مدیریت قاطع,حلقه مفقوده زنجیره فوتبال ایران

وقایع اتفاق افتاده در هفته های اخیر در فوتبال ما این رشته را بیش از بیش دچار حاشیه کرده است

با گذشت بیش از چهار ماه از انتصاب رییس فدراسیون فوتبال و مشخص شدن اعضای هیات رئیسه آن،متاسفانه شرایط فوتبال ما نه تنها اوضاع بهتر نشده بلکه آشفتگی همچنان در آن موج می زند و این در شرایطی است که تیم ملی فوتبال کشورمان در فاصله کمتر از ۲۰ روز دیگر باید سومین بازی خود را در رقابت های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ در مقابل امارات برگزار کند.

وقایع اتفاق افتاده در هفته های اخیر در فوتبال ما این رشته را بیش از بیش دچار حاشیه کرده است.

برگزاری رقابتهای لیگ برتر بصورت فشرده، جنگ زرگری روسای کمیته انضباطی و کمیته داوران،بحث کسل کننده دو شغله بودن سرمربی تیم ملی،نامشخص بودن حریف تدارکاتی برای تیم ملی،حاشیه های ایجاد شده توسط علی دایی برای کیمته داوران و توهین به جامعه داوری توسط ایشان،مشخص نبودن چارچوب اختیارات کمیته انضباطی ،امضا نشدن قرار داد سرمربی تیم ملی و از همه مهمتر نداشتن منابع مالی فدراسیون فوتبال همه وهمه دست به دست هم داده اند و شرایطی بحرانی را برای فوتبال کشورمان به وجود آورده اند.

اما دراین شرایط نقش رییس فدراسیون چیست؟آیا ایشان توانسته است که در این مدت بر این مشکلات فائق آید؟

جواب این سوال مشخص است. آقای کفاشیان در این مدت نه تنها نتوانسته است که حواشی بوجود آمده در فوتبال را کاهش دهد بلکه متاسفانه در برخی از اوقات با جبهه گیریهای غیر منطقی باعث افزایش این تنشها نیز شده است.

دلسوزان فوتبال هنوز از یاد نبرده اند که چگونه با فرصت سوزی بر سر انتخاب سرمربی تیم ملی وسردرگم کردن افکار عمومی هفته ها تیم ملی در بلاتکلیفی بسر برد و نتیجه آن هم در اولین و دومین بازی تیم ملی کشورمان در مقابل تیمهای سوریه و کویت مشخص شد.

آقای کفاشیان در حالی درمصاحبه با رسانه ها از ایشان تقاضا دارد که برای حفظ آرامش در تیم ملی مطبوعات به حواشی ایجاد شده اهمیت ندهند ویا به قول ایشان"مسایل را بزرگنمایی نکنند"،که گویا فراموش کرده اند که مقصر اکثر این حواشی به وجود آمده شخص خود ایشان بوده و بس.

اشتغال همزمان دایی در تیم ملی و سایپا تبدیل به معضلی شده که گره آن روز به روز کورتر می شود. آن زمانی که رییس فدراسیون فوتبال نام علی دایی را به یکباره به عنوان سرمربی تیم ملی اعلام کرد و شرط دایی برای سرمربیگری به طور همزمان در تیم ملی و سایپا را پذیرفت، شاید به چنین روزی نمی اندیشید.

در شرایطی که رییس و اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال چند شغله می باشند دم زدن از دو شغله بودن سرمربی سخن به گزاف است.

دایی نیز در توجیه این موضوع بارها و بارها از عدم تداخل بازی های سایپا در لیگ قهرمانان آسیا و تیم ملی سخن به میان آورد اما با نگاهی به برنامه دور دوم بازی های سایپا در لیگ قهرمانی و بازی های تیم ملی در مقدماتی جام جهانی این تداخل را به وضوح مشاهده می کنیم.

اما در این میان نقش فدراسیون فوتبال چیست. متاسفانه کفاشیان به جای سر و سامان بخشیدن به این اوضاع آشفته، خود آتش بیار معرکه شده است. در حالی که باید با کدخدا منشی روابط تیره میان کمیته داران و کمیته انضباطی، خود را بهبود بخشد و از آرای صادره توسط کمیته انضباطی که بدون هیچ غرض ورزی و فقط برای اعمال قانون است، حمایت کند،همچون وکیل مدافعی از دایی حمایت کرده و از رفتن او به این کمیته و جوابگویی به تخلفاتش جلوگیری می کند و بدون تعارف باید اذعان کرد که برای ریاست فدراسیون این یک ضعف است چرا که همه در برابر قانون یکسان میباشند و هیچ کس حق ندارد با استفاده از لابی مشکلات خود را مرتفع سازد.

مهمترین مساله ای که در حال حاضر تیم ملی کشورمان به آن نیاز دارد مشخص بودن وضعیت سرمربی تیم ملی است که علیرغم جلساتی که تاکنون میان رییس فدراسیون و علی دایی برگزار شده است دو طرف هنوز به نتایج مشخصی نرسیده اند و متاسفانه باید اذعان کرد در این میان پروژه جدید فرصت سوزی برای تیم ملی کلید خورده است و تنها چیزی که در این میان به فراموشی سپرده شده است تیم ملی ایران است وبس .

در اندک فرصت باقی مانده تا آغاز سومین بازی حساس تیم ملی فقط اندکی قاطعیت از رییس فدراسیون می تواند به تمام این مشکلات پایان دهد.

حمید رضا ملکی