سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
مردی گمشده در کتاب
استاد «پرویز شهریاری» دوم آذر ۱۳۰۵ در خانوادهای دهقانی در کرمان به دنیا آمد. پدرش دهقانزادهای بود که روی زمینهای اربابی کارگری میکرد، مادرش هم دهقانزاده بود. زندگی سختی داشتند. پدرش کارگر روزمزد بود به همین دلیل روزگار کودکی و نوجوانی «پرویز» کوچک، برادرها و خواهرش بهسختی گذشت. پس از مرگ پدر، مسوولیت خانواده به دوش مادرش (گلستان شهریاری) افتاد. خود استاد «شهریاری» در مصاحبهای درباره مادرش میگوید: «با همه اینها، این واقعیت را که همه ما توانستیم به تحصیل خود ادامه دهیم، مدیون روشنبینی و فداکاری مادرمان هستیم.»
بارها تاجرهایی از کرمان و بم برای دکانشاگردی و خانهشاگردی به سراغ من آمدند. من در دل راضی نبودم و مادرم هم در مقابل آنها مقاومت میکرد. او میگفت: «تا جایی که لازم است، جان میکنم ولی اجازه نمیدهم بچههایم درسشان را رها کنند.» از دبستان تا سوم دبیرستان را در کرمان گذراند و بعد وارد دانشسرای مقدماتی شد. دانشسرای مقدماتی معمولا برای کسانی مناسب بود که در جستوجوی کار بودند، چون شغل آینده آنان (یعنی معلمی) تضمین شده بود. در سال آخر دانشسرای مقدماتی بخشنامهای آمد مبنی بر اینکه شاگردان اول و دوم امسال و سالهای قبل دانشسرای مقدماتی میتوانند در تهران ادامه تحصیل دهند. او نیز در سال ۱۳۲۴ با استفاده از این مصوبه، وارد دانشکده علوم دانشگاه تهران شد و رشته ریاضی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.
در آن زمان در تمام ایران هیچ دانشگاه دیگری وجود نداشت. در آن سال از سرتاسر ایران، ۱۳ نفر داوطلب رشته ریاضی شدند. پس از آنکه دانشکده علوم را تمام کرد، از طرف وزارت فرهنگ (آموزشوپرورش فعلی) به شیراز رفت. یک سال در شیراز آموزگار بود و در سال ۱۳۳۳ به تهران برگشت و پس از مدتی، کار در دبیرستانها را شروع کرد. آن روزها در دبیرستان اندیشه و دبیرستانهای وابسته به گروه فرهنگی خوارزمی آموزش میداد. در دانشکده فنی دانشگاه تهران، در کلاسهای روزانه و شبانه دانشگاه تربیت معلم و در اراک در مدرسه عالی علوم اراک هم تدریس میکرد. «شهریاری» در دوران پرتنش سیاسی دهه ۲۰ به مبارزه سیاسی روی آورد. پس از ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و سوءقصد به جان «محمدرضا پهلوی» موجی از دستگیریها آغاز شد و «شهریاری» در فروردین ۱۳۲۸ برای نخستینبار بازداشت شد و به زندان افتاد. وی پس از آن نیز بارها به زندان افتاد. زبان روسی را در زندان فراگرفت و کار ترجمه کتابها از زبان روسی را آغاز کرد. کتاب «تاریخحساب تانون» را در زندان ترجمه کرد. یکی از نکات جالب زندگی استاد «شهریاری» آن بود که هفتبار و به دلایل مختلف زندانی شد. در سال ۱۳۲۸ به مدت سهسال، در سال ۱۳۳۲ به مدت یکسال و نیم و در سال ۱۳۶۱ (به علت عضویت در شورای نویسندگان و هنرمندان) به مدت یکسال و نیم.
«پرویز شهریاری» را در ابتدا به عنوان معلمی میشناختند که کتابهای ریاضی ارزندهای تالیف میکند اما پس از آن چندین دبیرستان مهم و نمونه را در تهران تاسیس کرد. تاسیس دبیرستان خوارزمی (۱۳۳۹) مدرسه دخترانه مرجان (۱۳۴۰) و مدرسه عالی علوم اراک (۱۳۵۳) از کارهای مشهور اوست. وی بعدها مدرسه مرجان را به گروه فرهنگی مرجان (۱۳۵۰) و دبیرستان خوارزمی را به گروه فرهنگی خوارزمی بدل کرد که اولین کلاسهای کنکور در ایران را برگزار کردند.
«پرویز شهریاری» همواره به انتشارات و کارهای مطبوعاتی علاقه داشت که این علاقه تا پایان زندگی با او همراه بود. در سال ۱۳۴۲ همزمان با تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران، انتشارات خوارزمی را پایه گذاشت که بعدها یکی از بهترین انتشاراتیهای کشور شد. وی همچنین انتشارات توکا را در سال ۱۳۵۳ تاسیس کرد که بعدها نام پنجمین فرزندش شد. یکی از مهمترین دلمشغولیهای استاد در سالهای طولانی، انتشار مجلههای علمی و فرهنگی در مقام سردبیر بود. برای مثال، نشریه «سخن علمی» از سال ۱۳۴۱ منتشر شد که «پرویز شهریاری» سردبیر این نشریه بود. استاد «پرویز شهریاری» درباره این نشریه و سرنوشت آن مینویسد: «این نشریه هشت سال پیاپی منتشر شد: در سال اول، شش شماره و در هفت سال بعد، هر سال ۱۲ شماره؛ روی هم ۹۰ شماره. اما از بهمن ۱۳۴۸ وضعیت عوض شد. سازمان امنیت از او خواست مجله سخن علمی را به آنها (یعنی سازمان امنیت) واگذار کند (در آن زمان مجلههای بسیاری به همین شیوه و زیر نظر سازمان امنیت منتشر میشد.) «شهریاری» نپذیرفت و به این ترتیب عمر مجله در پایان سال هشتم به انتها رسید. ماهنامه علمی سخن علمی، ماهنامه اندیشه، هفتهنامه وَهومن، مجله آشتی با ریاضیات، نشریه آشنایی با دانش، ماهنامه دانش و مردم و مجله چیستا از جمله کارهای انتشاراتی «پرویز شهریاری» است. وی از سال ۵۱ دچار مشکل بینایی شد. برای درمان نارسایی چشم به پزشکان زیادی مراجعه کرد. حتی به واسطه دوستی که در لندن داشت، به پزشکان آنجا هم مراجعه کرد، اما به او گفتند بیماریاش درمان ندارد و باید با این مشکل بسازد.
از آن به بعد روزبهروز بر ناراحتی چشمش اضافه میشد. در نهایت هم ناچار شد از عینک و ذرهبین استفاده کند. به همین دلیل، کار تالیف و ترجمه کتاب و مقاله هم برایش بسیار مشکل شده بود. او در سالهای پایانی عمرش تدریس نمیکرد بلکه در منزل میماند و به کارهای تحقیقاتی میپرداخت. کار انتشار مجلههای «چیستا» و «دانش و مردم» را نیز تا پایان عمر و بهرغم کهولت سن و ضعف بینایی ادامه داد. استاد «پرویز شهریاری» سرانجام در ۸۶سالگی و در ساعت ۴:۳۰ دقیقه بامداد روز جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ به علت مشکل تنفسی در بیمارستان جم تهران زندگی را بدرود گفت و در عصر همان روز در آرامگاه قصر فیروزه زرتشتیان واقع در شرق تهران، در حضور جمعی از دوستدارانش به خاک سپرده شد. اکنون به مناسبت ۲۲ اردیبهشت، اولین سالگرد درگذشت استاد، این ویژهنامه را به دوستداران وی و ریاضیات تقدیم میکنیم.
مرتضی چینیفروش
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست