شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
یاد همسایه های خوب به خیر
روزنامههای آرشیو شده در قفسه کتابخانه کوچک خود را نگاه میکردم . به مطلبی برخوردم تحت عنوان «امان از همسایه بد» که گویا در اینجا امان به معنای عامیانه آن یعنی فغان و فریاد آمده است.
پس امان از همسایه بد یعنی فغان و فریاد از همسایه بد ـ این تتیر و مطلب مربوط به آن مرا به فکر واداشت.
در این فکر بودم که همسایه و همسایگی را چگونه میتوان برای عموم مردم تعریف کرد که یادم آمد در کتابها و متون مختلف همسایه را چنین تعریف کردهاند، همسایه یعنی کسی که با دیگری در یک خانه و یا خانه مجاور او زندگی میکند و در ساعاتی از روز سایه خانه این یکی بر خانه آن دیگری میافتد و در زیر یک سایه زندگی میکنند.
یا به عبارتی دیگر همسایه یعنی دو نفر یا دو خانواده یا دو همکار که در پناه یک سایه قرار میگیرند و در کنار هم زندگی یا کار میکنند و در زیر سایهای مشترک به امور جاری میپردازند.
به راستی این سایه با ارزش که در گذشتهها برخانههای مسکونی یا محلهای کار مینشسته چقدر با صفا و با ارزش بودکه تا به امروز هنوز که هنوزا ست همچنان پابرجاست و از آن به خوبی یاد کرده و سخن میگوئیم.
همسایگان در گذشته یار و غم خوار و فریادرس یکدیگر بودند، همسایگان گذشته به قول معروف سری از هم جدا داشتند و معروف بود که همسایه از خواهر و بردار یا فامیل به انسان نزدیکتر است زیرا اگر در عالم همسایگی برای کسی اتفاقی بیفتد قبل از آنکه خانواده و فامیل وی مطلع شوند این همسایه است که مطلع شده و به کمک میشتابد درگذشته همسایگی معنی و مفهومی خوبی داشت در خانه همسایگان به روی هم باز بود و با گفتن یک یا الله به خانههای همدیگر رفت و آمد داشته و از حال و احوال همدیگر با خبر میشدند، بچههای محل مجاز بودند به هرخانهای که مایل بودند وارد شده و عمهگویان و خاله گویان بر سفره آن خانه بنشینند و غذا بخورند، مردان خانهها دائی و عموی بچههای محل بودند، در مقابل درب ورودی خانهها و حیاطها فقط یک پرده آویزان بود تا داخل حیاط را از چشم نامحرم بپوشاند و این پردههای آویزان در طول روز صدهابار به وسیله بچههای محل کنار میرفت و آنها به راحتی به درون این خانهها رفت و آمد داشته و نان و آب و مواد خوراکی خود را بنا به نیازی که داشتند از صاحب آن خانه دریافت کرده و مصرف میکردند.
عمهنون میخوام، خاله آب میخوام، عمه خوردم زمین دستم زخم شد دوا به دستم بزنید خاله، موقع بازی شلوارم گیر کرد به درخت پاره شد به خاطر این که موقع رفتن به خانه ماردم دعوا نکنه شما اونو برام بدوزید و عمهها و خالهها که مادر دوستان بچههای محل بودند با جان و دل دوستان فرزندان خود را همچون بچههای خود دوست داشته وکارهای آنها را برایشان انجام میدادند
به راستی این همه مهر و محبت و نزدیکی یعنی چه؟ و چه بود که امروزه آن را نمیبینیم عمهها و خالهها و داییها وعموها برای بچههای محل بزرگانی بودند که همه بچهها از اینکه به آنها وابسته بودند خوشحال و شادمان بوده و احساس امنیت میکردند.
بزرگان محل بزرگ بچهها و خانههای محل هر یک به تنهائی خانه تکتک بچهها محل بود و اینجا بود که همسایه بودن و همسایگی معنای واقعی خود را داشت و همه احساس امنیت، آرامش و آسایش میکردند دیگر کسی دلش شور. بچهاش را نمیزد، دیگر کسی دلواپس بچههای کوچک و بزرگ خود نبود که بچهها کجا رفته و کجا هستند- بچهها توی کوچهها و محله بودند و بازی میکردند، به مدرسه میرفتند و دسته جمعی و با هم برمیگشتند، بزرگان و مردان خانواده هم به دنبال کار و تلاش و فعالیت و به دست آوردن رزق و روزی حلال بودند و اوقات فراغتشان را به همراه همسایگان دیگر در زورخانه محل با در تکیه، در مسجد محل و محلهای تجمع و دیدار سپری میکردند و به انجام اعمال خیر هم میپرداختند.
اهالی یک محل همسایه هم و در کنار هم و با هم بودند و چه زیبا بود کلمه همسایه چه محکم بود تکیه بر همسایه چه لذت بخش بود سفر رفتن با همسایه و چه دلچسب بود زیارتی که با همسایه صورت میگرفت و عکسهائی که دست بر سینه دربارگاه امام رضا علیهالسلام به یادگار گرفته میشد.
همسایگانی که در کنار هم بودند و هر روز همدیگر را میدیدند و از حال و احوال هم باخبر شده و خوشحال میشدند.
همسایگان آن روزها در کوچهها و محلهها و حیاطها در کنار هم و همسایگان این روزها رو در روی هم یا بیخبر و به دور از هم در طبقات زیرین، وسطی، بالائی در طبقه سوم، پنجم، نهم، یازدهم، پانزدهم، یا بیست و چندم و... درون این آسانسور یا آن آسانسور، شتابان در این راهپله یا خسته و آشفته در آن راهرو! دیگر کدام دیدار، کدام سلام و علیک و احوالپرسی کدام وقت به خیر، کدام صبح به خیر و کدام همسایگی و همراهی؟
آنروزها همسایگان درکنار هم بودند و از با هم بودن لذت میبردند و این روزها از هم روی میگردانند، آن روزها به درد هم رسیده و این روزها میبینیم که تیتر روزنامهها شده:امان از همسایه بد
ای وای پس چرا این چنین؟ چرا همسایه و همسایگی دیگر آن لطف و صفای گذشته را ندارد و در کلمات و جملاتی ناخوشایند و نازیبا با عنوان بد مطرح میشود چرا همسایه بد؟ مگر همسایه روش برقرار کردن ارتباط را نمیداند که بدخطابش میکنند مگر همسایه به حق و حقوق دیگران احترام نمیگذارد که بد خطابش میکنند مگر همسایه افراد دیگری را که با او در یک مجموعه آپارتمانی زندگی میکنند دوست ندارد که بدش میدانند و نهایتاً اصلاً چرا بد؟
مگر نه اینکه، ما انسانها دلیل و برهان و منطق میدانیم؟ مگر نه اینکه ما زبان برای گفتن، گوش برای شنیدن و عقل برای اندیشیدن و تفکر داریم پس چرا از آنها استفاده نکنیم که در اعمال و رفتارمان به گونهای ظاهر شویم که بد خطابمان کنند؟
چرا امان از همسایه بد و چرا نه سپاس از همسایه خوب چرا نپرسیم همسایه خوب کیست؟
همسایگان خوب همسایگانی هستند که ما با آنها زندگی میکنیم همسایگانی که همچون همسایگان گذشته خوب و مهربان هستند و ما از زندگی با آنها احساس آرامش و آسایش میکنیم همسایگان خوب ما چون همسایگان قدیمی افرادی هستند محترم، دوست داشتنی و قابل احترام که یکی از ویژگیهای خوب آنان احترام گذاشتن به مقررات ساختمان محل زندگی ما میباشد، این همسایههای خوب به موضوعات مربوط به ساختمان احترام گذاشته و در جلساتی که به منظور بررسی وضعیت ساختمان تشکیل میشود حضور فعال دارند این همسایههای خوب اول هر ماه که زمان پرداخت شارژ آپارتمانها میشود بلافاصله و در اولین فرصت شارژ خود را به مدیر ساختمان میپردازند و در همین رابطه است که صندوق مالی ساختمان ما از نظر مالی تأمین و برنامههای مربوط به نحو مطلب انجام میشود.
این همسایهها، زبالههای خود را با سطل به بیرون از ساختمان منتقل میکنند تا راهپلهها و راهروها و مسیرهای رفت و آمد کثیف و آلوده نشوند.
این عزیزان خوب و فهیم هیچگاه زبالههای خود را با کیسه و بدون سطل حمل نمیکنند زیرا میدانند که چکههای ریخته شده از کیسههای زباله پلهها و راهروها را کثیف و زشت میکند.
ساختمان محل سکونت ما هر پانزده روز یکبار بوسیله کارگر نظافت تمیز و نظیف میگردد و همسایگان در نگهداری محیط تمیز شده ساختمان نهایت سعی و کوشش را دارند همسایههای ما، فقط در ساعاتی که برای بازی بچهها اعلام شده اجازه میدهند بچههایشان به حیاط بیایند و تأکید دارند که رأس ساعتی که برای پایان بازی در نظر گرفته شده به بازی خاتمه داده و حیاط را ترک نمایند تا مزاحمتی برای همسایگان دیگر نداشته باشند.
همسایههای با مسئولیت ما نسبت به حق دیگران احساس مسئولیت داشته و در مشاعات ساختمان مانند حیاط ـ پارکینگ ـ راهرو ـ راهپله و پشت بام و سایل اضافی نگذاشته و اتومبیل اضافی در محل پارکینگ و راهروهای پارکینگ پارک نمیکنند.
همسایههای خوب ما به دیگر همسایگان خود احترام گذاشته و در محل زندگی و آپارتمان خود سگ و حیوانات دیگر را نگهداری نمیکنند زیرا بخوبی میدانند که صدای سگ در محیطهای آپارتمانی باعث آزار همسایگان شده و از طرفی دیگر میدانند که سگ و حیوانات دیگر محیط زندگی را آلوده کرده و باعث ناراحتی دیگران میشوند.
این همسایههای خوب ما در محل پارکینگ ـ فرش، موکت، پتو، اتومبیل و وسایل ازاین قبیل را نمیشویند زیرا به عواقب آن نیز آگاهی دارند، این عزیزان بهنگام رفت و آمد به ساختمان و آپارتمانهای خود درهای ورود و خروج را با گرفتن دستگیره های آنها به آرامی میبندند و از بهم کوبیدن آنها جداً خودداری میکنند.
از یک همسایه خوب و دلسوز و مهربان دیگر چه بگویم؟ و اینکه آنها در روز روشن چراغهای راهرو را روشن نمیکنند تا باعث مصرف بیرویه برق نشده و هزینههای برق مشترک را به خوبی مدیریت کرده باشند.
از دیگر خصوصیات خوب همسایگان ما اینکه رأس ساعت تعیین شده یعنی ۱۱ شب که دربهای ساختمان بوسیله مسئول شب قفل میشود پس از این ساعت هرکس که دربهای قفل شده را باز میکند وارد یا از ساختمان خارج میشود بلافاصله آنها را قفل میکند تا امنیت ساختمان دچار مشکل نشود راستی فراموش کردم بگویم که هر ماه یکی از ساکنین هر آپارتمان براساس لیست نوبتبندی عهدهدار قفل کردن در بهای ساختمان است که رأس ساعت ۱۱ شب این کار انجام شده و هرکس رفت و آمد میکند با کلید مخصوص خود قفلها را باز کرده سپس قفل مینماید تا نظم و ترتیب این برنامه همچنان پابرجا بماند. و آنگاه که زمان خواب و استراحت فرا میرسد در مجموعه ساختمانی ما از هیچ آپارتمانی و هیچ واحدی صدای بلند ضبط، رادیو، تلویزیون و همهمه و قهقه به گوش نمیرسد همه در آرامشی کامل به خوابی خوش میروند تا روز بعد را با نشاط و شادابی کامل آغاز کنند، پس فیالواقع نه امان از همسایه بد وبلکه سپاس ازهمسایه خوب که داشتنش و یافتنش شاید در این زمانه خیلی هم دشوار و سخت نباشد، البته اگر قدری حق و حقوق و حدود یکدیگر را بشناسیم و به آن احترام بگذاریم.
احمد نساجی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست