سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

صورت شما هم یک معلم است


صورت شما هم یک معلم است

حتی یک نگاه هم می تواند تشویق کننده باشد

اشارات صورت یکی از واسطه‌های ارتباط غیرکلامی است و اینکه انسان با حرکات صورتش می‌تواند بیش از هفت هزار پیغام متفاوت را انتقال دهد، مساله شگفت‌انگیزی است. تحقیقات علمی و نظریه عامه بر این است که ایما و اشارات صورت با احساسات فرد ارتباط مستقیم دارند. همه ما زبان غیرکلامی را ابتدا از مادرمان می‌آموزیم و او اولین کسی است که خنده و اخمش برای ما معنی دارد و به مرور زمان و با یادگیری حرف زدن آشنایی ما با زبان غیرکلامی هم افزایش می‌یابد. در اکثر خانواده‌ها اعضای خانواده به‌راحتی بدون کلام با هم ارتباط برقرار می‌کنند. معلمان هم می‌توانند از زبان غیرکلامی در تدریس استفاده کنند و از این طریق -‌بدون کلام- ارتباط خوبی با کلاس ایجاد کنند.

واقعیت این است که حتی وقتی که آدم چیزی نمی‌گوید هم حرف‌های زیادی می‌زند، بدن ما دایم در حال فرستادن اطلاعاتی است، از آنچه که فکر و احساس می‌کنیم. نگاه، ایما و اشارات، حرکات و انقباض عضلانی بدن همه اینها مجموعا اطلاعات زیادی را به مخاطب منتقل می‌کنند. علایم ارسال شده بیشتر از کلام مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهند. تقریبا دوسوم ارتباطات بشری از طریق زبان غیرکلامی صورت می‌گیرد. درست است که شخص حرف می‌زند ولی معمولا مخاطب به اشارات بدنی گوینده بیشتر اعتماد دارد، زیرا نشانه‌های زیادی وجود دارند که سخنگو قادر به کنترل آنها نیست، نظیر سرخ شدن چهره، تغییر تن صدا هنگام استرس و علایم دیگر که بدون کلام به مخاطب واقعیت را می‌گوید.

زبان بدن یا زبان غیرکلامی وسیله قوی است که اگرمعلمان آن را آگاهانه مورد استفاده قرار دهند، می‌توانند رابطه موثری با دانش‌آموزان بر قرار کنند. معلمان فقط برای انتقال دانش جلوی کلاس نمی‌ایستند، بلکه آنها به‌عنوان یک انسان باید نشان دهند که چگونه می‌خواهند این دانش را منتقل کنند. معلمان در موفقیت دانش‌آموزان نقش تصمیم‌گیرنده‌ای دارند، آنهایی که در ایجاد ارتباط غیرکلامی تبحر دارند، در انتقال دانش خود هم موفق ترند، زیرا درس آنها برای دانش‌آموزان قابل فهم‌تر است، این معلمان با زبان غیرکلامی توجه دانش‌آموزان را برای فهم مطالب بیشتر جلب می‌کنند و در شنونده انگیزه به وجود می‌آورند و حتی دانش‌آموزان بی‌حوصله را هم به وجد می‌آورند.

دکتر یوآخیم بوئر متخصص بیولوژی عصبی و روان درمانی از کلینیک دانشگاه فرایبورگ آلمان می‌گوید: «مغز انسان یک ارگان تقلید‌گر است یعنی آنچه که مخاطب انجام می‌دهد واحساس می‌کند را تقلید می‌کند و مسوول این تقلید عصب‌های آینه‌ای مغز هستند. سلول‌های عصبی مغز با دیدن احساسات در مخاطب آن را دریافت می‌کنند، مثلا خستگی یا خواب آلودگی، مغز همانند آینه رفتار مخاطب را نمایش می‌دهد ولی تقلیدی که ما همه شاهد آن بوده‌ایم دهان دره است که فورا در مخاطب ظاهر می‌شود.» دانش‌آموزان ناخودآگاهانه علایم غیرکلامی ارسال شده از طرف معلم خود را دریافت می‌کنند، آنها فورا متوجه می‌شوند که مقابل‌شان کسی است که با میل و علاقه ایستاده یا اینکه او تمام مدت تدریس در انتظار پایان ساعت درس است، این رفتار روی نحوه تدریس معلم و انگیزه او اثر می‌گذارد. ارتباط بین معلم ودانش‌آموز تاثیر قابل توجهی در یادگیری دانش‌آموزان دارد. این نکته‌ای است که دکتریوآخیم بوئر روی آن بسیار تاکید می‌کند.

● درست ارتباط برقرار کنید

دانش‌آموزان مایلند که مورد توجه قرار گیرند و در حقیقت دیده شوند، توجه به آنها هر چند با یک نگاه ساده، باعث تشویق‌شان شود. کودکان و نوجوانان حاضرند برای این توجه خیلی کارها بکنند. بزرگسالان می‌توانند ازطریق زبان غیرکلامی کوشش کودکان را برای یادگیری به نحوه مثبتی تحت تاثیر قرار دهند و نشان دهند که آنها مورد تایید هستند. معلم با واگذاری حل مسایل مشکل به دانش‌آموز به او نشان می‌دهد که از توانایی‌های او مطلع است و همین در دانش‌آموز انگیزه‌ای به وجود می‌آورد تا او با میل به حل مساله بپردازد، ولی برعکس اگر معلم به شاگردی به‌طور غیرمستقیم بفهماند که او فکر نمی‌کند که دانش‌آموز قادر به حل مساله باشد به همان نسبت هم دانش‌آموز با ترس و نگرانی با آن مواجه می‌شود. این واکنش‌های دو جانبه تنها در مدرسه مهم نیستند، بلکه در همه روابط انسانی اهمیت دارند، خصوصا بین والدین و فرزندان.

حضور واقعی معلم از آغاز کار یک پذیرش مسوولیت است، اولین دقایق ساعت درس تعیین‌کننده است که آیا یک معلم توانایی برقراری ارتباط با دانش‌آموزان را دارد یا نه؟ یک معلم هرگز نباید برای شروع ساعت درس به مسایل سازمانی بپردازد، همانند چه کسی غایب است؟ یا چه کسی دفترچه‌اش را فراموش کرده؟ این سوالات کشنده انگیزه دانش‌آموزان برای یادگیری هستند.

● از زبان غیرکلامی بجا استفاده کنید

محقق تعلیم و تربیت آقای رودلف هیدمن از دانشگاه توربینگن آلمان معتقد است: برای شروع کلاس بهترین حالت یک احوال پرسی ساده با دانش‌آموزان است که البته بدون زبان غیرکلامی غیرممکن است. یک سخنران با تجربه با گفت‌وگوی مستقیم با یکی از شنوندگان سخنش را آغاز می‌کند و در تمام مدت سخنرانی سعی می‌کند تک تک شنوندگان را نگاه کند و حتما در مدت سخنرانی تن صدای خود را تغییر می‌دهد تا خسته‌کننده نباشد.

زبان غیرکلامی معلم به شرطی می‌تواند موثر باشد که دانش‌آموزان او را ببینند نه اینکه معلم پشت میز یا تخته مخفی شده باشد یا ‌هنگام تدریس پشت به دانش‌آموزان باشد. بهترین مکان برای معلم در کلاس نزدیک میز خودش است، او در این حالت ایستاده و همه دانش‌آموزان او را می‌بینند. معلم نباید جلوی کلاس درس دست‌ها را در جیب‌هایش بگذارد، زیرا این حالت معلم را محدود می‌کند. فرم ایده‌آل این است که دست‌های او آزاد باشند، این نشان‌دهنده آمادگی معلم برای برقراری ارتباط با دانش‌آموزان است. او باید گه‌گاه جای خود را تغییر دهد ولی اگر مرتب از این طرف کلاس به آن‌طرف کلاس برود، حواس دانش‌آموزان پرت می‌شود و آنها متوجه درس نخواهند شد.

نکته مهم این است که معلم باید به تک تک دانش‌آموزان نگاه کند وگرنه آنها فکر می‌کنند که معلم آنها را نادیده گرفته، چون تاثیر نگاه غیرقابل انکار است. معلمان به هنگام سوال کردن نباید با انگشت به دانش‌آموز اشاره کنند، خصوصا اگر به آن دانش‌آموز نزدیک باشند، این حالت در دانش‌آموز ترس و نگرانی ایجاد می‌کند، به‌جای اینکه در او انگیزه به وجود بیاورد. بهترین روش این است که از دانش‌آموز فاصله بگیرد و مستقیم به‌طرف او نگاه کند و با دست کامل به دانش‌آموز اشاره کند. معلمی که دایم به در و پنجره نگاه می‌کند به معنی آن است که او فکرش خارج از کلاس درس می‌چرخد و توجهی به دانش‌آموزان ندارد. استفاده آگاهانه از زبان غیرکلامی نمایش نیست، بلکه آن باعث تاثیر بهتر سخنان فرد می‌شود، هر چه زبان غیرکلامی طبیعی‌تر باشد، بیشتر مورد قبول مخاطب قرار می‌گیرد. معلمانی که از زبان غیرکلامی به‌درستی استفاده می‌کنند، رابطه بهتری با دانش‌آموزان‌شان برقرار می‌کنند.