پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

فروپاشی حمایت محافظه كاران از جنگ


فروپاشی حمایت محافظه كاران از جنگ

در ایالات متحده همانند اروپا معمولاً جنبش های حمایت از صلح به جناح چپ انتصاب داده می شود اما پیدایش جریان مخالفت با جنگ در میان راست گرایان كه در ابتدا بسیار ضعیف بود این گروه بندی را رد می كند شكست فاجعه آمیز جنگ عراق, در حال تغییر این جوبیاره به رودخانه عظیمی است این پدیده می تواند سركردگی محافظه كاران را در سیاست آمریكا تهدید نماید

در ایالات متحده همانند اروپا معمولاً جنبش‌های حمایت از صلح به جناح چپ انتصاب داده می‌شود. اما پیدایش جریان مخالفت با جنگ در میان راست‌گرایان كه در ابتدا بسیار ضعیف بود این گروه‌بندی را رد می‌كند. شكست فاجعه‌آمیز جنگ عراق، در حال تغییر این جویبار به رودخانه عظیمی است. این پدیده می‌تواند سركردگی محافظه‌ كاران را در سیاست آمریكا تهدید نماید.

در زمان جنگ سرد، توافق بر سر مسابقه تسلیحاتی و رویارویی با كمونیسم، اكثریت آمریكاییان را متحد ساخته بود. محافظه كارانی نظیر سناتور بری‌گلدواتر كاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۶۴ و هوادار تشدید جنگ ویتنام در آن زمان، مدافعان سرسخت این سیاست بودند.

ولی لیبرال‌هایی همچون جان اف كندی كه در سال ۱۹۶۳ به قتل رسید و جانشین وی لیندن ب. جانسون، از نوامبر ۱۹۶۳ تا ژانویه ۱۹۶۹ (تاریخی كه ریچارد نیكسون در كاخ سفید جایگزین وی گردید) نیز به همان روش جنگ طلبانه امور را اداره می‌كردند.

شكست فاحش آمریكا در ویتنام گواه آن است كه جنبش ضدجنگ، در نهایت به رهبری حزب دمكرات منجر شد. محافظه كاران مسئولیت این شكست را بر گردن خنجر از پشت زدن جنبش صلح طلبان و مترقی می‌نهادند. زمانی كه دولت بوش تصمیم به حمله به عراق گرفت، از حمایت بی‌دریغ جمهوری خواهان برخوردار شد؛ در مقابل، بیش از نیمی از نمایندگان دمكرات كنگره، علیه تصویب قطعنامه اعلام جنگ، رأی دادند. در همین زمان، اقلیت ناچیزی از محافظه كاران به مخالفان پیوستند.

پاتریك بوكانن كاندیدای ریاست جمهوری در سال‌های ۱۹۹۲ و ۲۰۰۰ و تهیه كننده متون سخنرانی‌های ریچارد نیكسون اعلام نمود: جنبش جمهوری‌خواهان منحرف شده و تبدیل به ایدئولوژی مرزهای باز، جهانگرا و مداخله‌گرانه گردیده است و دیگر آن جریان محافظه كارانه‌ای نیست كه من با آن بزرگ شدم و هشدار می‌دهد: ما به زودی جنگ امپریالیستی علیه عراق را با همان تهوری كه «پوآلوها» و تامی‌ها‌ی بریتانیایی، كه در اوت ۱۹۱۴ به برلن رفتند، آغاز خواهیم نمود؛ وی می‌افزاید: هنگامی كه صدام حسین شكست خورد، نومحافظه كاران كه بی‌صبرانه در انتظار جنگ جهانی چهارم جهانی می‌باشند (جنگ سوم مبارزه علیه كمونیسم بوده) جنگ‌هایی به شیوه جراحی و كوتاه، علیه سوریه و ایران آغاز خواهند نمود. نماینده فوق لیبرال، ران پل، نیز علیه قطعنامه جنگ عراق رأی داد (وی همچین طرفدار كناره‌گیری آمریكا از سازمان ملل متحد می‌باشد) طرد ریاست جمهوری امپراتور ماب!

در میان محافظه كاران مخالف جنگ، از همه جالب‌تر گروهی است كه سایت اینترنتی «آنتی وار» (ضد جنگ) را اداره می‌كند و مدافع عدم مداخله و مخالف امپریالیسم است، و پیشنهاد سیاست آزاد سازی (یا سرمایه‌داری بی‌بند و بار آنارشیستی) را می‌نماید. این گروه از راندولف بورن از صاحب‌نظران جنگ اول جهانی كه به نظر او «دولت به همت جنگ ثروتمند می‌گردد» و از نویسنده محافطه كار گاره گارت از مخالفین جنگ سرد كه به نظرش تخاصم مرگباری بین دولت به مفهوم جمهوری­خواه آن كه نماینده مردم برپایه قانون اساسی است، و امپراتوری وجود دارد، الهام می‌گیرند.

این سایت كه مورد توجه بسیاری از فعالان چپ است، به طور مداوم و با جزئیات، طیف وسیعی از اخبار مربوط به مداخلات نظامی آمریكا را در جهان در اختیار می‌گذارد. این گروه، دشمن خستگی ناپذیر جناح‌هایی از جمهوری‌خواهان و دمكرات‌ها است كه آنها را حزب جنگ می‌خواند، و مخالفان جنگ طلبان و امپریالیس چه از چپ و چه از راست را به همیاری دعوت می‌نماید.

هیچ كسی به اندازه والتر جونز نماینده به شدت مسیحی و محافظه كار كارولاینای شمالی از تسخیر عراق حمایت ننمود، هنگامی كه فرانسه در مقابل حمله آمریكا موضع گرفت، وی جریانی را به راه انداخت، تا تمام كافه تریاهای كنگره كلمه فرنچ فرایز (سیب ‌زمینی سرخ كرده به سبك فرانسوی) را با كلمه فریدوم فرایز (سیب زمینی سرخ كرده آزادی) جایگزین كنند.

دو ماه بعد، همین نماینده در مراسم خاك‌سپاری یك سرباز جوان از حوزه انتخاباتی وی كه در نصیریه كشته شده بود، به هنگامی كه همسر بازمانده این سرباز یكی از آخرین نامه‌هایش را می‌خواند، به شدت متأثر گردید. كمی بعد با جیمز بامفورد نویسنده كتاب یك بهانه برای جنگ، كتاب ضد جنگ ژنرال‌های بازنشسته و مخالف اشغال عراق، و همچنین با سیندی شیهان یكی از فعالان ضد جنگ ملاقات نمود و در نهایت قطعنامه‌ای را ارائه كرد كه دولت بوش را وادار به زمان‌بندی برای خروج از عراق می‌نمود. وی اظهار داشت كه از انتقام‌گیری سیاسی باكی ندارد و اظهار داشت: من كاری را انجام می‌دهم كه فكر می‌كنم خدا از من می‌خواهد انجام دهم.

درجه دارن ارتش آمریكا از محافظه كاران به شمار می‌آیند، و اكثریت قریب به اتفاقشان به جمهوری خواهان رأی می‌دهند، مافوقین خود را همواره حمایت كرده و به كاربرد نیروی نظامی باور دارند؛ با این حال، این جریان محافظه كارانه قوی‌ای در مخالفت با مداخله یك جانبه جرج دبلیو بوش شده‌اند. آنتونیو زینی ژنرال بازنشسته نیروی دریایی كه نیروهای مسلح آمریكا را به مدت چهار سال در خاورمیانه فرماندهی كرده بود، از ابتدای جنگ عراق، به مخالفت با آن برخاست. وی اظهار داشت:

در عراق ما به مثابه یك نیروی استعمارگر جلوه كرده‌ایم، خصوصاً در شرایطی كه بدون مجوز سازمان ملل وارد شدیم. به نظر وی، همه كسانی كه تجربیاتی در این منطقه دارند می‌دانستند كه این یك فاجعه خواهد بود. همچنین بی‌اعتنایی و زیر پا نهادن تعهدات گذشته آمریكا در مقابل قراردادهای ژنو توسط دولت بوش، مخالفت شدیدی را بر انگیخته است. زمانی كه آشكار گردید آلبرتو گونزالس، مشاور حقوقی بوش بانی این سیاست است، دوازده تن از رؤسای بازنشسته ارتش آمریكا، علیه انتخاب وی به سمت وزارت دادگستری شهادت دادند. پیش‌قدمی دولت در رابطه با احتمال ضربات نظامی به ایران نیز مورد استقبال واقع نشده است.

پنتاگون به شدت با آن مخالفت می‌ورزد، و سیمور هرش در روزنامه نیویوركر گزارش داد كه رؤسای ستاد ارتش به توافق رسیده‌اند تا به صورت رسمی پیشنهادهایی را مبنی بر مخالفت مطلقشان با دورنمای اتخاذ روش هسته‌ای در رابطه با ایران ارائه دهند. همچنین حمایت روشنفكران محافطه كار از دولت بوش نیز فرو می‌پاشد. شاهد آن، جدایی و انشعاب تماشایی فرانسیس فوكویاما مؤلف پایان تاریخ و انسان واپسین است. وی كه امضا كننده نامه‌ای در سال ۱۹۹۷ است كه ایالات متحده را به سرنگونی صدام حسین فرا می‌خواند، در ابتدای سال در مجله نیویورك تایمز نتیجه می‌گیرد به هنگامی كه جنگ عراق وارد سومین سال می‌شود، به نظر قویاً غیر محتمل می‌رسد كه تاریخ از این مداخله و نظرات ناشی از آن به خوبی یاد كند، وی می‌افزاید: دكترین بوش كه چارچوب دوره اول ریاست جمهوری وی را تببین می‌كرد، امروز نمایش تاسف‌انگیزی را ارائه می‌دهد. قلب اندیشمندان محافظه كار هدف قرار گرفته است.

از نظر ویلیام باكلی، از بانیان محافظه كاری مدرن: نمی‌توان تردید داشت كه آمریكا به اهداف خود در عراق دست نیافته است. متعاقب جنگ لبنان، جرج ویل مقاله نویس معروف و محافظه كار، اراده نومحافظه كاران را در جهت تغییر نقشه منطقه، مردود دانست و می‌افزاید: واقع بینان سیاست خارجی بر این باورند كه هدف، رسیدن به ثبات در خاورمیانه است. منتقدین آنها كه واقع‌گرایی را متهم به عدم جاه طلبی می‌نمایند، معتقد بودند كه مسئله، ثبات است، كه آن هم حل شد! آقایان ویلیام باكلی و جرج ویل هر دو بیان داشتند كه از دید آنها آقای بوش یك محافظه كار نیست.

بخش مهمی از عدم رضایت آنها ناشی از گسترش ریاست جمهوری امپراتور مآبانه و بی‌اعتنایی دولت بوش به محدودیت‌های تحمیل شده از جانب قانون اساسی بر قوه مجریه است. انجمن كاتو معروف‌ترین جریان فكری «آزاد سازی مطلق» گزارشی را منتشر ساخت به نام «قدرت فزاینده: پرونده قانون اساسی جرج دبلیو بوش» كه در آن این نگرانی را به زبان آزادی طلبان مطلق مترقی مطرح ساخت. این گزارش رشته‌ای از تخلفات را افشا می‌نماید: انكار آزادی‌های فردی، تخلف از قراردادهای بین‌المللی در مورد شكنجه، پایمال كردن حقوق برگزاری محاكمات در مقابل هیئت منصفه و نادیده انگاشتن محدودیت‌های قدرت رئیس جمهوری در زمینه جنگ. از نظر انجمن كاتو، كاخ سفید معتقد است در زمان جنگ، همه چیز مجاز بوده و بر ریاست جمهوری است كه تصمیم بگیرد، چه زمانی ما وارد جنگ شویم. یك چنین برداشتی كه می‌بایست تمام بازیگران صحنه سیاست را نگران سازد، به این منجر می‌شود كه یك رئیس جمهوری می‌تواند به میل خود جنگ راه اندازد و هیچ محدودیتی نمی‌تواند مانع حكم وی در اعمال جنایات جنگی شود، اگر خوشایند وی نباشد. تابستان گذشته، این مشكل محافظه كاران در صحنه سیاسی پدیدار گردید.

كریستوفر شی یز، وكیل سرسخت طرفدار اشغال عراق، پس از آنكه شاهد شكست جوزف لیبرمن، سناتور ایالت كانك تیكات و از طرفداران جنگ عراق در دور مقدماتی انتخابات دمكرات‌ها بود، جدول زمان‌بندی عقب‌نشینی نیروهای آمریكایی را ارائه نمود. از جانب دیگر، سناتور جمهوری‌خواه و كاندیدای ریاست جمهوری، چاك هیگل معتقد است كه وقایع عراق، تكرار كامل ویتنام ‌می‌باشد. و سرنوشت كشور توسط ملت عراق، همان‌گونه كه در مورد ویتنام بود، تعیین خواهد شد.

آقای هیگل توصیه می‌كند كه عقب‌نشینی نظامی در ابتدای سال آینده آغاز شود. در عین حال، سایر محافظه كاران، دولت را به عدم شدت عمل متهم می‌نمایند. برای آنها ایران با اتلاف وقت به دنبال دستیابی به قدرت هسته‌ای است، كره شمالی بدون هیچ عقوبتی به آزمایش‌های موشكی دست می‌زند، و حزب الله در تمام خاورمیانه پیشروی می‌كند. رئیس سابق مجلس نمایندگان، نیوت گینگریچ كه ضمناً در نظر دارد در انتخابات ریاست جمهوری نیز شركت كند، در مقابل سیاست تنش زدایی موضع می‌گیرد و می‌گوید: ما این توهم دیپلمات‌ها و وكلا را كه نشانه‌ای از پیشرفت را در مذاكرات می‌بینند، پذیرفتیم، در حالی كه كره شمالی و ایران سرگرم تهیه بمب و موشك می‌باشند. مرحله بعدی برای كوندی (كاندولیزا رایس) این خواهد بود كه با كیم جونگ ایل برقصد.

این جمهوری خواهان زمینه را به گونه‌ای آماده می‌سازند كه بتوانند شكست سیاست‌های خود را بر گردن مخالفان و یاران نیمه راه بیاندازند. افسانه خنجر خوردن از پشت در گذشته نیز، در دوران پس از جنگ ویتنام به خدمت تشدید نظامی گرایی محافظه كاران گرفته شده است.

تا كجا این مخالفت‌ها پیش خواهد رفت؟ اگرچه فعالین آنتی‌وار (ضد جنگ) كه به نفع رد نظامی‌گرایی و آمپریالیسم آمریكا مبارزه می‌كنند و بسیاری در جناح چپ آن را می‌پذیرند، اما سایر مخالفین دست راستی، نه براساس اصول اعتقادی‌شان بلكه فقط زمانی علیه جنگ موضع گرفتند كه به خوبی پیش ‌نمی‌رفت، فروپاشی حمایت محافظه كاران از جنگ می‌تواند نتایج مهم سیاسی‌ای به بار آورد. استراتژی انتخاباتی جمهوری‌خواهان در آخرین تحلیل، اقتضا می‌كند كه افراد بر خلاف منافع خود‌_ برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی‌ای كه از آن برخوردارند‌_ رأی دهند.

این حركت گمراه كننده، زمانی مورد توجه واقع می‌شود كه جناج راست موفق گردد، رأی دهندگان را متقاعد سازد كه تنها سیاست سلطه‌گرایی است كه می‌تواند امنیت مردم را در دنیای پر مخاطره امروز تضمین كند.

چگونه آنها می‌توانند مردم را بر این باور نگاه دارند، وقتی كه خود دیگر به آن اعتقادی ندارند؟

نماینده سابق جمهوری‌خواه، جو اسكار بورو برنامه گفت و گوی معروفی بر روی ام. اس. ان. بی. سی. اجرا می‌كند. اخیراً اعضای گروه وی در این برنامه در مورد این‌كه سلامت فكری جورج دبلیو بوش باعث چه لطماتی به اعتبار آمریكا در زمینه داخلی و خارجی شده است، بحث می‌كردند. در همین زمان، بر روی صفحه تلویزیون نوشتهٔ آیا بوش یك احمق است؟ ظاهر گردید.

وقتی در این رابطه از او سئوال شد، وی توضیح داد كه بسیاری از افراد، در رابطه با ظرفیت فكری! رئیس جمهور، خصوصاً در مورد عراق، از خود سئوال می‌كنند. این نماینده جمهوری‌خواه، در ابتدا از جنگ حمایت كرده و اكنون معتقد است كه زمان آن فرا رسیده است كه راهی برای خاتمه آن بیابیم.

نویسنده: جرمی بری‌چر

منبع: www.ir.mondediplo.com

پی‌نوشت:

۱- Jeremy Brecher، تاریخدان جنبش كارگری آمریكا و یكی از دو مؤلف «به نام دموكراسی: جنایات جنگی آمریكا در عراق و ماورای آن».

منبع: ماهنامه سیاحت غرب