پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
نگاهی به شرورترین شخصیت های ادبی
این روزها به خاطر ماه رمضان و سریالهای تلویزیونی مخصوص این ماه، در تلویزیون پر شده است از شخصیتهای بد و خوب و عجیب و غریب که گاه به صورت شیطان و فرشته سرو کلهشان در ماجراهای سریالها پیدا میشود. شاید بعضیهایتان بگویید که سازندگان این سریالها دیگر شورش را درآوردهاند اما مبارزه بین خیر و شر همیشه یکی از عناصر کلیدی بوده است. در دنیای ادبیات همیشه کنار شخصیتهای خوب، شخصیتهایی بد و خبیث هم وجود داشتهاند تا در کنار هم بتوانند درام را پیش ببرند. شخصیتهای که گاه در داستانها در بدی تا نزدیکی شیطان پیش رفتهاند و به همین خاطر در کنار شخصیتهای محبوب ادبیات ،به عنوان شخصیتهای منفور در ذهن خوانندگان جاودانه شدهاند. در این شماره بعضی از این شخصیتها را که برای خوانندگان ایرانی آشنایند، معرفی کردهایم.
● پرفسور جنایتکار
پرفسور «جیمز موریارتی» را بیشتر دوستداران ادبیات و سینما میشناسند. او دشمن درجه یک «شرلوک هولمز» محبوب ترین کارآگاه دنیای ادبیات است. البته او همه این شهرت را مدیون شرلوک هولمز نیست، پرفسور موریارتی شخصیت خبیثی است که با قدرت عجیب و کارهای خارق العادهاش بیشتر شبیه یک شخصیت افسانهای است تا یک انسان معمولی! نیروی اهریمنی موریارتی و هاله رمزآمیزی که نویسنده داستان برای او درست کرده است این حس را بیشتر تشدید میکند. هر حال در دنیای ادبیات کسی را پیدا نخواهید کرد که پرفسور موریارتی را شرور و خبیث نداند. او نقطه مقابل شرلوک هولمز است و گویی تمام جنایتهایی را که در لندن اتفاق میافتد یک تنه رهبری میکند. او به اندازه شرلوک هولمز باهوش است و کارآگاه نابغه، بدون او در دنیا بدون رقیب میماند. به همین خاطر در سری دوم هر دو از دنیای مردگان باز میگردند، تا ماجراهای تازهای را خلق کنند.
● حاکم ذهنهای بیمار
کتاب «سکوت برهها» و اقتباس سینمایی که پس از آن وارد بازار شد، شخصیت منفی جدیدی را به نام دکتر «هانیبال لکتر» به دنیای ادبیات معرفی کرد. شخصیتی که آنقدر شرارت و زشتی را خوب میشناسد که انسانهای عادی برای شناسایی شر و مقابله با آن به کمک او نیاز پیدا میکنند. خواننده در کتاب او را پشت میلههای زندان و با شرایط خاص ملاقات میکند. بین او و مراقبانش در زندان همیشه فاصلهای است. هیچ انسانی نمیتواند به او نزدیک شود و همین فاصله گذاری بین او شخصیتهای داستان ترس بسیاری برای خواننده ایجاد میکند. هانیبال لکتر هرچند برای به دام انداختن یک جنایتکار به شخصیتهای داستان کمک میکند اما خوی شیطانیاش هرگز به خواننده اجازه نمیدهد تا به او اعتماد کند و قدمی به سمتش بردارد. این تضاد به ماندگاری شخصیت هانیبال لکتر به عنوان شخصیتی شرور و منفور، کمک بسیاری کردهاست.
● جادوگر شهر از
اگر اهل انیمشینهای کودکانه باشید حتما نام جادوگر شهر از را بارها شنیدهاید. «جادوگر شهر از» یک رمان امریکایی است که سال ۱۹۰۰ میلادی توسط «فرانک باوم» برای کودکان نوشته شدهاست. کتاب درباره دختری به نام «دوروتی» است که به همراه عمو و عمهاش زندگی میکند و بوسیله یک گردباد به سرزمین جادوگرها فرستاده میشود. او برای آنکه بتواند پیش خانوادهاش برگردد باید به همراه چند شخصیت خیالی دیگر به جنگ جادوگرهای خبیث و بدجنس برود. از این کتاب یک اقتباس سینمایی معروف هم ساخته شده است. در هر حال جادوگر بدجنس این داستان، در شهری به اسم «از» حاکم است و به مردم ستمهای زیادی میکند. شاید در کودکی از او و شرارتهایش خیلی میترسیدیم، اما سایر شخصیتهای خبیث دنیای ادبیات در بدی و شرارت حسابی از خجالت جادوگر شهر از درآمدهاند.
● ولد مورت، منفورترین جادوگر جهان
«ولد مورت» پیش از داستانهای هری پاتر یک جادوگر خبیث بود که با ورود به مجموعه هری پاتر شهرت زیادی پیدا کرد. او از دوران کودکی مانند هری و سایر شخصیتهای جادویی دارای قدرتهای ویژهای است. او برای جادو و جنبل نیازی به چوپ جادو ندارد و با قدرت سحرآمیزش قادر است هر کار شری را انجام دهد. ولدمورت در داستانهای هری پاتر خبیثترین موجود روی زمین معرفی میشود. یک جادوگر افسانهای که هدفش بدست آوردن قدرت بینهایت برای حکومت بر جهان است. ولد مورت در زبان فرانسه به معنای «پرواز مرگ» است و در داستانهای هری پاتر مردم به قدری از او وحشت دارند که با نام «اسمش رو نبر» از او یاد میکنند. او برای حکومت بر تمام دنیا هر کاری انجام میدهد و هرکس که مانعش باشد را از سر راه برمیدارد. در مجموعه هری پاتر او انقدر خبیث و بد معرفی شده است که تقریبا خواننده خدا را شکر میکند که در زندگی واقعی هرگز قرار نیست یک جادوگر بدجنس و تا این اندازه شرور را ملاقات کند.
● دراکولا، شاهزاده تاریکی
بعضی نامها هستند که نامشان مترادف با وحشت و تاریکی است. یکی از این نامهای منفور در دنیای ادبیات جناب دراکولا است. دراکولا نام کتابی نوشته «برام استوکر» نویسنده ایرلندی که در سال ۱۸۹۷ چاپ شد . شخصیت اول این کتاب یک خونآشام است. اشراف زادهای که تنها زندگی می کند و مدعی است که دوستان باوفایش تنها کتابهایش هستند. خون آشامها همیشه در دنیای ادبیات گروتسک و سینمای وحشت طرفداران زیادی داشتهاند اما حتی دوستداران ادبیات وحشت هم داستان درآکولا را با وحشت و بیزاری دنبال میکنند.
● ارباب تاریکی
اگر از طرفداران مجموعه فیلمهای ارباب حلقهها باشید سایورون ارباب تاریکی را به خوبی میشناسید. مجموعه ارباب حلقهها از روی مجموعه داستانهای تالکین ساخته شد. این مجموعه همیشه جزو مجموعه کتابهای محبوب نوجوانان بوده است. سایورون شخصیتی خیالی در مجموعه تالکین است که صاحب و سازنده حلقه یگانه است. او فرمانده ارشد مورگوت بود، او خود پس از سقوط مورگوت به ارباب تاریکی دیگری تبدیل شد سایورون دشمن اصلی مردمان آزاد در طی دورانهای دوم و سوم بود.
نویسنده: اعظم عاملنیک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست