سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

۵ دسامبر ۱۸۰۴ ـ جفرسونین دمکراسی و سوسیالیسم جفرسونی


توماس جفرسون اندیشمند و دولتمرد آمریکایی پنجم دسامبر سال ۱۸۰۴ میلادی برای دومین بار یه ریاست جمهوری ایالات متحده انتخاب شد. به این مناسبت نگاهی کوتاه به فرضیه او درباره دمکراسی، …

توماس جفرسون اندیشمند و دولتمرد آمریکایی پنجم دسامبر سال ۱۸۰۴ میلادی برای دومین بار یه ریاست جمهوری ایالات متحده انتخاب شد. به این مناسبت نگاهی کوتاه به فرضیه او درباره دمکراسی، موسوم به «جفرسونین دمکراسی» یا مردمسالاری جفرسونی و بعضی از عقاید دیگر او می افکنیم.

توماس جفرسون که اعلامیه استقلال به قلم اوست و هشت سال بر فدراسیون آمریکا ریاست کرده است فرضیه دمکراسی خود را با توجه به جمهوری افلاتون، لیبرالیسم لاک، مسئولیت اجتماعی رای دهندگان در قبال انتخاب خود (فرضیه اسپینوزا)، اندیشه های روشنگران قرون ۱۶، ۱۷، و ۱۸ اروپا و اخلاق مسیحیت تنظیم و بیان داشته است.

او حقوق سیاسی ــ اجتماعی برابر مردم، لیبراسم، و مشارکت کامل در دمکراسی را سه عامل اصلی مردمسالاری اعلام داشته است.

جفرسون که از شاهدان عینی انقلاب فرانسه بود در مورد منتخبان (نماینگان برای هر سطح) تاکید بر شرایط فرد داشته از جمله تحصیلات و تجربیات، شناخت او از مدیریت ها و جامعه، شناخت منافع عمومی وعلاقمندی کامل به حفظ و تامین آنها، ترس از اشتباه و خطا کردن در امور عمومی، و بالاخره عزم جزم به خدمت داشتن.

جفرسون بشر را طبیعتا مشتاق به آزاد بودن، استقلال فعالیت داشتن، و دارای شان و حیثتی برابر بودن می داند که دشواری های یک جامعه با نقض این عوامل بروز می کند. جفرسون تاکید دارد که انسان حق زندگانی عادی کردن؛ آزاد بودن؛ پیشرفت داشتن و تملک دارد که نمی شود سه حق اول و دوم و سوم اورا نقض کرد که عصیانهای فردی و اجتماعی نتیجه آن است. در مورد حق چهارم مالکیت)، جفرسون آن را تا حد نیاز ضروری و متعادل؛ مجاز به محدودن شدن مشروط می داند و از این لحاظ است که مفسران عقاید جفرسون اورا متمایل به نوعی سوسیالیسم ملایم می پندارند و به این نظام «سوسیالیسم جفرسونی» عنوان داده اند، زیرا که وی دولتها را مسئول تامین رفاه عمومی مردم می دانسته که در این قسمت افکار او با کاپیتالیسم خالص متفاوت است. کاپیتالیسم تامین رفاه یک فرد را که قادر به فعالیت است برعهده خود او گذارده است، نه دولت. وی همچنین آموزش وپرورش مساوی و رایگان و نیز برخورداری مردم از امنیت کامل را حق اساسی آنان دانسته که از نظر او امنیت قضایی و اقتصادی افراد از این قبیل است.

جفرسون همانند ارسطو تاکید بر اخلاق سیاسی داشت. وی که موسس دانشگاه دولتی ویرجینیا است گفته است که رشد و تکامل هر جامعه نسبت مستقیم با برخورداری مردم آن جامعه از اموزش و پرورش دارد و هر قدر که سطح آگاهی های مردم بالا برود قانون شکنی و تعدی کمتر می شود. جفرسون نشریات (رسانه ها)، کتابها و سخرانیهای عمومی را بمانند مدارس از ستونهای اصلی آموزش و پرورش مردم دانسته است.

وی می گوید کشوری را می توان مستقل حقیقی خواند که از لحاظ اقتصادی خود کفا باشد. نقل کرده اند که جفرسون گفته است: یک دولت (شهر، ایالت و یا کشور) که نتواند مالیات واقعی وضع و آن را جمع آوری کند از مردم خود واهمه دارد.