جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

شراکت دیروز, غرابت امروز


شراکت دیروز, غرابت امروز

آنان که دیروز شرکای تجاری کشورمان بودند, در روابط خارجی ما متحول شده و امروز پای قطعنامههای تحریمی را امضا میکنند

در خلال ۳۱ سال گذشته، چهره روابط اقتصادی و سیاسی ایران تحولات بسیاری را شاهد بوده که تغییر شرکای تجاری کشور یکی از مهمترین آنها به شمار میرود.

تا ۳ دهه پیش، کشورهای اروپایی بیشترین سهم را در تجارت با ایران در اختیار داشتند، در حالی که در سالهای اخیر، نقش اروپاییان در روابط با ایران بسیار کمرنگ شده است و برعکس، کشورهای عموماً با درآمد سرانه پایین، همپیمانان جدید تجاری ایران شدهاند. البته نقش تحریمهای بینالمللی و تشدید آنها را در سالهای اخیر در این چرخش نباید نادیده انگاشت. ذکر این نکته ضروری است که برخی رویکردهای جدید در عرصه بینالمللی اقتصاد و تغییر شرکای تجاری کشورمان در سالهای اخیر به دور از انتظار نبوده و به نوعی باید آنها را از نقاط قوت سیاست خارجی کشورمان به حساب آورد. در این زمینه، تعامل بیشتر با عراق و افغانستان به دلیل شرایط حاکم بر این کشورها و تحولات آنها دو مثال بارز به شمار میروند.

اما بخش دیگری از دگرگونیهای تجاری ایران همچون مراوده با کشورهای آمریکای لاتین و یا کشورهای آفریقایی ظاهراً ناشی از سیاست خارجی جدیدمان است. برای ما تغییر دوم اهمیت دارد و برای این که دریابیم این تغییر رویکرد چه منفعتی داشته، باید ببینیم آیا تعامل با این کشورها توجیه پذیر بوده یا برعکس، هزینههای ما را افزایش داده است؟

● بازیهای سیاسی-تجاری

دنیا سیاسی است و سیاسیتر هم شده است. ولی منافع اقتصادی برای کشور - برای مردم - باید حرف اول را در روابط سیاسی-تجاری بزند. برخی از صاحب نظران و گروهی از مردممان استفاده از ثروت کشور برای مقاصد سیاسی را با دید انتقادی مینگرند. ولی تمامی کشورها، از دیر هنگام، در سیاست خارجی خود از منابع اقتصادی استفاده کردهاند. ما هم میتوانیم مثل سایر کشورها فرضاً از "کمکهای خارجی" استفاده کنیم - حتی آن را شفافتر کنیم تا مورد انتقاد قرار نگیریم. به علاوه، لازم است دستگاه سیاست خارجی ما در نظر داشته باشد که نهایتاً باید پس از خروج منابع اقتصادی برای مقاصد سیاسی، "بازدهی" هم حاصل شود. دیر یا زود، باید در عوض، چیزی به صورت کار، تجارت، قرارداد و امثالهم گرفت.

از سوی دیگر، به اعتقاد ما طرح استفاده اقتصادی از کشورهای قدرتمندی چون چین و روسیه به نیت بهره برداری از این کشورها و دریافت رأی مثبت سیاسی آنان در مجامع بینالمللی، تحلیل درستی نیست، چرا که همواره در خلال این سالها شاهد آن بودهایم که نه تنها چین و روسیه، بلکه دیگر کشورهای طرف تجاری ایران هم به اقتضای زمان، منافع خود را در نظر گرفته و در مواقع حساس، پشتمان را خالی کردهاند.

● تحریم و تجارت

از نگاه ما، تغییر و تحولات حاصل از تحریمها هزینه ساز بودهاند. افزایش مراودات ایران با چین نه تنها منفعتی برای ما نداشته که حتی به ضررمان هم تمام شده است. ما در تجارت غیرنفتی با چین، همواره وارد کننده بودهایم و این حجم واردات سیاسی کالاهای چینی ارزان قیمت و اغلب نامرغوب، تولید کنندگان داخلی را به ورطه نابودی کشانده و این هزینه کمی نیست.

اقتصاد ایران و جهان سیاسی است و اقتصاد ابزاری شده برای رفع و رجوع مسایل سیاسی. البته در همه جای جهان وضع به این گونه است، اما تحلیل مسایل را نباید نادیده انگاشت و هزینه و فایده هر تصمیم مهم است. به این نیاندیشیدهایم که کنار آمدن با تحریمها یعنی دوری از بازارهای جهانی که نتیجه آن، عقب ماندن از تجارت جهانی است. با تحریمها چه کنیم؟ تحریمها نهایتاً به طرفین ضربه میزنند و درست هم نیستند. یا باید تحریمها را مدبرانه لغو کنیم، یا اگر تحریمی هست، در کنار آنها، "بازده اقتصادی" هم داشته باشیم. ضمناً تحریم در اقتصاد دولتی ممکن است بیشتر به مردم ضربه بزند و لذا لازم است از منابع - به نفع مردم - بهتر استفاده کرد.

● بازارهایی که از آن خود نکردهایم

مقداری از جایگزینی چین و هند به جای کشورهای اروپایی "طبیعی" و مقداری "مصنوعی" است. طبیعی از این لحاظ که این دو کشور رشد خارقالعادهای داشتهاند و مجاورت ما با آنها در آسیا نیز دلیل اقتصادی مهمی است. ولی مصنوعی از این دیدگاه که "نگاه ما به شرق" نیز در این تحول دخیل بوده است. روی طبیعی لازم به تأمل نیست، ولی فراتر از آن لازم است خوض و غور کنیم. امروز کالای ایرانی با بسته بندی عربی در بسیاری کشورهای دنیا به فروش میرسد. زعفران و چای ایرانی با مارکهای اماراتی و عراقی به وفور در بازار کشورهای مختلف معامله میشوند و ما که از علم بازاریابی بیبهرهایم، خم به ابرو نمیآوریم. روابط تجاری ایران و سوریه را در سالهای اخیر ببینید. علیرغم گسترش این روابط، شرکای برتر سوریه، کشورهای عربستان، مصر و عراق هستند. در بازار کشورهای همسایه هم جای خاصی نداریم.

● در صادرات نفت هم مشکل داریم

اگر به دلارهای نفتی دل خوش کردهایم این دلخوشی نمیتواند پایدار باشد. نفت هم به صدقه سری تحریمها ایمن نیست و باید فکری به حال آن کرد. گسترش تحریمها مقدمات خروج شرکتهای بزرگ نفتی را از ایران فراهم آورده است و به همین دلیل، اکنون این صنعت پول ساز هم از حال و روز چندان مساعدی - به دلیل اُفت استخراج - برخوردار نیست. امروز صحبت آن است که اگر سرمایه گذاری لازم در صنعت نفت صورت نگیرد، در چند سال آتی، همین توان کنونی صادرات نفتی را هم از دست میدهیم.

امروز، کشورهای غربی در پی آنند که طی مذاکره با کشورهای صادر کننده نفت در خلیج فارس، امنیت انرژی خریداران نفت ایران را تضمین کنند و از این طریق، مهمترین آنتی تحریم ایران را خنثی نمایند. سرمایه گذاریهای عظیم کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در چند ماه اخیر برای تولید بیشتر نفت، گواه این موضوع است. بعید نیست با ادامه روند کنونی، سیاست جدید غرب، تحریم صادرات نفت ایران باشد. با توجه به شرایط موجود، توصیه ما به مسؤولان این است که در برهه حساس کنونی، استراتژی مناسبی را در سیاست خارجی اتخاذ کنند تا خدای ناکرده شاهد چنین تصمیماتی علیه کشورمان نباشیم.

در نهایت متذکر میشویم اگر میخواهیم در اداره جهان سهمی در اختیار بگیریم، باید آن را با گسترش مبادلات تجاری و اقتصادی کسب کنیم. در این خصوص هم چارهای جز بها دادن به تولید نداریم و برای این منظور، باید اول رکود اقتصادی کشور را رفع کنیم. باید قوانین دست و پا گیر سرمایه گذاری را در کشور اصلاح کنیم و به سرمایهدار احترام بگذاریم. باید موانع توسعه تجارت را در کشور از میان برداریم.

● اقتصاد پایه-انرژی

دنیای تجاری-سیاسی قرن ۲۱ تدابیر خود را میطلبد. رشد صادرات نفتی، از دیدگاهی، قابل ملاحظه و تقدیر است و جای امیدواری دارد. واقعیت این است که کشورمان در ۵۰ سال اخیر به دنبال "آزمون خارج شدن از صادرات نفتی" بوده است، ولی خیلی موفق عمل نکردهایم. الان نیز قسمت عمدهای از "صادرات غیرنفتی" شامل فرآوردههای نفتی هستند. به نظر ما در کنار تلاش برای خارج شدن از صادرات نفت خام، دو استراتژی زیر را بررسی کنیم:

۱) اقتصاد پایه-انرژی

۲) اقتصاد فرا انرژی

به صورت تاریخی، تلاش ما روی استراتژی دوم زیاد بوده است، ولی نتایج امیدوار کننده نیستند. لذا پیشنهاد میکنیم روی استراتژی اول - به صورتی موازی و فراگیر - بیشتر کار کنیم. این استراتژی تولید محصولات متنوع، ارزیابی ساختار صنعت انرژی، خصوصی سازی، کار آفرینی برای جوانان، تحقیق و توسعه و حمایتهای معقول را شامل خواهد شد. استراتژی اقتصاد انرژی - اگر درست از آن استفاده کنیم - میتواند جهشی به اقتصادمان بدهد. فراموش نکنیم که امروز حتی در مواردی نظیر سرمایه و تکنولوژی در صنعت نفتمان مشکل داریم. باید آستینها را بالا زد.