دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

حاشیه های دردسرساز


حاشیه های دردسرساز

نگاهی به چالش به وجود آمده از اظهارات اسفندیار رحیم مشایی

اغراق نخواهد بود اگر گفته شود اسفندیار رحیم مشایی این روزها به کابوس اصولگرایان تبدیل شده است؛ کابوسی که تا دو سه سال قبل می‌توانست رویایی باشد در دولت اصولگرای محمود احمدی‌نژاد. اما زمان هرچه پیش می‌رفت، مشایی در نظر چهره‌های شاخص اصولگرا به جای این‌که در این وانفسای سیاست، یار شفیق باشد، شد استخوان در گلو که نه پایین می‌رفت و نه بیرون می‌آمد. اما او که جزو یاران حلقه اول رئیس‌جمهور به شمار می‌آید مگر چه در چنته‌اش داشته و دارد که نه‌تنها توان کاستن نگاه‌های غضب‌آلود به خود را ندارد بلکه طی یک سال گذشته نگاه‌های همراه با ملاطفت را نیز قهرآلود کرده است.

اما آنچه که این‌گونه داد برخی‌ها را در اردوگاه اصولگرایان در آورده و باعث شده تا اختلاف‌نظرها عیان‌تر از قبل بیان شود، نه در چنته که در کلام مشایی است. چه آن زمان که مردم اسرائیل را دوست مردم ایران خواند،‌ چه وقتی که درباره ناتوانی حضرت نوح (ع) در ماموریت الهی سخن راند و چه حالا که حرف از مکتب ایرانی می‌زند و این‌که برای یک ایرانی، ‌مهم‌تر از مکتب اسلامی اش است. این گفته آخری به قدری طاقت اصولگرایان را طاق کرد که علاوه بر آنان حتی برخی مراجع عظام نیز نسبت به اظهارات رئیس دفتر رئیس‌جمهور انتقاد کردند.

شدت این انتقادات به حدی بود که علاوه بر چهره‌های سیاسی، پای چهره‌های فرهنگی نظیر آیت‌الله مصباح یزدی نیز به میان کشیده شد.او در نقد خود بدون نام بردن از احمدی‌نژاد یا مشایی از عبارت غیرخودی استفاده کرد و گفت: «ما اسلام را می‌خواهیم... و در این مسیر با کسی عقد اخوت نبستیم، هرکس از اسلام کج برود، ردش می‌کنیم.»

تنش موجود هنگامی شکل دیگری به خود گرفت که علاوه بر همه آنها، سرلشکر حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم در واکنش به سخنان رحیم‌مشایی گفت: «وقتی فردی می‌گوید مکتب ایرانی، یعنی کشورهای اسلامی! حساب ما از شما جداست، کشورهای عربی! حساب ما از شما جداست و این در جهت تجزیه جهان اسلام است.»

فیروزآبادی همچنین اضافه کرد: «این اظهارات، ارکان نظام را مورد هدف قرار می‌دهند.» او سخنان رحیم‌مشایی را از جرایم امنیت ملی خوانده و از قوه قضاییه گلایه می‌کند که چرا تاکنون واکنشی نشان نداده است.

با وجود این، دفاع تمام قد رئیس‌جمهور از رئیس دفترش، باعث شد تا خیلی‌ها متوجه شوند این‌که با تشدید اعتراض‌ها می‌توان احمدی‌نژاد را وادار به برکناری رئیس دفترش کرد یا لااقل مشایی را واداشت بعد از این سکوت کند، تصور اشتباهی است. چرا که هم رئیس‌جمهور صراحتا گفت حرف‌های مشایی حرف‌های دولت هم هست و هم مشایی با اشاره به این‌که به او تاکید کرده‌اند سکوت کند، تصریح کرد: واجب‌تر می‌بینم که حرف بزنم.

● منتقدان مشایی چه می‌گویند؟

منتتقدان مشایی را می‌توان چند گروه دانست که هریک به دلایل خاص خود از مشایی انتقاد دارند. برخی می‌گویند اظهارات مشایی باعث ایجاد شکاف عمیق بین اصولگرایان می‌شود که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته وحدتشان ترک برداشت. به باور آنان در شرایطی که اردوگاه اصولگرایی نیاز به تجدید قوا و تمهید محورهایی برای اتحاد هر چه بیشتر دارد، ‌مشایی با این گفته‌هایش انسجامی را که لازم است طیف‌های مختلف جریان اصولگرایی به رخ حریف بکشند، خدشه‌دار می‌کند، از این رو باید مشایی دست از این نوع سخنوری‌هایش بردارد. این گروه در واقع کاری به ماهیت مباحث مطرح شده از سوی این مرد جنجالی دولت نهم و دهم ندارند و فقط و فقط به فروکش کردن مناقشه مشایی تاکید دارند.

اما گروه دیگری هستند که اظهارات مشایی را نه‌تنها خطری برای جریان اصولگرایی بلکه فراتر از آن برای کشور می‌دانند. افرادی نظیرعلی زاکانی، عضو کمیسیون اصل نود مجلس و از طرفداران پر و پاقرص احمدی‌نژاد، برخی نزدیکان رئیس‌جمهور را خطرناک تر از جریان فتنه پس از انتخابات می‌داند. وی در این باره چنین می‌گوید: «در فتنه انتخابات اخیر، جریانی که در ابتدا با نفاق وارد میدان شد نهایتا در برابر نظام قرار گرفت، اما فتنه جدید کاملا خزنده و به نام اصولگرایی در حال شکل‌گیری است که به مراتب خطر آن از فتنه قبلی بیشتر است».

همچنین آیت‌الله کعبی، عضو جامعه مدرسین و حوزه علمیه قم نیز گفت: «سخنان آقای مشایی در خصوص مکتب ایران یک مکتب‌سازی ناسیونالیستی برای اسلام بوده و اندیشه انحرافی است و این طرز تفکر برای منحرف کردن انقلاب اسلامی تازگی ندارد.

گروه سومی هم هستند که بر این باورند گفته‌های مشایی خارج از حوزه تخصصی اوست، به همین خاطر نباید وارد مباحثی شود که فاقد صلاحیت لازم برای بحث درباره آن است. از جمله این منتقدان آیت‌الله محمد یزدی است که چندی قبل او نیز صراحتا از مشایی انتقاد کرد و گفت: «صلاح نظام، تشکیلات ریاست جمهوری و شخص رئیس‌جمهور که همواره در خط رهبری و حامی مبانی دینی بوده‌ است نیست که رئیس دفتر وی در بحث‌های تخصصی که نسبت به آنها بی‌اطلاع است، وارد شود و بیش از این به حیثیت خود و مرتبطین آسیب برساند».

اما افرادی نظیر حجت الاسلام سالک می‌گویند اظهارات مشایی حتی اگر تاثیری بر جریان‌های داخلی نداشته باشد، باعث سوءاستفاده دشمنان انقلاب اسلامی می‌شود. وی در مناظره‌ای رادیویی که به همین منظور برگزار شده بود، در این زمینه اینگونه توضیح می‌دهد: وهابیت و جریان‌های ضد انقلاب هم از این صحبت‌ها سوءاستفاده کرده‌اند. مفتی وهابی با اظهارات سخیفانه اشاره کرده بود که بعد از ۳۰ سال از انقلاب اسلامی یکی از مسوولان ایران، چهره واقعی این انقلاب که همان ملی‌گرایی است را برای مسلمین جهان نمایان کرد.

● چه می‌توان کرد؟

مشایی البته مدافعینی هم دارد. آنانی که از اسفندیار رحیم مشایی حمایت و طرفداری می‌کنند معتقدند که او یک نظریه‌پرداز علمی است که حرف‌هایش هم بوی تحقیق و پژوهش می‌دهد. به گفته آنان چرا باید باب گفتگو و بحث در کشور بسته شود و فضا به سمتی پیش برود که هیچ کس جرات طرح مباحث عقیدتی نداشته باشد. درباره این‌که گفته‌های مشایی موجب مکتب‌سازی انحرافی ناسیونالیستی می‌شود یا نمی‌شود،‌ بحثی نیست. کاری هم به این‌که رئیس دفتر رئیس‌جمهور تحصیلکرده چه رشته و صاحب نظر در چه حوزه‌ای است که بعد بخواهیم بگوییم فقط و فقط باید در رشته تخصصی خود سخن بگوید و بحث‌های اعتقادی را به کارشناسان واگذار کند، نداریم.

در این میان به نظر می‌رسد نکته‌ای که لازم است بیش از هر چیزی به مشایی توصیه شود، یادآوری مسوولیتی است که بر عهده دارد و این‌که کارهایش را درست انجام دهد کافی است، اما پرداختن مشایی به موضوعاتی که حاشیه‌ساز بوده و حتی جزو وظایف تعریف شده او نیست، باعث می‌شود تا وقت و انرژی آقای رئیس دفتر به جای پرداختن به امور جاری کشور، صرف پاسخگویی به منتقدانش شود و این‌که چه جوابی به آنها باید بدهد. اگر تا پیش از این مشایی از کنار اعتراض منتقدانش بسادگی عبور می‌کرد،‌ امروزه می‌بینیم که نه‌تنها این گونه نیست بلکه بلافاصله در پی ابراز هر انتقادی درصدد دفاع از خویش بر می‌آید. بماند که این کار نیز باعث می‌شود تا مجددا انتقادهای جدیدی بر سخنان او مطرح شود.

بنابراین همان طور که آیت‌الله مکارم شیرازی تاکید کردند، از رئیس جمهوری انتظار می‌رود مشایی را سفارش به سکوت کند.

فرشاد فرخزاد