شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
فیلمی متفاوت برای مخاطبان عام
● پرده اول: تولیدی متفاوت
خب، طبعاً ترجیح میدهم که در این بخش چند اظهارنظر داشته باشیم برای راه بردن به آن چیزی که فیلم «صداها» ساخته فرزاد مؤتمن نامیده میشود:
▪ اول: «من کارم را زمانی شروع کردم که فیلمنامه در دست منیژه حکمت [یکی از دو تهیهکننده فیلم] و داریوش عیاری [مدیر فیلمبرداری فیلم] بود و آنها میخواستند کارهای اولیه را شروع کنند. ما با یک برنامهریزی دقیق منتظر بودیم کار شروع شود ... قبل از هر چیز با فرزاد مؤتمن درباره لوکیشنها صحبت کردم. سه تا همسایه در یک آپارتمان زندگی میکنند و ما باید جایی را پیدا میکردیم که هر سه آنها در یک محل میبودند. ۲۵ لوکیشن را چک کردیم.» [جعفر عروجی / مدیر تولید]
▪ دوم: «من به عنوان تهیهکننده دنبال کارهای متفاوتی هستم. از ساختارشکنی لذت می برم ... وقتی مؤتمن با فیلمنامه سعید عقیقی سراغ ما [سمیعی و حمکت] آمد، حس کردم با یک فیلم خاص روبهرو هستم و باید انرژی خاصی برای آن بگذارم. [منیژه حکمت / تهیهکننده]
▪ سوم: «قبل از هر چیز سعی کردیم عوامل فنی را با دقت انتخاب کنیم تا راندمان کارمان بالا برود و اتلاف وقت و انرژی نداشته باشیم. به این ترتیب در ۲۶ جلسه در یک ماه توانستیم کار را جمع کنیم.» [علی واجد سمیعی / تهیهکننده]
▪ چهارم: «من فیلمهایم را در ۳۰ روز یا کمتر میسازم. فیلمبرداری «صداها» ۲۷ روز طول کشید. تنها فیلمبرداری «جعبه موسیقی» ۹۰ روز طول کشید که آن هم دلایلی داشت که دوست ندارم دربارهاش صحبت کنم.» [فرزاد مؤتمن / کارگردان]
«فرزاد مؤتمن» کارگردان شاخصی است در ده سال اخیر؛ به دلیل ساخت آثار سینمایی خاصی برای مخاطبان خاص و هر وقت هم که پیش از این خواسته برای مخاطبان عام فیلم بسازد حاصلی بهتر از فیلم «باج خور» نداشته که میان مخاطب عام و خاص، سرگردان مانده و از هر دو هدف، بازمانده. پس طبیعی است که اگر بشنویم او دوباره به سراغ «سعید عقیقی خاص نویس» رفته، به این نتیجه برسیم که قرار است فیلمی مختص مخاطبان خاص سینما ساخته شود اما «صداها» چنین فیلمی نیست و البته در جشنواره سال ۸۷ هم، جزو پیشقراولان «سینمای پیشنهاد دهنده بدنه» بود. پس چرا سانسهای محدود «سینمای خاص» نصیباش شد؟ آیا گذشته «خاص سازی» زوج هنری «مؤتمن و عقیقی» باعث شد که چنین اکرانی برای «صداها» در نظر گرفته شود؟ آیا فیلمی «نوآر» با حضور بازیگران کاملاً آشنا برای مخاطب عام، توان یک فروش قابل قبول را نمیتوانست داشته باشد؟ آیا فیلمی که در هزینههای تولیدش بشدت صرفهجویی شده، نقطه تلاقی ملودرام و «نوآر» است [یعنی همان چیزی که اکنون بدل شده به برگ برنده تلویزیون ایران در جذب مخاطبان میلیونی] قادر به جذب مخاطبان در طیفی قابل قبول نیست؟ آیا هر فیلمی اگر قصهاش خطی نبود یعنی مخاطبان، بیخیالش میشوند، میروند شهربازی؟
● پرده دوم: سینمای با کیفیت بدنه
بالشخصه اولین خاطرهای که از فیلمهای مؤتمن دارم با «هفت پرده» شروع میشود. یادم هست تا دو روز بعد از نمایش آن فیلم در «سینمای خبرنگاران و منتقدان جشنواره» [آن سال، سینما استقلال بود] سعید عقیقی بالا و پائین میرفت و نظر منتقدان را درباره فیلمنامه فیلم که نوشته خودش بود میپرسید. من از دوستداران این فیلم بودم و هستم همچنان که به نظرم فیلمنامه خوبی داشت و دارد و این را هم در نقدی، همان موقع نوشتم اما خیلیها از این فیلم خوششان نیامد و آن را اداهای «پست مدرنیستی» لقب دادند. شاید به همین دلیل، مؤتمن در کارنامهاش، هم به دنبال سقف سینمای خاص رفته و هم کف سینمای بدنه را مدنظر قرار داده.
«صداها» تلاشی است دو سویه، از سوی عقیقی و مؤتمن که برای یک بار هم شده از این مرز بگذرند و فیلمی بسازند که قادر به جذب مخاطبان عام باشد؛ فیلمی که «شبهای روشن»- به رغم همه استقبالی که از آن، توسط منتقدان صورت گرفت، به رغم خاستگاه ادبی آن، به رغم قصهای پالوده و به رغم تأثیری که مؤتمن در ساخت آن [به گفته خودش] از «آدل هـ.» تروفو [فیلمسازی موفق در هر دو عرصه «عام و خاص بینی»] گرفته بود- همچنان در حوزه سینمای خاص باقی ماند و میماند.
● پرده سوم: قصه غیرخطی
«صداها» نه تنها دارای قصهای غیرخطی است که این قصه را از آخر به اول روایت میکند [میتوانید اسماش را بگذارید روایت خطی معکوس که ما این گونه روایت را قبلاً در «ممنتو» دیدهایم که فیلمی موفق در گیشه سینماهای امریکای شمالی بوده و تا آنجا که میدانم دی.وی.دیهای آن هم در ایران، چندان با برخورد سرد مخاطبان عام ایرانی مواجه نشده! بگذریم از این که ما سابقه این گونه روایتگری را در ادبیات هزارساله خود داشتهایم و مردم کوچه و بازار هم از آن استقبال کردهاند.] فیلم درواقع، یک فیلم زن و شوهری است یا درواقع یک ملودرام زن و شوهری است که یک «قتل»، به عنوان عامل «اضطراب» به آن افزوده شده؛ فرمولی که دیگر ده سالیاست هالیوود در تریلرهای پرفروشاش به کار میگیرد. انتخاب نام «صداها» به این دلیل است که ارتباط سه طبقه یک آپارتمان [که میتوانند سه طبقه اجتماع باشند البته نه لزوماً طبقات اقتصادی آن] فقط از طریق شنیدن «صدا»ست و این وجه قصه است که میتواند برای «مخاطب خاص» ایجاد جذابیت کند چون حاوی ایدهای تازه است در حذف «دیدن» که عملکردی کاملاً سینمایی است. مطمئناً اگر عقیقی و مؤتمن میخواستند مثل «فون تریه» [که در گسترش چنین ایدهای متضاد با چارچوب سینما، یدطولایی دارد] عمل کنند ما نه قاتل را میدیدیم نه مقتول را؛ نه «صدا بردار» طبقه زیرین را و نه دختری که به پلیس خبر میدهد! آن وقت «فیلم» اساساً فیلم دیگری میشد شاید هم فیلمی به مراتب بهتر! اما به هر حال، از توانایی ارتباط با مخاطب عام عاری!
● پرده چهارم: فیلمبرداری متفاوت
«داریوش عیاری» فیلمبرداری باسابقه است و کارش در این فیلم، درخشان. اگر فیلمبرداری او به این شکل نبود باور کردن چنین قصهای برای مخاطب عام دشوار به نظر میرسید. او باورپذیری را به خورد فیلمنامه داده؛ کاری دشوار که با چنین فشردگی روند تولیدی، شگفتآور است.
● پرده پنجم: صدابرداری و صداگذاری
«صدا» مثل «کلاه» است چه برداری چه بگذاری، حکم یکی است! جواد مقدس و پرویز آبنار، روح فیلم را وارد کالبدش کردهاند. فرض کنید فیلمی به نام «صداها» از «صدا محوری» میافتاد آن وقت همه چیز میشد اسماش را گذاشت الا «صداها»! عملکرد این دو، ما را با نشانههای معنایی گوناگونی در فیلم رودررو میکند.
● پرده ششم: بازیگری
«وقتی فیلمنامه را خواندم، حس کردم از یک زاویه جدید به اطراف نگاه میکند... من در این فیلم نقش متفاوتی دارم و همچون انتخابهای همیشگیام به خاطر همین تفاوت و تازگی در نقش، آن را انتخاب کردم.»[رضا کیانیان/ یادداشت برای بولتن جشنواره فیلم فجر]
● پرده هفتم: عبور از «هفت پرده»
به گمانم هرچقدر نخستین همکاری عقیقی و مؤتمن، حاصل «عشق به سینما» و تجمع «دیدهها» بود، «صداها» حاصل عبور از این مرحله و رسیدن به سینمای حرفهای امضادار است که ردپاهای دیگران در آن، اگر هم دیده شود محو است و تلمیحی؛ نه هویدا و ساختاری!
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت جمهوری اسلامی ایران رئیسی رئیس جمهور دولت سیزدهم توماج صالحی گشت ارشاد پاکستان
تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی پلیس سلامت سازمان هواشناسی سازمان سنجش زنان وزارت بهداشت
قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا خودرو دلار بازار خودرو مسکن سایپا بانک مرکزی ارز ایران خودرو تورم
فضای مجازی سینمای ایران سینما سریال پایتخت تلویزیون کیومرث پوراحمد سریال موسیقی رهبر انقلاب فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا وحید شمسایی لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی سرطان سامسونگ اپل فناوری ناسا الماس نخبگان بنیاد ملی نخبگان ربات
سازمان غذا و دارو کاهش وزن بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل