یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

چگونه بوش دلار را نابود کرد


چگونه بوش دلار را نابود کرد

فهمیدن این که بوش کجا بیشترین تخریب ها را انجام داده است در اقتصاد عراق یا اقتصاد آمریکا, مشکل است در اخبار موضوعات مربوط به صنعت و تکنولوژی, چارلز مک مییلیون, اقتصاددان ساکن واشنگتن در مطالعات خود می گوید که در این هفت سال بوش, بدهی دولت فدرال به میزان دو سوم ۶۶ درصد افزایش و بدهی خانوارها دو برابر شده است

ـ توضیح مترجم: از آنجا که نویسنده مقاله در سالهای گذشته ، معاون خزانه داری آمریکا در دولت ریگان بوده و بنابراین گسترده ترین نگرش ها به "مکانیسم اقتصاد آزاد" را داشته است، طبعا نمی تواند خود را از بند آن برهاند و در نتیجه گیری ها غالبا به آن سو قدم بر می دارد. فی المثل کیست که نداند هزینه های سرسام آور دولت بوش بطور عمده در زمینه های نظامی و اقتصاد جنگی است نه در زمینه های بهداشت عمومی و یا آموزش، که بطور اخص در سالهای اخیر سیر نزولی بیشتری داشته اند. اما ترسیم فاجعه بار اوضاع اقتصادی و مخصوصا وضعیت "دلار" از قلم چنین شخصیتی ، می تواند هشداری باشد به کشورهایی که در « قطع وابستگی خود به دلار» با تردید مواجه اند.

● نمایی از [اقتصاد] یک کشور جهان سومی

فهمیدن این‌که بوش کجا بیشترین تخریب ها را انجام داده است : در اقتصاد عراق یا اقتصاد آمریکا، مشکل است.

در اخبار موضوعات مربوط به صنعت و تکنولوژی، چارلز مک مییلیون، اقتصاددان ساکن واشنگتن در مطالعات خود می گوید که در این هفت سال بوش، بدهی دولت فدرال به میزان دو سوم ( ۶۶ درصد) افزایش و بدهی خانوارها دو برابر شده است.

این چنین محرک عظیم مداخله جویانه، نتایج اقتصادی اسف باری ببار آورده است. متوسط درآمد واقعی کاهش پیدا کرده است. نرخ مشارکت نیروی کار تنزل پیدا نموده است. رشد مشاغل با افزایش بیست و هشت درصدی تنها در بخش عمومی، وضعیت اسف باری پیدا کرده است.

مشاغل جدید در بخش خصوصی هم به آموزش یافتگان در بخش خصوصی ، سیستم های بوروکراتیک بهداشتی و یا "بارها" و "رستوران ها"اختصاص پیدا می کند. ۳.۲۵ میلیون مشاغل صنعتی و نیم میلیون شغل در زمینه مدیریت و سرپرستی از بین رفته اند. تعداد مشاغل تولیدی- صنعتی به سطح ۶۵ سال پیش بازگشته است.

این نمای یک اقتصاد جهان سومی است.

" اقتصاد جدید" از سال ۲۰۰۲ در عرصه کالاهایی با تکنولوژی پیشرفته ، با کسری موازنه تجاری مواجه بوده است. میزان کسری موازنه تجاری آمریکا در عرصه کالاهای صنعتی ، کسری موازنه تجاری این کشور در زمینه نفت را تحت الشعاع خود قرار می دهد. آمریکا به اندازه کافی درآمد کسب نمی کند که صورتحساب کالاهای وارداتی خود را بپردازد، و به اندازه کافی پس انداز و ذخیره ندارد تا کسری موازنه بودجه دولت را تامین نماید.

برای تامین کسری موازنه، آمریکا چشم به لطف و ترحم خارجی ها دوخته است تا کماکان سقوط دلار و بدهی واحد دلار را پذیرا باشند.

دلار پذیرفته شود، چرا که دلار ذخیره ارزی جهان است.

در فروم اقتصادی داووس، در سویس در هفته های گذشته، میلیاردر معروف و تاجر ارز، جرج سوروس هشدار داد که نقش دلار بعنوان ذخیره ارزی در حال پایان است. سوروس گفت:" بحران کنونی تنها ورشکستگی ناشی از ترقی ناگهانی مسکن نیست، بلکه عمدتا پایان یک دوره ۶۰ ساله گسترش مداوم اعتبار و بدهی بانکی بر مبنای دلار بعنوان ذخیره ارزی می باشد. حالا بقیه جهان هم با اکراه و ناخواسته در حال انباشت دلار هستند."

اگر دنیا با بی میلی به ذخیره سازی دلار ادامه دهد، آمریکا قادر نخواهد بود که کسری موازنه تجاری یا کسری بودجه خود را تامین نماید. در حالتی که هر دو آن‌ها در حالت موازنه قرار ندارند، مفهوم آن بطور ضمنی اینست که می بایستی همچنان شاهد کاهش بیشتر ارزش مبادله دلار و افزایش سریع در قیمت ها باشیم.

اقتصاددانان که جهانی شدن را غلو شده می نمایانند، از دیدن قطعات ساخته شده محصولات در دیگر کشورها تحت نام محصولات معروف آمریکایی دچار شور و شعف می گردند. این برای کشوری که دارای موازنه تجاری است، یا ارز آن نقش ذخیره ارزی را ایفا می کند مناسب است. اما برای کشوری مانند آمریکا که سرگرم فرستادن اقتصاد خود به خارج و در عین حال نابود کردن ارزش مبادلاتی ارز خود بوده است، وابستگی ترسناکی است.

در حالی‌که دلار ارزش خود را از دست می دهد و موقعیت ویژه و انحصاری اش بعنوان ذخیره ارزی از دست می رود، هم‌پای آن استاندارد و مطلوبیت زندگی آمریکایی نیز لطمه فراوانی خواهد خورد.

چنان‌چه دولت آمریکا نتواند با کاهش هزینه های خود و یا با افزایش مالیات ها، بودجه اش را به حال تعادل در آورد و آن روز که دیگر قادر به قرض کردن نیست، خواهیم دید که دولت با چاپ اسکناس ، درست به مانند یک کشور جهان سومی مفلوک ، قرض ها و صورتحساب‌هایش را پرداخت خواهد کرد و تورم و کاهش نرخ ارز در دستور روزش قرار خواهد گرفت.

پل گریک رابرتز*

برگردان المیرا مرادی