پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
شهرهای اساطیری خضر و عبقر قرآن همان جزایر خارک و کیش هستند
مشخصاتی که از دو شهر بهشتی این جهانی به نامهای خضر (جزیره سبز ایزد دریاها، یعنی جزیره ائا/انکی سومریها) وعبقر (جزیره پارچه های نفیس) در قرآن داده شده است به وضوح نشانگر همان جزایر معروف باستانی کهن خارک (ایکاره، پارسو=جزیره قربانگاهی ایزد دریاها و خرد) و کیش (دیلمون باستانی، جزیره پارچه های نفیس، جزیره خود ایزد انساگ یا اوتو سومریها = سرور بهترین تولیدات و منسوجات) می باشند. جزیره خارک و معبد بزرگ خدای دریاهای و خرد آن یعنی پارسو (قربانگاه به زبان سوری و اکدی) همان است که نام دیرین خود را به خلیج پارس (فارس) داده است و در این نامگذاری منظور از دریا و خلیج پارس در اساس نه نام سرزمین پارس بلکه همان جزیره خارک (جزیره خضر، پارسو= جزیره قربانگاهی ایزد خردمند دریاها) بوده است.
● آیه ۷۰-۷۸ از سوره مکی الرحمن قرآن (منبع تفسیر نمونه جلد ۲۳ صفحه ۱۷۴، سایت غدیر)
▪ آیه و ترجمه
فِیهِنَّ خَیرَتٌ حِسانٌ(۷۰)
فَبِأَی ءَالاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(۷۱)
حُورٌ مَّقْصورَتٌ فی الخْیَامِ(۷۲)
فَبِأَی ءَالاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(۷۳)
لَمْ یَطمِثهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانُّ(۷۴)
فَبِأَی ءَالاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(۷۵)
مُتَّکِئِینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضرٍ وَ عَبْقَرِیٍ حِسانٍ(۷۶)
فَبِأَی ءَالاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(۷۷)
تَبَرَک اسمُ رَبِّک ذِی الجْلَلِ وَ الاکْرَامِ(۷۸)
▪ ترجمه :
۷۰ـ و در آن باغهای بهشتی زنانی هستند نیکو خلق و زیبا.
۷۱پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟
۷۲حوریانی که در خیمه های بهشتی مستورند.
۷۳پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟
▪ تفسیر نمونه جلد ۲۳ صفحه ۱۸۲
۷۴ زنانی که هیچ انس و جن قبلا با آنها تماس نگرفته (و دوشیزه اند).
۷۵ پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟
۷۶این در حالی است که این بهشتیان بر تختهائی تکیه زده اند که با بهترین و زیباترین پارچه های سبز رنگ پوشانده شده .
۷۷ پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟
۷۸ پربرکت و زوال ناپذیر است نام پروردگار صاحب جلال و جمال تو.
▪ تفسیر:
باز هم همسران بهشتی در ادامه شرح نعمتهای دو بهشتی که در آیات سابق آمده است در این آیات نیز به قسمتهای دیگر از این مواهب اشاره شده است.
نخست می فرماید)) :در این دو بهشت نیز زنانی هستند نیکوخلق و زیبا(( (فیهن خیرات حسان ).
زنانی که جمع میان))حسن سیرت(( و))حسن صورت(( کرده اند، چرا که)) خیر)) غالبا در مورد صفات نیک و جمال معنوی به کار می رود و))حسن((غالبا در زیبائی و جمال ظاهر.
در روایاتی که در تفسیر این آیه وارد شده صفات نیک بسیاری برای همسران بهشتی شمرده شده که می تواند اشاره ای به صفات عالی زنان دنیا نیز باشد، و الگوئی برای همه زنان محسوب شود، از جمله خوش زبان بودن ، نظافت و پاکی ، آزار نرسانیدن ، نظری به بیگانگان نداشتن و مانند آن .
▪ تفسیر نمونه جلد ۲۳ صفحه ۱۸۳
خلاصه اینکه تمام صفات کمال و جمالی که در یک همسر مطلوب است در آنها جمع است ، و آنچه خوبان همه دارند آنها تنها دارند، و به همین دلیل قرآن در یک تعبیر کوتاه و پرمعنی از آنها به عنوان))خیرات حسان(( تعبیر کرده است .
و به دنبال ذکر این نعمت باز می افزاید )) :کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟ (( (فبای آلاء ربکما تکذبان ).
سپس در ادامه توصیف این زنان بهشتی اضافه می کند: )) آنها حوریانی هستند که در خیمه های بهشتی مستورند(( (حور مقصورات فی الخیام).
))حور(( جمع ))حوراء(( و ))احور(( به کسی می گویند که سیاهی چشمش کاملا مشکی و سفیدی آن کاملا شفاف است ، و گاه به زنان سفید چهره نیز اطلاق شده است.
تعبیر به)) مقصورات(( اشاره به این است که آنها تنها تعلق به همسرانشان دارند و از دیگران مستور و پنهانند. ))خیام(( جمع ))خیمه(( است، ولی به طوری که در روایات اسلامی آمده خیمه های بهشتی از نظر گستردگی و وسعت و زیبائی شباهتی به خیمه های این جهان ندارند.
▪ تفسیر نمونه جلد ۲۳ صفحه ۱۸۴
این نکته نیز قابل توجه است که))خیمه(( طبق آنچه علمای لغت و بعضی از مفسران گفته اند تنها به معنی خیمه های پارچه ای که در میان ما معروف است نمی باشد، بلکه به خانه های چوبی و یا حتی هر خانه مدوری کلمه خیمه اطلاق می شود، و گاه گفته شده ))خیمه ((عبارت است از هر خانه ای که از سنگ و مانند ساخته نشده است.
و بار دیگر همان سؤ ال پرمعنی را تکرار کرده و می گوید: ))کدامین نعمت از نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟ (((فبای آلاء ربکما تکذبان ).
آیه بعد توصیف دیگری است درباره حوریان بهشتی ، می فرماید:))هرگز پیش از این جن و انس دیگری با آنها تماس نگرفته ، و دوشیزه اند((.(لم یطمثهن انس قبلهم و لا جان ).
البته چنانکه از آیات دیگر قرآن استفاده می شود زنان و مردانی که در این دنیا همسر یکدیگرند هرگاه هر دو باایمان و بهشتی باشند در آنجا به هم ملحق می شوند، و با هم در بهترین شرائط و حالات زندگی می کنند.
و حتی از روایات استفاده می شود که مقام این زنان برتر از حوریان بهشت است به خاطر عبادات و اعمال صالحی که در این جهان انجام داده اند.
سپس می فرماید: ))کدامین نعمت از نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید ؟ (((فبای آلاء ربکما تکذبان).
▪ تفسیر نمونه جلد ۲۳ صفحه ۱۸۵
در آخرین توصیفی که در این آیات از نعمتهای بهشتی کرده ، می گوید:))ساکنان این دو بهشت در حالی هستند که تکیه بر تختهائی زده اند که با بهترین و زیباترین پارچه های سبز رنگ پوشانده شده است(( (متکئین علی رفرف خضر و عبقری حسان ).
)) رفرف (( در اصل به معنی برگهای گسترده درختان است و سپس به پارچه های زیبای رنگارنگ که بی شباهت به منظره باغها نیست اطلاق شده است.
))عبقری (( در اصل به معنی هر موجود بی نظیر یا کم نظیر است ، و لذا به دانشمندانی که وجود آنها در میان مردم نادر است))عباقرة(( می گویند، بسیاری معتقدند کلمه)) عبقر ((در آغاز اسمی بوده که عرب برای شهر پریان انتخاب کرده بود، و از آنجا که این شهر موضوع ناشناخته و نادری بوده ، هر موضوع بی نظیر را به آن نسبت می دهند و))عبقری (( می گویند، بعضی نیز گفته اند که))عبقر ((شهری بود که بهترین پارچه ای ابریشمین را در آن می بافتند.
ولی به هر حال ریشه اصلی فعلا متروک شده ، و عبقری به صورت یک کلمه مستقل به معنی ))نادرالوجود (( یا ))عزیزالوجود(( به کار می رود، و با اینکه مفرد است گاهی معنی جمعی نیز می دهد (مانند آیه مورد بحث).
و))حسان ((جمع)) حسن(( (بر وزن چمن( به معنی خوب و زیبا است.
به هر حال این تعبیرات همه حاکی از این است که بهشت همه چیزش ممتاز است ، میوه ها، غذاها، قصرها، فرشها و خلاصه هر چیزش در نوع خود بی نظیر و بی مانند است، بلکه باید گفت این تعبیرات نیز هرگز نمی تواند آن مفاهیم بزرگ و بی مانند را در خود جای دهد، و تنها شبحی از آنرا در ذهن ما ترسیم می کند.
در سایت دینی تبیان همین مطلب با توضیحات بیشتری آورده شده ولی طبق سنت اینجا نیز موضوع واقعیت ملموس این جهانی این دو شهر و جزیره اساطیری در روی زمین پی گیری نشده است:
▪ تفسیر مجمع البیان
۷۰ - در آن [بوستان]ها زنانی برگزیده و زیبا هستند.
۷۱ - پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دورغ میانگارید؟!
۷۲ - حوریانی که در خیمهها[ی بهشتی دور از چشمهای ناپاک ]نگاه داشته شدهاند.
۷۳ - پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دورغ میانگارید؟!
۷۴ - پیش از اینان هیچ انس و جنّی به آنان دست نزده است.
۷۵ - پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دورغ میانگارید؟!
۷۶ - در حالی که بر بالشی سبز [و زیبا] و فرشی نیکو تکیه زدهاند.
۷۷ - پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میانگارید؟! نگرشی بر واژهها دهمه: اینواژه در اصل به مفهوم «سیاهی» آمده است، آن گاه به سبز پررنگ نیز گفته شدهاست. سپس به همین تناسب به باغها و بوستانها و گیاهان سرسبز و پرطراوت، که از خرمی بسیار به سبز پررنگ میمانند، نیز گاه اطلاق شده است. واژه «مدهامتان» از ماده «ادهیمام» و از همین ریشه «دهمه» میباشد. همین گونه «دهماء» و مصغر آن «دُهیماء» که به معنی مصیبت بزرگ آمده از همین ریشه میباشند و نیز «دهماء» به معنای «دیگ سیاه».
ـ نضخ: این واژه به مفهوم تراوش کردن وجوشیدن آب است و «نضّاخة» از همین ماده است که به مفهوم فواره و فوران نمودن آب آمده است.
ـ رمّان: از ریشه رمّ، یرم، رمّاً، به مفهوم جلا دادن دل آمده است.
ـ خیرات: این واژه جمع «خیّره»، هموزن «سیّده» به مفهوم زنان زیباصورتو زیباسیرت میباشد و واژه «خیر» و «خیار» و «اخیار» نیز در وصف مرد نیک و مردان نیک و خوب به کار میرود. زجاجمیگوید: اصل «خیرات»، «خیّرات» بود که مخفف گردید.
ـ خیام: جمع «خیمه» است که به مفهوم خانهای است که از پارچههای گوناگون به کمک میخها و ستونها در بیابانها برپا میسازند. رفرف: این واژه به مفهوم بوستانها و باغهای بهشت است. به همین جهت هنگامی که گفته میشود: «رف النبات یرف»، منظور این است که گلها و گیاهان، سرسبز و پرطراوت شدند. پارهای نیز این واژه را به مفهوم مجالس بهشتیان، و برخی نیز به معنی بالشها و پشتیها گرفتهاند. عبقری: این واژه اسم جنس است و مفرد آن «عبقریه»، در اصل به مفهوم پدیده بینظیر و یا کمنظیر و بسیار خوب آمده؛ و به همین تناسب به جامههای زیبا و نازک و به فرشها و پشتیهای مخملی نیز گفته میشود.
به باور پارهای «عبقر» شهری است افسانهای که در آنجا زیباترین و پرشکوهترین پارچهها و فرشها را میبافتند و رنگآمیزی میکردند. تفسیر بوستانهای زیبا و پرنعمت بهشت در آیات پیش، وصف دو بوستان پرطراوت و پرشکوه - که از آنِ خداترسان دادپیشه و درستاندیش بود - ترسیم گردید، اینک در مورد دو بوستان پرنعمت دیگر میفرماید: وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ و پایینتر از آن دو بهشتی که از وصف آنها سخن رفت و از آنِ خداترسان است، دو بوستان پرنعمت دیگر نیز هست. واژه «دون» از دیدگاه برخی، نه به مفهوم «غیر» که به مفهوم نزدیک آمده و منظور این است که: در نزدیکی آن دو بوستان شکوهبار و زیبا که به هر یک از خداپرستان و خداترسان راستین نوید داده شد، دو بوستان دیگر است تا پاداش شایستهکرداری و پروای آنان باشد و بتوانند با ارضاء حس تنوعطلبی خویش و گردش در بوستانهای متنوع، به اوج شادی و شادمانی برسند و از نعمتها و موهبتها احساس یکنواختی و خستگی ننمایند. امّا به باور پارهای، منظورِ آیه شریفه، دو بوستان دیگری است که از نظر نعمت و موهبت و زیبایی و ظرافت، از دو بوستان نخست، محدودتر است.
از پیامبر گرامی آوردهاند که فرمود: آن دو بوستان از نظر زیبایی و شکوه، از دو باغ زیبایی که در آیات پیش از آنها سخن رفت، در درجه پایینتری هستند. پیامبر گرامی در تفسیر آیه در اشاره به تفاوت این چهار بوستان پرنعمت بهشتی فرمود: جنتان من فضةٍ آنیتهما و ما فیهما، جنتان من دهب آنیتهما و ما فیهما.(۱۴۲) این دو بهشت این گونه هستندکه ساختمان و همه ظروف و هر آنچه در آنهاست از نقره است، امّا آن دو بهشت ساختمان و همه وسایل پذیرایی آنها از طلا ساخته شده است. «ابوبصیر» از حضرت صادق پرسید: سرورم، اگر مرد توحیدگرا و پرواپیشهای وارد بهشت گردد و همسر او نیز به پاداش ایمان و درستکاری خویش به بهشت درآید، آیا آن دو میتوانند با هم ازدواج کنند؟ قال: قلت جعلت فداک اَخبرنی عن الرجل المؤمن تکون له امرأة مؤمنة یدخلان الجنة یتزوح احدهما الاخر؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: ابامحمد! بیگمان خدای توانا دادگر است، از این رو اگر آن مرد از زن خود برتر باشد، در اقدام به این ازدواج آزاد است.
بنابراین اگر دوست داشت میتواند با او ازدواج کند و آن زن از همسران بهشتی او گردد.
همین گونه اگر آن زن از نظر مقام و موقعیت معنوی و ایمان و عمل و آزادگی و دادگری از شوهرش برتر باشد، او نیز آزاد است که اگر خواست با شوی خویش در زندگی دنیا، در بهشت نیز پیمان زندگی امضا کند و اگر نخواست به این کار مجبور نخواهد شد. و نیز از حضرت صادق آوردهاند که در تفسیر آیه مورد بحث فرمود: نگویید بهشت پرطراوت خدا یکی است، چرا که قرآن میفرماید: و پایینتر از آنها دو بهشت دیگر است. و نیز نگویید که: بهشت پرطراوت و زیبای خدا برای همگان یکسان و همانند است، چرا که قرآن میفرماید: و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات...(۱۴۳) و برخی از آنان را از نظر درجات برتر از برخی دیگر قرار دادیم. و نیز «ابوبصیر» میگوید: به امام صادق گفتم: سرورم، اگر دو نفر باایمان و شایستهکردار وارد بهشت گردند، امّا یکی از نظر موقعیت در شرایط برتری است، آیا میتواند دوست خود را که در شرایط فروتری است ملاقات کند؟ آن حضرت فرمود: آن کسی که در مکان شکوهبارتری است میتواند فرود آید و دوست خود را دیدار کند و به جای خویش باز گردد، امّا آن کسی که در موقعیت فروتری است نمیتواند به مکان بالاتری صعود کند، چرا که موقعیتها بر اساس ایمان و عمل شایسته است. آن گاه افزود: به هر صورت دوستان بهشتی به آسانی میتوانند به دیدار یکدیگر بروند.
ولکنّهم اذا احبوا ذلک و اشتهوه، التقوا علی الاسرة.(۱۴۴) «علاء» آورده است که به حضرت صادق گفتم: سرورم، هنگامی که ما میگوییم: در سرای آخرت گروهی پس از تحمل عذاب و کیفر دوزخ برای مدتی، به لطف خدا از آنجا نجات یافته و به بهشت رهسپار میگردند، گروهی به ما خرده میگیرند و با تعجب میپرسند: آیا اینان با دوستان خدا در بهشت پرنعمت و زیبا همنشین میگردند؟ آن حضرت در پاسخ من فرمود: نه، آنان با دوستان خدا و در کنار آنان نخواهند بود، چرا که خدا بوستانها و بهشتهای دیگری نیز آفریده است؛ مگر قرآن نمیفرماید: و من دونهما جنتان(۱۴۵) جز آن دو بهشت پرنعمت، دو بوستان بهشتی دیگر نیز آفریدیم؟ پرسیدم: آیا این گروه که برای مدتی به دوزخ رفتهاند، کفرگرا بودهاند؟ فرمود: نه، اگر کفرگرا و حقستیز بودند که به بهشت وارد نمیشدند. پرسیدم: پس باایمان بودند؟ فرمود: نه، اگر باایمان بودند که به دوزخ نمیرفتند. آنان میان حقستیزی و حقپذیری و کفر و ایمان زندگی کردند و در تلاش بودند تا راه یابند، امّا موفق نشدند و به هر صورت آنان در زندگی از نیکان و ایمانآوردگان شایستهکردار نبودهاند. آن گاه میفرماید: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ پس اینک کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میشمارید؟ سپس در اشاره به ویژهگیهای این دو بوستان پرنعمت و زیبا میفرماید: مُدْهامَّتانِ این دو بوستان بهشتی بسیار سرسبز و پرطراوت و زیبا هستند، به گونهای که از خرمی و سرسبزی به سیاهی میگرایند. در مورد چهارمین بوستان زیبا و پرشکوهی که در آیات گذشته از وصف آنها سخن رفت، دو نظر رسیده است:
۱) گروهی بر این باورند که هر چهار بوستان مورد اشاره از آن کسی است که از خدا بترسد و با خودسازی و خردمندی و پروا به بارگاه او نزدیک و کارهای شایسته انجام دهد.
۲) امّا گروهی دیگر بر آنند که دو بوستان نخست از آن خداترسان شایستهکردار است و دو بوستان دوّم از آن ایمانداران و پرواپیشگانی است که در مرحله بعد قرار دارند. و دگرباره هشدار میدهد که: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ پس شما ای پریان و آدمیان، کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میشمارید؟ در پنجمین آیه مورد بحث در بیان وصف دیگری از این دو بوستان پرطراوت و زیبا میفرماید: فِیهِما عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ در آن دو بوستان زیبا و پرنعمت، دو چشمه جوشان نیز در حال فوران هستند و از آنها آبی گوارا و صاف و زلال میجوشد. «حسن» میگوید: منظور این است که در آن دو بوستان زیبا، دو فواره آب است که از سرچشمه میجوشند و آب را به سوی آسمان میپاشند و منظرهای زیبا پدید میآورند. امّا به باور «ابن عباس» منظور این است که: در آن بوستانها دو چشمه جوشان است که از آنها برای دوستان خدا مشک و عنبر میجوشد. و پارهای نیز بر آنند که: از آنها انواع نعمتها و موهبتها میجوشد و به خوبان هدیه میگردد.
و باز هشدار به آدمیان و پریان است که: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میشمارید؟ در ادامه آیات در اشاره به میوههای آن بوستانها میافزاید: فِیهِما فاکِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ در این بوستانهای پر طراوت و نعمت، انواع و اقسام میوهها فراوان است و درخت خرما و انار بسیار. «زجاج» از «یونس نحوی» آورده است که: خرما و انار - که در آیه از آنها نام برده شده - از بهترین میوهها هستند؛ و قرآن آنها را در کنار هم قرار داده و به هم عطف فرموده است تا برتری و برکت آنها را ترسیم نماید. «ازهری» میگوید: من در فرهنگ و ادبیات عرب کسی را سراغ ندارم که خرما و انگور را در شمار میوهها نشمارد، چرا که «فاکهة» مفهوم گستردهای دارد که همه میوهها را شامل میشود و آوردن آن دو، پس از واژه «فاکهة» نوعی عطف «خاص» بر «عام» میباشد که شاید به دلیل اهمیت آن دو نوع از میوهها باشد و کسی که جز این پندارد از دانش و آگاهی گسترده در فرهنگ قرآن بیبهره است وگرنه این سبک را در این آیه نیز میتوانست بنگرد که میفرماید: من کان عدوا للّه و ملائکته و رُسُله و جبرئیل و میکائیل...(۱۴۶) آن کس که دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئیل و میکائیل باشد، کافر است و خدا کفرگرایان و حقستیزان را دشمن میدارد. در این آیه «جبرئیل» و «میکائیل» که دو فرشتهاند، پس از واژه «ملائکته» آمدهاند که به دلیل اهمیت و عظمت آنهاست، درست نظیر آیه مورد بحث. و آن گاه دگرباره قرآن شریف هشدار میدهد که: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میشمارید؟! در ادامه آیات در اشاره به حوریان و همسران بهشتی میفرماید: فِیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ در آن بوستانهای چهارگانه بهشتی زنانی زیباصورت و زیباسیرت و خوشاخلاق هستند. این تفسیر را «ام سلمه» از پیامبر آورده است، امّا «حسن» میگوید: در آن بوستانهای پرطراوت و زیبا، زنانی زیباچهره و بسیار صاحبکمال و جمال هستند که از هر جهت آراستهاند. به باور مفسران این زنان زیبا و آراسته به کمال که در بوستانهای چهارگانه بهشت میباشند، نه از حوریان بهشتی که از زنان شایسته و اندیشمند دنیا هستند که از حوریان زیباتر و جالبترند. و به باور «جریر بن عبدالله» آنان زنان زیبا و شایستهکردار و برگزیدهای هستند که در دنیا خوب زندگی کردهاند. پارهای در وصف این زنان پرفضیلت و پرشکوه که از آنان سخن رفت، افزون بر زیبایی ظاهری و معنوی از این صفات پاک و پاکیزهاند:
۱) از همسرانشان هرگز عیبجویی نمیکنند و ناروا نمیگویند.
۲) در محافل و مجامع عمومی و راهپیماییها خودنمایی نمیکنند و به سرودخوانی و شعار سر دادن نمیپردازند.
۳) افزون بر زیبایی ظاهری و سیرت زیبا، دهانشان بدبو نیست.
۴) آنان از پنجره و پشتبام و درب خانهها خودنمایی نمیکنند.
۵) به همسرانشان در هیچ مورد نیرنگ نمیزنند و نسبت به آنان سراپا مهر و اخلاص هستند.
۶) از بدگویی و درشتگویی و اندیشه و عملکرد ناروا سخت بدورند
۷) به مردان بیگانه نه فکر میکنند و نه روی خوش نشان میدهند.
۸) زنانی شایستهکردارند و از هر نوع غرور و فریبکاری بیگانهاند.
۹) و دیگر ویژگی آنان همسردوستی است که هرگز همسرانشان را نمیآزارند. «عقبه» در این مورد میگوید: زنان زیبارو و زیباسیرت بهشتی در آن بوستانهای زیبا و پرطراوت دست در دست هم میگذارند و با نوایی دلانگیز و زیبا این گونه میخوانند: نحن الراضیات فلا نسخط المقیمات فلا نطعن... ما زنان بهشتی از نعمتهای خدا شاد و خشنودیم و هرگز ناخشنود نخواهیم شد، و در این جا زندگی میکنیم و از این جا بیرون نخواهیم رفت. ما زنانی هستیم برگزیده و زیبا و آراسته به ارزشها و میان ما و همسران گرانقدرمان عشق و صفا حاکم است. عایشه آورده است که: وقتی حوریان بهشتی آن گونه زیبا و دلانگیز میخوانند، زنان با ایمان وشایستهکردار نیز که در پرتو ایمان و آراستگی معنوی به بهشت میروند این گونه پاسخ آنان را میدهند: و نحن المصلیات و ما صلیتن و نحن الصائمات و ما صمتن... ما در زندگی از نمازگزاران آگاه بودیم، امّا شما نماز نخواندید، و ما روزهگیران بودیم، امّا شما روزه نگرفتید، ما برای عبادت و پرستش خدا وضو ساختیم، امّا شما وضو نساختهاید، و ما در راه خدا انفاق کردیم و دست محرومان را گرفتیم، امّا شما انفاق و بخششی نداشتید.(۱۴۷) و بدین سان اینان در بر شمردن افتخارات خویش بر حوریان بهشتی پیروز میگردند. و بار دیگر هشدار میدهد که: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میانگارید؟! در ادامه وصف این زنان زیبا و آراسته میافزاید: حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ آن زیبارویان زیباسیرت، حوریههایی هستند که در خیمههای بهشت پرطراوت و زیبا رو گرفتهاند. واژه «حور» از دیدگاه «ابن عباس» و «مجاهد» به مفهوم سپید و بسیار درخشنده و شفاف آمده است؛ و به همین دلیل به آرد بسیار سفید نیز الدقیق الحواری میگویند، و به زیباچهرهای که سفیدی چشم او بسیار سپید و درخشان و سیاهی چشمش بسیار مشکی و جالب باشد، «العین الحور» گفته میشود.
در تفسیر آیه مورد بحث دو نظر است:
۱) به باور گروهی منظور این است که: آن زنان زیبارو، حوریههایی هستند که در حجلهها و خانههای زیبا و پرشکوه قرار دارند و بسان همه زنان پاکدامن و باشخصیت وقار و متانت از وجودشان هویداست.
۲) امّا به باور گروهی دیگر نظیر «ربیع» منظور این است که: آن زیبارویان حوریههایی هستند که تنها دل در گرو عشق همسران خود دارند. «ابن مسعود» در این مورد آورده است که: برای هر حوریه بهشتی قرارگاه و سالنی پرشکوه است که طول آن به شصت میل میرسد. و از پیامبر گرامی آورده است که فرمود: منظور از «خیمههای بهشتی»، نه چیزی بسان خیمههای دنیا که بسیار پرشکوهتر از کاخها هستند، به گونهای که هر یک از این خیمهها به شصت میل میرسد، و از نظر زیبایی همانند مروارید میدرخشد و در هر زاویهای از آن همسر زیبارویی برای انسانهای شایستهکردار است که هیچ کس جز همسرش او را نمیبیند.
و «ابن عباس» آورده است که: منظور از خیمههای مورد نظر آیه کاخهای شکوهباری است که هر کدام از آنها یک فرسخ در یک فرسخ مساحت دارد و در هر کدام تنها چهار هزار دستگیره طلا به کار رفته است. و «انس» از پیامبر آورده است که: در سفر معراج از کنار جویباری پر آب و زیبا گذشتم که در دو ساحل آن کاخهایی از مرجانهای زیبا به چشم میخورد. از میان آنها ندای گروهی را شنیدم که به من سلام و درود میفرستند. از جبرئیل پرسیدم: اینان کیانند؟ گفت: اینها حوریههای بهشتاند که با اجازه پروردگارشان بر شما سلام و درود نثار میکنند. من پاسخ آنان را دادم. آنان افزودند: ای پیامبر خدا! ما حوریهها و زیبارویانی پاکسیرت و جاودانهایم و هماره دوشیزه خواهیم بود و خدا ما را همسران مردان آزادمنش و بزرگوار و عدالتپیشه برگزیده است. آن گاه پیامبر به تلاوت این آیه پرداخت که: حور مقصورات فی الخیام و باز هشدار میدهد که: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را دروغ میشمارید؟! در آیه بعد در ترسیم وصف دیگر این حوریههای بهشتی میافزاید: لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ هرگز پیش از اینان، پری و انسانی به آن حوریهها دست نزده است و سالم و پاکیزه و زیبا و دوشیزهاند. و دگرباره میفرماید: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ پس شما ای آدمیان و پریان، کدام یک از نعمتهای پرودگارتان را دروغ میانگارید؟! در آخرین وصف از این حوریههای بهشتی میافزاید: مُتَّکِئِینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ این بهشتیان سعادتمند در میان این همه نعمتهای مادی و معنوی بر تختهایی که با پرشکوهترین و زیباترین پارچههای سبزرنگ و پرجاذبه و فرشهای تماشایی و نیکو آراسته شده، تکیه زدهاند.
به باور «جبایی» منظور این است که: آنان بر فرشهای زیبا و پشتیهای بلند و پرشکوه تکیه زدهاند. «سعید بن جبیر» بر آن است که: واژه رفرف» جمع است و مفرد آن «رفرفه» میباشد که به مفهوم باغ بهشت آمده است. امّا از دیدگاه گروهی از جمله «ابن عباس» به مفهوم منزلها و کاخهای بهشتی است. و به باور «حسن» به مفهوم پشتیهای پرشکوه آمده است. در مورد واژه «عبقری» نیز دیدگاهها متفاوت است:
۱) به باور گروهی از جمله «قتاده» این واژه به مفهوم پشتیها و بالشهای پرشکوه و زیباست.
۲) امّا از دیدگاه «مجاهد» به مفهوم «حریر» آمده است.
۳) از دیدگاه «حسن» به معنای فرش نیکوست.
۴) و از دیدگاه برخی دیگر به هر نوع جامه و لباس زیبا و پر زرق و برق و رنگآمیزی شده، «عبقری» گفته میشود و بدان دلیل که جمع است، واژه «حسان» که جمع «حسن» به معنای خوب و زیبا و نیکوست، به عنوان وصف در کنارش آمده است. فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ و در آخرین آیه مورد بحث، این سوره مبارکه را با گرامیداشت ذات بیهمتای خدا و سر فرود آوردن در پیشگاه او - که در خور پرستش و سپاس و ستایش است - میفرماید: تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ بزرگ و بلندمرتبه است نام پرشکوه پروردگارت که صاحب بزرگی و بخشندگی است. ذات بیهمتای او در خور وصف شدن با اوصاف و ویژگیهایی است که جز او را نمیتوان وصف نمود، چرا که او پدیدآورنده و تدبیرگر هستی است. او سرچشمه کمال و جمال و قدرت و دانش و آگاهی است. او از همگان بینیاز است و هماره زنده و پاینده است. و ذات پاک اوست که شایستهکرداران و حقطلبان را گرامی میدارد و به آنان پاداش میدهد. از دیدگاه پارهای منظور آیه این است که: برکت و رحمت در نام باعظمت پروردگار توست، از این رو هماره و در هر چیز برکت را از نام بلند او و به وسیله نام او بجویید.
و پارهای نیز بر آنند که منظور آیه این است که: نام باعظمت پروردگارت از هر بدی و صفت ناپسندی پاک و منزه است و نامهای نیکو از آن اوست. از پیامبر گرامی آوردهاند که فرمود: انطقوا بیاذالجلال و الاکرام. هماره خدا را با این اوصاف و ویژگیها یاد کنید و با همه وجود بگویید: یا ذوالجلال و الاکرام. پرتوی از سوره مبارکه سوره مبارکه رحمان نیز در پرتو لطف و مهر خدا به پایان رسید و ما پس از نگرش بر هفتاد و هشت آیه دیگر از هزاران آیه قرآن شریف، اینک در آستانه سوره دیگری ایستادهایم.
در سورهای که گذشت، از این بوستانهای پر گل و لاله از مفاهیم و معارف روحپرور و دلانگیز و انسانساز قرآن گذشتیم: پرتوی از اوصاف خدا یا رمزی از رحمت گسترده او، آموزش کتاب پرشکوه خدا به انسان، آفرینش انسان و ارزانی شدن نعمت حیات، ارزانی شدن نعمت فرهنگساز «بیان» به انسان، توجه دادن به اصل اوجبخش نظم و حساب در کران تا کران هستی، توجه دادن به خضوع و سجده پدیدههای گوناگون هستی در برابر خدا، توجه دادن به نعمت میزان و قانون عادلانه و قانونگرایی و قانونمداری، هشدار از ستم و حقکشی و تجاوز به حقوق انسانها، توجه دادن به زمین، این مهد تمدنها و پیشرفتها و شگفتیهای آن، ترسیم زنجیرهای از میوهها و سبزیجات و گلها و دانههایی که هر کدام تفکرانگیز هستند و نشان قدرت و علم بیکران خداست، رهنمون انسان به راههای شناخت خدا، توجّه دادن به آفرینش پریان و آدمیان، به نعمت دریا و نعمتهای بیشمار آن، دعوت به تفکر و اندیشه در مورد کشتی و دریا و رابطه این دو با هم، توجه دادن به پدیده مرگ به عنوان دریچهای به سوی جهان دیگر، توجه دادن به قدرت خدا و ناتوانی انسان در برابر ذات پاک او، موضوع پرسش از گناهان، آیا میتوان از قلمرو قدرت خدا گریخت؟ چهرههای زشت و نفرتانگیز گناهکاران، پاداش خداجویان درستکار و دادپیشه، پاداش نیکی و نیکوکاری، بوستانهای زیبا و پرنعمت بهشت، و دهها درس انسانپرور و نکته لطیف و ظریفی که گذشت. بدان امید که ما نیز مورد مهر و لطف آن بخشاینده و بخشایشگر قرار گیریم، به سوی سوره دیگری از قرآن میرویم.
علی مفرد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست