سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

«طهرون» نگو، «هیولا» بگو


«طهرون» نگو، «هیولا» بگو

من همیشه می‌گم این شهر «طهرون» ما نیست؛ هیولاست. در طهرون قدیم خیلی کم ساختمان دوطبقه می‌دیدی. همه خونه‌ها دار و درخت داشتند؛ بهار که می‌شد پیچ امین‌الدوله از دیوار خانه‌ها …

من همیشه می‌گم این شهر «طهرون» ما نیست؛ هیولاست. در طهرون قدیم خیلی کم ساختمان دوطبقه می‌دیدی. همه خونه‌ها دار و درخت داشتند؛ بهار که می‌شد پیچ امین‌الدوله از دیوار خانه‌ها و باغ‌ها آویزون می‌شد و بوی اون طهرون را پر می‌کرد.

طهرون پر از پرنده بود...تمام گل‌دسته‌های مسجدها پر بود از لک‌لک. مردم خیلی به آنها احترام می‌گذاشتند و به آنها می‌گفتند حاجی لک‌لک؛ چون هوا که سرد می‌شد این لک‌لک‌ها کوچ می‌کردند و بچه‌ها با همون حال و هوای خودشان می‌گفتند رفتند زیارت. کسی لک‌لک‌ها را اذیت نمی‌کرد. هیچ‌ جانوری را اذیت نمی‌کرد. طهرون؛ جغد هم زیاد داشت و همه اینها برای سلامتی مردم لازم بود.

آن زمان باغ زیاد بود، مار هم زیاد بود، لک‌لک‌ها قاتل مارها بودند، جغدها موش‌ها را می‌خوردند... اتفاقا جنگ لک‌لک و مار هم خیلی جالب بود چون مار فقط می‌توانست پای لک‌لک را بزند که لخته... بعضی وقت‌ها ساعت‌ها نگاه می‌کردیم به جنگ آنها. اتفاقا شغل مارگیری هم بود. مارگیر سر چپقش را توی دهن مار می‌کرد، مار می‌افتاد یک گوشه می‌مرد؛ بعضی از این مارگیرها معتاد هم بودند. عقرب را می‌انداختند روی دستشان. عقربه خونشان را می‌مکید، خود عقربه می‌مرد اما یارو که شیره‌ای بود نمی‌مرد. به غیر از اینها هر خونه‌ای چلچله‌ای داشت، هوا سرد که می‌شد چلچله‌ها می‌رفتند... کلاغ نوک قرمز داشت، کبوتر داشت، در خیابون ولیعصر تا پارک ساعی عصرها چند میلیون گنجشک جمع می‌شد و چه موسیقی‌ای راه می‌انداختن... همه اینها از بین رفت.

خیلی از کلاغ‌ها هم نیستند و می‌دونی کلاغ چقدر برای نظافت مفیده؟ اگر کلاغ باشه آشغال روی زمین نمی‌مونه... جغد هم خیلی زیاد بود... یادم می‌آید جغد وقتی می‌آمد روی دیوار خانه ما می‌نشست مادرم مثل خیلی زن‌های دیگه می‌دوید توی یک سینی، یک قرآن و یک ظرف آب و آینه و یک ظرف نقل یا نبات می‌گذاشت و می‌آورد جلوی جغد می‌گرفت تا خودش را ببیند و برود. یادمه التماس می‌کرد و می‌گفت برو... اگر جغد ناله می‌کرد می‌گفت اتفاق بدی می‌افتد. اما سنگ بهش نمی‌زد، چوب نمی‌انداخت به طرفش، باهاش صحبت می‌کرد. اگر هم جغد صدای خوبی داشت؛ تعارفش می‌کرد که بمونه، بازم بیاد پیش ما.