شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
غم نان داریم
کسب درآمد پدیده اغواکنندهای است برای یک دولت به این دلیل که بتواند نیات خود را پیش ببرد ولو دلسوزانه و به نفع فقرا. شما هم زمانی که بچه بودید، دوست داشتید ثروتمند باشید و با ثروتتان به فقرا کمک کنید اما امروز میبینید که اگر واقعا کسی میخواهد به فقرا کمک کند باید به ثروتمندشدن فکر نکند چراکه برای عبور از این گردنه باید پایش را روی دوش فقرا بگذارد. این آمال شبیه همان آمالی است که دولت در ابتدا از آن دم میزد. اینها دورانهای کودکی چپگرایی است؛ حتی در چپ مارکسیستی هم که به این حرفها معتقد نبوده است میبینیم که در چین چهرههایی مثل لیو شئو چی را که در جریان مسائل مزبور به چین نفت توزیع و سعی میکند نیازهای مردم را با توزیع کالا برآورده کند، آنجا هم جریان چپ این جریان را مذموم میداند که نام این را طفولیت چپگرایانه میگذارند. بنابراین اینها بیماری کودکی چپگرایانه است که به آن مبتلا شدهایم. نباید نیت کسانی که قصد خیر دارند را تقبیح کنیم اما ناچاریم بگوییم، اینکه برای کمک به مردم بخواهیم از منابع خود مردم استفاده کنیم، عملیاتی نیست.
این مثل اقدامی است که بعد از انقلاب صنعتی میان انگلستان و فرانسه رخ داد. فرانسه و انگلستان نزدیک هم هستند. فرانسویها از اول میخواستند یک وجب بالاتر از انگلیسیها باشند. انگلستان هم بیابانی بود که مردمش دور از امپراتوری رم زندگی میکردند که خیلی هم به حساب آورده نمیشدند. اواخر هم از راه دستبرد به کشتیهای اسپانیایی طلا گیر میآوردند و زندگی میگذراندند. کار اصلی آنها دزدی دریایی بود. دریاسالار مشهور آنها نیز کارش را از دزدی دریایی آغاز کرده بود. بعد از انقلاب صنعتی در انگلستان، فرانسویها خیلی احساس عقبافتادگی کردند؛ بسیار کوشیدند که طرحهایی را تهیه کنند تا خود را برسانند به انگلیس. آنها موتور بخار ساختند که با زغالسنگ گرم میشد و بخار تولید میکرد و دستگاه مکانیکی را به راه میانداخت. آنها برای اینکه بگویند ما یک قدم جلو هستیم. شروع به ساختن وسائلی کردند که نیاز به انرژی نداشت. هنوز هم بشر دست نکشیده است به موفقیتهایی هم رسیدهاند اما هیچوقت نتوانستند موفقیت چشمگیری به دست بیاورند؛ مثلا به سراغ باد، خورشید و... رفتند. آنقدر از این موتورها در اداره اختراعات فرانسه ثبت کردند که هیچکدام هم به نتیجه نرسید؛ اداره اختراعات فرانسه روی تابلویی نوشت که موتور بدون انرژی ثبت نمیشود. بنابراین این طرحها هم موتور بدون انرژی است؛ نمیشود موتوری طراحی کرد.
درواقع ما با یک تفکری روبهرو هستیم که فراتر از دولت است. وقتی بالای دوسوم نمایندگان مجلس به این لایحه رای میدهند باید نقد ما به یک جریان فکری باشد. در این تفکر آرمانها و آمالهای مختلفی وجود دارد اما همه فعلا روی این موضوع متفق شدهاند. مضاف بر این برخی افراد از جریانی که در مجلس به منتقدان دولت مشهورند هم با این تفکر همراهی میکنند. شاید این موافقت با این باور باشد که حالا رقیب رسیده است و میخواهد این را انجام دهد بگذاریم انجام دهد. ضمن اینکه این سیاست را قبول دارد و جزو عقایدش است و فکر میکند که کس دیگری میخواهد به عقایدش عمل کند.
هیچکس به آثار آن توجه نمیکند. این باعث شده است بگوییم ما در معرض یک هجوم یکپارچه هستیم که موجب شده تفکرات متضاد را که با هم اختلافات زیادی داشتند کنار هم قرار دهد؛ البته اگر بگوییم همه کسانی که در این طرف هستند موافقند حرف نادرستی است؛ اگر هم بگوییم همه افراد آن طرف مخالف هستند باز هم حرف درستی نیست. میتوان گفت که در هر دو جریان عده موافقان زیاد و عده مخالفان کم است. پس نمیتوان این موضوع را جناحی کرد اما این نقد وارد است که نمیتوان به نام طرفداری و حمایت از فقرا پوستین زیر پای آنها را به حراج بگذاریم و بگوییم که شبانه میخواهیم به آنها کمک کنیم. بهتر است بگذاریم پوستین و فرش زیر پای مردم سر جایش باشد؛ اگر کمکی میخواهیم بکنیم، مانعی برای آن وجود ندارد. نمیتوانیم این را بگوییم کسانی که تسلیم این طراحیها شدهاند نیت بدی داشتند. نمیتوانیم این را بگوییم که به دنبال خدمت نیستند اما میگوییم که از این طرح خدمت درنمیآید.
اصلا در قصد خیر اولیای کار در دولت تردید نمیکنیم اما مطمئنیم که خیری از این کار عاید نمیشود. در اصل لایحه دولت مادهای گنجانده شده بود که در آن آمده بود، حقوق و دستمزد برای کارگران و کارمندان در طول سه سال اجرای هدفمندکردن یارانهها ثابت باشد و تغییری نکند. قبلا ماده ١٣ این بود که در کمیسیون ویژه حذف شد و ماده ١٣ فعلی که جنجالآفرین شد و آقای احمدینژاد را بهطور سرزده به صحن علنی کشاند، درواقع ماده ١٤ بود. البته جنجال ماده ١٣ اصلی قطعا بیش از این بود که خوشبختانه در کمیسیون حذف شد. این تنها کار مثبتی بود که در کمیسیون انجام شد. جالب اینجاست که یکی از نمایندگان در صحن علنی پیشنهاد داد این ماده به لایحه بازگردد که بنده گفتم تنها اقدام مثبتی که کمیسیون انجام داده است را از بین نبریم که خوشبختانه این طور نشد.
تحلیل بنده این بود که حالا که میخواهید گرگهای درنده را به جامعه رها کنید حداقل چند سنگ به فقرا بدهید تا از خود دفاع کنند. به گمان دولت قیمتها ثابت میماند. در حالی که مزد پنج درصد قیمتها است. یعنی خودشان نتوانستند و کسی هم برایشان محاسبه نکرده است که مجموع مزد دریافتی چقدر از تولید ناخالص داخلی است. بنابراین اگر به دستمزدها ١٠٠ درصد اضافه شود فقط میتواند پنج درصد از تورم را پوشش دهد اما بنزین خودش به تنهایی بیش از پنج درصد از تورم را در اختیار میگیرد این تازه برای اثر مستقیم بنزین است بنابراین بنزین به تنهایی اثرش در تورم بیش از تاثیر پوششی افزایش دستمزد است. همواره ما قدر درآمدهای نفتی خود را ندانستهایم البته دولتها در دورههای خود وسوسه شدهاند اما موانعی بر سر راه اجرای چنین طرحی میدیدند. قدر درآمدهای نفتی هیچگاه دانسته نشده است. در حال حاضر تنها چیزی که در کشور تثبیت شده، نرخ ارز است. نرخ ارز کمترین تورم را داشته. این کار چه نفعی برای مردم داشته است؛ به غیر از صادرکنندگانی که در برابر سایر اقشار اندک هستند چون ما بیشتر واردکننده هستیم، اصولا کسانی که با خارج سر و کار دارند سود میبرند؛ از کسی که مسافرت میرود تا کسی که تاجر است تا تولیدکنندهای که به ثبات در کارش رسیده است. البته ثبات قیمت ارز همواره آرزوی ما بوده است اما نه برای پوششدادن نقدینگی موجود در جامعه.
در حال حاضر ما از نظر اقتصادی داریم صورت مساله را پاک میکنیم. حالا هم با اجرای هدفمندسازی یارانهها قصد پاککردن صورتمساله را داریم اما در یک حرکت توفانی آنچنان قیمتها را به هم میزنیم که در این توفان همه آرزو کنند از تورم سهرقمی به تورم یکرقمی برسیم. بنابراین سه صفر از اسکناسهایمان برخواهیم داشت. آنهایی که میگویند تورم سهرقمی نمیشود و در عین حال میگویند بعد از اجرای هدفمندسازی یارانهها راجع به حذف سه صفر از پول ملی بحث میکنیم، به خوبی آگاه هستند که تورم سهرقمی خواهد شد. برخلاف اینکه میگویند، این حرفها توهم و خیال و ادعا است به خوبی میدانند که تورم این کار سهرقمی است.
حالا یا این تورم اعلام شود یا کسی جرات نکند آن را اعلام کند، در واقعیت جامعه رخ خواهد داد و واقعیت آنی است که اتفاق خواهد افتاد. انتظار این است که تمام ریزشها و تمام اتفاقات در حرکت توفانی بازگردد به نقطه مطلوب. من از ابتدا هم گفتم نگرانی من برای بچه نیست؛ برای قابله هم نیست؛ من از آن میترسم که مادر این بچه از بین برود. نگران هستم انقلابی که حاصل خون هزاران شهید است و امام و ولایت فقیه سمبل آن هستند در معرض خطر قرار بگیرد. میترسم این توفان همه ارکان انقلاب را تهدید کند. در حقیقت کارکرد این لایحه فقط اقتصادی نیست و همه حوزهها را در برمیگیرد. در حوزه اجتماعی صیانتها از بین میرود. صیانت خانوادهها ندیده گرفته میشود. خواهیم دید که بسیاری تن به اعمال ناشایست میدهند بدون اینکه قبلا در این زمینه میدانداری کرده باشند.
نیاز، حوادث تلخی را رقم خواهد زد که هیچ حوزهای از آن مصون نیست. فضای روانی جامعه؛ فضای قیمتها؛ فضای خانوادهها و حریم خصوصی افراد، همه چیز در معرض تهدید این حرکت خروشان قرار میگیرد. ظاهرا هم ما ناچاریم. طرفداران این طرح میگویند ما ناچاریم این کار را انجام دهیم اما نمیدانم چه کسی ما را ناچار کرده است که حریم خانوادههایمان را به حراجی ثروتمندان بگذاریم. چه کسی ما را ناچار کرده است که ثروتهای نفتی را به نام فقرا و به کام اغنیا بریزیم.
علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس انتخابات ایران مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم مجلس دوازدهم مجلس ستاد انتخابات کشور رهبر انقلاب رئیس جمهور دولت دولت سیزدهم
تهران هواشناسی شهرداری تهران تعطیلی مدارس هلال احمر حوادث سیل پلیس تصادف قتل بارش باران آموزش و پرورش
قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو گاز خودرو بانک مرکزی نمایشگاه نفت مالیات نفت پالایش و پتروشیمی مسکن بازار خودرو
نمایشگاه کتاب فضای مجازی کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران رضا عطاران تلویزیون سینما دفاع مقدس سریال مهران مدیری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
فناوری
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر ایران بازی
هوش مصنوعی اپل ناسا گوگل ماهواره ایلان ماسک فیبرنوری سامسونگ
ورزش چاقی فشار خون توت فرنگی آسم حیوانات کبد چرب