جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

در انتظار مومنان راستین


در انتظار مومنان راستین

یکی از شرایط ظهور حضرت ولی عصر عج وجود یارانی است که در روایات آمده که تعداد آنها ۳۱۳ نفر است

یکی از شرایط ظهور حضرت ولی عصر(عج) وجود یارانی است که در روایات آمده که تعداد آنها ۳۱۳ نفر است.

یاران امام زمان (عج) باید همانند یاران امام حسین(ع) باشند که جز اطاعت از امام خود و جانفشانی در راه او و معرفت کامل به او به چیز دیگری نمی‌اندیشند، مثل یار امام صادق(ع) باشند که وقتی امام به او می‌فرماید: وارد این تنور داغ روشن شو، بدون هیچ سوال و جوابی در اطاعت امام وارد تنور داغ و شعله‌ور می‌شود، اگر یاران امام به این صورت باشند، نه این که خود را کسی در برابر امام بدانند، امام ظهور و قیام می‌کنند و مانع بزرگ ظهور برداشته می‌شود.

در مورد شرایط و زمانه ظهور به گفت‌وگو با دکتر یحیی یثربی استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی و مفسر قرآن کریم پرداختیم که می‌خوانیم.

● انتظار چه معنایی دارد؛ به عبارت دیگر فلسفه انتظار چیست؟

مذهب همانند طبیعت است، بشر به اقتضای زمان و رشد فکری‌اش می‌تواند بهتر و بیشتر از مذهب بهره‌برداری کند، چنان​که به اقتضای رشد فکری ‌از طبیعت هم بیشتر بهره گرفته است. قوانین ساخت تلفن، موبایل و... در قوانین طبیعت و فیزیک... وجود داشت، ولی مثلا در زمان صفویه نمی‌توانستند از آن استفاده کنند چون رشد فکری و شرایط لازم را نداشتند، اما برای بشر امروز این تکنولوژی‌ها موضوع عادی شده است. قوانین ساخت هواپیما در طبیعت وجود داشت، اما پیشینیان امکانات موجود را نداشتند، این مساله به خاطر این است که پیشینیان رشد فکری لازم را نداشتند. مسأله انتظار هم یک مسأله بسیار پیشرفته‌ای است. مسأله مهدویت نماد تعالی‌طلبی انسان است، انسان موجودی است که در هیچ شرایطی قانع نیست و به قول مولوی در هر زمینه‌ای می‌خواهد به حد اکمل برسد و به حد اعلی می‌اندیشد. بنابراین مهدویت، نماد آرزوهای انسان براساس تعالی‌طلبی‌اش است تا به جایی برسد که به جای ظلم و ستم، عدل، آزادی، برادری و برابری باشد.

این تعالی‌طلبی در طبیعت انسان‌ها قرار دارد، اگر نگویم در همه ادیان، در بیشتر ادیان این مسأله مطرح شده است. اگر حتی به دلایل نقلی کاری نداشته باشیم از نظر نگاه فلسفی این موضوع نشان می‌دهد اقتضای درون انسان است که به روزی بیندیشد که وضع به گونه‌ای باشد که در وضعیت فعلی این گونه نیست.

● نگفتید انتظار چه کسی؟ بشر به دنبال کیست؟

در این مجال می‌خواهم با نگاه فلسفی و با یک نگرش کلی در این مورد بحث کنم، نمی‌خواهم بحث را به حضرت مهدی(عج) مقید کنم، بلکه می‌خواهم بیشتر بر این موضوع تأکید کنم که این انتظار یک احساس است و این حس در مکتب تشیع در حضرت مهدی(عج) عینیت پیدا کرده است، یعنی یک آفریقایی هم این آرزو را دارد، یک آسیایی هم آرزو دارد و یک آمریکایی نیز همین طور. در تشیع این آرزو عینی‌تر شد و جزء اصول مذهب شده است که کسی در پشتوانه زندگی انسان جای دارد که در زمانی او را به آرزویش خواهد رساند و علاقه و حس او به تعالی و عدالت و آزادی را ارضا و با ظهور او این جریان تحقق پیدا خواهد کرد.

● شرایط ظهور آن حضرت چیست؟

با نگرش‌های قبلی و سنتی ممکن است کسی بگوید هر وقت خدا بخواهد یا کسی بگوید هر وقت جهان پر از فتنه و شر شد، اما به نظرم رمز مساله در مشروط کردن ظهور حضرت صاحب(عج) است که در حدیث آمده است. آن حضرت ظهور خود را به تعداد یاران مشروط کرده است که هر وقت ۳۱۳ نفر انسان خوب و پرهیزکار در جهان وجود داشت من می‌آیم. بنابراین یکی از اصلی‌ترین و شاید هم تنها شرط اساسی ظهور آن حضرت، حضور انسان‌های وارسته است؛ انسان‌هایی که از نظر معرفتی در سطح بالایی باشند و از نظر رفتاری درستکار باشند و دارای ایمان و عمل صالح باشند. باید منتظر مؤمنان واقعی باشیم.

بنابراین دین اسلام، اساس خود را بر انسان قرار داده است. باید به قول شاعر که می‌گوید هر کسی مسلمان شود، سلمان نمی‌شود. باید سلمان باشد که بتواند مسلمان شود، ما نیز باید به دنبال سلمان‌ها باشیم، تعداد یاران زیاد هم نیست! ۳۱۳ انسان وارسته می‌تواند کل کره زمین را طوری سامان دهد که آن حضرت ظهور کند و شرایط عدل جهانی تحقق پیدا کند.

مسأله جهانی‌شدن در زمان قدیم اصلا تصور نمی‌شد، در ۲۰۰ سال پیش اصلا این امکان وجود نداشت کسی فکر کند که یک حکومت جهانی وجود داشته باشد، اما اکنون این امر از بدیهیات شده است. دنیا در فکر جهانی‌شدن است؛ اکنون اروپا متحد است، شاید چند دهه دیگر شرایط به گونه‌ای شود که اروپا و قسمت عمده‌ای از آمریکا و آسیا با هم متحد شوند. بنابراین در آینده دورتر ممکن است شرایطی پیش بیاید که کل جهان برای یک نظام جهانی آمادگی داشته باشد. این مسائل امروزه برای ما خیلی قابل تصور و روشن است، ولی در ۲۰۰ سال پیش مردم نمی‌توانستند این مسائل را درست قبول کنند. جهان به هم پیوسته و این دهکده جهانی ما نیازمند ۳۱۳ نفر انسان است تا حضرت ظهور کنند.

در زمان ظهور که مشخص نیست چه زمانی خواهد بود، این تعداد با توجه به جمعیت جهان که ممکن است چند میلیارد نفر باشند با مشکلات جهان چه کاری می‌توانند انجام دهند؟! این سوالی است که ممکن است به ذهن افرادی بیاید. اکنون در همه کشورها یک اقلیتی در رأس کار قرار دارد، اما در برخی کشورها مدیر و مدبر، کشور را از فقر نجات می‌دهد ولی در کشور دیگر چون هیچ اقلیتی از مردم آن کشور رشد فرهنگی ندارند، دائما با جنگ و دردسر روبه‌رو هستند. بنابراین جهان و مکتب تشیع حداقل نیازمند حضور ۳۱۳ انسان برجسته است که این افراد می‌توانند روی میلیون‌ها انسان دیگر اثر بگذارند و جهان را ساماندهی کنند.

● به نظر شما تمدن جدید غرب را چند نفر به وجود آوردند؟

تعدادشان به ۲۰۰ نفر نمی‌رسد. بنابراین شرایط اصلی ظهور آن حضرت، حضور انسان است. هر وقت ما ۳۱۳ انسان مؤمن و صالح را در میدان یافتیم، آن وقت حضرت حجت(عج) می‌آیند.

● خواست عمومی مردم در احساس نیاز به منجی، چه نقشی در شرایط ظهور دارد؟

یثربی: یکی از اصلی‌ترین و شاید هم تنها شرط اساسی ظهور آن حضرت، حضور انسان‌های وارسته است؛ انسان‌هایی که از نظر معرفتی در سطح بالایی باشند و از نظر رفتاری درستکار باشند و دارای ایمان و عمل صالح باشند. باید منتظر مؤمنان واقعی باشیم

نمونه‌های خواست عمومی مردم را در خیزش‌ها و انقلاب‌های منطقه و جهان می‌بینیم. اکثریت مردم یک کشور به امید آزادی و رهایی از اسارت تظاهرات می‌کنند و نظامی را برمی‌دارند و نظام دیگری را به جای آن می‌گذارند، اما می‌بینید مشکل حل نمی‌شود. چرا؟ به خاطر این که فرهنگ متعالی به مقدار لازم در آن جامعه ترویج نیافته است.

حضور ۶۰۰ دانشمند برنده جایزه نوبل در یک قاره نشان‌دهنده این نیست که این قاره ۶۰۰ دانشمند برجسته دارد که جایزه نوبل برده است، بلکه این وضعیت نشان‌دهنده این است که در این جامعه هزاران انسان دانشمند وجود دارند که این تعداد از میان آنها آمدند. ۳۱۳ یار خاص آن حضرت به این معنا نیست که بقیه مردم فاسد باشند نه! آن ۳۱۳ نفر مورد نظر حضرت ولی‌عصر(عج) نشان دهنده تحولی در جامعه است که بر اثر این تحول، ۳۱۳ نفر برجسته به وجود آمدند. بنابراین تا ما انسان‌های مدیر و مدبر نداشته باشیم ظهور آن حضرت شرایطش را پیدا نمی‌کند.

علت اصلی مصایب و مشکلات امام علی(ع) در مبارزاتش مشکل نیروی انسانی بود، انسان‌های وفادار و برجسته‌ای که بتوانند در کنار آن حضرت قرار گیرند تعدادشان از مقدار لازم کمتر بود. معتقدم شرط اصلی ظهور آن حضرت(عج)، پیدا کردن تعدادی از انسان‌های با فرهنگ و برجسته است که بتواند مخاطب آن حضرت باشند و به اصطلاح از یاران آن حضرت باشند.

● نشانه‌های ظهور چیست؟

نشانه‌های ظهور را باید در رفتار مردم جهان، خصوصا شیعیان جستجو کنیم، باید بفهمیم ​ چقدر به پاکی گراییده‌ایم؟ چقدر وارسته شده‌ایم؟ مطلبی را بارها گفتم، اما بعضی از بزرگان و دوستان خوششان نیامده، ولی بار دیگر می‌گویم ما به امام درخواست می‌دهیم و از ایشان می‌خواهیم آقا چرا نمی‌آیید و ایشان را قسم می‌دهیم که آقا بیا! آمدن حضرت تکلیف الهی آن است، رهایی مردم جهان تکلیف کوچکی نیست! یک امام معصوم مگر می‌تواند از تکلیف خودش غفلت کند. پس ما به ظهور ایشان کاری نداشته باشیم، ما باید خودمان را زیر ذره‌بین بگذاریم، ببینیم چقدر پالایش یافته‌ایم، برای پیدایش یاران خاص حضرت چقدر زمینه‌سازی کردیم، چقدر ربا کم شده، چقدر رشوه کم شده، چقدر دزدی کم شده، چقدر اختلاس کم شده، چقدر گرایش به مادیات و جاه و مال در جامعه کم شده است، چقدر از مسئولان حقوق نمی‌گیرند و با نان خشک و نان جو ناهار و شام خود را می‌گذرانند و شکر خدا می‌کنند و به این جامعه خدمت می‌کنند.

ما باید به جای معیار قرار دادن درخواست ظهور و این که همواره بگوییم آقا چرا نمی‌آیید، به خودمان بنگریم. چون شرایط لازم وجود ندارد. ایشان غایب است، اگر شرایط وجود داشته باشد غیبت بر ایشان جایز نیست؛ این که امامی جامعه را رها کند جایز نیست. ایشان نمی‌توانند بیایند، یعنی از دست ما انسان‌ها نمی‌توانند بیایند. بنابراین باید از جهت دیگر برای ظهور اقدام کرد. باید خودمان را در متن قرار دهیم و خود و اعمال خود را وارسی کنیم، بگوییم یک جمعه گذشت چند انسان صالح توانستیم تربیت کنیم، چقدر خود را به فلاح نزدیک‌تر کردیم. بنابراین شرایط را باید در خودمان جستجو کنیم. شرایط با دعا، پیشگویی و غیب‌گویی و ادعاهایی که برخی بیان می‌‌کنند که به خدمت حضرت رسیدم و... نیست. شرایط این گونه محقق نمی‌شود. بنابراین ما باید به خودمان برسیم که شرایط را آماده کنیم. شرایط ظهور حضرت انسان شدن ما انسان‌هاست.

● آن حضرت معصوم است و تکلیف خود را بدون کم و کاست انجام می‌دهد.

وظیفه ما منتظران خودسازی و امر به معروف و نهی از منکر است، وظیفه مهم‌تر همان خودسازی است. اکنون دنیا فکر می‌کند ما در تنگنا قرار گرفتیم و شاید هم طبیعی است تحریم‌هایی که از سوی کشورهای ابرقدرت صورت گرفته روی ما اثر بگذارد. در این امور متخصص نیستم، اما بعضی از مسائل را براحتی می‌توان فهمید، ببینید​ چند نفر داوطلب می‌شوند تا درصدی از حقوقشان را نگیرند. چند نفر داوطلب می‌شوند که حقوق وکالت بگیرند ولی حقوق کمیسیون، مأموریت و... نگیرند. چند نفر از دارایی خود به نظام اسلامی می‌بخشند و برای حل مشکل مردم تلاش و کوشش می‌کنند. چند نفر در سالی که سال تولید ملی اعلام شده دارایی پنهان کرده خودشان را آشکار می‌کنند و آنها را تجمیع می‌کنند تا کارخانه‌ای احداث کنند. با شعار دادن که کاری انجام نمی‌شود. وظیفه ما این است که به شرایط جامعه و به خودسازی‌هایمان بپردازیم. امام در جامعه‌ای که جاه و مال محور باشد نمی‌تواند ظهور کند. اگر می‌توانست تا به حال این کار انجام می‌شد.

● جایگاه مهدویت در زندگی روزمره و کسب معنای زندگی چیست؟

جایگاه مهدویت در زندگی فرد فرد ما این است که ما را به آینده امیدوار کند، نباید برای جوان‌ها آیه یأس بخوانیم. باید به این امر امیدوار باشیم که روزگار بهتر خواهد شد. از طرف دیگر چنانچه گفتیم باید هم خودم را اصلاح کنم و از زن و همسایه و فرزند خود بخواهم که بیاییم خودمان را اصلاح کنیم تا به جامعه آبروی اسلامی بدهیم. باید مردم ببینند که در این جامعه تعدادی ولو اندک هستند که به دنبال مال نیستند و ماشین دولتی سوار نمی‌شوند و در خانه‌های اشرافی نمی‌نشینند. نان خودشان را خودشان از نانوایی خرید می‌کنند و در ماشین را خودشان باز می‌کنند. این نگرش‌ها خیلی می‌تواند در تربیت ما اثر بگذارد به شرطی که فکر نکنیم همه چیز مهیاست و فقط آقا باید ظهور کنند. این گونه تصور نشود که همه ما خوب هستیم و مشکل ما این است که آن حضرت چرا ظهور نمی‌کنند. عیب را در خودمان بجوییم. دوران، دوران آزمایش است و ما باید خودمان را بیازماییم، همان طوری که گفتند خودمان را پیش از این که به ترازو بگذارند، به ترازو بگذاریم و پیش از آن که محاکمه کنند محاکمه کنیم.

سید حسین امامی