چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

توافق در شرایط خاص


توافق در شرایط خاص

سایه روشن های قطعنامه چهارم

قطعنامه اخیر کشورهای درگیر در بحران قفقاز درباره مساله هسته یی ایران در حالی صادر شد که تهران خرسند از نتایج اولیه مذاکرات ژنو، منتظر پاسخ آخرین نامه اش به مجموعه کشورهای ۱«۵ (امریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین به همراه آلمان) بود. وقتی از تلفن، نامه یا دیدار های بعدی خاویر سولانا و سعید جلیلی پس از مذاکرات شش جانبه ایران و پنج عضو شورای امنیت به همراه آلمان یا حتی معاونان این دو در ژنو خبری نشد، گمانه ها در ایران مبنی بر اینکه غرب دچار اختلاف و سردرگمی شده است، یا در پاسخ دادن به ایران تعلل می کند و غیره در افکار عمومی مطرح شد. در همین حال در همسایگی شمال ایران (منطقه قفقاز) اختلافات میان گرجستان و روسیه بر سر جدایی دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان به درگیری شدید نظامی تبدیل شده بود. امریکا که در سال های اخیر به هواخواهی کشورهای حاشیه دریای خزر و منطقه قفقاز روی آورده است در حمایت از تفلیس به این درگیری وارد شد. چیزی نگذشت که دعوای روسیه و گرجستان به تنش میان مسکو- واشنگتن تبدیل شد که برای دنیا یاد آور آغاز جنگ سردی دوباره بود و در این اثنا مساله هسته یی ایران از سوی کشورهای ۱«۵ که اوضاع را در قفقاز نگران کننده تر دیدند به کنار گذاشته شد. آیا دستگاه دیپلماسی عریض و طویل امریکا و سه کشور اروپایی درگیر در مساله هسته یی ایران توانایی اینکه همزمان به دو یا چند موضوع منطقه یی و بین المللی بپردازند را نداشتند؟، واقعاً نپرداختن ۱«۵ به مساله هسته یی ایران در جریان بحران قفقاز در حالی که پس از مذاکرات ژنو برخی گشایش ها در روند مذاکرات صورت گرفته بود به دلیل مشغولیت در مساله گرجستان بود یا ناشی از برخی اختلاف نظر ها در چگونگی برخورد با مساله ایران. اما تصویب قطعنامه چهارم این نظر را ثابت کرد که بحران قفقاز بهترین فرصت بود تا ۱«۵ اجماع آسیب دیده میان خود بر سر ایران را ترمیم کنند.

بدون شک اگر ۱«۵ در آن مقطع (بحران قفقاز) در مساله ایران به خصوص پس از مذاکرات در پیش گرفته شده در ژنو، دست پیش را در برابر تهران داشتند، فتیله موضوع هسته یی را برای این مدت (بحران قفقاز) پایین نمی کشیدند. از سویی این انتقاد به مدیریت دیپلماسی هسته یی کشور وارد است که چرا زمانی که اختلاف نظر میان ۱«۵ جدی تر از گذشته خود را نشان می داد، اعتراض خود را به رفتار غرب به دلیل عدم توجه به توافقات صورت گرفته برای ادامه مذاکرات اعلام نکرد. ایران می توانست در این مقطع به جای پرداختن به دیپلماسی به اصطلاح «قفقازی» که تاثیر حائز اهمیتی در ایجاد تغییر و تحولات در حال وقوع نداشت، توجه اش را به فعال نگه داشتن دیپلماسی هسته یی در بعد مذاکراتی جلب کند. قطعاً افکار عمومی دنیا در حال حاضر بهترین و تنها ترین ابزار در عرصه بین المللی و در برابر کشورهایی که شورای امنیت و سایر سازما ن های بین المللی و غیره را در اختیار و کنترل خود دارند، است. با درگیر شدن روسیه و امریکا در قفقاز و سکوت غرب در مساله هسته یی ایران به رغم توافقات از پیش انجام شده، بهترین فرصت بود تا مسوولان بیشتر افکار عمومی جهان را در جریان تعلل، تاخیر و تبعیض رفتار کشورهای ۱«۵ در برابر ملت ایران بگذارند. غرب با صدور قطعنامه جدید علیه ایران که قطعنامه یی «بی تاثیر» به جهت تحریم های جدید بود و صرفاً قطعنامه های قبلی را گوشزد می کرد، فرصت بیشتری برای دست یافتن به اجماعی که مدعی است با قطعنامه جدید آن را حفظ کرده به دست آورد. کشورهای ۱«۵ و سولانا بی آنکه به آخرین نامه ایران که به گفته قائم مقام سابق وزارت خارجه درباره نحوه تعلیق غنی سازی بوده است، پاسخی داده باشند، قطعنامه دیگری صادر کردند تا مذاکرات هسته یی همچنان در کما باقی بماند.

این در حالی است که با حضور نماینده امریکا در مذاکرات ژنو پس از پنج سال این احساس در طرفین ایران، اروپا، روسیه و چین به وجود آمده بود که مذاکراتی مداوم و نتیجه بخش را می توان برگزار کرد و بالاخره امریکا به این نتیجه رسید که ایران، لیبی یا عراق نیست. بدون شک ادامه حضور امریکا در مذاکرات علاوه بر آنکه طرفین را به درک بهتر و نزدیک تری از مواضع شان هدایت می کند، به افزایش ضریب اعتماد از دست رفته در سال های گذشته میان ایران و امریکا و اروپا البته در «خوشبینانه ترین» حالت می ا نجامد. اما با اقدام اخیر غرب در تصویب قطعنامه مشخص نیست، ۱«۵ به ویژه امریکا می خواهد در چه مسیری قرار گیرد؟ آیا مذاکرات هفت جانبه در ژنو را ادامه می دهند؟ آیا امریکا بر مذاکرات بدون پیش شرط باقی می ماند یا آنکه حضور ویلیام برنز معاون وزیر امور خارجه امریکا صرفاً نمایشی بود برای داغ کردن موضع امریکا در مساله هسته یی ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری. سولانا در واکنش به نامه سعید جلیلی بر ادامه مسیر دوجانبه «تنبیه» و «تشویق» تاکید کرده است. اما نکته حائز اهمیت دیگر در نامه اخیر دکتر جلیلی این است که وی به رغم اعتراض به رفتار اخیر ۱«۵ (تلویحاً در واکنش به صدور قطعنامه ۱۸۳۵) از اقدام بعدی ایران در صورت ادامه این مسیر از سوی ۱«۵ چیزی نگفته است، همچنین موضع ایران درباره عدم تعلیق هم تکرار نشده است. پس از صدور قطعنامه ۱۸۳۵ بسیاری از کارشناسان داخلی این قطعنامه را حسن ختامی بر کاهش تنش به وجود آمده بین مسکو- واشنگتن بر سر بحران قفقاز دانستند. حال این سوال مطرح است که چرا باید دیپلماسی ایران اجازه دهد از موضوع هسته یی به راحتی در بازی های بین المللی به ویژه از سوی دوستان روسی مان به راحتی خرج شود؟

در حالی که کشورهای ۱«۵ مساله هسته یی ایران را به تناسب منافع ملی شان در موضوعات مختلف بین المللی و منطقه یی دخالت می دهند، ایران همچنان خوشبینانه به رفتار غرب و نیز روسیه و چین می نگرد. ایران همچنان کارت برنده یی در دست رهبران همسایه شمالی است و مشخص نیست ایران تا کی باید میان دستان رقبای شرق و غرب ردوبدل شود.این در حالی است که با این وجود ایران در روند مذاکرات هسته یی به خصوص در سه سال اخیر نشان داده که از رویکرد منطقی و اصولی خود خارج نخواهد شد.

سارا اصغری



همچنین مشاهده کنید