یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حرف همه شهروندان


حرف همه شهروندان

منتقدان مختلفی از «ریچارد جان نیوهاس» استاد الهیات و محافظه كار جدید گرفته تا «مایكل ساندل» جامعه شناس لیبرال و نظریه پرداز سیاسی می گویند «نوع لیبرالیسم راولز در واقع چیزی را از سیاست جدا كرده كه به زندگی بسیاری از مردم معنا و هدف بخشیده و آن را شكل داده است »

جان راولز به عنوان مهمترین فیلسوف سیاسی آمریكایی از نیمه قرن بیستم به این سو در جهان مطرح است. وی در كتاب «نظریه عدالت» كه دانشگاه هاروارد آن را در سال ۱۹۷۱منتشر كرد تعریف مجددی از اصول بنیادین عدالت به تحریر درآورد و با این كار در همه جا بحث برانگیز شد. این انتقاد كه در اثر راولز، آن بخش از افكار شخص كه ریشه در وابستگی های مذهبی دارد به فراموشی سپرده شده سبب شد وی كتاب بعدی خود را به نام «لیبرالیسم سیاسی» در سال ۱۹۹۳ در دانشگاه كلمبیا منتشر سازد و در سال ۱۹۹۶ نسخه بازنگری شده آن را به چاپ برساند.

در این كتاب، راولز به مسأله «جمع گرایی» در لیبرال دموكراسی های با قانون اساسی اشاره كرده است. در جوامعی مانند آمریكا (كه منظور راولز است) عدم اجماع در زمینه عدالت فراسوی عقاید روزمره بوده و درگیری در مسائلی چون سقط جنین، مرگ به كمك پزشك، عمل مثبت و رفاه می تواند لجام گسیخته شده و ثبات اجتماعی را تهدید كند. راولز می گوید باید از كنار این خطر گذشت و افكار را متوجه عمق و حسن بنیادین مؤسسات سیاسی لیبرال كرد. در آغاز، باید گفت: «لیبرالیسم سیاسی» یك كتاب راهنما برای یك شهروند متعهد دموكراتیك نبوده، بلكه یك كار فلسفی است كه سعی دارد روشن سازد معنای چنین شهروندی چیست.

راولز كوشش می كند یك «فلسفه جمعی» ارائه كند كه با كمك آن بتوانیم خود را به عنوان شهروند درك كنیم و قادر باشیم پیرامون سؤالات مطرح شده درباره عدالت مسئولانه، به بحث بپردازیم.

تعجبی نیست، كه ثابت شده بررسی راولز از جمع گرایی دموكراتیك همان قدر بحث برانگیز است كه بررسی های وی راجع به «نظریه عدالت» . منتقدان در راست و چپ، به راولز اتهام وارد می كنند كه وی تأكید بیش از حد روی این موضوع دارد كه چگونه باید با احترام به آزادی و عزت نفس یكدیگر تصمیم بگیریم؛ به طوری كه آنان می گویند: وی فراموش كرده یا به قدر كافی نمی تواند تعیین كند سرانجام چه تصمیماتی باید بگیریم. خلاصه این كه، منتقدان می پرسند: آزادی برای چیست؟ در سال ،۱۹۶۳ در یك نشست فلسفی و حقوقی، جان كورتنی ماری كه گویی از غیب خبر داشت راولز را با جمله: «مسأله مسأله آقای راولز» شناسایی كرد. ماری استدلال كرد كه «راولز از قانون انسان، تمام ویژگی های متعالیه را زدوده... و این كار را به نام اخلاقیات كامل شخص خودمختار انجام داده است.»

در این دیدگاه از جهان، تنها جای دین می تواند در خود شخص باشد و از تصمیم گیری سیاسی جداست.

منتقدان مختلفی از «ریچارد جان نیوهاس» استاد الهیات و محافظه كار جدید گرفته تا «مایكل ساندل» جامعه شناس لیبرال و نظریه پرداز سیاسی می گویند: «نوع لیبرالیسم راولز در واقع چیزی را از سیاست جدا كرده كه به زندگی بسیاری از مردم معنا و هدف بخشیده و آن را شكل داده است.» راولز می گوید: چون سیاست با نفع جمعی سروكار دارد، استدلال های سیاسی باید بر اساس آنچه كه وی «خرد جمعی» می نامد؛ انجام گیرد؛ به طوری كه این استدلال ها به روی تمام شهروندان منطقی باز باشد. منتقدان راولز می گویند، این فكر او یعنی «خرد جمعی» به طور روشن خنثی نیست و می پرسند این نوع زبان واقعاً در خدمت كیست؟ راولز سعی می كند معنای خرد جمعی را روشن سازد. این كار را با بحث درباره بیانیه ای به نام «خلاصه نظر فیلسوفان» مطرح می سازد.بیشتر این بیانیه به زبان آشنای حقوقی نوشته شده است. راولز می گوید: «ما می دانیم كه همه با خودكشی كمك شده موافق نیستند، اما ممكن است موافقت كنند كه یك فرد این حق را دارد، حتی اگر خودشان از این حق استفاده نكنند.»

با دنبال كردن این منطق، ممكن است بپرسند: اما چه حقوقی درست است و چرا؟ منتقدان می گویند: سیاستی كه محرك آن حقوقی باشد هیچ وقت نمی پرسد حقوق مربوط به خودكشی كسی كه از پزشك كمك گرفته به چه معناست و چه اثراتی بر فقیران، سالمندان و رها شدگان دارد؟ و چگونه روی روابط میان بچه ها و والدین، پزشكان و بیماران تأثیر می گذارد؟ آیا در دل مردم پرداخت مالیاتی كه برای مراقبت های پزشكی مخالف میلشان مصرف شود، شك و تردید ایجاد نمی كند؟بر اساس نظر این منتقدان، زبان حقوقی، افراد را انتزاعی و خوبی های شایسته جوامع را فراموش می كند. در دفاع از راولز باید گفت كه این انتقادها وارد است، نه به تفكر فلسفی خود وی اما به بیانیه «خلاصه نظرفیلسوفان» كه راولز تصور می كند عنوان بدی برایش انتخاب شده است.

از نظر ایده آلی، بر اساس اندیشه راولز، تمام شهروندان باید حرف خود را در تصمیم گیری های سیاسی بزنند و به هر زبانی كه می توانند خود را بیان كنند. این به خاطر آن است كه برای راولز هر چیزی كه منطقی است باید انجام شود. حدود آن را هم نمی توان از پیش معین كرد (گرچه، در آمریكا این حدود با اعلامیه حقوق بشر تعیین می شود)، اما بستگی به این دارد كه شهروندان تا چه حد با هم استدلال می كنند.

راولز در لیبرالیسم سیاسی می نویسد: «فكر خرد جمعی یك مفهوم ایده آلی شهروندی برای یك رژیم دموكراتیك با قانون اساسی است» و نشان می دهد: «چیزها چگونه ممكن است باشند... و شرح می دهد چه چیزی ممكن است و می تواند باشد، با این حال ممكن است هرگز نباشد، گرچه به دلیل نبودن از نظر بنیادین و پایه ای كم اهمیت نیست.» بخشی از آنچه از راولز یك فیلسوف مهم می سازد این است كه وی به منتقدان خود گوش فرا می دهد.

برنارد جی پروساك

ترجمه: سعید علوی نائینی



همچنین مشاهده کنید