سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
دهکده جهانی و مزاحمی به نام جمهوری اسلامی
دو سه سال پیش که برای اولین بار اسم اوباما بر سر زبانها افتاد و او به عنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مطرح شد، مردم دنیا هم برای اولین بار به نوعی احساس کردند که باید نگران سرنوشت اوباما باشند. شاید این اولین انتخابات آمریکا بود که تا حد زیادی توانست حساسیت جهانی را به خود جلب کند.
برای اولین بار یک احساس علاقه عمومی (هرچند به طور تلویحی) برای پیروزی اوباما به وجود آمد. اوباما خصوصیاتی داشت که مردم احساس میکردند او با همه روسای جمهور سابق آمریکا متفاوت خواهد بود. حتی رئیسجمهور کشور ما هم باورش شده بود که اوباما از جنس دیگری است و احتمالا نخواهند گذاشت او رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شود! و این نخستین نشانههای کدخدایی اوباما در دنیا بود.
شهید آوینی سوال جالبی را درباره دهکده جهانی مطرح میکند، اینکه چرا دهکده جهانی؟ و چرا شهر جهانی و یا کشور جهانی نه؟ و خودش هم توضیح میدهد که «انتخاب لفظ دهکده و نه شهر یا کشور، خود به خود با نوعی مبالغه در این تعبیر همراه است، چرا که در یک دهکده همه یکدیگر را میشناسند و از حال و روز هم باخبرند. تصور «دهکده واحد جهانی» خود به خود با قبول یک فرهنگ واحد برای مردم سراسر کره زمین ملازم است و هر فرهنگ آنچنان که در علم ارتباطات میگویند نسبت به جهان آفرینش دارای نگرش و تبیین خاصی است و لذا تعبیر دهکده جهانی لامحاله بدین معناست که ساکنان این دهکده واحد، شریعت واحدی را نیز پذیرفتهاند.»
بحث بر سر واژهها و کلمات نیست، اما انتخاب هر واژه با توجه به بار معنایی آن، قطعا بیانگر اهداف این انتخاب است. واقعیت این است که دهکده خصوصیاتی دارد که شهر ندارد. در دهکده، اختلاف و تفاوت آدمها و فرهنگها با هم، به اندازه شهر نیست. مردم دهکده هنوز دارای یک اندیشه و یک فرهنگ واحد هستند. مردم دهکده هنوز هم به کدخدا احترام میگذارند!
همین خصوصیات است که باعث میشود آنهایی که در اندیشه سیطره بر تمامی دنیا هستند، اصطلاح دهکده جهانی را بهتر و بیشتر بپسندند. در مراحل بعدی، دهکده جهانی یک کدخدای دوستداشتنی هم میخواهد و چه کسی بهتر و شایستهتر از رئیسجمهور آمریکا؟ البته آنها همیشه خودشان را آقای دنیا میدانند، اما آقا بودن همیشه به معنای محبوب بودن نیست. تا اینکه سروکله جناب اوباما پیدا شد.
باراک اوباما با چهره سیاه که نماد مظلومیت آفریقا بود، با نام حسین که نماد مسلمانان دنیا بود، با کلاه یهودی که نماد هولوکاست یهودی بود، از راه رسید، به میدان آمد، شعار تغییر را سر داد، محبوب شد، پیروز شد و به این ترتیب حمایت تلویحی تمامی اقشار، اعتقادات و فرهنگها را هم با خود داشت و عجیب نیست که در همین ایران خودمان، بعضیها آنقدر جوگیر شدند که پیروزی او را تفسیر صریح آیات قرآن کریم میدانستند که حاکمیت مستضعفان را پیشبینی کرده بود! اصلاحطلبان که جای خود داشتند، پیروزی اوباما را دوم خرداد آمریکا نامیدند! بدون تعارف سر همه آنهایی که به اوباما امیدوار بودند، کلاه رفت! هر کسی باراک اوباما را از خودش میدانست، اما او با هیچکس نبود، واقعیت این است که اوباما وظیفه داشت پایههای امپراطوری آمریکا را مستحکمتر کند.
انتخابات آمریکا چند فایده و درس بزرگ برای حاکمان واقعی و پشت پرده آمریکا و سیاستمداران و تحلیلگران این کشور داشت. اول اینکه متوجه شدند مردم دنیا، از وضعیت امروز آمریکا و از رهبران قبلی آن خسته شدهاند و به دنبال تغییراتی در سیاست آمریکا هستند.
دوم اینکه آمریکا هنوز هم میتواند به عنوان کدخدای دنیا به خودش امیدوار باشد. سوم اینکه افکار عمومی دنیا را هم میتوان با خود همراه کرد و دقیقا به همین خاطر است که برخی کارشناسان و تحلیلگران پیشبینی میکنند شاید دورههای بعدی انتخابات آمریکا جهانی شود.
به این معنی که مردم سراسر دنیا، در یک انتخابات عمومی رئیسجمهور آمریکا را انتخاب کنند! به عبارت دیگر رئیسجمهور همه دنیا را، یا همان کدخدای دنیا را!
کدخدای دهکده جهانی شدن، ابزار لازم دارد؛ و رسانه و تبلیغات مهمترین ابزار کدخدایان. رسانه قرار است خرده فرهنگهای مزاحم این دنیا را از بین ببرد و یا بیاثر و خنثی کند تا مقدمات تشکیل این دهکده جهانی را با یک فرهنگ واحد مهیا کند.
از خصوصیات این فرهنگ واحد این است که ارزشهای محلی، دینی، مذهبی، سنتی و سیاسی کمکم بهعنوان سنتهایی قدیمی، غیرعقلانی، ضدبشری، قشری، خرافی و معرفی و دور ریخته میشوند و ارزشهای مدرن غربی جایگزین آن میشود و آدمی حتی اگر به دنبال خرافه باشد، باید مدرنش را قبول کند، مثلا شیطانپرستی مدرن، بتپرستی مدرن، همجنس بازی مدرن، قوم لوط مدرن!
همه این ارزشهای غربی با ابزار رسانه و ماهواره به مخاطب القا میشود و رسانه غربی، بزرگترین وظیفهاش این است که شرایط را برای حکومت بیدردسر آقای کدخدا بر دهکده جهانی فراهم کند و اگر دست بر قضا، کسی مزاحمتی ایجاد کرد و موی دماغ کدخدا شد، محکوم به فنا و نابودی است. چرا که واقعیت در دنیا همان چیزی است که رسانههای رسمی آقای دنیا میگویند.
در این فضاست که کشته شدن مشکوک یک خانم جوان در یکی از خیابانهای تهران و یا هر کشور مزاحم آمریکا، بمب خبری میشود و تا مدتها به عنوان خبر داغ رسانههای کدخدا، تکرار میشود، اما اگر هواپیمای نظامی متجاوز آمریکایی ظرف مدت ۵ دقیقه، دهها و صدها نفر انسان بیگناه را در هر نقطه دنیا به خاک و خون بکشد، این مساله آنقدر مهم نیست که به بمب خبری رسانههای آقای کدخدا تبدیل شود و اگر هم خبری از آن منتشر شود، به عنوان یک خطای انسانی نه چندان مهم، کنار گذاشته میشود!
دوام آوردن و ایستادن در برابر ابزار و تبلیغات دهکده جهانی، کار آسانی نیست و مرد جنگی میخواهد و استقامت و مقاومت. البته ابزار، ساخته دست بشر است و خود بشر هم ساخته دست خدا. حتما قبول دارید که بشر هر اندازه که قدرت داشته باشد، به قدرت پروردگار نخواهد رسید.
بزرگترین چالش آمریکا با ایران هم از همین ناحیه است. یعنی آمریکا با ایران همان مشکلی را ندارد که مثلا با کره شمالی و یا عراق دارد. آنها کره شمالی را تهدید میکنند، کره هم پاسخش را با تهدید اتمی میدهد. مشکل اینجاست که جمهوری اسلامی، ادبیاتی را در دنیا تبلیغ میکند که با دهکده جهانی و تبلیغات رسمیاش از اساس متفاوت است و علت سردرگمی آمریکا هم دقیقا همین نکته است.
ماجرای طبس را در نظر بگیرید. یک حمله نظامی صورت گرفته و هلیکوپترهای آمریکایی به خاک ایران تجاوز کردهاند. طبعا سران کاخ سفید منتظر واکنش ایران هستند و اینکه جمهوری اسلامی چه میخواهد بگوید؟ واکنش امامخمینی به این ماجرا عجیب و قابل تامل است.
امام ادبیات رسمی نظامی و دیپلماسی را کنار میگذارد و دست غیب و امداد الهی را پشتیبان ملت ایران میداند. امام میگوید ابزار و تجهیزات ساخته دست بشر، همیشه مقهور دست الهی هستند و چنان با اطمینان این حرف را میزند که شکی برای مردم باقی نمیماند.
علت اینکه دهکده جهانی علیرغم واقعی بودن آن، هنوز نتوانسته است ایران را به «شهروند مطیعی» تبدیل کند، همین نکته است. آنها ولایت ابزار و طاغوت را پذیرفتهاند، ایران ولایت الله را. آنها ایران را به «بمب اتم» تهدید میکنند و ایران میگوید: «استفاده از بمب اتم، حرام است!» و این یعنی اینکه ایران با کره شمالی فرق دارد، این یعنی همان حرف امام که هر سلاحی در برابر سلاح ایمان و امداد الهی، هیچ است.
البته بعید است آمریکاییها معنا و مفهوم این عبارات تاریخی امام و رهبری را متوجه شوند. چرا که اگر متوجه شده بودند، آقای اوباما هرگز ما را به بمباران اتمی تهدید نمیکرد.
امید حسینی
وبلاگ آهستان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیسی ایران سقوط بالگرد بالگرد تبریز دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
تهران هواشناسی تعطیلی مدارس هلال احمر پلیس سردار رادان سیل قوه قضاییه شهرداری تهران سیل مشهد بارش باران آموزش و پرورش
پیام تسلیت یارانه چین بورس قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان ایران خودرو
شهید رئیسی لیلا حاتمی ابراهیم حاتمی کیا تلویزیون سینما هنرمندان سینمای ایران شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
حسین امیرعبداللهیان سقوط بالگرد رئیس جمهور ترکیه روسیه اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس اوکراین ولادیمیر پوتین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال منچسترسیتی تراکتور بازی باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ تبلیغات اپل موبایل نمایشگاه ایران هلث هواپیما اینترنت
رژیم غذایی خواب آلزایمر زیبایی استرس کاهش وزن طبیعت