سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

ولنگاری زایده انسانی


ولنگاری زایده انسانی

توسعه حاشیه نشینی در ایران به سال های ۱۳۳۰ باز می گردد, اما شدت آن در دهه های ۴۰ و ۵۰ بیشتر نمایان بوده است

کارشناسان‌ و اندیشمندان‌ مسائل‌ اجتماعی‌ بر این‌ باورند که‌ اگر برای‌ مقابله‌ با مهاجرت‌ و پدیده‌ حاشیه‌نشینی‌ در کشور تاکنون‌ قدم‌ مثبت‌ و کارآمدی‌ برداشته‌ نشده‌ است‌، فقط‌ بخاطر این‌ است‌ که‌ نگاه‌ جامعه‌ به‌ این‌ حرکت‌ نگاهی‌ همراه‌ با دلسوزی‌ برای‌ کسانی‌ بوده‌ که‌ در این‌ مسیر گرفتار آمده‌اند و هرگز تدبیر نکرده‌ایم‌ حضور در شهر تهران‌ به‌ هر قیمتی‌ می‌تواند بر افزایش‌ جرایم‌ و مفاسد اجتماعی‌ ناشی‌ از کثرت‌ فرهنگ‌های‌ مختلف‌ بیفزاید. اگر از همان‌ سال‌های‌ گذشته‌ تهران‌ را شهر آرزوهای‌ دست‌یافتنی‌ تصور نمی‌کردیم‌ و تدابیر محکم‌ و سختی‌ را برای‌ حضور در کلان‌شهر تهران‌ پیش‌بینی‌ می‌کردیم‌، قطعا امروز با آثار تخریبی‌ این‌ روند در تهران‌ روبرو نبودیم‌.

یکی‌ از آثار و تبعات‌ ویرانگر مهاجرت‌ و حاشیه‌نشینی‌ در تهران‌ که‌ بیشتر از عوامل‌ دیگر، پایتخت‌ را تخریب‌ و تهدید می‌کند، بروز مفاسد اجتماعی‌ است‌ بطوری‌ که‌ افزایش‌ دزدی‌ و سرقت‌، فساد اخلاقی‌ و فحشا، مزاحمت‌های‌ ناموسی‌، قتل‌، تکدی‌گری‌ و... نمونه‌های‌ بارز و آشکاری‌ از پیامدهای‌ مخرب‌ مهاجرت‌ به‌ تهران‌ قلمداد می‌شود و شاهد هستیم‌ که‌ هر روز نیز بر این‌ آمار افزوده‌ می‌شود.

تهران‌ ۱۳میلیون‌ جمعیت‌ دارد که‌ در آن‌ انواع‌ فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها رایج‌ است‌ و حاشیه‌نشینی‌ و مهاجرت‌ از جمله‌ مسائل‌ و معضلات‌ زندگی‌ در شهر بزرگی‌ همچون‌ تهران‌ است‌.

جامعه‌شناسان‌ در تعریف‌ افرادی‌ که‌ در حریم‌ شهرها سکونت‌ دارند،می‌گویند: معمولا حاشیه‌نشینان‌ را کسانی‌ تشکیل‌ می‌دهند که‌ در شهرها زندگی‌ می‌کنند، اما به‌ عنوان‌ یک‌ شهروند از امکانات‌ و خدمات‌ شهری‌ بهره‌ نمی‌برند.

این‌ افراد با وجود اینکه‌ در دل‌ یا حاشیه‌ شهرها جای‌ دارند اما فرهنگ‌ روستایی‌ را همچنان‌ حفظ‌ کرده‌اند، ولی‌ در عین‌ حال‌ خود را شهری‌ می‌دانند.

همچنین‌ در انسان‌شناسی‌ نیز حاشیه‌نشین‌ به‌ فرد یا گروهی‌ گفته‌ می‌شود که‌ فرهنگ‌ اولیه‌ خود را بدون‌ اینکه‌ فرهنگ‌ ثانویه‌ را جایگزین‌ کند از دست‌ داده‌ است‌ یا در عالم‌ برزخ‌ قرار می‌گیرد.

رحمانی‌، جامعه‌شناس‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: انسان‌ حاشیه‌نشین‌ شخصیتی‌ است‌ که‌ از برخورد یا پیوند دو نظام‌ فرهنگی‌ متفاوت‌ یا متخاصم‌ به‌ وجود می‌آید، چنین‌ موجود دورگه‌یی‌ در آن‌ واحد به‌ دو فرهنگ‌ احساس‌ دلبستگی‌ دارد اما از طرف‌ دیگر خود را کاملا به‌ هیچ‌ کدام‌ متعلق‌ نمی‌داند.

توسعه‌ حاشیه‌نشینی‌ در ایران‌ به‌ سال‌های‌ ۱۳۳۰ باز می‌گردد، اما شدت‌ آن‌ در دهه‌های‌ ۴۰ و ۵۰ بیشتر نمایان‌ بوده‌ است‌.

براساس‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌ حاشیه‌نشینی‌ در شهرها ابتدا از تهران‌ شروع‌ شده‌ است‌. پیدایش‌ اولین‌ اجتماعات‌ آلونک‌نشین‌ در تهران‌ به‌ سال‌ ۱۳۱۱ بازمی‌گردد، اما رشد و گسترش‌ این‌ اجتماعات‌ به‌ بعد از کودتای‌ ۲۸ مرداد بخصوص‌ از سال‌ ۱۳۳۵ به‌ این‌ طرف‌ بازمی‌گردد و اولین‌ اجتماعات‌ حاشیه‌نشین‌ در جنوب‌ شهر تهران‌ تمرکز یافتند. رحمانی‌ می‌گوید: پدیده‌ حاشیه‌نشینی‌ در ایران‌ نیز همانند اکثر کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ تا حدود زیادی‌ ریشه‌ در مهاجرت‌ و عوامل‌ دافعه‌ و جاذبه‌ روستایی‌ شهری‌ دارد.

فقدان‌ و کمبود امکانات‌ رفاهی‌ و خدماتی‌ در مناطق‌ روستایی‌ و شهرهای‌ کوچک‌ فرآیند مهاجرت‌ را تشدید کرد و حاشیه‌نشینی‌ پدیدار شد و به‌ این‌ ترتیب‌ یکی‌ از بارزترین‌ نمودهای‌ مهاجرت‌ در ایران‌ مانند بسیاری‌ از کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ شکل‌ گرفت‌. وی‌ می‌گوید: در فرهنگ‌ شهر و شهرنشینی‌، حاشیه‌نشینی‌ تا حدود زیادی‌ مترادف‌ با مفاهیمی‌ همچون‌ زاغه‌نشینی‌ و آلونک‌نشینی‌ به‌ کار برده‌ شده‌ است‌. از لحاظ‌ فرهنگی‌، انزواطلبی‌، احساس‌ غریبگی‌ و بیگانگی‌، از لحاظ‌ روانی‌،پریشانی‌ و تقدیرگرایی‌، از لحاظ‌ اقتصادی‌، فقر، اشتغال‌ در بخش‌ غیررسمی‌، بی‌ثباتی‌ شغلی‌، از لحاظ‌ بهداشتی‌، فقدان‌ یا نارسایی‌ سیستم‌ خدمات‌ بهداشتی‌ درمانی‌، آب‌ شرب‌ و از لحاظ‌ اجتماعی‌ هویت‌ قومی‌، پایبندی‌ به‌ سنت‌ها و ارزش‌ها، خانواده‌ گسترده‌ و فقدان‌ تخصص، بی‌سوادی‌ و کم‌سوادی‌، درآمد پایین‌ و بخصوص‌ فرهنگ‌ مستقل‌ حاشیه‌نشینی‌ از ویژگی‌های‌ اجتماعات‌ حاشیه‌نشین‌ است‌ که‌ در مناطق‌ مختلف‌ دیده‌ می‌شوند. رحمانی‌ تاکید می‌کند: متاسفانه‌ روند حضور جوانان‌ شهرستانی‌ طی‌ سال‌های‌ اخیر در تهران‌ بدون‌ هیچ‌ ضابطه‌ و قاعده‌یی‌ شدت‌ گرفته‌ است‌ و همچنان‌ نیز با افراد بسیاری‌ مواجه‌ هستیم‌ که‌ برای‌ زندگی‌ در تهران‌ حاضرند ملامت‌های‌ بی‌شماری‌ را تحمل‌ کنند تا شاید روزی‌ رنگ‌ خوشبختی‌ را ببینند.

این‌ افراد برای‌ تامین‌ نیازهای‌ مادی‌ و معیشتی‌ خود ناچار به‌ قبول‌ هر نوع‌ کسب‌ و درآمدی‌ برای‌ خود هستند و در این‌ راه‌ نیز متحمل‌ خسارات‌ سنگین‌ جسمی‌ و روحی‌ می‌شوند، بدون‌ اینکه‌ متوجه‌ عواقب‌ راه‌های‌ پول‌ درآوردن‌ خود باشند.

وی‌ می‌گوید: این‌ در حالی‌ است‌ که‌ آمار آسیب‌های‌ اجتماعی‌ در شهر تهران‌ روز به‌ روز در حال‌ افزایش‌ است‌، بدون‌ اینکه‌ مسئولان‌ بخواهند به‌ دنبال‌ علل‌ و علایم‌ آن‌ باشند.جامعه‌شناسان‌ معتقدند مهاجرت‌ و شهرنشینی‌ فی‌نفسه‌ پدیده‌یی‌ منفی‌ و مخرب‌ نیست‌ ولی‌ در عین‌ حال‌ رشد بیش‌ از حد و نامعقول‌ آن‌ می‌تواند در قالب‌ عوارض‌ و پیامدها نشان‌ داده‌ شود.

مطالعات‌ و پژوهش‌های‌ موجود بیانگر این‌ است‌ که‌ توسعه‌ محلات‌ فقیرنشین‌ با روند افزایش‌ مهاجرت‌ رشد بیشتری‌ دارد و در واقع‌ پدیده‌ مهاجرت‌ عامل‌ مهمی‌ در تغییرات‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ این‌ مساله‌ بر نقاطی‌ که‌ مهاجران‌ را می‌پذیرند، تاثیرگذار است‌ و هم‌ بر مکان‌هایی‌ که‌ مهاجران‌ از آنجا می‌آیند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.