جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
ابر انسانی به نام زن
غرب از سینمای خود برای باور سازی و رفتار سازی در مخاطبانش استفاده می کند . و البته باید اذعان کرد که به جهت نافذ بودن این هنر جدید، مسلما هر مفهوم و اندیشه ای که در این قالب ریخته شود و البته در ساختار آن ظرافت و دقت و اصول روز فیلم سازی رعایت شود ماحصل آن حتما کارآمد و موثر خواهد بود. .
به بیان دیگر ، غرب از سینمای خود به منزله کلاس درسی استفاده می کند که در آن، مفاهیم ثقیل و سنگین ایدئولژیک را ، با زبانی شیرین و سیمایی دلنشین به مخاطبان خود ، ارائه می کند .
در میان صد ها مفهوم کلیدی که غرب ، به جهت تاثیر گذاری بر اذهان مخاطبان خود در سینما به کار می برد ، مفهوم «ابر انسان» ، کلید واژه ای است که قدمتی به طول تاریخ سینما دارد !
اگر زمانی ، در ابتدای کار سینما ، شاهد وجود کابوی های دلاور و یکه تاز در فیلم های وسترن بودیم ( افرادی عادی که به خاطر اقدامات بجا و موثر خود نزد مخاطبان سینما، محبوب می شدند ) ؛اما کم کم قهرمان های سینمایی از سطح مردم فاصله گرفتند و به ابرانسان هایی بی مانند تبدیل شدند ،افرادی خاص و گاها خارق العاده .
به تدریج جهان شاهد بروز و ظهور : زورو، سوپر من ، ترمیناتور ، جیمز باند و ... بود و بعد در دوران حاضر شاهد خودنمایی ابرانسان هایی چون : بتمن ، اسپایدر من ، هنکاک ، هری پاتر ، مایکل اسکوفیلد و جک باور بودیم .
ابرانسان ، یا دارای توانایی های فرا انسانی است و یا اینکه ، انسانی است دارای هوش ، زکاوت و سرعت عمل در تصمیم گیری و ... که این ویژگی ها باعث می شود ، این شخصیت را در زمره ابرانسان ها قرار دهیم . برای نمونه می توان به مایکل اسکوفیلد و جک باور اشاره کرد و یا جیمزباند ،اینها انسان هایی بودند با توانایی فوق العاده در رفتار عمومی خود ، که باعث خلق قهرمانی داستانی می شدند.
کلیه این ابرانسان هایی که نام بردم و مواردی دیگر که ابرانسان شناخته می شوند ، اگر چه هر یک دارای شاخصه های رفتاری خاص خود هستند ، اما همگی آنها در موارد مهمی مشترک هستند : کمک به مردم ، انسان دوستی ، دوست داشتنی بودن در نزد مردم، انجام کارهای فراتر از انتظار ، ذهن باز و خلاق داشتن ، سرعت عمل در انتخاب تصمیم و انجام کار و... .
باید دقت کنیم و بدانیم که این ابرانسان های سینمایی عموما برای تحقق ۲ هدف بزرگ ، پا به عرصه وجود گذاشته اند :
۱) به انسان های غربی ( اروپایی آمریکایی ) بگویند که : تو انسان فوق العاده ای هستی ! تو توانایی انجام هر غیر ممکنی را داری. انسان غربی آگاه باش که همان گونه که این ابرانسان ها همیشه موفق هستند ، تو نیز در هر شرایطی موفق خواهی بود . انسان غربی بدان که بستر ظهور هر منجی و یاری گری غرب است !( انحراف اذهان از خواستگاه حقیقی منجیان ، یعنی شرق )
انسان غربی بدان که در راه پیروزی، فقط منافع بشریت مهم است و آنچه تو صلاح بدانی و آن را منفعتی برای بشر بدانی و در این مسیر گاها پیش می آید که تو باید قوانین متعارف جوامع را نقض کنی ( جک باور در سریال ۲۴ ، مایکل اسکو فیلد در سریال فرار از زندان ) و حتی گاهی مجبوری که ویرانی به وجود بیاوری ( هنکاک ،بتمن ) و خشونت اعمال کنی ( جک باور ) و مسلما به تو برچسب مهاجم ، قانون شکن و جنایتکار می زنند ( بتمن ، زورو، اسپایدرمن و ... ) ولی بدان آنچه تو انجام می دهی حق است ؛ پس ای انسان غربی این ابرانسان ها را الگو و سرمشق خود قرار بده.
۲) هدف دیگر در ساخت ابرانسان های سینمایی توسط غرب این است که در مخاطبان غیر غربی باور سازی های «هدف دار»ی ایجاد شود : ای انسان غیر غربی تو چیزی متفاوت از غربی ها هستی ؛ یک انسان غربی همیشه موفق و محبوب است و نمونه ی آن را تو بارها دیده ای . آگاه باش که تو هیچگاه یک انسان غربی نمی شوی ولی اگر طالب غربی شدن هستی ، هم رنگ آنها و هم اخلاق آنها باش ( سبک زندگی آمریکایی )تا به پیروزی نزدیک شوی .
این دو هدف اساسی خلق «ابر انسان ها» می باشد که از بطن کلیه ی این آثار استخراج می شود .
اما آنچه مرا بر این داشت تا دست به قلم ببرم ، وجود ماهیت ابرانسان نبود ، بلکه توجه من به یک مسئله جلب شده و آن : تغییر جنسیت ابرانسان های سینمایی از « مرد » به « زن » است !
اخیرا در عرصه سینمای ابرانسانی ، شاهد ساخت و اکران فیلم ها و سریال هایی هستیم که نقش پایه ای آن را یک زن بازی می کند !
به عنوان مثال : فیلم هایی مانند SALT و The Tourist ( با بازی آنجلینا جولی ) و یا سریال ها Nikita و Alias .
اما چرا ؟!
اگر ما یک نگاه عمیق و در عین حال ظریف به ماهیت ابرانسان داشته باشیم ، و آن را تلویحی از هیئت حاکمه ی غرب بگیریم ( به ویژه آمریکا ) ، مسئله حل می شود !
چرا که تا بحال کلیه رئیس جمهوران ایالات متحده آمریکا ، مرد بوده اند و این تغییر در نوع نگارش قهرمان های سینمایی ، شاید مقدمه چینی برای تغییر در جنسیت رئیس جمهور آینده ی آمریکا است ! یعنی کم کم باید آماده باشیم که یک خانم ، بر صندلی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا تکیه بزند. البته این فرضیه زیاد هم خارج از ذهن نیست ،چرا که در سریال ۲۴ ما شاهد حضور مقتدرانه ی یک رئیس جمهور خانم در راس ارکان ایالات متحده ی آمریکا هستیم !
وقتی ما سریال قدرتمند ۲۴ را بررسی می کنیم و می بینیم که در ابتدای پخش این سریال ، در فصل ابتدایی آن ، سخن از کاندیداتوری یک سناتور سیاه پوست می شود ! و این در حالی است که چند سال بعد از شروع پخش این سریال ، اوباما به ریاست جمهوری آمریکا می رسد !
بیایید بیشتر دقت کنیم : بیان مفهوم « کاندیداتوری یک سیاه پوست» زمانی مطرح شد که اصلا حرفی از «اوباما» نبود و بعد مرتب در طول فصل اول این سریال ، از حق مداری این سناتور سیاه پوست حرف می زند و همچنین او در برخورد های منفعلانه ی فرزندش که می گفت : تو انتخاب نمی شوی . پاسخ می داد : « به سیستم اعتماد کن» (!).
و همین هم شد ، هم این شخصیت سیاه پوست ، در سریال ۲۴ به ریاست جمهوری رسید و هم اوباما در برحه ای خاص ، خود را معرفی کرد ، یعنی زمانی که آمریکا نیاز به یک « تغییر » در حال هوای سیاست خود داشت ، و مردم کم کم داشتند از نظام حاکمه (سیستم ) بیزار می شدند ؛ پس نظام آمریکا برای روی کار آمدن رئیس جمهوری سیاه پوست ، از مدتها قبل ، به طرق مختلف اقدام به « مهندسی فکری» ملت خود کرد (از جمله در سریال ۲۴ ) تا برای بقای خود ، مهره ای تازه را ارائه کند .
بله ،آمریکا مهره ی داشت به اسم « سیاه پوست » که به جهت تاریخ مظلومیت های آنها در چشم همه و حتی جهانیان به عنوان مردمانی صلح طلب و آرام مطرح بودند و آمریکا این مهره ی خود را استفاده کرد ، و البته باید بگوییم آن را خرج کرد ، چرا که دیگر در ادوار بعدی این حنا رنگی نخواهد داشت و ایالات متحده ، باید به سراغ مهر های دیگری از جمله ، مفهوم « زن » برود و به بهانه کاندیداتوری یک خانم ، مردم را به پای صندوق های رای بیاورد ، و البته برای آن روز حداقل در عرصه سینما بیکار ننشسته و شروع به خلق زنانی در قالب ابرانسانهایی شگرف ، نموده است ، زنانی که دنیا را نجات می دهند ، همان گونه که خانم رئیس جمهور در مجموعه سریال ۲۴ ، مقتدرانه در مورد امور جاری کشور و جهان تصمیم می گرفت !
بله ،شواهد به ما نشان می دهند که به زودی بزرگترین بهره کشی از مفهوم « زن » در ایالات متحده آمریکا اتفاق می افتد ؛ غربی که تا سال ۱۸۸۲ میلادی( به اعتراف خودشان در آثار ویل دورانت !) اندک حقی را در زمینه مالکیت خصوصی برای زنان قائل نبود و بعد از آن تاریخ ، با صنعتی شدن عصر ، با تصویب قوانین مربوط به حقوق زنان ، به بهانه ی آزادی زن ،زنان را در کارخانه جات به بردگی گرفتند ...
غربی که کم کم به فکر بهره کشی بیشتر از زنان افتاد ، و آن همانا استفاده ابزاری از زنان در « تبلیغات » و « صنعت پورن » بود ... .
بله اینک همین غرب ، به سرکردگی آمریکا ، بار دیگر قصد استفاده از مفهوم ارزشمند « زن » را دارد .
منتظریم تا ببینیم ،در چه زمانی ،کبوتر به اصطلاح(!) بخت بر دوش کدام یک از سیاستمداران زن آمریکا می نشیند و باید دانست که در آن روز بار دیگر بر طبل رسوایی غرب نواخته خواهد شد .
سید علیرضا واعظ موسوی
کارشناس سینمای استراتژیک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست