شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

چگونه به وظیفه شرعی و وجدانی خود در قبال غزه عمل کنیم


چگونه به وظیفه شرعی و وجدانی خود در قبال غزه عمل کنیم

با نزدیک شدن به شروع سال میلادی جدید, یورش غیرانسانی رژیم صهیونیستی به باریکه غزه نیز آغاز شد در این یورش, سبوعیت ودرنده خویی صهیونیستها بیش از پیش و برای بار دیگر به نظاره آمد و بهت ملتها را در پی داشت

با نزدیک شدن به شروع سال میلادی جدید، یورش غیرانسانی رژیم صهیونیستی به باریکه غزه نیز آغاز شد. در این یورش، سبوعیت ودرنده خویی صهیونیستها بیش از پیش و برای بار دیگر به نظاره آمد و بهت ملتها را در پی داشت.

با اوجگیری تهاجمها و ادامه حملات وحشیانه به نواره غزه که با اهداف لایه لایه نمودن محاصره غزه صورت می گیرد و با مشاهده بی تفاوتی و البته همراهی حکام غیرمشروع عربی با رژیم اولمرت، خشم مردم جهان دوچندان گردیده است. وجدان بیدار جهانی با انواع و اقسام تظاهرات آرام یا درگیرانه، برابر دفتر سازمان ملل، دفاتر رژیم اشغالگر، سفارت مصر و سفارت آمریکا می کوشند خشم و انزجار خود را به نمایش گذارند.

اما گذشته از این تجمعات و فریادها، این سؤال اساسی برای بسیاری مطرح است که چگونه باید به مردم غزه کمک کرد؟

مطمئناً برای پاسخ دادن به این سؤال، باید چند سؤال دیگر طرح شود تا پس از یافتن پاسخ آنها، سؤال اصلی نیز پاسخ داده شود.

سؤال اول) چرا اشغالگران این قدر برای تهاجم به مسلمانان دور و نزدیک نقشه می کشند؟ آیا این مسئله ناشی از قدرت طلبی و تدارک توسعه استیلای منطقه ای است؟

بعید به نظر می رسد چنین نگاهی به موضوع صحت داشته باشد. آنچه نزدیک تر به واقعیت می توان تلقی کرد، اینکه، رژیم اشغالگر علی رغم حضور نامشروع بیشتر از ۶۰ ساله در اراضی فلسطین که با ایجاد پایگاه های وسیع نظامی، برنامه های وسیع جاسوسی و ترور، احداث شهرک های صهیونیست نشین و تشکیل گاردهای منطقه ای همراه بوده است، کماکان خود را فاقد امنیت اولیه می داند. آنها می کوشند با حمله ددمنشانه به شمال و جنوب، ضمن استفاده از حربه رعب و وحشت، همسایگان عرب خود را به ترس و جبن بکشانند و توان ذهنی برای مقابله را از آنها سلب نمایند. در چنین حالتی، اعراب همواره از همسایگی با این سگ هار در موضع انفعال و دوری گزینی از وارد شدن به مناقشه و درگیری هستند.

از سوی دیگر، این مسئله موجب می شود، امنیت کاذبی برای یهودیان که عمده آنها به اجبار و تطمیع به این نقطه مهاجرت داده شده اند، فراهم گردد. پس برای ترسو نگهداشتن اعراب،‌ نشان دادن روی وحشیگری و سبوعیت در دوره های زمانی نزدیک یکدیگر، یک استراتژی به ظاهر کارآمد برای امنیت خارجی و داخلی فرقه ای که ترس در آن نهادینه شده است، به شمار می آید.

سؤال دوم) چرا اعراب به جنگ با رژیم اشغالگر نمی اندیشند؟ آیا اعراب در رودررویی نظامی با صهیونیست ها قدرت کمتری دارند؟ روشن است که قدرت نظامی اعراب در برابر صهیونیست ها به مراتب بیشتر است، هم از جهت نیروی انسانی،‌ هم از جهت برتری های جنگ زمینی و هم به جهت گستردگی و تنوع ساختار نظامی. اما آنچه در اعراب پیدا نمی شود، جرأت مقابله و حتی قبل از آن جرأت فکر کردن به مقابله است.

علت نیز روشن است،‌ حکام عربی به لحاظ غیرمشروع بودن حکومتهایشان، وامدار امریکا و صهیونیست ها هستند. افراد و گروه های مخالف آنها به صورت پنهان و آشکار توسط همین ۲ متحد از سر راه برداشته می شوند. لذا بی دلیل نیست نقشه خاورمیانه بزرگ که امریکا طی آن می خواست برای به اصلاح توسعه دموکراسی در خاورمیانه آن را پیاده کند، در نطفه خفه شد، چراکه در کمتر از یک سال از طرح آن مسئله، آنچه از سوی مردم بروز کرد، جنبش های اسلامگرا در ترکیه، مصر، عراق، افغانستان،‌ اردن، کویت، بحرین، آذربایجان و کشورهای مشابه بود. مسئله ای که به هیچوجه برای جبهه استکبار از یک سو و حکام عرب از سوی دیگر، مورد رضایت نبود.

سؤال سوم) با توجه به ۲ نکته بالا، هدف بعدی رژیم صهیونیستی کجاست؟ مصر، اردن، عراق یا... بدون شک هدف بعدی که البته هدف اصلی نیز به شمار می رود، انقلاب اسلامی است. تکرار سناریوی جنگ ۳۳ روزه در نوار غزه را نباید ساده انگاشته، آن را به حساب برآورد اطلاعاتی غلط رژیم صهیونیستی گذاشت. حمله به غزه و افزودن بر حجم آتش و هجوم، چند هدف را دنبال می کند:

هدف اول) به باریکه غزه و ممانعت از قدرت عمل آنها در کل سرزمین فلسطین، تضعیف حداکثری توان نیروهای جهادی و نهایتاً زمینگیر شدن در زمین محاصره شده کم وسعت، انعطاف ناپذیر و کم بضاعت است.

قبل از شروع حمله برای بسیاری از تحلیلگران واضح بود که هدف حمله احتمالی به غزه، اشغال مجدد آن نخواهد بود، چراکه اگر قرار بود غزه اشغال شود، هیچگاه آریل شارون عقب نشینی از آن را اجرا نمی کرد. بی پرده پیداست، هدف از حمله به غزه، بر ایجاد یک زندان بزرگ و وخیم تر کردن شرایط زندگی در زندان پر جمعیت، فشار داخلی برای فرار از زندان و نهایتاًً ویران شدن زندان بر سر زندانیان، بنا شده است.

هدف دوم) حمله به غزه، سرپوش گذاشتن بر اختلافات گسترده داخلی رژیم صهیونیستی به ویژه پس از مرگ مخفیانه شارون است. موضوعی که اینک رژیم اشغالگر را تا مرحله از بین رفتن امنیت داخلی و فروپاشی پیش برده است. نزدیکی زمانی حمله به غزه با جابجایی و تغییرات غیرقابل اجتناب قدرت در میان صهیونیست ها، امری اتفاقی و بدون ملاحظه شرایط شکننده احزاب و فرقه های صهیونیست نیست. در چنین اوضاعی، جنگ علیه یک گروه اسلامی که حکام عربی نیز سرنگونی ان را لحظه شماری می کنند، بهترین فرصت برای تجدید قوا و روحیه، انسجام بخشی به نیروهای داخلی و مهاجرین و گذشتن از بحران امنیتی است.

هدف سوم) حمله به غزه، منزوی کردن انقلاب اسلامی و این بار با استفاده از حربه ایجاد صف بندی جدید نظامی مقابل ایران است. آنچه مشخص است، دولت های استکباری همراه صهیونیستها هستند، اعرابی چون مصر و اردن هم یا با صهیونیست ها هم صدایی می کنند یا مانند عربستان به نشانه رضایت سکوت. کشورهای دیگر مانند عراق، ترکیه ، پاکستان، هند لبنان، سوریه و... هم به لحاظ شرایط داخلی خود یعنی مناقشه توافقنامه امنیتی عراق، درگیری حزب عدالت و توسعه با لائیک ها، نزاع ارتش دولت و قبایل در پاکستان و تهدید تروریستی جدید در هند، کشمکش های هر روزه قدرت در لبنان و... امکان حضور در یک طرف منازعه را ندارند. دولت غیرقانونی عباس که مورد حمایت امریکاست، نیز مقاومت را حماقت می خواند، تقریباً تنها کشوری که مقابل این حمله باقی می ماند، ایران است. امریکا و صهیونیست ها با استفاده از ابزار رسانه ای گسترده ای که در اختیار دارند، تمام توان خود را برای جا انداختن این مطلب به کار بسته اند. درحالی که ایران تنها به خاطر وظیفه انسانی و شرعی خود در وجوب دفاع از مظلوم حاضر به ترک صحنه نیست. این چنین است که امثال حسنی مبارک، ایران را به دخالت در امور فلسطین و مستمسک قرار دادن غزه برای توسعه اقتدار در خاورمیانه متهم می نمایند!

اینک با توجه به نکاتی که مختصراً اشاره شد، باید جستجو کرد که راه کمک به غزه چیست؟ محکومیت جنایات وحشیانه صهیونیست ها به غزه، تظاهرات و تجمعات اعتراض آمیز در اقصی نقاط جهان، تلاش برای رفع محاصره غزه، ارسال کمک های دارویی و تأمین مایحتاج اولیه زندگی ، پیگیری برای تعطیلی دفاتر رژیم اشغالگر در کشورهای جهان، ارسال تسلیحات و کمک های نظامی، شکستن سکوت و انحراف رسانه ای در جهان، هدف قرار دادن سران صهیونیستی، ناامن کردن پایگاه های سیاسی، نظامی و اقتصادی اشغالگران در سراسر جهان، یا اینکه باید به دنبال راه حل اصلی گشت؟

همه راه های بالا می تواند مورد توجه قرار گیرد، اما آنچه باید مورد توجه جدی باشد، ساده ترین و کم هزینه ترین راه حل است. راه حلی که امام خمینی (ره) بارها آن را تاکید کرده اند و همه را برای تحقق آن مکلف دانسته اند. آن راه یک راه حل نظامی کوتاه مدت برای محو اسراییل و راه حل امنیتی میان مدت برای قطع ریشه های فساد صهیونیستی است. بدون شک، طی کردن هر مسیر دیگری که به این راهبرد ختم نگردد، نه تنها خالی از فایده خواهد بود، ‌بلکه زیان آور تلقی می شود.

وحید خاوه‌ای



همچنین مشاهده کنید