دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

استراتژی «نظامی, امنیتی» پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله


استراتژی «نظامی, امنیتی» پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

بیش از ۱۴۰۰ سال از نزول دین و آئینی آسمانی بر قلب پبامبر گرامی خدا می گذرد این آئین شامل تمام برنامه های زندگی و راه نیل به سلامت دنیوی و اخروی انسانها است که طراح این برنامه و آئین, خالق هستی بخش است که توسط مدیر و مدبری چون رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله این آئین به سراسر جهان گسترش پیدا کرد

● مقدمه

بیش از ۱۴۰۰ سال از نزول دین و آئینی آسمانی بر قلب پبامبر گرامی خدا می‌گذرد. این آئین شامل تمام برنامه‌های زندگی و راه نیل به سلامت دنیوی و اخروی انسانها است که طراح این برنامه و آئین، خالق هستی‌بخش است که توسط مدیر و مدبری چون رسول خدا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) این آئین به سراسر جهان گسترش پیدا کرد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) برای ایجاد زمینه پذیرش و دعوت مردم و احیای فطرت آنها راه نیل به کمال را با تهیه ابزار و مقدماتی چون دعوت مخفیانه، هجرت، استقامت، عقد پیمانها و صلح‌نامه‌ها و جنگ با کفار هموار نمود. تا بتواند در سایه امنیت پایدار و آرامش فراگیر، فطرت خودآگاه مردم را بیدار نموده و آنان را به کمال حقیقی خویش رهنمون سازد. در این مسیر چه مشقتها و ناملایماتی را به جان خود و اصحابش خرید تا در نهایت با عنایات الهی توانست حکومت اسلامی تشکیل داده و با ایجاد امنیت پایدار به گسترش اسلام بپردازد.

در واقع حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در طول دوره ۲۳ ساله بعثت، همواره با برنامه‌ای مدون به دنبال ایجاد امنیتی پایدار بودند تا در سایه آن، به اهداف دراز مدت خویش که همان گسترش اسلام عزیز در بین ملل مختلف جهان بود، برسند. که با فتح مکه و ایجاد آرامش در بین اقوام مختلف بدوی، اسلام و برنامه‌های حیات‌بخش آن گسترش یافت. ما در این مختصر بر آنیم که استراتژی «نظامی، امنیتی» پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) را در حد بضاعت اندک علمی خویش، تبیین نمائیم. امید است این تحقیق مختصر مبنا و منشاء خیر و برکات باشد.

● گفتار اول

۱) تاریخچه و تعاریف مختلف از استراتژی

برای تبیین معانی و مفاهیم مختلف استراتژی و تاریخ پیدایش آن، می‌توان اذعان کرد که استراتژی اگرچه به شکل مدون کنونی در جهان و در حکومت‌های قدیم وجود نداشته، لیکن شکل عملی هر حکومتی ناگزیر دارای طرحها و برنامه‌های نظامی، امنیتی و سیاسی بوده است که مجموعه‌ای از آنها را می توان استراتژی حکومت‌ها نامید. به اعتقاد ما در صدر اسلام این موضوع به شکلی عمیق‌تر وجود داشته است. در این گفتار به تعاریفی خواهیم پرداخت که اصطلاح استراتژی به اشکال مختلف به کار رفته است.

۲) بررسی مفهوم استراتژی۱

استراتژی، آگاهیهای منظمی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به هدفهای مورد نظر نشان می‌دهد. بنابراین، استراتژی علم است؛ اما همه کسانی که از علم به معنای مجموعه‌ای از آگاهیها و اطلاعات منظم درباره یک یا چند موضوع استراتژی، آگاهی دارند، قادر نیستند آن را به کار گیرند، فقط کسانی که مهارت کافی در این زمینه دارند، می‌توانند از استراتژی استفاده کنند. پس به یک معنا، استراتژی نوعی هنر به معنای مهارت به کاری علم در صحنه عمل است. خلاصه آن که، استراتژی هم علم است و هم هنر. ۲

۳) تعریف استراتژی۳

▪ تعریف لغوی استراتژی

واژه استراتژی از کلمه یونانی strategos گرفته شده است. استراتگوس یا «استراتژ» به معنای لشکر است.۴ استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار آمده است. به طور مثال، ارتش یونان باستان که از گروه‌های کوچک سربازان متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام استراتگوس فرماندهی می‌شد. علاوه بر این معانی استراتژی به معنای فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ هم است.۵

▪ تعریف اصطلاحی استراتژی

استراتژی در اصطلاحی به معنای: «فن و علم توسعه و به کارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی،‌ فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاست‌های ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست آمده است.»۶

قدرت آمده است. در این تعریف به معنای توانایی یک ملت برای رسیدن به هدفهای مورد نظر است و با عوامل مختلفی چون وحدت ملی، اعتقادات مردم، نوع حکومت، رهبری و نظایر آن ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال: اگر رهبری در شرایط جنگی قادر باشد نیروی لازم را تهیه کند، هماهنگی مطلوب را بین آنها به وجود آورد و از اهل فن به خوبی استفاده کند، قدرت کشور را افزایش داده است. ۷

هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده می‌شود که در اصطلاح عبارت است از : روش و شیوه‌ای که یک کشور با بهره‌گیری از امکانات و توانایی‌های خود برای رسیدن به هدفهای نظامی و حمایت از اهداف عمومی جامعه خویش بر می‌گزیند.۸ بنابراین، برای هر یک از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز می‌توان یک تعریف از استراتژی ارائه داد.

استراتژی در معنای قدیمی خود به مفهوم به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدف‌های نظامی بود، اما به تدریج استراتژی از بعد نظامی محض، فاصله گرفت. در حال حاضر اهداف نظامی، بخشی از اهداف ملی یک کشور را تشکیل می‌دهد و لذا امروزه دولتها قادر نیستند تنها با استفاده از قدرت نظامی بر دشمن پیروز شوند، بلکه به مجموعه‌ای از ابزارها نیاز مندند که قدرت نظامی یکی از آنها است.۹

▪ تعاریف‌ مختلف استراتژی

تعریف‌های متعددی از استراتژی ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

۱) «کان فون کلدوزویستن» اهل پروسن (۱۸۳۱- ۱۷۸۰م/۱۲۱۰- ۱۱۵۹ هـ.ش) می‌گوید:

«دو فعالیت قابل متمایز از یک دیگر در جنگ وجود دارد. یکی استراتژی که فن هدایت نبرد است و دیگری هدایت عملیات در رزمها... .»۱۰

۲) «لیدن هارت» اهل انگلیس (۱۹۷۰- ۱۸۹۵ م/ ۱۳۴۹- ۱۳۷۴ هـ.ش) در این باره می‌گوید: «استراتژی هنری است که با آن می‌توان با به خدمت گرفتن نیروهای نظامی، هدفی را که توسط سیاست‌های کلی دولت یا ملتی تعیین شده است، بدست آورد.»

۳) «آندره بوفر» اهل فرانسه (۱۹۷۵- ۱۹۰۲م/۱۳۵۴- ۱۲۸۱ هـ.ش.) استراتژی را چنین تعریف می‌کند: «استراتژی، هنر به کار بردن زور و جبر است؛ به طوری که این زور و جبر بتواند تا حد امکان، بیشترین نتیجه را در رسیدن به اهداف سیاسی به بار آورد.»۱۱

▪ استراتژی در فرهنگ لغات

استراتژی در فرهنگ لغات نیز دارای معانی مختلفی است. از جمله در فرهنگ فارسی، انگلیسی معاصر چنین آمده است: «حیله جنگی، ترفند، کلک، حقه، سوق‌الجیشی، استراتژیک، مربوط به رزم‌آرایی، مهم از لحاظ نظامی، رزم‌آرا، کارشناسی نظامی، رزم‌آرایی، راهبرد، تدبیر، سیاست، نقشه و ترفند.»۱۲

همچنین در فرهنگ فارسی عمید نیز استراتژی را«لشکرکشی، تعبیه سپاه، علم اداره کردن عملیات و حرکات ارتش در جنگ» استراتژیک را «سوق‌الجیشی، منصوب و مربوط به لشکرکشی» معنی کرده است.۱۳

▪ تعریف مطلوب از استراتژی

آن چه که از تعاریف گذشته می‌توان استفاده کرد و مورد توجه این تحقیق قرار داد بیشتر معانی سیاست‌گذاری و برنامه‌هایی است که به وسیله آن بتوان به هدف عالی می‌توان رسید. یعنی استراتژی در معانی مختلف نمی‌تواند در این تحقیق مورد تأیید باشد بلکه با توجه به فلسفه بعثت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) که در آن نیرنگ و حقه راه نداشته و صلح و آرامش و امنیت، بر جنگ رجحان دارد مورد نظر ما می‌باشد. حتی اگر در این تعریف به جنگ و جهاد نیز اشاره شده، در واقع آن جنگ برای ایجاد صلح و امنیت پایدار است تا در سایه آن آرامش، تعالی و تکامل معنوی و مادی مردم تأمین گردد.

بنابراین در این جا تعریف از استراتژی، بیشتر برداشتی است که از معانی استراتژی در زمینه سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و هنر بکارگیری علم، دانش، فن‌آوری، امکانات معنوی و مادی و بطور کلی هنر و فن بکارگیری از امکانات و قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت و یک امت در هنگام صلح و جنگ است، تا بدین وسیله حداکثر پیروزی معنوی و مادی با حداقل شکست و خسارت به وجود آید.

● گفتار دوم

▪ استراتژی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)

در این گفتار برآنیم تا با ذکر تاریخ اسلام و با تأکید قول بر سنت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) و هم چنین توجه به عنایت قرآن کریم- که قانون الهی برای ایجاد صلح و امنیت در جوامع بشری است- و دستورالعمل‌هایی که توسط خداوند متعال بر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) خویش ابلاغ فرموده، اهمیت ایجاد صلح، صفا، ائتلاف، اتحاد و ایجاد امنیت پایدار را تبیین نمائیم. در تمام موارد و مصایق بیان شده در آیات و روایات، نقل تاریخی نباید از هدف اصلی تحقیق که همانا تبیین امنیت پایدار برای تکامل و رشد انسانها است غافل شد. بنابراین اگر بخواهیم مصادیق مربوط به عهد، پیمان، صلح، ائتلاف بر مبنای تاریخ وقوع آنها بررسی کنیم در ابتداء بایستی از پیمان حلف‌الفضول یا عهده نامه جوانمردی که بین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و جوان مردان مکه در دفاع از حق بسته شده آغاز کنیم.

۱) پیمان حلف‌الفضول یا عهده نامه جوانمردی۱۴

پیمان مزبور پس از جنگ‌های ؟؟وار بیست سالگی عمر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و در خانه عبدالله بن جدعان بسته شد. ماجرا- چنانچه گفته‌اند- از این جا شروع شد که مردی از قبیله «زبید» و یا قبائلی دیگر حجاز برای تجارت به مکه آمد و مالی را به عاص‌بن وائل سهمی فروخت. هنگامی که به سراغ پول آن رفت عاص بن وائل از پرداخت آن خودداری کرد و مرد زبیدی را از نزد خود راند. پیامبر اعظم وقتی استمداء او را شنید و ... با جوان مردان قریش عهد و پیمان بستند تا حق مظلوم را باز ستانند. ... بدنبال این پیمان به نزد عاص بن وائل رفته و حق مرد زبیدی را از او گرفته و به آن دادند. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده است که پس از بعثت می‌فرمود: «براستی که در خانه عبدالله بن جدعان شاهد پیمانی بودم که خوش ندارم آن را با هیچ چیز دیگر مبادله کنم، و اگر در اسلام نیز مرا بدان دعوت کنند اجابت خواهم کرد و می‌پذیرم.

این پیمان، از جمله پیمانهایی است که برای ایجاد امنیت در جامعه قابل توجه است به گونه‌ای که بارها مورد توجه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قبل و پس از بعثت بوده و از آن به عنوان یکی از بهترین پیمانهای ظلم ستیزی و ایجاد امنیت یاد نموده‌اند. این پیمان در اسلام کاربردهای فراوانی در پی نیز داشته است. که از ذکر آن در این مختصر صرف‌نظر می‌نمائیم.۱۵

۲) حسن خلق پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)

یکی از موثرترین شیوه‌های جذب و هدایت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) حسن خلق، امانت‌داری و صداقت او بود که لقب « محمد امین» را بری او به ارمغان آورد. امانت و صداقت و رفتار بزرگوارانه وکریمانه آن حضرت در قبل و بعد از بعثت، او را در میان مردم، از دوست و دشمن، محبوب کرد و باعث نفوذ کلام و شخصیتش شد. همین امانت و صداقت او بود که توجه اول بانوی زنان آن زمان یعنی خدیجه را نسبت به آن حضرت جلب کرده و درخواست ازدواج و همسری با آن حضرت را عنوان کرده به گونه‌ای که از جمله پشتیبانان معنوی و مادی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در زمان تنهایی و غریبی وی شد. همین امانت و پاکدامنی و صداقت در گفتار و کردار- بخصوص در این برهه از دوران زندگی- بود که بعدها در پیش برد رسالت آن بزرگوار و پذیرش آن از سوی نزدیکان و دیگران بسیاری مؤثر بود. دشمنانش صداقتی که حتی هرگونه تهمت و آزار و اذیت را به آن حضرت روا می‌داشتند و مانع تبلیغات آن بزرگوار می‌شدند، اما هیچ گاه نتوانستند تهمت خیانت به او زده و کوچکترین نقطه ضعفی در زندگی آن حضرت پیدا کنند۱۷... . این صفات نیکو و حسن خلق ایشان خود از جمله راههای تثبیت و ریشه‌دار کردن رسالت و برقراری امنیت در بین مسلمانان و حتی غیرمسلمان بود که توسط ایشان در تاریخ به ثبت رسیده است. معاشرت نیک و پسندیده آن حضرت۱۸ از جمله مهمترین رفتار راهبردی آن حضرت برای ایجاد مودّت و انس بین مسلمانان و مردم بود.در این جا به یک مورد از روایاتی که به آداب معاشرت آن حضرت دارد می‌پردازیم:

در «مکارم» از علی (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «هرگز نشد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با کسی مصافحه کند و آن حضرت زودتر، دست خود را از دست وی بکشد، تا این که طرف دست آن حضرت را رها سازد و هرگز نشد که با کسی در حاجتی همکاری کند و آن حضرت پیش از طرف، از آن کار منصرف گردد و نشد کسی با‌ آن جناب سر محبت باز کند و او قبل از طرف سکوت نماید. دیده نشد پیش روی کسی پای خود را دراز کند. هرگز بین دو امر مخیر نشد مگر این که دشوارترین آن دو را اختیار می‌فرمود. در ظلمی که به او می‌شد به مقام انتقام در نمی‌آمد، مگر این که محارم خدا هتک شود. که در این صورت خشم می‌کرد و خشمش هم برای خدای تعالی بود. تا زنده بود در حال تکیه دادن غذا میل نفرمود و چیزی از آن حضرت درخواست نشد که در جواب بگوید: «نه» و هرگز حاجت سائلی را رد نکرد. چنان چه ممکنش بود حاجت او را بر می‌آورد، و گرنه به زبان نرم و شیرین او را راضی می‌ساخت.۱۹ ...»

این رواست که خداوند فرموده است:

«لَقَدْ کان لَکُمْ فی رسولِ اللهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَألیَوْمُ الآ خِرَ و ذَکَرَ اللهَ کثیراً»۲۰

«همانا برای شما در روش و زندگی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سرمشقی نیکو است برای آن کس که به ثواب خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.»

اگر تنها به گوشه‌ای از وضعیت مردم در دوران جاهلیت عرب بخواهیم اشاره کنیم بایستی به سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه توجه کنیم. ایشان برای بیان چگونگی ناامنی و هرج و مرج و سقوط در جاهلیت بشری می‌فرمایند:

«خداوند پیامبر را زمانی فرستاده که مردم در فتنه‌ها گرفتار شده، رشته‌های دین پاره شده و ستون‌های ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف و رشته امور مردم پراکنده بود؛ راه رهایی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدایت بی‌نور و کوردلی همگان را فراگرفته بود. خدای رحمان معصیت می‌شد و شیطان یاری می‌گردید؛ ایمان بدون یاور مانده و ستون‌های آن ویران گردیده و نشانه‌های آن انکار شده. راه‌های آن ویران و جاده‌های آن کهنه و فراموش گردیده بود. مردم جاهلی شیطان را اطاعت می‌کردند و به راه‌های او می‌رفتند و در آبشخور شیطان سیراب می‌شدند. با دست مردم جاهلیت، نشانه‌های شیطان، آشکار و پرچم او برافراشته گردید. فتنه‌ها، مردم را لگدمال کرده و باشم هان محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ایستاده بود.

اما مردم حیران و سرگردان، بی‌خبر و فریب خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بت‌پرستان) زندگی می‌کردند. خواب آنها بیداری، و سرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمینی که دانشمندان آن لب فروبسته و جاهل گرامی بود.»۲۱

آری در چنین محیطی و با چنین انسانهایی که جهل و جمود همه ارکان فکری و فطرتشان را تسخیر کرده است پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با رفتار، کردار و گفتار خویش اقدام به جذب، تربیت و پرورش افراد می‌نمود و خلق نیکویی او از عوامل این جذب و پرورش محسوب گردید. لذا این مقدمه‌ای شد برای حکومتی که در آینده‌ای نه چندان دور سراسر جهان را در تحت لوای خویش قرار خواهد داد.

۳) دعوت مخفیانه

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پس از گذشت چهل سال از عمر مبارکشان، از طرف خداوند و به رسالت مبعوث گردید۲۲ و تا سن ۶۳ سالگی، مدت ۲۳ سال رسالت خویش را تدبیر و مدیریت نمود. سیزده سال از این مدیریت و انجام امر رسالت در مکه و ده سال آن در مدینه صورت گرفته و از سال دعوت به اسلام سه سال به صورت مخفیانه بود.۲۳ زیرا بر اساس روایات تاریخی سه سال ابتدای بعثت با توجه به این که حرکت و تاکتیک پیامبر کاملاً نوین بوده و توده مردم علاوه بر این که با آن آشنائی نداشتند، بر اساس تعصبات موجود، ضدیتی نیز با آن پیدا می‌کردند لذا دعوت ایشان در این دوران به صورت مخفی در خفاء انجام گرفته است و در این مدت پبامبر (صلی الله علیه و آله) دعوت رسمی و علنی ندارد و صرفاً با کردارهای خود و با اعمالی که انجام می‌دهد زمینه جذب انسانهای نیازمند را آماده ‌می‌سازد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) با این تاکتیک خود باعث جذب انسانهایی شد که دل‌زده از وضع فکری و دینی موجود منتظر یک دادرس بودند، بیدار شدن فطرت آنها باعث شد که امیدشان نسبت به بتها و بتکده‌ها قطع شده و با توجه به روحیه توحیدگرائی که از حضرت ابراهیم (علیه السلام) در میان آنان به یادگار مانده بود باعث وجود گرایشات توحیدی مختصری در میان آنها شده بود. لذا به محض شنیدن سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) خود را به او می‌رسانند تا کلمات او را بشنود و دستورات او را اجراء کنند. از جمله مصادیق و تاکتیک‌­های پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) برای ایجاد امنیت پایدار و ایجاد مقدمات آن در ابتدای بعثت، اقدام مخفیانه و غیرعلنی اوست که موجب شکوفایی ایمان در وجود انسانهایی شد که همانا زمینه پایداری و مبارزه در برابر شرک و زمینه‌های تشکیل حکومت اسلامی در مدینه را پایه­ریزی کرد. از جمله آنان «حضرت علی (علیه السلام) حضرت خدیجه همسر پیامبر، زیدبن حارثه، زیدبن عوام، عبدالرحمان بن عوف، سعدبن ابی وقاص، طلحه بن عبیدالله، ابوعبیده حراج، ابومسلمه، ارقم بن ابی الارقم، قدامه بن مظعون، عبدالله بن مظعون، عبیده بن الحارث، سعیدبن زید، فیاب بن ارث، ابوبکر بن ابی حمامه، عثمان بن عفان، و دیگر افرادی که در همین مقطع به آئین اسلام گردیده و نبوت او را پذیرفتند.»۲۴

۴) دعوت از عشیره و اقوام۲۵

بعد از آن که چهل نفر به مکتب توحید گرایش پیدا کرد و بنیه مسلمین قدری تقویت شد کم کم دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) چهره علنی به خود گرفت و لذا خداوند به ایشان فرمود: «فَاصرَع بِما تُؤمَر۲۶؛ آن چه را مأمور شده­ای آشکار کن.» در برنامه و خداوند به پیامبر که در آن مقدمات ایجاد امنیت پایدار نمودار است، استفاده از نزدیکان و جلب حمایت آنان در این راه ضروری است. لذا در اولین دعوت که باید به صورت علنی انجام گیرد این دعوت نسبت به اقارب و عشیره نزدیک صورت می‌گیرد: «و اَنذِر عَشیَر تَکَ الاَقُر۲۷ بین ، نزدیکان خاندان خود را انذار کن.» زیرا آنها به علت شناختی که از رسول الله (صلی الله علیه و آله) داشتند، طبیعی بود که زمینه ایمان آوردن آنان به اسلام نسبت به دیگری بیشتر باشد. چون در این باره چند نکته حایز اهمیت است: اول این که پیامبر سالها در میان آنان به صداقت و درستکاری مشهور و به او ایمان داشتند لذا ایشان در انذار عشیره خود از همین عنصر بهره و برای اثبات رسالت خود شاهد گرفته است. دیگر این که: اگر عشیره پیامبر به او ایمان می‌آوردند، علاوه بر اینکه اشتراک در عقیده موجب حمایت آنها از پیامبر می­گردید زمینه قرابت عشیره­ای نیز می‌توانست عامل خوبی برای پیوند و یگانگی آنها و حمایتشان از رسول الله (صلی الله علیه و آله) باشد. این انذار که آغاز دعوت علنی پیامیر می­باشد آغاز مرحله دیگری از حرکت پیامبر برای رسیدن به هدف اصلی خود یعنی تشکیل یک مجتمع اسلامی و الهی است که در سایه آن ضمن تأمین امنیت سایر اقوام دیگر به اسلام گرایش پیدا کرده و حقیقت اسلام را درمی‌یابند.

۵) معرفی وصی و جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله)۲۸

از جمله برنامه­های پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که به دفعات با گفتار و رفتار خویش آن را و برای عوام و خواص تبیین نمودند، موضوع جانشینی است که این موضوع با شیوه‌­های مختلفی صورت گرفت؛ گاهی شکل یک جریان تاریخی مانند دعوتی که از عشیره خود انجام داد و اعلام فرمود: «اولین کسی که در این جمع از او حمایت کند ولی، وصی و خلیفه من در میان امتم خواهد بود»۲۹ که این جریان تاریخی پس از پیامبر سر منشاء بسیاری از تئوریها بسیاری از و تفسیرهای حکومتی از اسلام ناب گردید و الگوی حکومتی را تشکیل داد به گونه‌ای که که پس از ۱۴۰۰ سال از آن واقعه جمهوری اسلامی ایران میوه آن گردید و مقدمات حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) پی­ریزی شد. حکومتی که از جمله اوصاف آن امنیت و پایداری در سراسر جهان خواهد بود بطوری که صلح و صفا و امنیت پایدار، شرق و غرب عالم را فرا می­گیرد۳۰ و لذا جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله) با اوصافی که ذکر آن گذشت در آخرین حج پیامبر(صلی الله علیه و آله) در منطقه غدیر خم۳۱ بدین گونه در حدیث و ابلاغی الهی اعلام گرددکه: « من کنتُ مولا فهذا علیٌ مولا ...» اگرچه بعداًً به خاطر نیرنگ‌هایی- که در هر عصری ما شاهد بروز آنها از سوی سلاطین و قدرتمندان عالم هستیم- باعث تفرقه و تشتت در بین مسلمانان شد لکن باز هم با درایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و سیاست­های الهی وی، وحدت جهان اسلام حفظ گردید و اسلام به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ جهان آن روز مطرح گردید. ما اگر بخواهیم به فلسفه و نتایج این جانشینی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دستور خداوند متعال یقین فرموده بود.

پی ببریم باید طراحی حکومت اسلامی حضرت علی (علیه السلام) در عهد نامه مالک اشتر به خوبی بیان شده بپردازیم۳۲ این عهدنامه که سازمان یک حکومت تمام عیار اسلامی را در بخش­های مختلف تبیین کرده است شامل همه آن بخش­هایی است راه ایجاد عدالت، امنیت و گسترش عدل و ایمان به پرودرگار عالم را نشان می‌دهد لکن در این جا به بخشی از این عهدنامه با موضوع تحقیقی ما هماهنگی بیشتری دارد می‌پردازیم: «... و هرگز صلحی را که دشمن تو به آن دعوت نماید و رضایت خدا در آن باشد دفع مکن، زیرا به وسیله صلح است که لشکریانت آسوده می­گردند و خود از تشویش و اندوه خاطر راحت می­شوی و موجب ایمنی بر شهرهایت میباشد، ولی پس از استقرار صلح از دشمن خود کاملاً برحذر باش، زیرا دشمن چه بسا نزدیکی و نمایش صلح می­دهد تا طرف را غافلگیر کند پس جانب احتیاط را بگیر و خوش گمانی را درباره حیله­گریهای دشمن متهم بساز و اگر میان خود و دشمن معاهده­ای منعقد نمودی یا از طرف خود پناهندگی به او دادی، به معاهده خود به طور کامل وفا کن و با کمال امانت تعهد پذیرش پناهندگی او را مراعات نما، و نفس خود را در برابر عهدی که بسته­ای سپرکن، زیرا عموم مردم در هیچ یک از واجبات الهی با آن همه پراکندگی که در خواسته­ها و نظریات خود دارند مانند بزرگداشت وفای به معاهده­ها اتفاق نظر ندارند، این یک قانون محکم است که حتی مشرکین هم ما بین خود با قطع نظر از اسلام و مسلمین به آن عمل می­کردند، زیرا آنان نیز عواقب بد حیله­گری برای عهد شکنی را آزمایش کرده بودند. پس هرگز برای مختل ساختن پناهندگی دشمن به تو، نیرنگ راه مینداز و تعهد خود را نقض مکن و برای دشمنت حیله­گری روا مدار، زیرا هیچ کس جز نادان شقی به خدا جرأت نمی­کند، خداوند متعال قانون تعهد و پناهندگی و پناه دهندگی را با رحمت الهی خود میان بندگانش عامل أمن و پناهگاهی قرار داده است که در منطقه ممنوعه در آن بیارامند، و در همسایگی آن با احساس امن برای زندگی خود ادامه بدهند، پس هیچ گونه دغل بازی و بیکاری و نیرنگ را در تعهدها نباید راه داد و هیچ معامله را به گونه­ای منعقد مکن که ابهام انگیز بوده و امکان اختلالات در آن وجود داشته باشد، و هرگز پس از تأکید و استحکام متن معاهده، تکیه بر مغلطه کار مکن، و اگر تعهد الهی تو را در موردی تنگنا قرار داد، این امر هرگز موجب نشود که در صدد فتح بنا حق آن تعهد برآئی، زیرا شکیبائی تو بر تنگنائی که امید گشوده شدن و نیکی عاقبت آن را داری بهتر از آن عذرخواهی است که از نتیجه به آن بیمناک و از باز خواست خداوندی که در دنیا و آخرت ترا فرا خواهد گرفت هراسناک باشی.»۳۳

حسن شرافتی

▪ منابع و مواخذ:

۱- قرآن کریم.

۲- نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، نشر شرقین، قم، آذر ماه ۱۳۷۹.

۳- حییم، سلیمان، فرهنگ معاصر دوسویه (انگلیسی، فارسی، فارسی، انگلیسی)، ویرایش شده در واحد پژوهش فرهنگ معاصر، تهران ۱۳۷۷.

۴- عمید، حسن، فرهنگ عمید، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۸۳.

۵- رسول، محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیل اسلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، زمستان ۱۳۶۸.

۶- جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، بهار ۱۳۸۱.

۷- طباطبایی، سیدمحمد حسین، سنن النبی (صلی الله علیه و آله)، ترجمه و تحقیق: محمد هادی فقهی، تهران، اسلامیه ۱۳۵۴.

۸،- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم بهمن ۱۳۶۸

۹- کلینی، ابواسحاق، اصول کافی، ترجمه و شرح: سید جواد مصطفوی، انتشارات مسجد.

۱۰- حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰.

۱۱- جعفری، محمدتقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، بنیاد نهج‌البلاغه، بهار ۱۳۶۹.

۱۲- جوادی آملی، ولایت فقیه، قم، مرکز نشر اسراء، پاییز ۱۳۷۹.

۱۳- شیرودی، مرتضی، مسائل نظامی و استراتژیکی معاصر، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج، تابستان ۱۳۸۰.

▪ پی‌نوشت‌ها

۱- شیرودی، مرتضی، مسائل نظامی و استراتژیک معاصر مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه- معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج - تابستان ۱۳۸۰ ص۱۵.

۲- پیشین.ص ۱۵ (ر.ک: «تعریف استراتژی نظامی» آرتور اف لیک، ترجمه جلیل روشندل. مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۳۱، فروردین ۱۳۷۳)

۳-/. پیشین ص ۱۵.

۴-/. پیشین ص ۱۶. (علی بابایی، غلامرضا، ر.ک: فرهنگ علوم سیاسی ، ۴ ج، ج۱، نشر بخش ویس۱۳۷۰)

۵-/. پیشین ص ۱۶.

(باقری کبورق، علی، ر.ک: کلیات و مبانی جنگ و استراتژی،ص ۱۹۸، نشر بین‌الملل، ۱۳۷۰) ۶-/. پیشین ص ۱۶.

۷- /. پیشین (متدر، هوشنگ، ر.ک: سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی، ص ۹۸، مفهرس،۱۳۷۰)

(باقری کبورق، ر.ک: کلیات و مبانی جنگ و استراتژی، ص ۱۹۸. ۸- /. پیشین ص ۱۶.

۹- /.پیشین ص ۱۷ (فرهنگ اصطلاحات روابط بین‌الملل، غلامرضا علی‌بابایی، ص ۴۴، سفیر، ۱۳۶۹.

۱۰- /.پیشین ص ۱۷ (کلیات و مبانی جنگ و استراتژی، باقری کبورق، ص ۱۹۸.)

۱۱- /.پیشین ص ۱۷ (مقدمه‌ای بر استراتژی، آندره بوفر، ترجمه کشاورز، مسعود، ص ۳۰، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ۱۳۶۶).

۱۲- حییم، سلیمان ، فرهنگ معاصر دوسویه (انگلیسی، فارسی- فارسی انگلیسی) ویرایش شده در واحد پژوهش و فرهنگ معاصر، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۷ ص۴۵۴.

۱۳- strata، stratagem، strategic، strategist و strategy۱۳-

۱۴- عمید، حسن، فرهنگ عمید، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ ص ۱۶۳.

۵- رسول محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام، جلد اول، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- زمستان ۱۳۶۸، ص ۳۱۵. رسول جعفریان تاریخ سیاسی اسلام ج اول، وزارت فرهنگ و ارشد اسلامی، تهران، بهار ۱۳۷۱ ص ۷۱ الی ۷۵.

۱۶- ر.ج. به پیشین ص ۳۱۶ الی ۳۱۸ (ذکر نمونه‌های پس از پیامبر در طول تاریخ اسلام)

۱۷- ر.ج. پیشین ص ۳۱۹.

۱۸- ر.ج. پیشین ص ۳۲۰.

۱۹- طباطبایی، سید محمد حسین، سنن النبی( صلی الله علیه و آله)، ترجمه و تحقیق: محمد هادی فقیهی، اسلامیه، هران ۱۳۵۴.ص۴۱ الی ۹۰.

۲۰- ر.ج. پیشین ص ۴۵.

۲۱- قرآن کریم، سوره احزاب/ آیه ۲۱.

۲۲- محمد دشتی نهج‌البلاغه، حضرت علی (علیه السلام)، نشر مشرفین، قم، آذرماه ۷۹ خطبه دوم ص۴۳.

۲۳- جعفر سبحانی، فروغ ابدیت،دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم بهمن ۱۳۶۸ ص ۲۱۸ .الی ۲۲۰.

۲۴- رسول جعفریان تاریخ سیاسی اسلام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییز ۱۳۶۹، ص ۱۲۳ الی ۰۱۳۶

۲۵- سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج اول، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم، بهمن ۱۳۶۸ ص ۲۵۲ (برگرفته از سیره ابن هشام» ج ۱/۲۵۴- ۲۶۲) .

۲۶- رسول، جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام ج – دوم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییر ۱۳۶۹- ص ۱۲۸- ۱۳۶ .

۲۷ـ ر.ج. پیشین ص ۱۲۸ .

۲۸- ر.ج پیشین ص ۱۲۸ ،حوزه شعراء آیه ۲۱۴ .

۲۹- الف- جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام ج (۲) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییز ۱۳۶۹ ص ۱۲۹ .

ب- محلاتی، رسول، تاریخ تحلیلی اسلام- ج سوم- وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی- زمستان .۱۳۶۸ ص ۷۱.

ج- فروغ ابدیت ج اول و دوم- جعفر سبحانی- دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم- قم بهمن ۱۳۶۸ ج اول ص ۲۵۸ و ص ۴۵۸ .

۳۰- حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ج ۲،دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران ۱۳۸۰ ص ۳۲۷ ص ۳۳۴ .

۳۱- در این جلسه کسی جز علی (علیه السلام) حمایت خود را اعلام نکرده و پیامبر نیز او را وزیر و خلیفه و وصی خود قرار دادند.

۳۲- اصول کافی، ج دوم، ابی جعفربن یعقوب بن اسحاق الکلیتی الرازی، ترجمه شرح: سیدجواد، مصطفوی، انتشارات مسجد تهران- کتاب الحجه ص ۴۳ و ۴۶.

۳۳- جعفری، محمدتقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، ، بنیاد نهج‌البلاغه، بهار ۱۳۶۹، صص۴۳/۴۴

۳۴- ر.ج. پیشین.

۳۵- قرآن کریم سوره ابراهیم آیه ۲۴ «اَلَم تَرَکیفَ ضَرَبَ اللهُ کَلِمهٍ طیبهِ أَ صلُها ثابتً وَ فَرعُها فیِالسّاءِ» (ای رسول ما ندانستی که چگونه خدا کلمه پاکیزه را به درخت زیبایی مثل زده که اصل ساقه آن برقرار باشد و شاخه آن به آسمان بر شود.)

۳۶- تاریخ سیاسی اسلام ج (۲) رسول جعفریان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، پاییز ۱۳۶۹ ص ۱۳۰/۱۳۶.

۳۷- /.ج. پیشین ص ۱۳۳ (سوریه روم آیه ۶۰).

۳۸-/.ج. پیشین ص ۱۳۴ (مجمع‌البیان ج ۷، ص ۳۱۱).

۳۹- /.ج. پیشین ص ۱۳۴ (وفاءالوفاء ج۱، ص۲۳۳).

۴۰-/.ج.پیشین ص ۱۳۷.

۴۱-/.ج.پیشین ص۱۴۳.

۴۲- /.ج.پیشین ص۱۴۳ (الصحیح من سیره النبی الاعظم ج۲، ص۲۰۰، ر.ک طبقات الکبری ج ۱ ص ۲۲۰).

۴۳- /.ج.پیشین صص۱۵۴،۱۵۵ و ۱۵۶.

۴۴-/.ج.پیشین ص ۱۵۶.

۴۵- /.ج.پیشین۰

۴۶-/.ج.پیشین ص۱۵۷/۱۵۸.

۴۷-/.ج.پیشین ص ۱۵۸/۱۵۷.

۴۸- /.ج.پیشین ص ۱۵۸ (مجمع‌البیان ج۴، ص ۵۶۱ و راجع تفسیر طبرسی ج ۲۱ ص ۷۷)

۵۰- /.ج.پیشین ص ۱۵۸.

۵۱- /.ج.پیشین صص ۱۶۰،۱۶۱،و .۱۶۲.

۵۲- /.ج.پیشین ص ۱۶۱ (سوره بقره آیه ۲۸۲).

۵۳-/.ج.پیشین ۱۶۱ (ر.ک ج ۲ کتاب التراتیب الادرایه از کتانی و کتاب عبقر، محمد صلی الله علیه و آله از عقاد ۶۴، بعد).

۵۴- /.ج.پیشین ص ۱۶۴.

۵۵- در خصوص صلح و پیمانهای ترک مخاصمه در بخش‌های آتی تحقیق بشکل مبسوط خواهد آمد.

۵۶- رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پاییز ۱۳۶۹ ص ۱۶۶ (سوره حدید آیه ۲۵).

۵۷- سوره مائده آیه ۶۷.

۵۸- سوره مائده آیه ۳.

۵۹- آیت الله جوادی آملی، ولایت فقیه، مرکز نشر اسراء قم پاییز ۱۳۷۹، ص ۲۴۲.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.