دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مشتی از خروار استبداد


مشتی از خروار استبداد

استبداد و خفقان سیاسی در ایران در طول سالیان متمادی حاکمیت حکومت های پادشاهی جزء لاینفک جامعه ایرانی به شمار می رود. از آنجایی که پادشاه عالی ترین مقام مملکتی به حساب می آمد …

استبداد و خفقان سیاسی در ایران در طول سالیان متمادی حاکمیت حکومت های پادشاهی جزء لاینفک جامعه ایرانی به شمار می رود. از آنجایی که پادشاه عالی ترین مقام مملکتی به حساب می آمد و مردم "رعیت" وی محسوب می شدند بدون آنکه کوچکترین مسئولیتی متوجه شخص اول ممکلت باشد هر آنچه اراده می کرد انجام می داد و هر ظلم و ستمی که می خواست در حق مردم روا می داشت. این رویه بویژه تا قبل از پیروزی انقلاب مشروطه که قوانینی نیم بند در حمایت از حقوق مردم به تصویب رساند و علی رغم تمام کاستی ها و ضعف هایش به عنوان نهادی مردمی تا حدود توانست بر استبداد لجام گسیخته مهاری هر چند ضعیف افکند بیش از پیش بود. ذکر نمونه هایی از ظلم و ستم پادشاهان در دوران قاجار و به طور مشخص از تأسیس این سلسله تا دوران حکومت محمد علی شاه می توان مشتی از خروار ها ظلم و ستم پادشاه و استبداد بی حد و حصر پادشاهان باشد. لازم به ذکر است وقایع و نمونه هایی که در ذیل ذکر آنها خواهد رفت از منابع دسته اول و موثق دوران قاجار نقل می شود.‏

اولین مورد به قساوت قلب آقا محمد خان قاجار اشاره دارد. در تاریخ منتظم ناصری تألیف محمد حسن خان اعتماد السلطنه آمده است: "... از آنجا که اهالی کرمان راه خلاف پیموده و میل به متابعت از لطفعلی خان کرده بود، بعد از ورود جنود شهریاری، امر به قتل عام شهر شد."‏

در ذیل وقایع سال ۱۲۱۳، یعنی زمان حکومت فتحعلی شاه آمده است: " ... موکب معلی (یعنی موکب فتحعلی شاه) به طرف عراق عجم عطف عنان فرموده و در منزل اروَنق تبریز محمد خان را مغلولاً به حضور مبارک آوردند و به موجب امر اعلی از حیله بصر عاری شد (یعنی کور گردید) همچنین در مورد رویداد های دوره فتحعلی شاه در باره چگونگی فتح خراسان و برخورد با خاندان افشار آمده است: " ... در ماه رمضان ۱۲۱۸، شهر مشهد مقدس فتح شد و نادر میرزا، پسر شاهرخ ( نوه نادرشاه افشار) گرفتار گردید و او را با جمعی از احفاد نادری در اواخر ذی القعده الحرام این سال به طهران آوردند و به سیاست رساندند (یعنی اعدام کردند) ... پسران و کسان نادر میرزا بعضی از حیله بصر محروم محروم و برخی به صدمات عاجل و آجل گرفتار شدند"‏

اقدامات وحشیانه و ظلم و ستم بی حد و حصر در دوره هر پادشاه و سلطانی در این دوره به وضوح به چشم می خورد.

ناصرالدین شاه قاجار نیز که نزدیک به نیم قرن بر این مملکت حکمروایی کرد از قاعده مستثنی نیست.

روایت شده است که شاه به حرم حضرت عبد العظیم رفته بود. در مراجعت سرباز هایی که پرداخت مواجب شان ماه ها به تأخیر افتاده بود و می خواستند عریضه به شاه تقدیم کنند از طرف ملازمان شاه با ضرب و شتم پس رانده شدند.

آنها نیز از غایت خشم و استیصال چند تکه سنگ به سوی نوکر های شاه پرتاب کردند. یکی از این سنگ ها به کالسکه شاه خورد و اسب ها رم کردند.

به دستور شاه سربازان شاکی را (که ده نفر بودند) با دستان بسته به شهر آوردند و همه شان را در حضور خود شاه با طناب خفه کردند.‏

اعمال وحشیانه ای که نمونه هایی از آنها در دوران قاجار ذکر شد هر گونه امنیتی را از مردم سلب نموده بود. آنچه در منابع ثبت و ضبط شده است بیش از آنکه نمایانگر ظلم و ستم بر توده محروم باشد از جنایات فرا دست بر فرو دست در طبقات بالای اجتماع اشاره دارد حال آنکه نه تنها ظلم و ستم فرادستان در حق فرودستان یعنی توده مردم کم نبوده بلکه بسیار بیش از آن است که در حوصله گفتار بگنجد. ‏

سمیرا افراسیابی