و اندی سال پیشینه پایتختی است و بعد از آن میتوان به رم پایتخت ایتالیا، لندن و واشنگتن و پاریس و... اشاره کرد.
تغییر پایتختها تنها به تاریخ و گذشتهها مربوط نمیشود. در همین دوران خودمان، پاکستانیها اسلامآباد را آباد کردند تا جای کراچی را بگیرد. در قزاقستان، آستانه جای آلماتی را گرفت. در برمه که چندی است میانمار شده است پایتختش را از رانگون به یک شهر دیگر منتقل کردهاند، در نیجریه ابوجا را جانشین لاگوس کردهاند. اما نکته دیگری که تجربه موفق برخی دیگر از کشورهای جهان بوده است موضوع چند پایتختگزینی است که ظاهرا موفقتر از تغییر پایتخت و هزینههای سر بار آن به دولت است. برای مثال هلند که لاههاش مرکز دولتی است و بندر آمستردام آن پایتخت بازرگانی، یا بولیوی که پایتخت دولتیاش لاپاس یا لاپاز است و پایتخت قضاییاش سوکری. شماری از کشورها هم در عمل، نه رسما، دو یا چند پایتختهاند، مثل آلمان که پایتخت بازرگانیاش هامبورگ است، پایتخت بانکیاش فرانکفورت و پایتخت سیاسیاش، برلین. یا خود امریکا که پایتخت رسمیاش واشنگتن است اما پایتخت مالیاش نیویورک. در واقع، در جهان غرب، در عمل بیشتر کوشیدهاند تا کارها را در میان شهرهای گوناگون پخش کنند تا بار پایتخت چندان سنگین نشود. به این جهت به نظر میرسد استفاده از تجارب گذشته درباره تغییر پایتخت یا طرحهای اینچنینی در ایران و سایر کشورها میتواند چراغ راه بهتری را در این موضوع پیش پای دولتمردان و مجلسنشینان روشن کند.
نرگس رسولی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست