سه شنبه, ۲۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 11 March, 2025
مروری بر تاریخچه خون آشام های هنر هفتم

با توجه به فراگیر شدن خونآشامها بر پرده سینماهای جهان در چند سال اخیر، مروری بر تاریخچه خونآشامهای هنر هفتم این موجودات خیالی و البته گاهی دوستداشتنی خواهیم داشت.
سابقه حضور خونآشامها در سینما به سالهای خیلی دور سینمای کلاسیک مربوط میشود و حضور خون آشامها در تاریخ سینما قدمتی ۹۰ ساله دارد و اولین فیلم با این موضوع در سال ۱۹۲۲ با عنوان «نوسفراتو» ساخته شد.
پایگاه اطلاعرسانی توتال فیلم در یک بررسی تحلیلی به مروری در این زمینه پرداخته است، کلمه ومپایر (Vampir) وقتی وارد زبانهای کشورهای غربی میشود با یکی از هراسانگیزترین هیبتها، از درون قبر تاریک خود وارد دنیای زندگی مردم عامه میشود.
ومپایر، نه یک هیولاست و نه یک روح، بلکه یک جسد زنده است، مردهای که مرتبا باز میگردد، از قبر خود بیرون میآید برای کشتن. او نیروی زندگی را از وجود دیگران میگیرد و قادر است به موجودات دیگری مانند خفاش، گرگ یا موش تغییر شکل دهد.
مدتها بعد از اینکه ومپایر از دنیای واقعیت بیرون رانده شد، در قرن ۱۹ میلادی دوباره در عالم ادبیات و سینما متولد شد.
در سال ۱۸۷۵برام استوکر رمان معروف «دراکولا» را نوشت و به این ترتیب داستان فراموش شده خون آشامها دوباره در تاریخ فرهنگ غرب یادآوری شد.
دراکولا در رمان استوکر، یک کنت بسیار جذاب و در عین حال رعب آور است. نام دراکولای رمان، برگرفته از نام فردی تاریخی به اسم «ولاد دراکول»(Vlad Draculea) است که شاهزادهای رومانی بود و از طریق پدر خود وارد گروه «اژدها» شد که برای جنگ صلیبی با عثمانیان تشکیل شده بود و به همین خاطر نیز صاحب این نام شد؛ ولاد دراکول به معنی «اژدهای کوچک» است.
«دراک» در زبان یونانی شیطان نیز معنی میدهد. نام ولاد دراکول به عنوان فرمانده ای بیرحم در تاریخ ثبت شده است؛ طبق روایتی او نزدیک به ۲۴ هزار ترک عثمانی را به چوب کشید. امروزه قصر محل سکونت او در ترانسیلوانیا تبدیل به مکانی توریستی شده است که روزانه بازدیدکنندههای بسیاری دارد.
پس از حضور دراکولا، کنت خون آشام رومانیایی در سری فیلمهای ژانر وحشت در دهه ۱۹۶۰و۱۹۷۰ این موج تازه نشان از ظهور دوباره این قهرمانان اشرافی بر پرده سینماها دارد.
از جمله مطرح ترین فیلم های مطرح سینمای جهان که با مضمون این موجود رعب آور ساخته شده اند می توان به «دراکولایِ برام استوکر» محصول سال ۱۹۹۲ میلادی ، «مصاحبه با خون آشام» محصول سال ۲۰۰۲ با بازی «تام کروز»، «براد پیت» و «آنتونیو باندراس»، « خون: آخرین خون آشام »، «خون آشام ها» محصول ۱۹۹۸، « سیرک عجیب: دستیار خون آشام» محصول ۲۰۰۹ و سریال «خاطرات یک خون آشام » اشاره کرد.
بهترین اقتباس سینمایی که از داستان استوکر انجام شده است فیلم زیبا و دیدنی فرانسیس فورد کاپولاست که با بازی بازیگرانی چون گری الدمن،آنتونی هاپکینز، کیانو ریوز به اثری روانشاسانه و قابل تامل در تاریخ سینما تبدیل شده است.
سری آثار «گرگ و میش» نیز در چند سال گذشته، با وجود حضور چهرههای تازه و هزینه اندک تولید، فروش خوبی در گیشه کشورهای مختلف جهان داشت و سبب رقابت تهیهکنندهها برای تولید فیلمهایی با حضور قهرمانان خون آشام شده است.
بهنظر میرسد دیگر کسی حریف خون آشامان نیست و آنها بدون وحشت از نور خورشید و شکارچیانشان به سینما و شبکههای تلویزیونی هجوم آوردهاند. شاید خود کنت دراکولا هم تصور نمیکرد این میزان استقبال از داستانهای خون آشامان را در عرصه هنر و فرهنگ کشورهای مختلف شاهد باشد، اما این موج جدید روزهای خوب و پرطرفداری را میگذراند.
همچنین سریال «خون واقعی» از شبکه تلویزیونی «اچ بیاو» که بیشترین بیننده را از زمان پخش سریال خانواده سوپرانو برای این شبکه رقم زده است از چندی پیش پخش دومین فصل خود را پشت سر گذاشته است و یکی دیگر از شبکههای تلویزیونی به نام «سی دبلیو» با پایان یافتن پخش سریال خون واقعی، پخش سریال دیگری به نام «خاطرات خون آشامان» را آغاز کرد.
کوین ویلیامسون، یکی از نویسندگان اصلی سریال و خالق سری جیغ در کنار وس کریون درمورد شهرت روزافزون خون آشامان میگوید: خون آشامان خطرناک هستند ولی در عین حال میتوانند نگهبان شما باشند. زندگی آنها به شکل غیرقابل باوری اسطورهای است و البته همه مردم هم دوست دارند زندگیهایی اسطورهای داشته باشند.
او تایید میکند که در ابتدا نسبت به این موضوع تردید وجود داشت که همه سریال را با فیلم «گرگ و میش» مقایسه کنند و البته شباهتهای زیادی هم بین آنها وجود دارد؛ دختری از شهری کوچک با خون آشام خوش قلبی آشنا میشود و از همین جا ماجرا آغاز میشود.
اما ویلیامسون معتقد است روند ماجراها پس از آشنایی کاملا با آن فیلم متفاوت است و خلاقیتهایی برای بهوجود آوردن هر چه بیشتر تفاوتها اعمال شده است هر چند داستانهای خون آشامان همیشه در چند موضوع مشترک هستند.
این روند تازه به این زودیها پایان نخواهد گرفت و دورنمای حضورش حداقل تا سال ۲۰۱۲ به چشم میخورد. فیلم جدید تیم برتون به نام «سایههای تاریک» با بازی جانی دپ برای اکران در سال ۲۰۱۱ در نظر گرفته شده است و همچنین صحبت از نسخه سینمایی سریال Buffy the Vampire Slayer برای سال ۲۰۱۲ است.
از سوی دیگر گیلرمو دل تورو، کارگران و نویسنده مکزیکی و همکار نویسندهاش چاک هوگان کتابهای دوم و سوم سری The Strain را در دست نگارش دارند. کتاب اول این سری در اوایل امسال با استقبال فراوان کتابخوانها مواجه شد.
البته در دهههای اخیر این نخستین بار نیست که خونآشامان فرهنگ پاپ را مورد تهاجم قرار دادهاند و در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ کتابهای «آن رایس» باعث شهرت آنها شد. قهرمانان خون آشام فیلمها و سریالهای جدید را عموما مردان خوش قیافه و ثروتمند تشکیل میدهند و کتابهای آن رایس در این نکته با این آثار تازه مشترک بود.
توماس گرازا، استاد دانشگاه تگزاس که بیش از ۱۲ سال است موضوع خون آشامان در فرهنگ اسلاو را تدریس میکند درمورد استقبال از این شخصیتهای تاریخی میگوید: اگر شما اهریمنی بد قیافه را که در گوشهای مخفی شده ببینید هرگز به سوی او نخواهید رفت اما اهریمنی رمانتیک و ثروتمند همیشه انگیزه آشنایی را ایجاد میکند.
به عقیده مت ریوز که نسخه بازسازی شده او از فیلم سوئدی «به فرد مناسب اجازه ورود بده» در سال آینده اکران خواهد شد، یکی از رمزهای ماندگاری این ژانر میتواند امکان فرار از خودی باشد که به تماشاگر میدهد.
این فیلم سوئدی ماجرای پسر نوجوانی بود که به شکلی ناخواسته با خون آشامی طرح رفاقت میریزد.
به عقیده ریوز این ژانر اجازه میدهد تا تماشاگر به شکلی امن رویکردی به نیمه تاریک ذهنش داشته باشد و در هر کدام از فیلمها، کتابها و سریالهای پرطرفدار خون آشامان به یکی از وگزینههای مورد علاقه تماشاگران پرداخته شده است.
برای مثال گرگ و میش در مورد رمانتیسم است ولی فیلم سوئدی به دردهای جوانان در آغاز زندگی جدید اشاره دارد و جالب است که فیلمسازان و تماشاگران و هنرپیشهها دید مشابهی به اصول زندگی خون آشامان دارند ولی هر کدام برداشتی متفاوت از ماجرا دارند.
در همین حال ملیزا روزنبرگ، نویسنده فیلمنامه سری فیلمهای «گرگ و میش» برای حضور پرتعداد خون آشامها دلیل خوبی دارد: شبیه دیگر ژانرهای سینمایی وقتی یکی از داستانهای خون آشامان موفق باشد همه با هم دست به کپی میزنند و این شیوه کار استودیوهاست.
همه چیز در کسب درآمد بیشتر خلاصه میشود و ایدههای خلاقانه در این میان از بین میروند ولی این بار نسل تازهای از جوانان با داستان جذاب خون آشامها مواجه شدهاند و شاید این تازگی برای آنها این قدر دوام داشته باشد که به ایدههای تازه مجال خودنمایی بدهد.
اما تردیدها در مورد تداوم استقبال این علاقهمندان که نسل «گرگ و میش» نامیده میشوند وجود دارد و اینکه چه زمانی تماشاگران، فیلمهایی از این دست را پس خواهند زد، امری است که باید منتظر ماند و دید. ویلیامسون که از طرفداران سریال خون واقعی است هم این موضوع را بعید نمیداند و میگوید: آیا فضای مناسبی برای یک فیلم یا سریال خون آشامی دیگر در دستگاههای پخش خانگی وجود دارد؟
بخش دوم آخرین قسمت از مجموعه فیلمهای «گرگ و میش» با عنوان «پایان سحر» پس از اکران چهارمین قسمت از این مجموعه شانزدهم نوامبر (آبان ماه) سال ۲۰۱۲ به نمایش در خواهد آمد.
سومین قسمت نیز با عنوان خسوف به کارگردانی دیوید اسلید از سیام ماه ژوئن سال جاری روی پردهها رفته است که درآمدی بالغ بر یک میلیارد دلار نصیب سازندگان این اثر کرده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست