جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فوتبال ایران در بن بست ستارگان


فوتبال ایران در بن بست ستارگان

تیم ملی ما امروز همانند رئال پرستاره ای شده که هیچ مربی دیگر در آن نمی توانست نتیجه بگیرد چرا که از پس آن بازیکنان برنمی آمدند و نمی توانستند خواسته ای که دارند را تحقق ببخشند

پیش از آغاز جام ملت‌های آسیا زمانی که با کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال کشورمان همکلام می‌شدیم، بسیاری از آنان بر این باور بودند که با وجود حضور مهره‌های ارزشمند در ترکیب تیم‌ملی ایران، این تیم تیمی نیست که بتواند در این جام بزرگ به مقام قهرمانی برسد و حتی حضورش در نیمه نهایی هم می‌تواند نتیجه مناسبی باشد.

آنها دلایل مختلفی برای این نظریه خود داشتند و شاید اکنون هم به همین علت نام ناکام بزرگ بر پیشانی تیم‌ملی ایران حک شده است.

اما عده‌ای دیگر حضور همین نفرات را در ترکیب تیم‌ عامل موفقیت می‌دانستند و بر این باور بودند که سرمربی تیم‌ملی هیچ بهانه‌ای برای عدم دستیابی به قهرمانی این رقابت‌ها نخواهد داشت چرا که در حال حاضر هیچ تیمی در آسیا به اندازه تیم‌ملی ما مهره سرشناس و شناخته شده در اختیار ندارد و تیم ما پرمهره‌ترین تیم حال حاضر آسیاست که تمام تیم‌های آسیا در حسرت داشتن حتی یکی از این بازیکنان هستند.

بله، درست است هیچ تیمی در آسیا همچون تیم‌ملی ایران ستاره نداشت اما فکرش را هم نکرده بودیم که جام ملت‌های آسیا دیگر جای تکیه‌کردن به نام‌های بزرگ نیست و در آنجا تیم‌هایی موفق‌ترند که بی‌ادعا و دارای نوآوری باشند و بتوانند آنچه که مربیان از آنها توقع دارند را در مین به اجرا درآورند.

فوتبال ایران سال‌هاست که نتوانسته در زمین فوتبال بابرنامه عمل کند و مدت زمان طولانی است که از تیم‌ملی کشورمان کار ترکیبی و گروهی مفیدی ندیده‌ایم.

امروز بر این باوریم که چیزی در فوتبال نداریم و اگر انگیزه بالای بازیکنانی همچون کاظمیان و حسینی نبود تا اینجای رقابت‌ها هم نمی‌رسیدیم.

اکنون می‌دانیم که هرچقدر بازیکنان بزرگ‌تری در اختیار داشته باشیم در سطح آسیا هم حرفی برای گفتن نخواهیم داشت چه برسد به فوتبال روز دنیا.

اکنون حسرت روزهایی را می‌خوریم که در هیچ باشگاه اروپایی بازیکن ایرانی حضور نداشت و بزرگ‌ترین افتخار یک فوتبالیست ایرانی پوشیدن پیراهن سرخابی پایتخت بود.

فوتبال ایران سال بسیار بدی را پشت سر گذاشت، در این بین نباید ضعف مدیریتی که سال‌هاست فوتبال ما از آن رنج می‌برد را هم فراموش کنیم.

حذف نوجوانان، جوانان،‌ امید و اکنون بزرگسالان در کنار تعلیق فوتبال ایران و حتی حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا جملگی دستاورد فوتبال بی‌مسؤول ایران بود که در طول یک سال و حتی بیشتر هیچ‌کس از آن لذت نبرد. مردم ما دیگر آنقدر که از تماشای فوتبال کشورهای خارجی حتی مالدیو و ویتنام لذت می‌برند، دیگر از فوتبال و فوتبالیست‌های ایرانی چیزی برای ارضای علایق خود نمی‌خواهند و تقریباً با این رشته ورزشی خداحافظی و قهر کرده‌اند.

تیم‌ملی که برای مردمش هیچ چیز ندارد و تنها نام ملی را یدک می‌کشد به چه درد می‌خورد؟ ای کاش جای مردم ویتنام بودید که با صعود تیممان به مرحله دوم رقابت‌ها این روز را در تاریخ خود ثبت می‌کردیم تا هر سال در سالروز آن حماسه به جشن و پایکوبی بپردازیم.

شاید اکنون اگر تمام کارشناسان فوتبال گردهم جمع شوند هم نتوانند دلیل مناسبی برای ناکامی تیم‌ملی کشورمان در مسابقات پیدا کنند چرا که مطمئناً دلیل اصلی این ضعف و افت فاحش دلیل فنی نخواهد بود.

ملی‌پوشان ما نتیجه نمی‌گیرند چون دیگر نتیجه گرفتن برایشان اهمیتی ندارد.تیم‌ملی ما امروز همانند رئال پرستاره‌ای شده که هیچ مربی دیگر در آن نمی‌توانست نتیجه بگیرد چرا که از پس آن بازیکنان برنمی‌آمدند و نمی‌توانستند خواسته‌ای که دارند را تحقق ببخشند.

ما امروز ستاره‌های زیادی داریم که انگیزه و خلاقیت جوانان آینده‌سازمان را در سایه نام‌های آنا پنهان کرده‌ایم و مطمئناً زمانی به موفقیت خواهیم رسید که بتوانیم از این نام‌ها که دیگر انگیزه‌ای ندارند، گذر کنیم. شاید این شکست در مقابل کره و حذف از جام چهاردهم برای فوتبال ما نقطه عطفی باشد که بتوانیم بهتر ببینیم و بهتر انتخاب کنیم.

فوتبال ما به جریانی تازه احتیاج دارد، جریانی که امیر قلعه‌نوعی هم نتوانست آن را در رگ‌های تیم‌ملی ایران تزریق کند. فوتبال ایران باید از نو ساخته شود، با معیارهایی مشخص و دقیق و این بار با حداقل در نظر گرفتن نام‌های بزرگ، همان‌طور که کره و ژاپن و حتی عراق که امروز بدون داشتن توپ و زمینی مناسب با در پیش گرفتن آن توانسته‌اند به موفقیت برسند و امروز آنها می‌خندند و ما...