چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
«شکست روایت» برای حفظ ریتم
● پس ازدواجتان تصادفی نیست!
پنج تا جوان تصمیم گرفتهاند یک حمام قدیمی را به سفرهخانه سنتی بدل کنند. طبیعتاً براحتی میشد ماجراها را حول چرخاندن این سفرهخانه و به شکل اپیزودیک [چنانکه در یکی از کمدیهای کاویانی شاهدش بودیم] به آخر رساند و مخاطبان را هم راضی نگه داشت اما نه فیلمنامهنویس و نه کارگردان، دنبال این راه ساده نرفتند و خودشان را درگیر ماجراهای ازدواج [آن هم ازدواجهای غیرمعمول] این پنج جوان کردند که باید توسط صدای راوی [فرهاد آئیش] با هم پیوندهای ارگانیک برقرار کنند. حفظ ریتم در چنین گیرودار روایی بسیار دشوارتر از حفظ ریتم در اثری اپیزودیک است. شوخیها هم گرچه تازه نیستند اما با اجراهای تازهتر و از زاویه دیدی دیگر، در جذب مخاطب مؤثر افتادهاند. به طور مثال استفاده از «ایهام» که ثمره بزرگ «نوروز ۷۰» بود و بعدتر در «ساعت خوش» به اوج رسید، در این مجموعه، «علیت ماجرا» هم میشود وقتی راوی میگوید که این آشنایی کاملاً تصادفی بود و مخاطب میبیند دختر تصادف میکند و پسر، مادرش را صدا میزند!
● مجموعه چه کسی از تلویزیون پخش شد؟!
فرزاد مؤتمن متولد ۱۳۳۶ است در تهران، اما بچگی و نوجوانیاش را در مناطق نفتخیز جنوب، به جوانی بدل کرده. پس از دبیرستان، برای تحصیل سینما به امریکا رفته و در ۱۹۷۹ [۱۳۵۷ خودمان!] تحصیل را نیمهتمام ول کرده و برگشته ایران. بعد از انقلاب، عکاسی کرده، فیلمبرداری کرده، مستند ساخته و حالا هم در دانشگاه سوره تدریس میکند. غیر از سریالسازی که مشغله جدید اوست [«نونو ریحون»] در «لژیون» (۱۳۷۷) دستیار کارگردان بوده و در «پابرهنه در بهشت» (۱۳۸۴) مشاور کارگردان. تا پیش از کارگردانی «پوپک و مشماشاءالله» (۱۳۸۸)، به سینماگری که آثارش به مذاق گیشه خوش نمیآید مشهور بود اما یک دفعه با این فیلم، به کارگردانی موفق از منظر «مخاطبان عام» بدل شد. هفت پرده (۱۳۷۹)، شبهای روشن (۱۳۸۱) و صداها (۱۳۸۷) از آثار پیشنهاددهنده او به سینمای ایراناند. آیا او مجدداً به سمت سینمای پیشروی بیشتر خواصپسند میل خواهد کرد؟
● بازیگری با صدا!
فرهاد آئیش متولد ۱۳۳۱ است در شمیران. دبیرستان را که در تهران تمام کرده، مدتی در ایران نبوده. نه فکر کنید مدت زیادی بوده، نه! فقط ۲۷ سال! وقتی در سال ۱۳۷۶ به ایران برگشت، چه کسی فکر میکرد بازیگر، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتری که از دیپلم به این طرف، در کشور نبوده و دائم در شهرهای امریکای شمالی و اروپای غربی اجرای انگلیسی روی صحنه میبرده، اصلاً بتواند فارسی حرف بزند چه برسد به بازی و کارگردانی در متون فارسی، اما او موفق شد و حالا هم روی صحنه یکی از موفقترینهاست گرچه به همان اندازه در سینما موفق نبوده!
با این همه حضورش در آخرین اثر سینمایی مؤتمن، غافلگیر کننده بود و او را در قامت بازیگری دوزیست [هم در تئاتر هم در سینما] و موفق مطرح کرد. آئیش در «نون و ریحون» با صدای راوی به ما معرفی میشود و در ادامه هم، یکی از نقشها را برعهده میگیرد. صداپیشگی او البته کمک زیادی به موفقیت متن کرده.
● یک: مجموعهای غیرمناسبتی
رفتن به سراغ کمدی به عنوان مجموعهای مناسبتی، احتمالاً آخرین گزینه ممکن در روندی منطقی است؛ گرچه این آخرین گزینه، چندین ماه رمضان را [در سالهایی که مخاطبان تلویزیون ایران به تقویم سنی خود افزودند] در کارنامه دارد. در مورد کمدیهای مناسبتی، شاید تنها حلقه اتصال به «مناسبت تشریعی»، آموزهها یا اخلاقیات منتشر در متن باشد یعنی «دعوت به صلاح». در سالهای گذشته یک اتصال دیگر هم در این آثار به چشم میخورد آن هم روزهدار بودن شخصیتها بود؛ اتصالی که چندان ساختاری به شمار نمیآمد چرا که اغلب قصهها میتوانست در ماهی غیر از ماه رمضان هم اتفاق بیفتد.
در «نون و ریحون» تنها اتصال ممکن به «مناسبت تشریعی»، تشویق جوانان به ازدواج است. محتملاً این نکته را هم میتوان اضافه کرد که نام مجموعه در تضاد با زمان پخش آن است. آیا تا به حال در ماهی که خوردن و آشامیدن [در بخش اعظم زمانی که ۲۴ ساعت یک شبانهروز را تشکیل میدهد] منع شده، مجموعهای با نامی متأثر از «جایگاه غذا» در «فرهنگ عامه» به نمایش درآمده؟ [«نون و ریحون» در «فرهنگ عامه» معادل «نان و پنیر و سبزی» هم نیست که افطاری سنتی ایرانیان به شمار میآمد و میآید] این بخش از این گفتهها، البته به «مناسبت» برمیگردد و بخشی دیگر که به «مجموعه» و کمدیسازی مربوط است، از مقولهای دیگر است.
واقعیت امر این است که تازهترین اثر فرزاد مؤتمن که به فیلمسازی «متفاوتساز» مشهور بوده و هست، یک کمدی متعارف غیرمناسبتی است که شاید تنها دلیل پخش آن در این ایام، این باشد که حوادث، شخصیتها، گفتوگوها و مسیری که توسط قصه طی میشود، مغایرتی با مناسبت ندارند [گرچه تناسب چندانی هم ندارند!] پس باید ببینیم تکلیف مخاطب با این مجموعه کمدی چیست؟ آیا ارتباط برقرار میکند؟ لذت میبرد؟ آیا این مجموعه، چیزی فراتر از «نمایشهای صابونی» ۲۰سال اخیر تلویزیون ایران است یعنی مثلاً به شیوههای کمدی تئاتری یا سینمایی نزدیک میشود یا با مخاطبی که سالها به آثاری از جنس مجموعههای مدیری و عطاران عادت کرده، چیزی از همان دست با کیفیتی فراتر یا فروتر را عرضه میکند؟ جایگاه یک کارگردان پیشرو آثار جدی، در گروه ساخت یک مجموعه کمدی [چه عامپسند چه عامهپسند، چه خاصپسند] چیست؟ سؤال اصلی این است: آیا موفقیت غیرقابل انتظار «پوپک و مش ماشاءالله» در گیشه، مسئولان شبکه پنج را قانع کرده تا کارگردان «هفت پرده»، «شبهای روشن» و «صداها» را برای ساخت یک کمدی مناسبتی که با اتصالی بسیار دور به «مناسبت» [حتماً با عنوان ترویج سنت «نکاح»] مرتبط میشود، خبر کنند؟
● دو: در مرز کمدی بروکس و آلن
ایده، ایده تازهای نیست، همان طور که «پوپک و مش ماشاءالله» هم ایده تازهای نداشت اما اجرای ایده، جذاب است نه فقط به این دلیل که خلاف آخرین فیلم مؤتمن، مخاطب با «قصه خطی کلاسیک» مواجه نیست و خیلی جاها، به عقب برمیگردیم و «موقعیت» را با «تحلیلی دیگر» میبینیم، به این دلیل که چه «نعمتی» به عنوان فیلمنامهنویس و چه مؤتمن به عنوان کارگردان، بسنده نکردهاند صرفاً به عرضه شخصیتهای جذاب یا حداکثر هجو سکانسهای مشهور یا غیرمشهور دیگر فیلمها یا دیگر مجموعهها. کمدی موقعیتی که در این مجموعه عرضه میشود، حاصل دخالت در روایت هم هست در واقع تقاطع کمدی وودیآلن و ملبروکس است. کمدی «بروکس» که زمینهساز موفقیت «نمایشهای صابونی» تلویزیونی در ۴۰ سال اخیر بوده و هست، شاید حضور بیشتری هم داشته باشد. از منظری دیگر، آمیختگی با کمدی استودیویی، کمهزینه، متکی به بداهه و شیک را که دستاورد مدیری در این شیوه است در آن شاهدیم، همچنان که خروج گاه و بیگاهی از استودیو، نزدیک شدن به دنیای آدمهای معمولی و تعریف شدن پروژه با فیلمنامهای مشخص و مدون را که دستاورد عطاران است. چنین آمیختگی موفقی، همیشه به موفقیت نینجامیده.
در سالهایی که گذشت، بسیاری از کارگردانان سینمایی یا تلویزیونی و گاه فیلمنامهنویسان اختصاصی مدیری یا عطاران، به این آمیختگی اندیشیدند و آن را آزمودند، اما در بهترین حالت، بیش از ۸ درصد زمان پخش آن کمدیها، چه از نظر مخاطبان عام [که این آثار را از منظری عام با «آثار مبدأ» مقایسه میکردند] و چه از نظر مخاطبان خاص [که زیر بار پذیرش «نسخه دوم ضعیفتر» نمیرفتند] موفقیتآمیز نبود.
نعمتی و مؤتمن در این میان توانستهاند حتی این شیوه مختلط را در حد اجرایی سینمایی، دارای ارزش افزوده کنند. امتیاز دیگری که در «نونوریحون» شاهدیم، کوتاه شدن زمان «باز شدن یخ روایت» است، زمانی که در بهترین آثار مدیری، به شکل استاندارد در محدوده پنج تا شش قسمتی اول تعریف میشد و در بهترین کارهای عطاران، در محدوده هشت تا نه قسمت اول. این زمان در مجموعه مؤتمن به دو قسمت اول کاهش یافت و به رغم تقاطع چند شبه پخش مجموعه «در مسیر زایندهرود» از شبکه یک، با آن و ابتر شدن ۵، ۱۰ و گاه ۱۵ دقیقهای «نونو ریحون» و دور از دید ماندنش، در جذب مخاطب، خیلی کوشا و چالاک نشان میدهد. این چالاکی البته میتواند در قسمتهای آینده دچار مشکل شود یا نشود، اما یک نکته حائز اهمیت است و آن هم این است که «شکست روایت» در آن، نه بهمنظور شیک شدنش که دقیقاً بهمنظور حفظ ریتم و مخاطب به کار گرفته شده. بازیهای این مجموعه هم گرچه رجحانی بر بازیهای خوب کمدیهای مناسبتی ندارند، با این همه با متن، شخصیتها و شوخیها هماهنگاند.
● سه: تغییرات و اختلاطها در ژانر کمدی
در تاریخ سینما یا مجموعهسازی تلویزیونی، کمدیهای رمانتیک جایگاهی ویژه دارند.
کمدیهای رمانتیک به آثاری گفته میشود که در عین کمدی بودن، به آشنایی و تداوم آشنایی و زندگی یک یا چند زوج خوشبخت بپردازند. آیا «نون و ریحون» را میتوان صرفاً به دلیل کمدی بودن و تلاقیاش با قصهای که به ازدواج پنج جوان مربوط است، کمدی رمانتیک نامید؟ باید پذیرفت که «تقاضای غیرمتعارف ازدواج» جوانی که دنبال نشانی دختری است که افسر پلیس است و به زندان افتادنش، موقعیت کمیکی است، اما چندان رمانتیک نیست و بیشتر به هجویههای «بروکس» شبیه است با این همه از یاد نبریم که ژانرها هم در دل خود، دچار تغییرات و اختلاطهایی شدهاند، آنقدر که نمیتوان فاصله یک کمدی هجوآمیز با یک کمدی رمانتیک را بهطور دقیق مشخص کرد. این مرز در سینمای جهان هم سال به سال، نامشخصتر میشود. خب، باید پذیرفت که از زمان عرضه نخستین «کمدی رمانتیک»های بیلی وایلدر، وضع به همین منوال بوده که اکنون هست!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست