جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
۱۰ توصیه به آمریکا در خاورمیانه
بحث ها بر سر سیاست آمریکا در خاورمیانه این روزها بر موضوع ایران و جنگ عراق معطوف است. حتی آمریکاییهایی که سیاست خاورمیانهای کشورشان را دنبال می کنند، سوالاتی در مورد جایگاه ایالات متحده در سراسر منطقه در ذهن دارند . سوالاتی که معمولا در مذاکرات در واشنگتن و سایر نقاط ایالات متحده در مورد خاورمیانه مطرح است، این است که آمریکا باید در خاورمیانه چه اقدام متفاوتی را انجام دهد؟ من (نویسنده) این مسئله را اغلب با دوستان و همکاران خود ظرف ماه های اخیر مطرح کرده ام که نتیجه آن تهیه لیستی از ۱۰ اصل و سیاستی بود که معتقدم باید بر اساس آن ، سیاست های آمریکا در خاورمیانه را تعریف کرد . این اصول و سیاست ها به قرار زیر است ؛
۱) حضور سیاسی تمام بازیگران مشروع: تمایل آمریکا به تحریم، یا محاکمه و نابودی بازیگران اصلی در منطقه همچون حزب الله و حماس، سیاستی کودکانه و غیر سازنده است . تمام گروه هایی که آمریکا مانع از حضور آنها می شود ، خواستار کسب قدرت بیشتری در منطقه به خصوص از طریق جلب حمایت عموم در جهت مقاومت در برابر ایالات متحده هستند . مشروعیت باید معیار اصلی برای حضور بازیگران بزرگ در منطقه باشد و این مشروعیت از دو عامل ناشی می شود؛ پذیرش از سوی مردم ( به ویژه از طریق انتخابات) و پایبندی به اصول و استانداردهای بین المللی، اما زمانی که یک بازیگر بزرگ و مشروع، فاقد یکی از این دو معیار باشد (برای مثال حملات موشکی حماس علیه اسرائیل که به عقیده نویسنده بر خلاف استانداردهای بینالمللی است) پاسخ و واکنش به آن باید با وارد کردنش به فرآیندی که منجر به توقف اقدامات مورد نظر و دستیابی به اهداف از طریق صلح آمیز باشد، همراه شود .
۲) پیگیری صلح، امنیت و آرامش برای همه طرف ها و بر اساس یک استاندارد واحد: قدرتهای خارجی در خاورمیانه باید نسبت به اعراب ، اسرائیلی ها، ایرانی ها و ترک ها در راستای حقوق و منافعشان برابری قائل باشند تا اینکه بخواهند برخی طرف ها را در اولویت قرار دهند . این بخش شامل زمینه هایی نظیر امنیت ، فن آوری هسته ای و سایر موارد می شود .
۳) استفاده از مکانیزم های چند جانبه به جای استفاده از رویکردها و تهدیدهای نظامی یکجانبه: سازمان ملل و آژانسهای وابسته به آن مکانیزمهای موثر، قانونی و مفیدی برای رسیدگی و توجه به مسائل جنجال برانگیز را میتوانند در این زمینه مـطـرح کنند.
۴) ثبات و استواری در خصوص مسائل کلیدی منطقه: استانداردهای دوگانه در زمینه تقویت قطعنامههای سازمان ملل و کنوانسیونهای بینالمللی و یا ترویج دموکراسی و آزادی، به شدت اعتبار، اقدام و کارآیی آمریکا را از بین میبرد و نفوذ آمریکا را در یک برهه زمانی خدشهدار میکند.
۵) توجه به اکثریت به جای تمرکز بر اقلیت: یک اشتباه کلیدی و مداومی که سیاست واشنگتن پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را در بر گرفت، تمایل آن به پاسخگویی و توجه به تهدید ناشی از القاعده و سایر گروههای تروریستی بود. یک رویکرد سازندهتر میتواند توجه به نگرانیها و حقوق مشروع اکثریت متوسط مردم خاورمیانه را شامل شود.
۶) تعریفی از منافع ملی آمریکایی و نه منافع لابیهای کوچک اسرائیل، تاجران سلاح، شرکتهای نفتی، حاکم مستبد عرب و یا بنیادگرایان مسیحی افراطی: به طور جزئی تمایل شدید به اسرائیل در طول ۳ دهه گذشته به شدت سیاست آمریکا در منطقه را با مانع روبهرو کرده است و بیانگر ضعف در سیستم دموکراتیک آمریکایی است. لابیهای کوچک به شدت میتوانند در سیاست خارجی واشنگتن نفوذ کنند، تا حدی که سیاست خارجی آمریکا در راستای رسیدن به منافع ملی با زیان بیشتری مواجه میشود. سیاست خارجی آمریکا تحت فشار لابی یک رویکرد غیرسازنده را به دنبال خواهد داشت.
۷) پیگیری صلح پایدار در مناقشه اعراب - اسرائیل: دستیابی به یک صلح عادلانه و جامع عربی - اسرائیلی، مفیدترین اقدامی است که آمریکا و یا هر قدرت خارجی میتواند انجام دهد تا بسیاری از مناقشات و تنشها در خاورمیانه را فرو بنشاند. واشنگتن ناگزیر به برقراری صلح است زیرا تنها قدرت خارجی است که اسرائیل به آن اعتماد دارد. مشکلات خاورمیانه همگی به خاطر سیاستهای آمریکا نیست،بلکه دستیابی به صلح میان اعراب واسرائیلیها تنها با حضوربزرگ آمریکا حاصل میشود واین حضور تنها زمانی موفق خواهد شد که ایالات متحده بیطرفانه عمل کند؛ اصلی که تاکنون و طی سالهای گذشته وجود نداشته است.
۸) رایزنی مداوم با همسایگان نه در جهت منافع : واشنگتن باید از همسایگان عراق در حل بی ثباتی و خشونتهایی که با حمله به این کشور ایجاد کرده است، کمک بگیرد اما همسایگان آنقدر ساده نیستند که با اشاره آمریکا حاضر به همکاری شوند و در صورت عدم درخواست، حضوری نداشته باشند. آمریکا باید با این کشورها به طور معمول رایزنی کند و پیشنهاد آنها را درخصوص مسائل دیگر نظیر صلح اعراب - اسرائیل جویا شود.
۹) دوری از جنگهای داخلی ومبارزات محلی : تمایل دولت بوش به حمایت فعالانه از یک طرف در درگیریهای سیاسی داخلی در منطقه همچون لبنان و فلسطین همواره با شکست روبه رو شده است.
۱۰) درک تفاوت میان مذهب وملیگرایی: آمریکا اغلب و زمانی که اکثر مسائل و مناقشات خاورمیانه از تنشهای سیاسی و ملیگرایی ناشی می شود، مسائل را در چارچوب مذهبی تفکیک میکند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
مجلس شورای اسلامی جنگ حسن روحانی حماس نیکا شاکرمی دولت سیزدهم دولت رهبر انقلاب معلمان مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
ایران هواشناسی بارش باران هلال احمر یسنا قوه قضاییه روز معلم تهران سیل معلم پلیس شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو قیمت دلار حقوق بازنشستگان خودرو ایران خودرو سایپا بانک مرکزی کارگران تورم
سریال تلویزیون مهران مدیری صداوسیما عفاف و حجاب تئاتر مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه اوکراین چین نوار غزه انگلیس
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اینترنت اپل تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت چاقی