پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
تحریم ها بهانه ای برای حرکت در اتوبان خودکفایی
نفت منبع اصلی انرژی در جهان، کالا یی است که در ۳ دهه اخیر به عنوان ابزاری سیاسی - اقتصادی به کار گرفته شده است و در برخی مواقع جنبه کاربرد سیاسی آن از بعد اقتصادی اش فراتر رفته است. اهمیت راهبردی ذخایر غنی نفت خام در شماری از کشورها به ویژه در حوزه خلیج فارس سبب شده که سرنوشت آنها دستخوش تحولا ت سیاسی- اقتصادی و اجتماعی شود.
ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم دارنده ذخایر و تولید کننده نفت در دنیا از این تحولا ت در امان نبوده است. از زمانی که اولین چاه نفت خام در ایران کشف و نخستین توافقنامه نفتی با عنوان قرارداد مارسی امضا شده کشور همواره درگیر تعارضات بیگانه ها بوده و حقوق حقه ملت ایران رعایت نشده است.
حرکت ملی شدن نفت ایران که برخی از آن به عنوان «ملی شدن منافع انگلیس در ایران» یاد می کنند و نخستین حرکت برای استیفای حقوق نفتی ایران از بیگانگان بود. قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در حالی ۵ سال بعد از پایان دومین جنگ جهانی تصویب شد که به عقیده صاحبنظران اصولا جنگ برای دستیابی قدرت های بزرگ به فضای اقتصادی گسترده تر و مواد خام شعله ور شد. نفت یکی از مواد خام راهبردی بود که نقش کلیدی در توسعه اقتصادی، صنعتی و نظامی جهان صنعتی ایفا می کرد و تحولا ت آتی به میزان دسترسی به این منابع بستگی داشت. از این رو نفت یا دسترسی به مناطق نفت خیز مهمترین انگیزه قدرت های بزرگ برای شرکت در جنگ، سیاستگذاری دوران جنگ و تقسیم جهان پس از جنگ بود.اهمیت حرکت ملی شدن صنعت نفت ایران را بدون در نظر گرفتن جایگاه این صنعت در بازار وقت نفت خام دنیا نمی توان ارزیابی کرد. در زمان ملی شدن صنعت نفت،ایران بزرگترین تولید کننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از کشورهای آمریکا، ونزوئلا و اتحاد جماهیرشوروی سابق چهارمین تولید کننده نفت خام دنیا به شمار می رفت.در آن دوران کل تولید نفت خام ایران ۳۲ میلیون تن در سال بود که بیش ازیک سوم مجموع تولید نفت خام خاورمیانه راتشکیل می داد.از سوی دیگر ایران ۹۰ درصد نفت خام مورد نیاز اروپای غربی را در آن دوران تامین می کرد.
ایران از نظر صنعت پالا یش نفت خام و تولید فرآورده های نفتی نیز جایگاه ویژه و تاثیرگذاری در بازار بین المللی داشت. در حالی که در دوران ملی شدن صنعت نفت ایران صنعت پالا یش نفت خام دنیا چندان توسعه نیافته بود و با وجود تعداد کم پالا یشگران نفت خام، ایران صاحب بزرگترین پالا یشگاه نفت خام دنیا، پالا یشگاه آبادان بود. این پالا یشگاه در آن دوران توان پالا یش ۲۰ میلیون تن نفت خام را در سال داشت. پالا یشگاه آبادان ۴۰ درصد از نفت سفید و ۱۰۰ درصد گازوئیل مورد نیاز اروپای غربی را در آن دوران تامین می کرد. شرکت نفت انگلیس و ایران در دوران تاراج منابع نفت ایران توانسته بود سرمایه های هنگفتی را در سراسر دنیا برای خودجمع آوری کند. لذا از دست رفتن نفت ایران و پالا یشگاه آبادان اثر مخرب و زیان آوری بر فعالیت اقتصادی اروپای غربی بویژه انگلیس داشت.آمارها حاکی است با قطع دسترسی اروپای غربی به منابع نفت خام ایران و تامین این نیاز از نقاط دیگر جهان سالا نه ۷۰۰ میلیون دلا ر هزینه اضافی بر دولت های اروپای غربی تحمیل گردید. به خطر افتادن این منافع، انگیزه انگلیس را در جلوگیری از ملی شدن نفت ایران قوت می بخشید. بنا به آمار منتشره سود خالص شرکت نفت انگلیس و ایران در سال ۱۳۲۹ بیش از یکصد میلیون لیره پرداختی به دولت انگلیس بابت مالیات ۵۰/۷ میلیون لیره سهمیه در نظر گرفته شده برای ذخایر شرکت ۲۵ میلیون لیره و کل پرداختی به ایران فقط ۱۶ میلیون لیره بود. در واقع از حدود ۲۰۰ میلیون لیره عایدی شرکت نفت انگلیس و ایران در سال ۱۳۲۹ فقط حدود ۸ درصد آن به ایران به عنوان صاحب اصلی سرمایه تعلق داشت.
این همه اجحاف در حق مردم ایران زمینه ساز طرح موضوع «ملی کردن صنعت نفت ایران» از سوی دکترمصدق برای تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ بود. در واقع دیدگاه مرحوم مصدق در خصوص ملی شدن نفت ایران آن بود که ملت حاکمیت نفت، سرمایه و منابع خود را در اختیار داشته باشد. حتی در آن زمان سازمان ملل قانونی را تصویب کرد که هر ملتی به منابع روی زمین و سرزمین خود حاکمیت و مالکیت دارد. لذا از نظر بین المللی نیز حاکمیت بر منابع و حاکمیت ملی تصویب شده بود.
حرکت ملی شدن صنعت نفت انگشت گذاشتن بر نقطه ضعف تولید جهانی نفت خام و رابطه غارتگرانه بین شرکت های نفتی و صاحبان اصلی منابع نفتی بود. هدف این بود که رابطه غیرمنطقی و یکطرفه اقتصادی انگلیس با ایران را بر هم زند و استفاده درست و صحیح از منابع نفتی جایگزین روش های قبلی شود. حرکت ملی شدن نفت ایران نه فقط شروع حرکت های حق طلبانه در کشورهایی مانند مصر (ملی شدن کانال سوئز) و عراق (به دست گرفتن ۹۵ درصد اراضی از دست کنسرسیوم خارجی نفت در آن کشور توسط مردم عراق) را به دنبال داشت، بلکه تجربه اداره کشور بدون وابستگی به منابع نفتی را به همراه آورد. انگلیسی ها تمام شگردها و شیطنت های سیاسی خود را به کار گرفتند تا حرکت ملی شدن صنعت نفت به سر منزل مقصود نرسد. یکی از این شگردها، تحریم نفت ایران با هدف به خطر انداختن ثبات سیاسی و اقتصادی کشور بود. در نیمه اول سال ۱۳۳۰، نفت ایران تحریم شد. دولت ایران سعی کرد با اتخاذ تدابیری این حرکت موذیانه انگلیس را خنثی کند. به این ترتیب دولت وقت ایران فروش نفت خام به برخی مشتریان با تخفیف های قابل توجه را، به فروش نرفتن آن ترجیح داد و توانست درآمدی از این محل کسب کند. طبق محاسباتی که دولت وقت انجام داده بود فروش سالانه ۵ میلیون تن نفت خام و ۳ میلیون تن فرآورده های نفتی در شرایط تحریم، می توانست ۷۰ میلیون دلار عایدی برای کشور داشته باشد. این میزان دو برابر رقمی بود که شرکت نفت انگلیس و ایران بابت فروش سالانه ۳۱ میلیون تن نفت خام به ایران پرداخت می کرد. اما در حالی که دولت ایران تمام تلاش خود را برای فروش نفت خام به کار می گرفت، انگلیس نیز با حرکت های زیرکانه سعی داشت تلاش های ایران را خنثی کند. با این همه عایدی مستقیم ایران از محل فروش نفت خام به ۸/۳ میلیون لیره در سال ۱۳۳۰ سقوط کرد و در سال ۱۳۳۱ نزدیک به صفر بود. دولت مصدق به ناچار سعی کرد از دولت های خارجی برای یافتن راه برون رفت از این بحران کمک هایی دریافت کند، اما در آن زمان دولت آمریکا و موسسه های مالی وابسته به آن که منبع اصلی اعطای کمک خارجی محسوب می شوند حاضر نبودند به ایران کمک کنند.
لذا دولت مردم را آماده اجرای برنامه ریاضت اقتصادی بدون نیاز به وام خارجی کرد. دولت در زمینه بازرگانی یک سلسله قراردادهای پایاپای با دولت های اروپای غربی مانند آلمان غربی، ایتالیا، فرانسه، لهستان، مجارستان و چکسلواکی منعقد و همچنین مقرراتی درباره سهمیه بندی واردات و افزایش عوارض کالاهای وارداتی وضع کرد. در همین حال یک سلسله قوانین تشویقی برای صادرات تنظیم شد که به صادرکنندگان اجازه می داد، ارزی را که از صادرات کالای خود به دست می آورند از طریق بانک ملی به نرخی بسیار بالاتر از نرخ رسمی دلار به تاجران واردکننده کالا بفروشند. در نتیجه اتخاذ این سیاست ها، صادرات افزایش یافت و کالای داخلی نیز تا حدی جانشین کالای وارداتی شد. براساس آمار منتشره در سال ۱۳۳۱ ارزش صادرات غیرنفتی ایران بر واردات آن غلبه کرد. در نهایت اگرچه ملی شدن صنعت نفت، تحریم شدید ایران را به دنبال داشت در عمل این تحریم ها به تقویت خودباوری و افزایش اتکا به توان داخلی و نهایتا شکوفایی توانمندی های اقتصادی کشور منتهی شد. در شرایط حاضر نیز که کشور در معرض تهدیدهای گاه و بیگاه غرب مبنی بر تحریم اقتصادی قرار دارد، تجربه ملی شدن صنعت نفت، الگوی خوبی است که نشان می دهد تحریم اقتصادی به جز شکوفا کردن استعدادهای ایرانیان پیامد دیگری نخواهد داشت. افسوس که نتایج ارزشمند اقتصادی و سیاسی ملی شدن صنعت نفت به دلیل برخی کج فهمی ها و ساده انگاری های دولت، در گرداب کودتای آمریکایی - انگلیسی ۲۸ مرداد کمرنگ و کمرنگ تر شد.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با خروج نیروهای خارجی از صنعت نفت ایران زحمتکشان این صنعت در این دوران و زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با تلاش شبانه روزی خود اجازه ندادند یک روز تولید نفت خام ایران متوقف شود و توانستند با توان خود این صنعت را حتی در دوران اعمال تحریم های آمریکا علیه ایران سرپا نگاه دارند. ساخت بسیاری از تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت در کشور و اجرای طرح های عظیم توسعه میادین نفت و گاز کشور از سوی نیروهای داخلی را می توان از ثمرات حرکت بنیادین ملی شدن صنعت نفت در ایران دانست.
نویسنده : مجید سلیمی بروجنی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست