شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
۴۵ دقیقه ای که از دست می رود
جاکن شدن، انتقال ناخودآگاه بر اثر جبر اجتماعی از یک شهرستان، روستا یا حتی محلی کوچک به کلانشهری با موقعیتهای تازه است که مضمون اصلی بسیاری از درامهایی بوده که ضمن تأثیر از فضاهای شهری، موقعیت و داستان خود را با مسائل اجتماعی گره زدهاست. این مضمون یعنی رفتن به فضایی تازه بخصوص در روند مدرنسازی، شکلگیری کلانشهرها و تغییر سیاستهای اقتصادی در جریان توسعه، در ادبیات و تئاتر سابقهدار است.
البته این جابهجایی میتواند از یک کلانشهر به موقعیتی کوچک(روستا، شهرستان و...) با محیط و فرهنگی بسته هم رخ دهد که بارها در تاریخ ادبیات و تئاتر مورد توجه قرار گرفته و دستمایه درامهای مهمی بوده است. اما در این نوشته بیشتر جابهجایی نوع اول مورد نظر است.
تغییر ناگهانی ارزشها و اخلاقیات و فروپاشی ناآگاهانه فرهنگ گذشته یک انسان اغلب دارای نتیجهای تراژیک است. دستکم پیشبینی و تحلیل نویسندگان تاریخ ادبیات و درام چنین چیزی را نشان میدهد. جاکنشدن افرادی که خاستگاه طبقاتی خود را انکار میکنند و از طبقه مثلا فرودست به طبقه متوسط حرکت میکنند تنها منجر به تغییراتی ساده چون تعویض لباس یا خلقیات بیرونی نمیشود، بلکه دشواریهای پیچیده وجودی و درونی را در بر دارد. تغییر و ثبات، سکون و حرکت در چنین موقعیتی با هم همراه هستند و همین مسأله را بسیار دشوار میکند. چنین تحولی در عین اینکه انسان را تغییر میدهد نتیجه بیرونیاش تناقض ارزشی، فرهنگی و همچنین تکهتکهشدن هویت فردی انسان است.
نمایش «زمستان» نوشته و کارگردانی باقر سروش جوهرهای اینچنینی دارد. زندگی دو برادر به سبب جاکنشدن و تغییر وضعشان موجب این میشود که هم قربانی بگیرند و هم خود قربانی شوند. شرایط نمایش که درباره این دو برادر و دلبستگی آنها به دو خواهر است با ریاکاری و دروغ شخصیتها تبدیل به موقعیت و روایت میشود. اما همین روایت زمانی آغاز میشود که شاید برای یک نمایش واقعگرای معاصر، زمان مناسبی جهت پایان درام است نه آغاز آن.
نمایش باقر سروش آشکارا از روده درازی، درجازدن مدام در یک وضع و بطالت مفرط رنج میبرد. در ۴۵ دقیقه اول آنچه در نمایش دیده میشود هیچ است. هیچ روایتی در کار نیست، درامی شکل نمیگیرد، کاشتهها پراکنده و رها شده هستند و آدمها در یک شرایط عادی معرفی میشوند که هیچ موقعیتی آنها را شخصیت نمیکند.
درست از دقیقه ۴۵ است که چیزی به نام موقعیت و درام را میتوان به نمایش اطلاق کرد، اما میتوان به جرأت گفت اگر دقیقه ۴۵ در درام رئالیستی امروز دقیقه پایانی نباشد لحظهای نزدیک به پایان نمایش است نه شروع موقعیت آن.
در ۴۵ دقیقه ابتدایی نمایش زمستان چیزی که رخ میدهد میزان زیادی از لودگی است. عظیم، تیپ اصلی نمایش که موتور محرک و عامل اصلی رویداد است و شرایط عادی را با خیانت و دروغ خود بر هم میزند تا پیش از افشای خیانت و دروغش چیزی جز تیپ جوانی شهرستانی که با لودگی برای خنداندن ما تلاش میکند نیست.
در نیمه ابتدایی کار، عظیم، فقط چیزی است در حد سیاه نمایش تخت حوضی که به واسطه غیر بودن و سادگی ظاهریش با چاشنی لودگی و کنایههای زبانی ما را میخنداند و سرگرم میکند.
همان عمق مضمونی جاکنشدن که ابتدای نوشته آمد در نیمه دوم کار موقعیت درام را شکل میدهد و اساسا به موضوعی جدی تبدیل میشود.
پایان نمایش، آشکارکننده یک تراژدی همگانی است که در بستر یک جابهجایی نابخردانه و ناخودآگاهانه اجتماعی رخ میدهد. حرکت غیرمنطقی و مهاجرتهای اجباری محلی، طبقاتی و شهری تراژدی میآفریند و سروش با همه اطناب، زیادیگویی و درام ناقصی که آفریده در نمایش (یا بهتر است بگوییم انتقال) این تراژدی در انتها موفق بوده است.
چنین درامهایی در باطن خود ـ البته به شرط داشتن ساختاری درست و شخصیتپردازی دقیق ـ میتوانند نمایشی مؤثر از ساز و کار معیوب توسعه و نوسازی و مفهوم موفقیت در یک ذهنیت سودا زده جمعی باشند.
علیرضا نراقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست