چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

امروز با حافظ


امروز با حافظ

به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود ‏
‏ که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود
حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنی ست ‏
‏ به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود
مباحثی که در آن مجلس جنون می‌رفت …

به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود ‏

‏ که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنی ست ‏

‏ به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود

مباحثی که در آن مجلس جنون می‌رفت ‏

‏ ورای مدرسه و قال و قیل مسئله بود

دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی

‏ ز نامساعدی بختش اندکی گله بود

قیاس کردم و آن چشم جادوانه مست ‏

‏ هزار ساحر چون سامریش در گله بود

بگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کن‏

‏ به خنده گفت کی‌ات با من این معامله بود

ز اخترم نظری سعد در ره است که دوش‏

‏ میان ماه و رخ یار من مقابله بود

دهان یار که درمان درد حافظ داشت‏

‏ فغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بود