پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اشتغال مادران به چه قیمت


اشتغال مادران به چه قیمت

در گذشته, خانه به عنوان یک پایگاه اجتماعی محسوب می شد, روابط بسیار تنگاتنگ بود و مردان و زنان غالباً در کنار هم و در کنار فرزندان خود به کار و تلاش مشغول بودند

در گذشته، خانه به عنوان یک پایگاه اجتماعی محسوب می‌شد،روابط بسیار تنگاتنگ بود و مردان و زنان غالباً در کنار هم و در کنار فرزندان خود به کار و تلاش مشغول بودند. کارهای مربوط به خانه و کار بیرون سازگاری زیادی با هم داشتند و فرزندان مانع پیشرفت و زندگی اجتماعی محسوب نمی‌شدند. اما امروزه تغییرات زیادی رخ داده است.پیام‌های فمینیستی مدام این را به زنان تلقین می‌کنند که می‌توانند از زیر بار تصمیم‌گیری سرنوشت‌ساز و ترسناک بزرگ کردن فرزند خود فرار کنند. آنها می‌گویند لازم نیست یک گزینه را انتخاب کنی بلکه می‌توانی با پیروی از اصول فمینیستی بدون اینکه چیزی را از دست بدهی، همه چیز را با هم داشته باشی و به زندگی خود ادامه بدهی. البته فمینیست‌ها تنها مجرم این نگاه نیستندزیرا حرکت به سمت منافع شخصی به طور خاص در اثر گرایش روزافزون به مادی‌گری شکل گرفته است.در دوران اخیر به خاطر مشکلات اقتصادی، زنان جامعه در تلاش هستند تا برخی از مشکلات و نیازهای مادی خود و خانواده را برطرف کنند به طوری که در پاره ای از موارد زنان بیشتر از مردان کار می کنند.

حضور بانوان در بیرون از خانه هر چند برای جامعه و خود زنان مفید است اما در برخی مواقع زنان دچار مشکلات بسیاری می شوند. اشتغال زنان و شاخ و برگ های روییده شده از آن، بی شک یکی از مهمترین موضوعاتی است که در مسیر عبور از برزخ میان جامعه سنتی ومدرن مطرح می شود. در جامعه امروزین بر‌‌خلاف گذشته حساسیت خاصی در خصوص کار زنان وجود ندارد بلکه سنتی ترین خانواده ها نیز آرزو دارند دختران و زنانشان به کاری مشغول باشند. کار زنان که در ایران روزگاری تابو محسوب می شد و صحبت از آن در خانواده برای مردان غیرقابل قبول بود، امروز آرام آرام به واقعیتی گریزناپذیر تبدیل شده است.اما این واقعیت گریز ناپذیر تبعاتی برای جامعه دارد که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد و به بهانه مدرن شدن آنها را نادیده گرفت.کودکان بیشترین ضربه را از این ناحیه متحمل می شوند و از برخی حقوق مسلم خود محروم می شوند. در حال حاضر بسیاری از زنان در جوامع، شاغل هستند و شغل خود را به دلیل کسب درآمد، ارتباط با تخصص و رشته تحصیلی و یا صرفا لذت بردن ازکار و به روز بودن در محیط های اجتماعی انتخاب کرده اند.بررسی ها نشان می دهد درصد قابل ملاحظه ای از زنان شاغل بنا به دلایل مختلف مجبورند چند ماه پس از تولد نوزادشان به محل کار خود بازگردند.‏

رقیه ارجی کارشناس ارشد روانشناسی در خصوص عوارض ناشی از کار زنان در جامعه می گوید:"کودکانی که مادران شاغل دارند، بیشتر دچار اضطراب می‌شوند ضمن اینکه ضعف در مهارت‌های ارتباطی از دیگر مشکلات این دسته از کودکان به شمار می‌رود.کودکانی که مادران آنها شاغل هستند و صبح از منزل بیرون می‌روند، همیشه می‌ترسند که در پایان روز مادر خود را نبینند.تماس بدنی مادر و کودک یکی از راه‌‌هایی است که باعث آرامش روحی و رشد کودک می‌شود، از این رو به هر میزان که تماس بدنی کودک با مادر کمتر باشد، آسیب‌پذیری بیشتری برای طفل به وجود می‌آید؛ این در حالی است که زمانی هم که مادر از سرکار به منزل بر می‌گردد، به انجام امور منزل مشغول شده و نمی‌تواند احساسات خود را به کودک نشان دهد.شاغل بودن مادر، کودک را دچار کمبودهای زیادی می‌کند.این دسته از کودکان بیشتر اضطراب دارند و تحت تأثیر همسالان خود قرار می‌گیرند ضمن اینکه ضعف در مهارت‌های ارتباطی از دیگر مشکلات این دسته از کودکان به شمار می‌رود.کودکانی که پدر و مادر آنها شاغل هستند، میزان مسئولیت‌پذیری در آنها کمتر است، این مسئله به این دلیل است که والدین این کودکان از اینکه وقت زیادی را برای کودک خود نمی‌گذارند، احساس عذاب وجدان پیدا می‌کنند و سعی دارند با فراهم کردن تمامی امکانات این خلأ را جبران کنند؛ در حقیقت این کار آنها، مسئولیت‌پذیری کودک را کاهش می‌دهد".‏

مسلما، انحراف زن از وظیفه اصلی و ضروریش موجب قصورها و تقصیرها در امر تربیت خواهد بود. سپردن فرزندان به دست دایه ها و پرستارها نمی تواند این امید را در دلها پدید آورد که نسلی بزرگ منش و با شخصیت داشته باشیم. ‏

مادران شاغل مسئولیت سنگین تری دارند زیرا باید هم در داخل و هم خارج از منزل وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهند.از طرفی مادر وسیعترین دنیای روانی و اجتماعی کودک است و از نظر کودک همچون کسی است که از تمام نقاط این جهان اطلاع دارد.

پژوهشگران معتقدند که اشتغال مادر موجب اختلال در تکوین شکل گیری دلبستگی کودک نسبت به مادر می شود چرا اینکه مراقبت کودک از حالت انفرادی به حالت گروهی در می آید و نتیجتاً دلبستگی کودک نسبت به مادر از حالت طبیعی خارج می گردد.مسلم است که مادران شاغل همانند مادران غیرشاغل نمی‌توانند به طور تمام و کمال به کودکان خود رسیدگی کنند چون مادر چندین ساعت از روز را خواه ناخواه جدای از فرزند بسر می برد و وقتی که بعد از سپری شدن این ساعات به فرزند می رسد خستگی ناشی از دنیای ماشینی امروز و خستگی فکر و ذهنی به مادر اجازه نمی دهد که در آن ساعات باقی مانده روز به کودک رسیدگی کافی و لازم را نماید چون از طرف دیگر مسئولیت خانه و خانه داری نیز به دوش او می باشد.‏

فرشته روح‌افزا استاد دانشگاه هم در این خصوص معتقد است:"آسیب‌های فراوانی که در کودکان زیر دو سال به علت دوری از مادر ایجاد می‌شود، از قبیل شب‌ادراری، دندان قروچه، اضطراب در دوران بلوغ و وسواس، با صرف‌ مبالغ بسیار زیاد نیز قابل جبران نیست.اشتغال زنان علاوه بر منافع مختلف، دارای ضررهایی نیز برای مادران و فرزندان است.منفعت به دست آمده از اشتغال مادر‌ نصیب فرزند نیز می‌شود.به نظر می‌رسد ممکن است که شغل‌ مادر منافع زیادی در برداشته باشد اما این منافع به در معرض خطر قرار دادن سرنوشت و روحیات یک انسان نمی‌ارزد چرا که کودک به پناهگاه عاطفی مادر نیاز دارد.آسیب‌های فراوانی که در کودکان زیر ۲ سال به علت دوری از مادر به وجود می‌آید، از قبیل شب‌ادراری، دندان قروچه، اضطراب در دوران بلوغ و وسواس، با صرف‌ مبالغ بسیار زیاد نیز قابل جبران نیست.لذا اعضای خانواده باید حقوق متقابلی که نسبت به یکدیگر دارند را رعایت کنند.باید در نظر داشت هر اندازه که کار برای زن و خانواده وی منفعت داشته باشد اما این منفعت احتمالی، با ایجاد آرامش روحی فرزند در خانواده برابری نخواهد کرد.دوری مادر از فرزند موجب ایحاد تشویش و اضطراب در فرزند خواهد شد،البته باید در نظر داشت که این قبیل آسیب‌ها علاوه بر فرزند بر مادران نیز اثرگذار خواهد بود.

این عوامل بر راندمان کاری مادر شاغل نیز اثر منفی خواهد گذاشت، به دلیل آنکه در چنین وضعیتی ذهن، فکر و عاطفه مادر درگیر فرزند خواهد شد چرا که هیچ مادری راضی به اذیت شدن فرزندش برای کسب راندمان کاری بالا نخواهد بود.رسالت اولیه زن در جریان طبیعت به دلیل قرار داشتن در جایگاه مادری، تربیت فرزند است.تنش روحی زن به فرزند و شوهرش نیز منتقل می‌شود و خانواده را دچار تنش خواهد کرد.اگر فشار کاری‌ زن زیاد بوده و وی مجبور است در ساعات متوالی فرزندانش را از خود دور نگاه دارد، باید تمام مسئولان و ارگان‌های ذیربط در این زمینه تجدید نظر کنند؛ چنین امری برای نظام اقتصادی جامعه هم مقرون به صرفه نخواهد بود به دلیل اینکه با گذشت چند ‌سال باید بودجه‌ای برای ایجاد آرامش در جامعه صرف شود بنابراین بهتر است این موضوع از مجرای اصلی خود حل شود بدین معنا که ساعات کاری زنان شاغلی که سن فرزندان آنها کم است، کاهش یابد".مهری سید حسینی کارشناس مسائل زنان و خانواده در این باره می گوید:"در شرایطی که با حضور زنان در بیرون از خانه و اشتغال آنان جای خالی شان در خانواده به شدت احساس می شود لازم است نوعی تقسیم کار در خانواده صورت بگیرد و ساختار آن متناسب با شغل زنان و مردان تغییر کند.

اگر با اشتغال زنان در بیرون از خانه ساختار خانواده ساختاری سنتی باشد معضلات یکی پس از دیگری بروز پیدا می کند و آسیب های جدی را متوجه خانواده خواهد کرد.زنانی که با وجود کار خارج از خانه، به هنگام بازگشت به خانه مسئولیت‌های خانه داری و فرزندپروری را نیز بر عهده دارند و به دلیل تفکیک نشدن نقش ها ، ناچار شدند به امور کارهای خانه و انجام امور تربیتی فرزند پرداخته و از سوی دیگر رضایت همسر را نیز تامین کنند نه تنها خود بلکه خانواده را نیز دچار مشکل می کنند. در این سبک خانواده، کار زن در خارج از خانه و قبول مسئولیت و وظایف مضاعف درون خانه به مرور سبب تضادها و مشکلاتی خواهد شد که پیامدها و تبعات منفی آن همواره ساختار خانواده و زندگی همسران و فرزندان را دچار پیامدهای ناگوار خواهد ساخت".اشتغال زنان یک امر نسبی است،چرا که با توجه به موقعیت و شرایط فردی، متغیر و متفاوت است و نمی توان به طور قطعی این امر را بد یا خوب تلقی کرد.زنان باید در اجتماع حضور یابند ولی نه به هر قیمتی از جمله رها کردن فرزندان و عدم رسیدگی به شوهر و نهایتاً سست شدن ارکان خانواده و فروپاشی آن. در این راستا ذکر این نکته حائز اهمیت است که حضور زنان در اجتماع تنها مستلزم اشتغال در بیرون از خانه نیست و این امر می تواند با شرکت در گروه های سازمانی مردم نهاد (‏ان‌جی‌او‏) و فعالیت در کارهای عام المنفعه و‌... تحقق پذیرد.

البته ایجاد فرهنگ سازی جهت ارتقای مقام مادری و امر خانه داری و بسترسازی سالم جهت تغییر نگرش افراد به منظور بالاتر نبودن مقام و شأن و منزلت یک زن شاغل نسبت به یک زن خانه دار از یک سو و حمایت از جنبه مادری و خانه‑داری زن توسط دولت و نهادهای دیگر جامعه از سوی دیگر لازم و ضروری به نظر می رسد.‏

مریم حسین آبادی