شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

فرهنگ كوچك


نشر و سینما و تئاتر و كل حوزه فرهنگ ایران در دو نسبت متضاد با نهاد دولت زیست می كنند دست پدرگونه دولت از سویی بر سر كتاب و فیلم سایه حمایت یارانه ای می افكند و از دیگر رو با نظارت تولیدات فرهنگی را برای شهروندان پالایش می كند

سانسور و سوبسید در دو كفه ترازو رابطه دولت - ملت در حوزه فرهنگ را پایدار می كنند. اغوای سوبسید باعث ثبت هشت هزار عنوان ناشر شده و به خاطر فقدان شرایط تولید كتاب (كالا)هایی متناسب با مذاق خواننده (مصرف كننده)گان بیش از شصت درصد آنها به محاق رفته اند.تولید كتاب در ایران ارزان و آسان است. هر یك از هشت هزار ناشر دارای مجوز می توانند با فراهم كردن یك كتاب برخلاف تمام سرمایه گذاری های اقتصادی بدون «سهم آورده» به میدان بهارستان مراجعه و سهمی از سبد پانصدمیلیارد ریالی یارانه كاغذ كتاب را نصیب خود كنند. پس از آن عددی معادل سه برابر سهم هر نسخه از یارانه را در پشت جلد حك كند و كتاب را روی پیشخوان بفرستد.به این ترتیب كل صنعت نشر با گردش مالی معادل یك هزار و پانصدمیلیارد ریال به اندازه یازده روز صنعت خودرو در سال تولید و مصرف می كند. این نسبت در مورد بزرگترین صنعت فرهنگی ایران و اولویت نخست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه فرهنگ است. چه این رقم در مورد سینما به رقم اندك شش میلیارد تومان یعنی معادل ارزش تولیدات یك نیمروز شركت ایران خودرو!

این سهم واقعی فرهنگ در ایران است. شاید دولتمردان، روزنامه نگاران و سخنرانان در مقام تبلیغ و ترویج این حوزه گوش مخاطبان را از توجه به فرهنگ پر كرده باشند اما واقعیت فرهنگ فیلم هایی با كمتر از صدهزار مخاطب (یعنی از هر هفتصد ایرانی یك نفر) و كتبی با شمارگان زیر دو هزار نسخه است.میزان بودجه های نهاد های حامی همچون معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و بنیاد فارابی حاكی از آن است كه به واقع پولی وارد فرهنگ نمی شود.فیلم و نگاتیو و كاغذ، سینما و مطبوعات و كتاب را زنده نگه داشته است.

در حالی كه برای احداث یك خط آهن در چهار سال بیش از چهار هزار میلیارد ریال تخصیص داده می شود، كل گردش مالی كتاب از دو هزار میلیارد ریال فراتر نمی رود. گرچه از همین سهم اندك هم بخش زیادی صرف تولید كتب بی ارزش و كم مخاطب می شوند اما به اعتقاد مقامات مسئول این وضعیت امكان تنفس را برای ناشران كوچك و آماده كردن آنها برای ورود به فضای رقابت فراهم می سازد. نهال كوچك صنعت نشر نیاز به حمایت های گلخانه ای و نگهداری در نور و خاك و دمای كنترل شده دارد. چه در مالزی، فرانسه، ژاپن و دیگر كشو ر های توسعه یافته نیز حمایت از فرهنگ رویه ای است متضاد با آزادسازی اقتصادی و بسط فرهنگ سرمایه داری. همه جا حمایت های دولت از محل درآمد های مالیاتی سرازیر نشر و فرهنگ می شوند. كتاب، سینما و تئاتر ایران مشكل «مقیاس» دارند.در قامتی محلی نمی توان رقابت جهانی داشت. این تجربه را به عینه صنعت خودرو از سر گذرانده است. شمارگان پایین صنعت خودرو مقیاس تولید آن را غیراقتصادی ساخته بود. تا یك دهه پیش به ازای هر پرسنل صنعت خودرو یك دستگاه تولید می شد و این صنعت توان رقابت با هیچ گونه وارداتی را حتی با بالاترین تعرفه نداشت. اما یك دهه حمایت محدود و سرمایه گذاری كلان این نسبت را به كسر یك به ده رساند و حالا خودرو های روز نظیر پژو ۲۰۶ با قیمت جهانی در ایران توزیع می شوند.

حمایت از كتاب نیز می باید با چنین منطقی صورت پذیرد. دوره ای محدود با حمایتی وسیع و سرمایه گذاری زیربنایی بالا.

معضل صنعت فرهنگ به مانند خودرو تنها حمایت از تولید كثیركالا نیست. خودروی فرهنگ جاده حركت ندارد. نظام توزیع و بخش كالا های فرهنگی به مثابه جاده نیاز به سرمایه گذاری كلان دولتی دارد. ساختكار لازم برای رسیدن محصولات فرهنگی به دست مصرف كننده وجود ندارند. فیلم ها و كتاب ها اساساً به مصرف كننده می رسند تا بتوان در مورد محتوای آن و نسبت با ذائقه مصرف كننده اظهارنظر كرد.دولت باید دست تولیدكننده را بگیرد و در میان مدت به دست مردم بسپارد.



همچنین مشاهده کنید