شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
رابطهٔ فوتبال و سینما هنوز ناقص است
وقت اضافه
عصر یک روز بارانی در شمال لندن، وینستون چرچیل نخستوزیر افسانهای بریتانیا هنگامی که در خیابان داون استریت از اتومبیل سیاهرنگ خود پیاده شد، شاد و سرحال و سرزنده چنان در ماشین را بههم زد که صدای آن خبرنگارانی را که جلوی ساختمان شمارهٔ ۶ خیابان ایستاده بودند، تکان داد. نخستوزیر هشتادساله و فربهٔ انگلستان همانجا در حالی که سیگار برگ مشهور خود را روشن میکرد در پاسخ به خبرنگاری که راز سلامت و شنگولی او را پرسید، گفت: ورزش جوان! ورزش. من در زندگی خود هرگز ورزش نکردهام. نیم قرن پس از ماجراهائی که در آن بعد از ظهر بارانی در لندن به وقوع پیوست، بهنظر میرسد که میشود این جملهٔ عجیب و غریب چرچیل را به بعضی از سینماگران ایرانی نیز نسبت داد؛ آنها که به سراغ سوژههای ورزشی رفتهاند و کاملاً معلوم است که در عمر خود حتی به اندازهٔ یک کواتر چهارگانهٔ بسکتبال، داخل زمین، اطراف آن، بیرون رختکن و حتی کنار استادیومهای ورزشی نبودهاند. توپجمعکن هم نبودهاند.
سوت آغاز
در سینمای ایران فیلمهائی که با سوژهٔ ورزش ساخته شده، ورزشکارهائی که ایفاء نقش سینمائی کرده و فنون و مهارتهای ورزشی که مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند کم نیستند، با این همه در هر سه زمینهٔ یاد شده نمیتوان موفقیت و موقعیت ممتازی برای سینمای ورزشی ایران قائل شد و صرفنظر از چند مورد و چهره، بقیه فاقد ارزشهای لازم در تلفیق قابل قبول ورزش و سینما هستند. کتاب سینمای ورزشی تألیف هوشنگ فتحی با این چند سطر که در کشاکش فصل یازدهم آن درج شده، به این نتیجه رسیده است که سینمای ایران جدا از چند نمونهٔ استثنائی هرگز نتوانسته عملکرد قابل قبولی در خصوص بازتاباندن تصویر ورزش از خود نشان دهد. اگر مؤلف کتاب ورزشی برای گفتن این سخن یازده فصل صبر کرده و مقدمهچینی نموده و بالا و پائین کرده است، بهنظر نمیرسد که نیازی به تکرار آن تجربهٔ سخت و آزاردهنده در اینجا احساس شود و کاملاً بهجا خواهد بود اگر در همین آغاز بحث، حرف آخر را در سرآغاز به میان کشید که سینمای ایران هرگز موفقیت قابل اشارهای در به تصویر کشیدن جهان مخصوص فوتبالیستها از خود نمایان نساخته است. (در مورد سایر ورزشها - از جمله ورزشهای فردی و کشتیهای محلی و باستانی - میشود حرف و حدیثهائی را به میان آورد که البته آن هم خودش میتواند مبنای یک مبحث جداگانه باشد.)
ریشههای سرخرنگ
سینمای ایران تجربهٔ استفاده از حضور فوتبالیستها را به یکسره از پرسپولیسیها آغاز کرده است. عزیز اصلی، همایون بهزادی و محراب شاهرخی که در دوران بازیگری خود در زمین نه چندان سبز امجدیهٔ سابق (شیرودی کنونی) دست کمی از احمد عابدزاده و مجتبی کرمانیمقام و مجتبی محرمی نداشتند و پیش آمده بود که ارشد برازنده داور تازه در گذشتهٔ فوتبال ایران را پس از یک بازی نیمهکاره (آن هم مقابل تاج سابق) با چشمی گریان روانهٔ رختکن داوران کنند. از این بحث سابق و اکنون که گذر کرده شود، به راحتی قابل درک خواهد بود که ماحصل ارثیهٔ حضورپرسپولیسیهای اولیه در سینما به پرسپولیسیهای امروز نیز منتقل گشته و امثال مجید سبزی و حمید استیلی و محمد بزرگر در کنار پروین حداقل تجربهٔ بازی در کنار هنرپیشهای چون فاطمه گودرزی را در کارنامهٔ فعالیتهای اجتماعی خود ذخیره ساختهاند و با توجه به بازی مهران مدیری در مجموعهٔ تلویزیونی دردسر والدین مقابل خانم گودرزی، در این زمینه میتوانند خودشان را به نوعی رقیب و همکار مهران مدیری بدانند. اما چه آن پرسپولیسیها و چه این پرسپولیسیها حداقل به خاطر فاصله داشتن ذات هنر سینما از داشتههای آنان تصویر موفقیتآمیزی از خود را در هنر هفتم به نمایش نگذاشتند. شروع حضور فوتبالیستهای حرفهای ایران در سینما با نوع بازیگری خاص عزیز اصلی قهرمان سابق کشتی کج و دروازهبان پیکان (پدربزرگ سفیدپوش پرسپولیس امروزی) و تیم ملی ایران همراه بود. مردی که با آن چهرهٔ مکزیکی گونهٔ خود پس از پیروزی ایران مقابل اسرائیل، بر سر دست و شانه و کلاه مردم به در خانهٔ خود رسید. در این میان بخت و اقبال همایون بهزادی از عزیز اصلی صد درجه بالاتر و روشنتر بوده است. او که در زمان بازیگری خود در زمین فوتبال به سرطلائی مشهور شده بود. بهترین گزینه برای نقشآفرینی در فیلمی به همین نام بود که به نوعی داستان زندگی ورزشی خود وی بهشمار میرفت. منتها از آنجا که بسیاری از دستاندرکاران سینمای ایران شناخت درستی از فوتبال نداشتند سرطلائی همایون بهزادی هم که حتی پس از او نیز فیلم دیگری با همین سوژه و با استفاده از هنرپیشههای دیگری ساخته شد و به نمایش درآمد، نتوانست موفقیت و اعتبار چندانی را برای این بازیکنان به ارمغان آورد.
علفهای هرز
فیلمی را که فرزان دلجو و محمد مجاهد در اواخر دههٔ پنجاه شمسی به نام علفهای هرز کارگردانی کردند، بهترین توصیف را از نوع حضور چهرهای چون محراب شاهرخی در سینمای ایران و در فیلمهای همین زوج کارگردان از خود ارائه میدهد و این هرز رفتن تنها و تنها مخصوص آن مهاجر خوزستانی فوتبال ایران نبود که حتی کشتیگیران چون حبیبالله بلور، امامعلی حبیبی و حسین ملاقاسمی نیز که احتمالاً با رویای تکرار رویای شکستهگوشانی چون محمدعلی فردین به سینما پا گذاشته بودند، در حوزهٔ سینما به جایگاهی بالاتر از پدران بداندیش (حبیبالله بلور در سلطان قلبها) و نظامیان آماده به مردن (حسین ملاقاسمی در پایگاه جهنمی) که والاترین نمونههای آن بودند، دست نیافتند.
این در حالی است که یک نمونه سینمای سرگرمکننده که با محوریّت فوتبال نیز شکل گرفته شده باشد، حدود دو دههٔ پیش در قالب فیلمی جذاب به نام فرار به سوی پیروزی به کارگردانی جان هیوستن غول سرگرمیساز - و در عینحال متفکر - سینمای هالیوود، در همین سرزمین به نمایش عمومی - از طریق سالنهای نمایش فیلم در سینماها و تلویزیون - درآمده است. اندک تأملی بر شیوهٔ نگارش و ساخت فیلمنامه، شخصیتپردازی و ترکیب تصویری حوادث در کنار بهرهجوئی فیلمساز از چهرههای اسم و رسمدار فوتبال جهان (پله، آریلس، بابیمور، کازمیرزدینا و ...) در کنار ستارگان پرطرفداری چون استالونه و مایکل کین نشان میدهد که چگونه یک اثر سینمائی کامل و جامع میتواند در حد و اندازههای یک کلاس آموزشی تأثیرگذار - در هر حوزهای - عمل نماید و بازگشتهای مالی خیرهکنندهظای (چیزی در حدود ۳۸۰ میلیون دلار) را نیز برای پدیدآورندگان به ارمغان داشته باشد. سینمای ایران اما - حتی در سالهائی که از آن بهعنوان سینمای نوین ایران با احترامی آمیخته با تکریم در سطح مجامع علمی و هنری جهان یاد میشود - علیرغم تمرکز بر مضامینی برگرفته شده از رشتههای ورزشی مشخصی چون کشتی، دوچرخهسواری، کوهنوردی، فوتبال و ورزشهای باستانی و محلی نه تنها موفق به ارائهٔ یک وجه سرگرمکنندهٔ ساده جهت انبوه تماشاگران بیتوقع خود نشده است بلکه حتی قادر به بازیافت سرمایهگذاریهای انجام شده جهت خلق و به حرکت درآمدن هر یک از این آثار شبهورزشی نیز نگردیده است.
یک دریبل دوطرفه
آنچه در این شبهگزارش مورد اشاره قرار گرفت پیشزمینهای - البته کافی - بود جهت ورود به چارچوب یک مونولوگ طولانی دربارهٔ ارتباط سینما و ورزش که در این سرزمین تا کنون چندان مورد توجه جدی محققان، پژوهشگران و اندیشمندان هر دو حوزهٔ ورزش و سینما قرار نگرفته است. با تأکید بر جلوههای رنگ به رنگ فوتبال در سینما و حتی با پیجوئی نشانههای در حال پذیرفتنی این ورزش محبوب در رسانهای با ویژگیهای تلویزیون، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که نکات موجود در متن و در حاشیهٔ فوتبال نه در سینما و نه در تلویزیون، قابلیت عبور از صافیهای هنرمندانه را نداشتهاند و آنچه در لایههای متنوع فوتبال ظرفیت و امکان نشستن در قالبهای تصویری را داشته، به هیچ روی - حتی در قالب یک سرگرمی قابل تحمل - برابر دیدگان مخاطبان گستردهٔ سینما، تلویزیون و فوتبال قرار نگرفته است.
دلیل بهوجود نیامدن این فرصت شورانگیز چه در محدودههای فرهنگی متصل به فوتبال نهفته باشد و چه با ساقهها و شاخههای ترد و شکنندهٔ سینما به آسمان نه چندان آبی و چشمنواز سلیقهٔ جمعی ساکنان این جغرافیا سرک کشیده باشد، باید که از زوایای گوناگون و با تأکید بر دیدگاهها و نظریات - مسلماً متفاوت - کارشناسان هر دو حوزهٔ سینما و فوتبال مورد کنکاش و بررسی کارشناسانه قرار گیرد. این بررسی بهعلت تأثیرگذاری غیرقابل کتمان مقولاتی چون فوتبال و سینما از چنان اهمیت بایستهای برخوردار است که عدم توجه به جوانب گوناگون آن میتواند دشواریهای موجود در گرایشهای جمعی آحاد تشکیل دهند این جامعه را از آنچه اکنون به چشم میخورد، عمیقتر و پیچیدهتر سازد. بدون شک اینگونه بررسیها نمیتواند با شیوهٔ نگرشی که باعث برگزاری مسابقاتی خیرخواهانه میان تیمهای هنرمندان و ستارگان فوتبال ایرانی میگردد، انجام شود؛ چرا که همهٔ جذابیتهای احتمالی قابل لمس و موجود در آن دیدارهای دوستانه که عموماً برای کمک به مردم سیلزده و زلزلهزده انجام میشوند، فقط در حضور کاملاً سادهٔ فلان بازیگر بهمان مجموعهٔ تلویزیونی خلاصه میشود که از اساس شیوههای مختلف بررسیهای دردآوری که قابلیت جمعبندی و ارائهٔ راهحلهای کارا و مفید را در خود نهفته داشته باشند، فرق و تفاوت دارد. این بررسیها دردناک - و در عینحال ضروری - بههر حال روزی که چندان نیز دیر نخواهد بود، توسط همین قلم و در همینجا و به همین روش و با همین ضرورت، کسوت عملگرایانهٔ خود را نمایان خواهد ساخت. همین.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم ایران مجلس مجلس دوازدهم ستاد انتخابات کشور رهبر انقلاب رئیس جمهور دولت سیزدهم دولت
تهران هواشناسی شهرداری تهران تعطیلی مدارس فضای مجازی هلال احمر پلیس قتل تصادف آموزش و پرورش آتش سوزی سلامت
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار گاز خودرو مالیات نمایشگاه نفت بانک مرکزی نفت پالایش و پتروشیمی مسکن دلار
رضا عطاران نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون سینما سینمای ایران حضرت معصومه (س) مهران مدیری دفاع مقدس
فناوری
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال سپاهان لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا باشگاه پرسپولیس بایرن مونیخ لیگ برتر ایران بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی مغز اپل ناسا گوگل فیبرنوری ایلان ماسک سامسونگ
سازمان غذا و دارو ورزش کودکان فشار خون توت فرنگی آسم حیوانات کبد چرب