دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مقدمه ای بر باستان شناسی دریایی


مقدمه ای بر باستان شناسی دریایی

باستان شناسانی که روی خشکی کار می کنند, بیش از همه از ساخت و سازهایی که روی سطح زمین انجام می شود آسیب می بینند اما باستان شناسان دریایی, با خود دریا طرف هستند و باید بقایای کشتی ها را در مقابل امواج کوبنده دریا حفاظت کنند

باستان‌شناسانی که روی خشکی کار می‌کنند، بیش از همه از ساخت و سازهایی که روی سطح زمین انجام می‌شود آسیب می‌بینند. اما باستان‌شناسان دریایی، با خود دریا طرف هستند و باید بقایای کشتی‌ها را در مقابل امواج کوبنده دریا حفاظت کنند. هر کشتی شکسته شکننده‌ای، کپسولی بی‌نظیر از گذشته ما است: توپ‌های جنگی زنگ‌زده، آلات جنگی باستانی و دیگر گنجینه‌های تاریخی همگی درون این کشتی‌ها دست نخورده مانده‌اند. اما دریا تمایل چندانی به بازپس دادن این گنجینه‌ها ندارد و این داستان باستان‌شناسی زیرآبی است.

کسانی که با باستان‌شناسی دریایی سر و کار دارند، ممکن است همه چیز خود، و حتی جان خود را، بر اثر فاجعه‌ای از دست بدهند. اما بقایای کشتی‌های غرق شده و اشیای درون آن‌ها، حتی اگر شکسته و پوسیده باشند، برای نسل‌های آینده پنجره‌ای منحصر به فرد به گذشته ما می‌گشایند. هر محوطه باستانی دریایی، لحظه‌ای از تاریخ است که ثابت و منجمد شده است. هر شی‌ای که از زیر آب بیرون می‌آید، قطعه‌ای از یک پازل عظیم سه بعدی است. باستان‌شناسان می‌دانند که هیچ‌گاه قادر به تکمیل این پازل نیستند، اما هر قطعه‌ای که به دست می آید و درون چارچوب کلی این پازل قرار می‌گیرد، آن‌ها را یک قدم به ساخت تصویر کشتی پیش از غرق شدن آن نزدیک می‌کند. هر کشتی داستانی مستقل برای گفتن دارد و میکروکوزمی (جهان کوچکی) از زمان خود به حساب می‌آید.

کاوش در میان کشتی‌های غرق شده تاریخی طولانی دارد. اسکندر کبیر با کمربند غواصی به زیر دریاها می‌رفت و غواصان رومی نیز بدون هیچ تجهیزاتی، بارهای کشتی‌های غرق شده را از عمق ۲۰ متری دریاها بیرون می‌آوردند.

با اختراع کپسول‌های اکسیژن، ماجراجویانی چون هانس هاس و جک کوستو در دهه ۱۹۴۰ راهی اعماق دریاها شدند. در این دوران هر چند کشتی شکسته‌های قدیمی بسیاری کشف شدند، اما کمتر از نظر اهمیت باستان‌شناسی‌شان مورد توجه قرار گرفتند. در سال ۱۹۶۰ بود که باستان‌شناس جوانی به نام جرج باس، به همراه پیتر تراک‌مورتون برای بررسی یک کشتی شکسته متعلق به عصر برنز در کیپ گلیدونیا در ترکیه به زیر آب رفت. باس غواصی را یاد گرفت و نشان داد باستان‌شناسی با همان استانداردهایی که در سطح زمین صورت می‌گیرد، می‌تواند به کاوش در دنیای زیر آب نیز بپردازد. از آن زمان به بعد تکنیک‌ها و روش‌های باستان‌شناسی زیرآبی بهبود زیادی یافته است، اما اصول آن تغییر نکرده است. بسیاری از بقایای کشتی‌های کلاسیک در طول این مدت در دریای مدیترانه و دیگر نقاط جهان مورد کاوش‌های باستان‌شناسی قرار گرفته‌اند.

باستان‌شناسان زیرآبی در انگلستان و اطراف جزیره بریتانیا نیز کشتی‌های زیادی را مورد کاوش قرار داده‌اند که مشهور‌ترین آن‌ها مری رز، ناو جنگی هنری هشتم است که در سال ۱۵۴۵ در آب‌های سولنت غرق شد.

باستان‌شناسی دریایی کشتی شکسته‌هایی که تا حد زیادی سالم مانده‌اند، به وفور در آب‌های دریای بالتیک یافت می‌شوند. نمک کم و سردی آب این دریا باعث کندی قابل ملاحظه روند پوسیدگی کشتی‌های غرق شده در آن می‌شود. یکی از مشهورترین کشتی‌های کشف شده در بالتیک، کشتی وازا است که در سال ۱۶۲۸ و در نخستین سفر دریایی خود غرق شد و در سال ۱۹۶۱ در خلیج اسکاتلند از زیر آب خارج شد. کشتی مشهور دیگری که در بالتیک کشف شده است، کشتی انگلیسی کوران است که در جریان یک جنگ دریایی با هلند در سال ۱۶۷۶ منفجر و غرق شد.

هرچند باستان‌شناسان دریایی در محیطی ناسازگار کار می‌کنند، اما همان اصولی را رعایت می‌کنند که همکاران‌شان روی خشکی رعایت می‌کنند. محوطه باستان‌شناسی دریایی نخست مورد مطالعه قرار می‌گیرد. این کار با استفاده از عکاسی، فیلمبرداری و مطالعه خصوصیات زمین‌شناسی ناحیه صورت می‌گیرد. هدف از این کار تهیه یک نقشه تحلیلی از محل غرق کشتی و خود لاشه است. این کار به باستان‌شناسان کمک می‌کند تا قبل از این که به سراغ کشتی بروند، اطلاعاتی درباره اهمیت باستان‌شناسی آن کسب کنند. تنها در موارد استثنایی است که باستان‌شناسان واقعا زیر آب می‌روند و به حفاری و خارج کردن محتویات کشتی‌ها می پردازند.

کشتی شکسته‌هایی که وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند، اغلب با محیط اطراف خود به تعادل رسیده‌اند. این کشتی‌ها که قرن‌ها در این حالت مانده‌اند، احتمالاً در قرن‌های آینده نیز در همین وضعیت باقی می‌مانند. اما در صورتی که باستان‌شناسان تغییری در وضعیت این کشتی‌ها ایجاد کنند، ثباتی که باعث حفظ آن‌ها می‌شود به هم می‌خورد. باستان‌شناسان تنها در صورتی به حفاری و کاوش درون کشتی‌های غرق شده می‌پردازند که آن‌ها به نوعی در معرض تهدید باشند. این تهدید می‌تواند به هم خوردن ثبات زیست‌محیطی ناحیه و یا ساخت یک اسکله یا بندر جدید در محل باشد. یک نمونه از این کشتی‌ها، کشتی جنگی سوان، متعلق به دوران کرامول است که در سال ۱۶۵۳ غرق شده و در حال حاضر در معرض پوسیدگی فساد بستر دریا قرار دارد.

در موارد بسیار استثنایی نیز باستان‌شناسان کشتی‌هایی را که در معرض تهدید نیستند، برای آن‌که در معرض دید عموم مردم قرار بگیرند، از زیر آب خارج می‌کنند. نمونه این کشتی‌ها ناو جنگی سوئدی وازا در استکهلم و کشتی مری رز است که در استکهلم به نمایش گذاشته شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.