یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
وقتی محبت «سعید» را میهمان همیشگی کانون گرم یک خانواده کرد
کلمات آن چنان گرم و پرحرارت بر زبانش جاری می شد که سرمای هوا را حس نمی کردی، مهر و عاطفه در چشم هایش موج می زد، کلامش قند بود و نگاهش پر از امید، وجودش از اشتیاق سرریز شده بود، گرچه لبخند از دیرباز با لب هایش قرابتی دیرینه داشته، اما این روزها گل لبخند گویی از عمق جان سیراب می شود که گونه هایش هم رنگ عشق شده است. چه زیبا و خواستنی است رنگ عشق، رنگ امید، رنگ زندگی، رنگ نور و روشنایی، رنگ لطیف مهربانی، چه زیباست با قلم موی محبت، بر صفحه دل، عشق و زندگی را نقش کردن، چه بشکوه است در «خانه دل» را به روی یار باز کردن، چه زیباست در «محبت خانه» دل زندگی کردن، چه خوشبختند آنان که خانه دل را به رنگ سپید و چلچراغ مهر و محبت آراستند، در عصر سرد و سخت آهن و سیمان و دود و بحبوحه خودخواهی ها چه بزرگ مردان و بزرگ زنانی هستند که جز خود، جایی هم برای دیگران در سراچه دل هایشان نگاه می دارند، چراغ خانه همه را روشن، لب همه مردمان را پرلبخند، دل همه مردم را پرامید می خواهند سفره هیچ کس را بی نان نمی خواهند، خوشبختی و سعادت را برای همه آرزو می کنند، برای همه دختران و پسران سپیدبختی و «عاقبت خیر» طلب می کنند، برای همه کودکان و نوزادان، آغوش گرم مادر و سایه پرمهر پدر و کانون گرم خانواده را آرزومندند.
چه غیرتمند و بزرگوار و خداباورند آنانی که هر از گاه نگاه های معصومانه و چشم های شبنم زده نوزادان و کودکان یتیم و بی سرپرست شیرخوارگاه ها و یتیم خانه را میهمان چشم های مهربان خود می کنند و دست های تشنه محبت این فرشته های کوچک و بی گناه را به اشک مهربانی خود سیراب می کنند، چه بزرگوارند، چه عاشقند، چه دریادلند، چقدر خواستنی اند زنان و مردانی که دل های سفید و روشن خود را زیرپای این نوزادان و کودکان معصوم، فرش می کنند. آیا کسی را شک و گمانی است که این دل های فرش شده زیرپای این کودکان با عرش خدا قرابتی دیرآشنا دارند؟
اگر این دل ها رنگ خدا، رنگ بهشت، رنگ مهر و عاطفه نداشته باشد مگر می تواند چنین پاکبازانه و عاشقانه مهر بورزد و شمع وجود دیگران را به چلچراغ امید و زندگی بدل کند و بیاراید، می گویند سنگ دلی ها و خودخواهی ها و... جویبار زلال عاطفه ها را خشکانده، می گویند، درهای «خانه دل» آدم ها سه قفله شده، می گویند سایه «محاسبه» ریشه «معاشقه» و مهرورزی ها را خشکانده، می گویند آدم ها جز خود را نمی بینند، می گویند دستها، دستگیری نمی کند، می گویند... اما من می گویم چون دیده ام و شما هم دیده اید، آدم های بزرگ و بزرگواری را که چشم هایشان از غم دیگران به اشک می نشیند، دل های شان برای دیگران می تپد و برخانه دلشان قفلی نزده اند، دستهای شان یاری رسان، یاری خواهان است، و مهر و محبت و عاطفه در قلب هایشان لانه دارد. یکی از تبار این عزیزان دل به نور خدا روشن کرده، را می شناسم که این جا در همین شهر، کنار خانه من و شما، خانه ای از مهر دارد، سال های سال است که عاشقانه در کنار همسر پرهیزگار و مهربان و دانا و فرهیخته اش، کانون گرمی زیر سقف یک آپارتمان اجاره ای آراسته اند، که این روزها در سن پنجاه و دوسالگی صداهایی از داخل آپارتمانش در راه پله ها شنیده می شود که پیش از این سابقه نداشته است! صدای گریه! صدای جیغ! جیغ و ویغ نوزاد!
همسایه ها قصد فضولی نداشتند اما می دانستند سال های سال است که این خانواده، گرم و مهربانانه با هم زندگی می کنند ولی بدون جیغ و ویغ نوزاد و بدون بچه! البته بانوی بزرگوار و بزرگ منش و فرهیخته این خانه چند باری سختی دوران بارداری را تحمل کرده بود بی آن که تولد زنده حتی یکی از حمل هایش از جانب خدا برایش مقدر شده باشد. القصه یک روز در محل کارم مشغول انجام امور بودم که این مرد وارسته و دوست ۵۲ ساله ام وارد اتاق شد.
همان گونه که در ابتدا وصف کردم، لبخندهایش جور دیگری بود طراوت و تازگی در چهره اش موج می زد، گویی نمره قبولی آن هم نمره بیست، بلکه رتبه بالای «کنکور زندگی» را خدای مهربان برای این مرد مهربان و همسر مهربانش تقدیر فرموده، پس از گپ و گفتی کوتاه، پرشور و پرحرارت، پرطراوت و پرنشاط از یک نعمت ، یک تقدیر از یک هدیه الهی سخن گفت و من نه به گوش سر بلکه به گوش جان سخن شیرینش را می شنیدم، حرف هایش از دل برمی خاست و لاجرم بر دل می نشست، کلامش خدایی بود و وجودش از عاطفه و مهربانی لبریز شده بود، کلامش آهنگ زندگی داشت، زندگی پر از بندگی خدا، آری زندگی، امید، آینده، بهشت، خدا و... چه خبر است چه شده است، خبر، خبر زندگی بود، زندگی در زندگی، آری کانون گرم این زوج سعادتمند این روزها به برکت میهمان شدن، یک میهمان تازه وارد گرم تر و روشن تر شده بود، میهمانی که همین چند روز پیش از دامن دیگری متولد شده بود ولی از امروز به تقدیر الهی قرار شده در کانون گرم خانواده ای عزیز و بزرگوار، «شیر محبت» نوش کند، و از مشرق عشق دو عزیز فرهیخته بالیدن آغاز کند، «سعید» امروز تقریبا ۳ ماهه شده است وزندگی شیرین این خانواده را شیرین تر کرده است.
«سعید» نامی است که به یک باره و به ناگاه بی آن که فکری درباره آن شده باشد، وقتی که دکتر درمانگاه جویای نام نوزاد شد، فی البداهه بر زبان محمد این عزیز دل به خدا سپرده، جاری شد، و بر روی اولین نسخه و پرونده پزشکی ثبت شد، جالب آن که پس از این ماجرا نیز روزی پدر محمد که این روزها در بستر بیماری سال های نود و چند سالگی خود را سپری می کند، پرسیده بود، اسم این میهمانی را که خدا بر سر سفره مهرت، برای همیشه میهمان کرده است چه گذاشتی و محمد گفته بود هنوز تصمیمی نگرفته ایم، پیرمرد اهل دل و تقوا ناگهان گفته بود «بابا اسمش را سعید بگذار»، من نمی دانم اما اهل دل می دانند که در آن لحظه به دل محمد تازه پدر شده چه نور و بهجتی جاری شد، وه چه بشکوه لحظه و تقدیری که خدا، میهمانی را بر سفره دل خانواده ای، میهمان کند و اسمش را نیز بر لبهای یک مرد خدا، جاری کند. «سعید» را محمد همین چند روز پیش همراه خود به زیارت شمس الشموس، گرانقدرترین میهمان ارض طوس، حضرت علی بن موسی الرضا(ع) برده و عرضه داشته بود آقای من، مولای من، این «سعید» را، میهمان از راه رسیده را به زیارت تو آورده ام تا در او نظر کنی و جامه عزت، غلامی خودت را به او درپوشانی و برای سعادتش دعا فرمایی.
ناگاه و مشتاقانه به این دوست عزیز گفتم: گوارایت باد این میهمانی و روشن کردن چلچراغ یک زندگی در کانون گرم زندگی پرارزشتان، ماجور باشد این دستگیری و پذیرش خداباورانه تان، مقبول باد آستان بوسی مرقد مولا زیارت عارفانه تان، سایه مهر تو و همسر مهربان و فرشته خویت بر سر «سعید» مستدام باشد و سایه لطف خدا بر سر همه بندگان خصوصا بندگان عاشقی که سفره دلشان را برای «سعید »ها می گسترانند تا ظهور آقای مهربانی ها و منجی عالمیان مستدام باد.
کورش شجاعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست