دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

۳ عاشقانه پیچیده


۳ عاشقانه پیچیده

تاریخ سینمای ایران از آغاز تاکنون فیلمسازان بسیاری را به خود دیده و نسل های مختلفی برای تولید آثار سینمایی اقدام کرده اند, به طوری که اکنون شاهد ظهور و فعالیت نسل پنجم کارگردانان هستیم سه فیلمی که بتازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده است, فقط نمونه ای از آثار سه نسل از فیلمسازان مختلف است

تاریخ سینمای ایران از آغاز تاکنون فیلمسازان بسیاری را به خود دیده و نسل‌های مختلفی برای تولید آثار سینمایی اقدام کرده‌اند، به طوری که اکنون شاهد ظهور و فعالیت نسل پنجم کارگردانان هستیم. سه فیلمی که بتازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده است، فقط نمونه‌ای از آثار سه نسل از فیلمسازان مختلف است.

● چه خوبه که برگشتی (داریوش مهرجویی)

داریوش مهرجویی، فیلمسازی کارکشته و یکی از بزرگ ترین کارگردانان سینمای ایران است که فیلم های شاخصی در کارنامه دارد، اما به عقیده برخی منتقدان و کارشناسان او دیگر فیلمساز برجسته گذشته نیست یا دست کم در فیلم ها و آثارش نشانی از دوران درخشان فیلمسازی اش ندارد.

مهرجویی بدون وقفه تقریبا حضور همواره ای در سینمای ایران داشته و هیچ گاه فیلمسازی او دچار فاصله نشده است. از این رو نمی توان دوران فیلمسازی او را تقسیم بندی و از هم تفکیک کرد. افزون بر این که او انواع فیلم ها را در گونه های مختلف کمدی و درام کارگردانی کرده، هرچند به واسطه تحصیلاتش درونمایه های فلسفی به نوعی در بیشتر کارهایش حضور پیدا و پنهانی دارد. با این حال به طور نامحسوسی می توان به کارنامه مهرجویی از فیلم «مهمان مامان» به بعد نگاه دیگری داشت و می شود گفت که او وارد مرحله و مسیر دیگری در فیلمسازی اش شده است. حرکت عامدانه مهرجویی به این شیوه فیلمسازی که پایه و اساس آن به ساده برگزار کردن هر قصه و رویدادی است؛ در نوع خود گرچه بدون اشکال است، اما حرف و حدیث های دوران جدید کاری استاد اتفاقا از همین زاویه ناشی می شود.

کسی منکر این ویژگی نیست که مهرجویی می خواهد در فیلم هایش به زبان ساده و همه فهم سخن بگوید، اما این سادگی گاهی به دست کم گرفتن بیش از اندازه سوژه و موضوع منجر می شود و فرم و شاکله ساختاری اثر، استانداردهای لازم را ندارد و این که اگر نام این فیلمساز معتبر را از پیشانی کار پاک کنید، دیگر کسی این آثار را شایسته همین قدر نگاه و توجه هم نخواهد دانست.

بازی ای که مهرجویی با مخاطبانش اعم از موافقان و مخالفان آثارش شروع کرده، البته که بازی جذاب و شادی است، اما بدی ماجرا اینجاست که او همه را به بازی های شیرین تر و خاطره انگیزتری در گذشته عادت داده است. برای آنهایی که زمانی تماشاگر فیلم هایی چون «گاو»، «هامون»، «اجاره نشین ها»، «لیلا» و «درخت گلابی» بوده اند، دشوار است که امروزه پای دیدن «آسمان محبوب» و «نارنجی پوش» بنشینند و با روی باز پذیرای چرخش غافلگیرکننده فیلمساز دوست داشتنی خود باشند. مهرجویی البته با قاطعیت از فیلم های اخیر و شیوه تازه فیلمسازی اش دفاع می کند و آن را محصول شرایط مدرن می داند.

«چه خوبه که برگشتی» که داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر آن را براساس داستانی از نیکلای گوگول نوشته اند، فیلمی است در ادامه مسیر جدید فیلمسازی استاد. فرزاد (حامد بهداد) دندانپزشکی است که پس از سال ها به ایران می آید تا دور از مسائل و آشفتگی زندگی خود به آرامش برسد. همزمان با ورود او به کشوریک شی مرموز شبه فضایی پدیدار می شود و پای خانم دکتر یاسمین (مهناز افشار) و سنگ های جادویی اش را به ماجرایی باز می کند که رفاقت دیرینه فرزاد و کامبیز (رضا عطاران) را که سال هاست در همسایگی هم کنار دریا زندگی می کنند، به جدالی بیهوده می کشاند.

ایده اولیه فیلم، رفاقت و رقابت دو دوست قدیمی خوب است و به خودی خود راه به اثری جذاب و تماشایی می دهد، اما به سیاق فیلم های متاخر مهرجویی آنچه به عنوان پاشنه آشیل اثر مطرح می شود، همان پرداخت ساده انگارانه موضوع و نگاه دم دستی به رویدادهاست. فیلم البته فضای بامزه ای دارد و در برخی لحظات یادآور کمدی ماندگار مهرجویی، اجاره نشین هاست. بی اغراق تمام بار فیلم را رضا عطاران به دوش می کشد که با شوخی ها و لحن و رفتار همیشه دوست داشتنی اش، کار را از سقوطی کامل نجات می دهد. حامد بهداد با همه تلاشی که برای درآوردن نقش می کند، اما به هیچ عنوان از اساس، انتخاب مناسبی برای تصویر کردن دندانپزشکی پنجاه ساله نیست و وقتی قهرمان و شخصیت اصلی فیلم باورپذیر نباشد، دیگر موارد آن را هم تحت الشعاع قرار می دهد. مورد دیگر انسجام نداشتن فضای اثر است و تخیل های فیلمساز که از چارچوب فیلم بیرون می زند به طوری که با ماجراهای مربوط به بشقاب پرنده از دنیای واقعی اولیه فیلم وارد فضای هپروتی می شویم که سنخیتی با آنچه پیشتر دیده ایم، ندارد.

چه خوبه که برگشتی با این که با دیدگاه های ضد و نقیضی در جشنواره سال گذشته فیلم فجر روبه رو شد، اما به مدد نام مهرجویی و بهره گیری از بازیگران شاخص فروش خیلی خوبی در گیشه داشت و به باشگاه میلیاردی ها پیوست.

حامد بهداد، رضا عطاران، مهناز افشار، حسن پورشیرازی، رویا تیموریان، علیرضا جعفری و همایون ارشادی بازیگران این فیلم هستند.

● من مادر هستم (فریدون جیرانی)

فریدون جیرانی، نویسنده و کارگردان سینما و مجری پیشین برنامه «هفت» پس از اکران جنجالی فیلم «من مادر هستم» گفت: خیلی از کارگردان های ما دوست دارند فیلم هایشان پرحاشیه و پرسروصدا باشد، اما موفق نمی شوند، ولی من که نمی خواهم فیلم هایم دچار جنجال شود، کارم به حاشیه کشیده می شود!

من مادر هستم هشتم آذر ۱۳۹۱ روی پرده سینماهای تهران و شهرستان ها رفت و بلافاصله با استقبال کم نظیر تماشاگران روبه رو شد به طوری که رکورد بیشترین فروش روزانه فیلم غیرکمدی را که پیش تر در اختیار «جدایی نادر از سیمین» بود، شکست. فیلم درباره زندگی دو خانواده مرفه در حال فروپاشی است. در این میان و براساس حادثه ای که برای آوا (باران کوثری) دختر یکی از خانواده ها پیش می آید، بسیاری از رازهای زندگی آدم های قصه آشکار می شود.

اکران این فیلم با مخالفت شدید برخی جریان های مذهبی کشور ازجمله انصار حزب الله روبه رو شد، به گونه ای که مخالفان با تجمع مقابل ساختمان وزارت ارشاد، این اثر را مبتذل خواندند و خواستار لغو مجوز آن شدند. از سوی دیگر طرفداران فیلم هم در تجمعی متقابل به دفاع از جیرانی و اثرش پرداختند. به دنبال اعتراضات صورت گرفته فیلم در شهرهای قم و مشهد روی پرده نرفت. با این که فیلم تقریبا به اکران خود تا پایان کار ادامه داد، اما شورای نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد خواستار اعمال اصلاحاتی در فیلم شد.

عمده ایرادات به طرح موارد غیراخلاقی و رابطه نامشروع در فیلم و نمایش مشروبات الکلی بازمی گشت و مخالفان، آن را مغایر با شرع و عرف جامعه می دانستند، اما سازندگان فیلم اتفاقا از همین جنبه به دفاع از فیلم پرداخته و گفتند قصدشان با طرح این قصه و نمایش ناهنجاری ها، هشدار به خانواده ها برای پیشگیری از وقوع فجایع مشابه اینچنینی بوده است.

فیلمنامه پرکشش، ساختار جذاب و بازی های درخشان از امتیازات این ملودرام تلخ و نفس گیر است. فرهاد اصلانی، باران کوثری، پانته آ بهرام، هنگامه قاضیانی، امیرحسین آرمان، ناصر طهماسب و حبیب رضایی در من مادر هستم بازی کرده اند.

● یک عاشقانه ساده (سامان مقدم)

سامان مقدم، فیلمنامه نویس و کارگردان فعالیت خود را با دستیاری مسعود کیمیایی در فیلم «ردپای گرگ» شروع کرد، اما مسیر فیلمسازی اش شباهت چندانی به جنس آثار استادش ندارد. مقدم البته خیلی زود اولین فیلمش را کارگردانی کرد و با «سیاوش» خودش را به مخاطبان سینما شناساند. استفاده از چهره هایی چون هدیه تهرانی و علی قربان زاده و موضوع جوان پسند فیلم، باعث شد سینمادوستان حساب ویژه ای روی مقدم باز کنند.

وی دو سال بعد نیز با ساخت «پارتی» نشان می دهد، ذائقه مخاطب زمانه را خوب می شناسد. فیلم «مکس» با فیلمنامه پیمان قاسم خانی و بازی فرهاد آییش ادامه مسیر موفق سامان مقدم در فیلمسازی است که نشان می دهد او در ساخت کمدی نیز توانایی خاصی دارد.

اما بهترین و جذاب ترین فیلم مقدم تا امروز «کافه ستاره» است که پیمان معادی آن را براساس فیلمی مکزیکی به نام «کوچه میداک» نوشت. داستان متقاطع و اپیزودیک و چفت و بست درست قصه ها و بازی خوب بازیگران نقش موثری در موفقیت اثر داشت. کارگردانی سریال های «پریدخت» و «شمس العماره» و فصل سوم مجموعه «قلب یخی» از تجربه های دیگر مقدم است. البته این کارگردان فیلم اکران نشده «صد سال به این سال ها» با بازی رضا کیانیان، پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا را نیز در کارنامه دارد.

مقدم «یک عاشقانه ساده» را براساس فیلمنامه ای از امیر عربی ـ فیلمنامه نویس «سعادت آباد» ـ سال ۹۰ ساخت. در خلاصه داستان این فیلم آمده است، دو دوست قدیمی، از جوانی با هم عهد و پیمانی دارند. وصلت گندم دختر امان با کرامت پسر صفر تقدیری نیست که گندم به آن تن دهد. او عشق و سرنوشت خودش را می خواهد. عشق چیزی نیست که به عهد بی پرسش پایبند باشد. عاشقی ساده و سخت است. عاشقی حرف دلت است. گندم با بیست و چند سال سن، باید جلوی عهد و پیمان دو رفیق بایستد که حرف دلش را نپرسیده بودند. امان و صفر در جوانی با هم قراری گذاشته اند. ازدواج دو فرزند آنها وعده ای است قدیمی که اهل محل هم از آن خبر دارند، اما گندم دختر امان سال ها به بهانه های مختلف این وصلت را به تاخیر می اندازد.

یک عاشقانه ساده باوجود پاره ای از امتیازات بویژه موسیقی خوبش با نقدهای چندان مثبتی روبه رو نشد و برخی منتقدان، انتخاب نامناسب بازیگران و پرداخت دم دستی اثر را از نقاط ضعف فیلم دانستند و اعتقاد داشتند این کار در حد و اندازه های نام سامان مقدم نیست. عمده نقدها نیز متوجه انتخاب مهناز افشار در نقش دختری روستایی و باورپذیر نبودن فضای روستا و مناسبات آنجا بود. مهناز افشار، مصطفی زمانی، همایون ارشادی، فرهاد آییش و احمد مهرانفر بازیگران این فیلم هستند.

علی رستگار