پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سیاست جدید روسیه در خاورمیانه


سیاست جدید روسیه در خاورمیانه

ناسازگاری های روسیه و امریكا در منطقه خاورمیانه با یكدیگر, از جایی شروع شد كه دو كشور تصمیم گرفتند بر این منطقه تسلط یابند

«امروزه ما شاهد ساخته شدن «دیوار برلین» جدیدی هستیم و برخلاف تصور معمول، می بینیم كه این دیوار برلین بیشتر به سمت شرق سوق یافته است و در حال شكل گیری است.»

این ها بخشی از سخنان ولادیمیر پوتین در یكی از مصاحبه های تلویزیونی انجام شده در مسكو، طی هفته های گذشته بود كه از رسانه های عربی پخش گردید.

پوتین هیچگاه این قدر واضح به ازسرگیری جنگ سرد علیه غرب اشاره نكرده بود. این كه پوتین از یك رسانه عربی برای اعلام توضیحات و اظهارات سخت و ستیزه جویانه خود علیه غرب استفاده كرد، هیچ تعجبی ندارد. در میان تمامی مناطق، منطقه خاورمیانه از اهمیت بسزایی در روابط میان روسیه و امریكا برخوردار است، همین طور مناطق حوزه دریای سیاه، دریای خزر، قفقاز و آسیای مركزی نیز برای این دو كشور از اهمیت بالایی برخوردار هستند.

خاورمیانه از این جهت برای روسیه حائز اهمیت است كه مسكو می تواند از طریق آن سیاست های خود را در مقابل امریكا در این منطقه به نحو شایسته ای اجرا كند و تسلط روسیه بر این منطقه می تواند برای امریكا خطرساز باشد.

ناسازگاری های روسیه و امریكا در منطقه خاورمیانه با یكدیگر، از جایی شروع شد كه دو كشور تصمیم گرفتند بر این منطقه تسلط یابند.

از طرفی باید به این نكته نیز واقف بود كه روسیه امروز از هرگونه شباهت با دولت شوروی سابق به دور است. روسیه امروز بسیار موفق تر و مبتكرتر از دولت سابق عمل می كند و از اعمال اشتباه و خطای انجام شده در زمان شوروی سابق كاملاً درس گرفته است.

ملاقات و دیدار پوتین از عربستان سعودی، قطر و اردن برای روسیه نویدبخش آغاز یك دوره یكساله موفقیت آمیز، در جهت پیشبرد سیاست های این كشور در منطقه خاورمیانه است.

در حقیقت تمامی ماجرا از ماه مارس سال گذشته و از زمانی آغاز شد كه هیات نمایندگان حماس به رهبری خالد مشعل نشستی را با دولت روسیه در مسكو ترتیب دادند.

این رخداد به وضوح بیانگر این مساله بود كه روسیه در حال دستیابی به اهداف سیاسی خود می باشد. این موضوع از جانب رژیم صهیونیستی به شدت مورد انتقاد و اعتراض قرار گرفت تا جایی كه این رژیم عنوان كرد كه این اقدام دولت مسكو مانند كسی است كه از پشت خنجر می زند، با وجود این دولت روسیه از عمل خود دلسرد نشد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه عنوان كرد كه مذاكرات صورت گرفته در مسكو تنها برای یك بار نبوده و باز هم ادامه خواهد داشت.

از نظر مسكو برگزاری این نشست كاملاً منطقی بود و حماس از طریق انتخابات آزاد و منصفانه بر سر كار آمده بود.

روسیه تنها كار دولت های مصر و تركیه را تكرار كرده است و به انزوا كشاندن گروه حماس وضع را بهتر نخواهد كرد و از فعالیت های این گروه كم نمی كند. در طول گفت وگوی مسكو، حماس برخوردی منطقی داشت. از نظر دولت مسكو، این مذاكرات بسیار ثمربخش بوده است.

سپس نوبت ضربه زدن روسیه به پیكره سیاست های واشنگتن در منطقه خاورمیانه رسید.

مسكو اعلام كرد كه گفت وگوهای صورت گرفته با حماس در چارچوب تصمیم گیری های گروه سران چهار صورت گرفته است. گروه چهار خاورمیانه، متشكل از سیاستمداران عالی رتبه سازمان ملل، اتحادیه اروپا و دولت واشنگتن است.

در گام بعدی دولت روسیه مدعی شد كه تنها به خاطر پایان بخشیدن به بحران های خاورمیانه دست به این اقدام زده است و سوم این كه به منظور نتیجه بخش بودن گفت وگوهای پیرامون صلح حماس نیز باید از حقوق برابر برخوردار باشد.

مسكو با قرار دادن خود به عنوان پلی میان غرب و كشورهای مسلمان خاورمیانپه به خوبی به تمایلات خود دست یافته است و توانسته است كه نقش امریكا در منطقه را هرچه بیشتر كمرنگ نماید و همین طور مسكو در نظر دارد تا روابط خود را با كشورهای مسلمان هرچه بهتر كرده و با احترام به عقاید مسلمانان گوش فرا دهد. آن چنان كه لاوروف اظهار كرده: «ما به هیچ كس اجازه نمی دهیم كه ما را در مقابل جهان اسلام قرار دهد».

در حقیقت نیازی به اعلام موضع صریح لاوروف در این زمینه وجود نداشت، چرا كه از دید كشورهای مسلمان عربی، سیاست های روسیه كاملاً در مقابل و علیه غرب و به خصوص دولت واشنگتن است، چرا كه تمامی سیاست های اعمال شده از سوی دولت واشنگتن مبتنی بر اعمال فشار، زور و تهدید است.

سیاست روسیه زمانی آشكارتر شد كه پس از جلسه ملاقات پوتین و خالد مشعل، رییس جمهور روسیه، دیداری را با محمود عباس، رییس جمهور دولت فلسطین ترتیب داد. نتیجه این ملاقات، تصمیم آشكار روسیه به از سرگیری برنامه صلح بود، آن هم درست در زمانی كه واشنگتن مصرانه عدم تمایل خود به این مساله را ابراز می كرد.

در طی اقامت رییس تشكیلات خودگردان فلسطین در مسكو، محمود عباس به پوتین گفت: زمانی كه در این كشور هستیم، احساس می كنیم كه در یك كشور دوست قرار داریم. روسیه همیشه و حتی در شرایط بحرانی نیز پشتیبان ما است.

دولت پوتین حتی سران عضو گروه چهار را متقاعد ساخت تا طرحی بین المللی به تصویب برساند كه با استفاده از آن روسیه بتواند به صورت مستقیم كمك های خود را به سرزمین های اشغالی ارسال كند. روسیه همچنین دولت واشنگتن را وادار كرد تا با تصمیم مشترك گروه چهار موافقت نماید.

اما مساله ای كه بیش از همه باعث برانگیختن خشم دولت امریكا شد، اقدام جسورانه مسكو بود كه پیشنهاد می كرد كشورهای منطقه نظیر مصر، اردن و عربستان سعودی و همچنین اتحادیه عرب به جای نظارت، به طور مستقیم و كامل در برنامه صلح خاورمیانه شركت كند. پیشنهاد روسیه كه همچنان روی میز گروه چهار قرار دارد، خاطرنشان می سازد كه مسكو علت روابط امریكا و كشورهای عربی واقع در خاورمیانه را به چالش می كشاند و با آن مخالف است.

روسیه اقدامات دو پهلوی دولت واشنگتن را افشا می كند كه از این طرف با رژیم اشغالگر هم دست و هم پیمان است و از سوی دیگر با سردمداران عرب همكاری می كند و به آن ها خط مشی سیاسی می دهد و با این عمل مانع قدرت گرفتن كشورهای عربی در مقابل اسراییل می شود.

مسكو كه زمانی تحت سیطره ایدئولوژی های شوروی سابق قرار داشت، هیچ گاه تا به این اندازه فرصت پیشگام شدن در برقراری روابط با كشورهای عربی را نداشته است. حتی در دوره شوروی، مسكو می بایست به طور ظاهری این ایدئولوژی را به كشورهای دیگر نیز القا و صادر می كرد.

بعد از دیدار محمودعباس از مسكو، شمار زیادی از سران جهان اسلام به روسیه سفر كردند كه از آن جمله می توان به دبیر كل سازمان كنفرانس اسلامی، نخست وزیر لبنان، رییس جمهور سوریه، دبیركل اتحادیه عرب، پادشاه اردن و رییس جمهور مصر اشاره كرد. همچنین پوتین نیز شخصاً از مراكش و الجزیره دیدن كرد.

در این حال دولت روسیه، سیاست زیركانه ای را در پیش گرفته است؛ اول این كه این كشور اعلام كرد كه هیچ چاره ای برای حل مشكلات منطقه ای و یا مسایل جهانی وجود ندارد و این بدان معناست كه كشورهای دیگر نمی توانند و نباید نقش روسیه در حل مشكلات را نادیده بگیرند. حال این مساله چه در خاورمیانه باشد، یا در افغانستان و كوزوو، روسیه باید برای حل كشمكش ها پیش قدم گردد.

بعد از سفر مشعل به روسیه، لاوروف در رسانه های عربی اعلام كرد: دنیای امروز آن چنان وضعیت و موقعیت پیچیده ای دارد كه نمی تواند تندروی های هیچ كشور یا جناحی را پذیرا باشد. امروز دیگر دنیا به صورت شهرهای كوچك نیست كه در آن یك جناح پیروز صد درصد باشد و جناح دیگر به طور كامل شكست را بپذیرد.

دوم این كه هیچ دولت یا كشور خارجی نمی تواند جهان عرب را وادار به تغییر و یا بازسازی خط مشی سیاسی و روابطشان با كشورهای دیگر سازد.

لاوروف گفت: «تلاش برای این كه همه مجبور شوند با یك سرعت حركت كنند و یا از یك نمونه خاص پیروی كنند غیرممكن و غیرعملی است.» لاوروف اضافه كرد: «این مصلحت اندیشی روسیه باعث بروز مشكلات و شرمندگی همیشگی دولت واشنگتن خواهد شد.»

سوم: برخلاف واشنگتن، سیاست های مسكو در قبال خاورمیانه كاملاً متناسب است.

در حالی كه این كشور پایه های روابط سیاسی خود با كشورهای عربی را بنا نهاده و مستحكم می سازد، از سوی دیگر به همكاری های خود با ایران نیز ادامه می دهد و در پشت پرده با اسراییل هم همدست است.

چهارم این كه: جدا از رسیدن به اهداف جغرافیایی- سیاسی، علت دیگر تلاش روسیه برای داشتن روابط سیاسی دوجانبه گرم و دوستانه با كشورهای عربی این است كه مسكو به این وسیله می تواند همكاری های نزدیك اقتصادی خود را با كشورهای حوزه خلیج فارس گسترش دهد و از همه مهمتر برای اولین بار می تواند به عنوان صادر كننده سلاح به كشورهای مخالف امریكا در منطقه خود را مطرح سازد.

و این بدان معنا است كه مقایسه با دوره شوروی سابق و برخلاف آن، روسیه دیگر به دنبال هم پیمانان قوی نمی باشد، چرا كه از اتحاد قدرتمندی با كشورهای منطقه برخوردار است و در نهایت این كه كاملاً روشن است كه سیاست روسیه مستقل از گروه چهار است، اما در عین حال نیز خارج از محدوده سیاست های این گروه عمل نمی كند و این كار نیز باعث ناراحتی دولت واشنگتن می شود.

از آن جایی كه جنگ عراق و سنگینی بار روی دوش امریكا قرار گرفته است، دولت واشنگتن به سختی می تواند با سیاست های دولت روسیه كنار بیاید و خود را با آن ها وقف دهد و كم كم علایم واماندگی خود را آشكار می سازد.

مسكو نتوانسته است در بین كشورهای عربی مسلمان و در منطقه خاورمیانه، خود را به عنوان چهره ای ضدامریكایی معرفی كند، این موضوع به طور حتم به نفع روسیه است، چرا كه با پشتیبانی كشورهای عربی مخالف امریكا، این كشور می تواند در مقابل غرب قد علم كند.

پوتین در سفر خود به كشورهای اسلامی اعلام كرد كه روسیه به دنبال دردسر و كشمكش با هیچ كشوری نیست، این كشور ارزش خود را می داند و به سوی ساختن دنیای چند محوری گام برمی دارد. ما قصد نداریم كه به دوران جنگ بین بلوك های شرق و غرب بازگردیم. ما نمی خواهیم كه دنیا را به گروه های سیاسی و نظامی مختلف تقسیم كنیم.

اما روسیه قدرت بالقوه كافی را جهت تكوین دنیای جدید دارد و این اطمینان را می دهد كه ساختار و شالوده دنیای آینده كاملاً متناسب و پاسخگوی تمامی تمایلات اعضای جامعه بین المللی خواهد بود.

تنها مساله ای كه جای سوال دارد این است كه پایه و اساس این رقابت و كشمكش پیش آمده بین روسیه و امریكا از كجا شكل می گیرد و چقدر به طول خواهد انجامید؟

اسلامیك اسلاخانوف مشاور رییس جمهوری روسیه گفته است: این موضوع كه روسیه به یك بازیگر مستقل در عرصه دنیای امروز مبدل شده است، همتایان غربی ما را شگفت زده كرده است. منصفانه است كه روسیه دیگر نخواهد نقش زیردست و فرمانبردار امریكا را در مسایل مربوط به خاورمیانه و جهان اسلام ایفا كند.

اما روسیه می تواند و باید كه در موقعیت هایی كه خدشه ای به گرایش ها و تمایلات این كشور وارد نمی شود یار و شریك امریكا و غرب باشد.

در نتیجه، دولت مسكو شك ندارد كه دیگر رقیبی در امور سیاسی خاورمیانه نخواهد داشت و می توان این طور تفسیر كرد كه دیدار پوتین از كشورهای عربی مسلمان، به نوعی بنا نهادن پایگاهی سیاسی به منظور پیشبرد اهداف كرملین در خاورمیانه است.

مترجم: بهادر آذربهار