چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

فرار به خانه بیگانگان


فرار به خانه بیگانگان

به بهانه سالروز پناهنده شدن محمدعلی شاه قاجار به سفارت روسیه

در دوران ولایتعهدی محمدعلی شاه قاجار که در آذربایجان سپری شد سر بسیاری از آزادیخواهان به دستور وی از تن جدا شد. او دشمن بی‌چون و چرای مشروطیت و جلاد آزادیخواهان در باغ‌شاه بود و تلاش‌های پنهانی مستمری جهت خاموش کردن شعله مشروطیت انجام داد. البته روس‌ها هم در این کار مشوق اصلی او بودند، زیرا شاه قاجار و هیات حاکمه دست بسته وابسته و در خدمت روس‌ها بودند.

روس‌ها بر این عقیده بودند که انگلیسی‌ها با نفوذ در رهبران مشروطه و نمایندگان مجلس آنها را به سوی خود جلب کرده و بدین‌ترتیب باید دست آنها از غارت و چپاول ایران کوتاه شود. روس‌ها در اوایل هیچ‌گاه با انقلاب مشروطیت موافق نبودند. سیاستمداران روسی پس از شکست‌های پیاپی از کشور ژاپن در حالی که در نهایت ضعف به‌سر می‌بردند، مع‌الوصف حاضر به کناره‌گیری از منافع خود در ایران نبودند. انگلیسی‌ها در ابتدای انقلاب مشروطیت در جهت از میدان به در بردن و زیر فشار گذارشتن رقیب روسی خود که نفوذ بسیاری در ایران برای خود دست و پا کرده بودند با روی کار آمدن یک نهضت محافظه‌کار در ایران مخالفتی نورزیدند. دولت‌های روس و انگلیس هر کدام عوامل خود را در راس نیروهای مردمی قرار دادند و به سوی تهران گسیل کردند تا آنان هم مردم را خاموش و آرام کرده و هم از به دست گرفتن رهبری نهضت توسط عناصر غیروابسته ممانعت به عمل آورند. با وجود قسم نامه محمدعلی شاه مبنی بر اینکه نگهبان اساس مشروطیت و قوانین اساسی کشور باشد، اما سرشت استبدادی شاه از یک طرف و تشویق روس‌ها از طرف دیگر سرانجام وی ابتدا نسبت به مشروطیت بی‌اعتنایی کرد و سپس با آن مخالفت ورزید.

وی ابتدا در اولین گام در مورد بی‌اعتنایی به مشروطیت، در مراسم تاجگذاری از نمایندگان مجلس دعوت نکرد. مدتی بعد که متمم قانون اساسی را برای تایید نزد وی بردند از امضای آن خودداری کرد و زمانی که با شورش مردم شهرهای مختلف و ارسال نامه از سوی علمای نجف مواجه شد تن به امضای آن داد. وی همواره در پی راهی جهت سرکوب مشروطه‌خواهان بود. انتخاب میرزا اصغر خان اتابک معروف به امین‌السلطان به صدراعظمی که ید طولایی در مخالفت با مشروطیت داشت و سیاست‌های دوگانه‌ای را در مقابل شاه و مشروطه اتخاذ می‌کرد نیز بر این شکاف‌ها افزود. وی بعدها از سوی مشروطه‌خواهان کشته شد. کشته شدن وی موجب عقب‌نشینی مقطعی شاه و دربار شد. سوءقصد ناموفق به جان شاه در اوشان‌تپه بهانه جدیدی برای سرکوب مشروطه‌خواهان بود. شاه با همکاری «کلنل لیاخوف» روسی مجلس را به توپ بست و به این گونه درگیری آغاز شد و چون مشروطه‌خواهان توان مقاومت لازم را در برابر مستبدان نمی‌دیدند عقب‌نشینی اختیار کرده و در اماکن مختلفی پناه گرفتند.

همان روز توسط مستبدان تمام خانه‌های مشروطه‌خواهان غارت و بسیاری از آنها دستگیر شدند. صور اسرافیل و ملک‌المتکلمین به دستور شاه به طور دلخراشی در باغ شاه کشته شدند و آیت‌الله طباطبایی و بهبهانی نیز تبعید شدند. تقی‌زاده نیز به سفارت انگلیس پناه برده و جان خود را نجات داد. مجلس تعطیل و دوره استبداد صغیر آغاز شد. پس از سرکوب مشروطه‌خواهان و به توپ بستن مجلس مردم شهرهای مختلف از جمله تبریز، گیلان و بختیاری‌ها سر به شورش برداشتند و تصمیم به مبارزه با استبداد گرفتند. شورش در شهرها و اعلامیه مراجع عتبات مبنی بر ضرورت مبارزه با استبداد و حمایت از انقلاب مشروطه مردم را در مبارزه مصمم‌تر کرد. تلاش‌های پنهانی و دسیسه‌های روسیه و انگلیس نیز افزایش می‌یافت. به زعم آنها اگر این قیام عمومی مهار نمی‌شد، می‌توانست منجر به فاجعه‌ای بزرگ برای آنان شود و انقلاب مردم را ریشه‌دار‌تر و بنیادی‌تر کند.

روس‌ها از طریق عوامل داخلی خود به دنبال کنترل حوادث بودند تا آن را به سود منافع خود تغییر دهند. روس‌ها با سپهدار که از آنان اطاعت می‌کرد، تماس گرفتند و انگلیسی‌ها نیز با سران بختیاری و از جمله سردار اسعد ارتباط برقرار کردند. پس از این تماس‌ها و اقدامات مقدماتی صورت گرفته تا حدی نگرانی این دو دولت کاهش یافت. روس‌ها و انگلیسی‌ها در تمام مدت سعی می‌کردند حرکت مردم به سوی تهران را متوقف کنند. ضمن مذاکراتی که انجام گرفت سپهدار و سردار اسعد راضی به این امر بودند اما اگر موافقت خود را اعلام می‌داشتند، کشته می‌شدند. با وجود تلاش‌های بسیار نقشه منصرف کردن نیروهایی که عازم تهران بودند، ممکن نشد و روس‌ها و انگلیسی‌ها عملا با اصرار مردم برای حرکت به سوی تهران مواجه شدند و ناچار به مساله‌ای که از خطرهای احتمالی آن وحشت داشتند تن دادند. پس از آنکه تلاش‌های روسیه و انگلیس برای ممانعت از ورود مردم به تهران بی‌نتیجه ماند، گروه‌هایی که عازم تهران بودند سرانجام وارد تهران شدند.

نیروهای شاه مدت دو روز در مقابل آنان مقاومت کرده اما سرانجام شکست خوردند و روز جمعه تهران سقوط کرد و شاه برای اینکه به چنگ مردم نیفتد به سفارت روسیه در زرگنده پناهنده شد و بدین‌ترتیب عمر حکومت استبدادی ۱۳‌ماهه پادشاهی که فریب وسوسه‌های شیطانی اطرافیان را خورده و زمام امور کشور را به دست بیگانه سپرده و ملت خود را به خاک و خون کشیده بود به پایان رسید. فاتحان تهران در بهارستان شورایی تشکیل دادند. این شورا محمدعلی‌شاه را از سلطنت خلع کرد و فرزند ۱۲ساله‌اش احمدمیرزا را به سلطنت برگزید.

محمود فاضلی